داخلی
»مطالب کتابداری
»سخن هفته
لیزنا، یزدان منصوریان، دانشیار دانشگاه خوارزمی: نوزدهم دیماه امسال (1395) دکتر نعمتالله فاضلی - عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - در سخنرانی خود با عنوان «باز اندیشی در کارویژه کتابخانههای عمومی بر مبنای سیاستهای خوانا و نویسا شدن مردم» به بررسی کارکردهای کتابخانههای عمومی در دنیای معاصر پرداختند. من در این جلسه حضور نداشتم، اما زمانی که فایل صوتی آن را شنیدم، به نظرم رسید که این بحث به دلیل رویکرد تاریخی و فرهنگی سخنران میتواند زمینهساز بحثهای سازندهای باشد. زیرا ایشان از منظر «مطالعات فرهنگی» و در مقام یک مردمشناس به کتابخانه عمومی نگریسند. در حالی که ما کتابداران - مثل اهالی اغلب رشتهها - معمولاً از درون رشته به کارمان توجه میکنیم و شنیدن دیدگاه متخصصان بیرون از رشته میتواند برایمان آموزنده باشد.
ضمن آنکه ماهیت کار کتابخانههای عمومی پیوندی ناگسستنی با مباحث جامعهشناسی و مردمشناسی دارد و چارچوبهای نظری این رشتهها زمینههای مناسبی برای پژوهش دربارۀ کتابخانهها در اختیار متخصصان علم اطلاعات و دانششناسی قرار میدهد. این رابطه نیز دو سویه است و کتابخانههای عمومی نیز همیشه میتوانند جایگاه مناسبی برای بررسی و بازنمایی مناسبات اجتماعی و فرهنگی جامعه باشند و از این جهت برای محققان این رشتهها اهمیتی ویژه دارند و فرصتی برای مطالعات میانرشتهای محسوب میشوند.
همچنین، از یاد نبریم رشتههای علوم انسانی به دلیل سرشت مشابه و ریشههای مشترکی که دارند از شباهتهای فراوان برخوردارند و آرمانهای همسانی را جستجو میکنند. زیرا «انسان» و تلاش برای بهتر فهمیدن زیستجهان او در کانون این علوم قرار گرفته است. بنابراین، وقتی پای صحبت یک متخصص مردمشناسی مینشینیم پیوندهای فراوانی میان رویکرد او با آنچه در بنیانهای نظری علم اطلاعات وجود دارد خواهیم یافت. بنابراین، مصادیق آنچه ایشان به عنوان کارکردهای کتابخانه عمومی مطرح کردند در مبانی رشتۀ علم اطلاعات و دانششناسی وجود دارد و بخشی از دانش نظری رشته محسوب میشود. اما آنچه در چنین جلسههایی ارزشی افزوده به شمار میآید، بازخوانی و بازاندیشی این مبانی در بستر مطالعات فرهنگی و مردمشناسی است. بویژه آنکه سخنران به تجربۀ خود از عضویت در کتابخانهها اشاره میکند و از خاطره تاسیس کتابخانهای عمومی در سالهای نوجوانی در زادگاه خویش تا دوران دانشجویی در خارج از کشور و حضور در کتابخانههای بزرگ بریتانیا سخن میگوید.
کانون بحث دکتر فاضلی را در این سخنرانی میتوان این گونه خلاصه کرد که کتابخانه عمومی «متنی» است که در «بطن» شهر معاصر قرار دارد و نقش حافظۀ جمعی شهری را برای حفظ و تداعی مولفههای مدرن شدن جوامع ایفا میکند. متنی که حاوی نمادها و نشانههایی برای خلق مجموعهای از معانی ویژه برای ساکنان هر شهر است. به باور ایشان، کتابخانۀ عمومی به معنای آنچه امروز در دنیا میشناسیم همیشه نمادی از شهر، شهرنشینی و شهروندی بوده و جزئی از «دنیای شهر»، «گفتمان شهری» و «فضای شهری»[1] محسوب میشود. بنابراین، همواره در ارتباط و در پیوند با مفاهیم و مولفههای زندگی شهری امروزی قرار دارد. حتی زمانی که در روستا کتابخانه عمومی ساخته میشود مثل موزه یا سینما به عنوان یک «نماد شهری» وارد زندگی روستایی خواهد شد. به همین دلیل است که در اغلب شهرهای دنیا نیز کتابخانههای عمومی معمولاً در مراکز شهر و مناطق پر رفت و آمد که زندگی جریان بیشتری دارد ساخته میشوند تا بیشترین دسترسی برای همگان به آنها ممکن باشد.
بنابراین، هر چند کتابخانهها سابقهای دیرینه در تمدن بشری دارند، اما مفهوم معاصر کتابخانه عمومی که متعلق به «همگان» باشد و به موضوعهای مورد نیاز همگان اختصاص یابد، پدیدهای مدرن محسوب میشود. فضایی اجتماعی که همۀ اقشار مردم آزادند در آن حضور پیدا کنند و دانش همگانی به دست آورند. دانش همگانی در عمومیترین شکل خود دانشی است که برای زندگی در جامعه امروز لازم است و مجموعهای از قابلیتها، مهارتها و تواناییهای فرهنگی[2] یا «سواد فرهنگی»[3] به شمار میآید. به باور ایشان «کتابخانه عمومی فضایی دانشی است که در آن مردم توانش فرهنگی برای زیست همگانی را در جامعه معاصر و مدرن تمرین میکنند».
با توجه به اینکه پیدایش و گسترش کتابخانههای عمومی در دنیا همیشه با فرایند مدرنیته (تجدد) همراه بوده است، فهم نقش کتابخانههای عمومی در جامعه مستلزم شناخت منطق و زمینۀ تجددگرایی است. زیرا تاریخ نشان میدهد که کتاب و کتابت مهمترین رسانه و بخش کانونی در تولد دنیای مدرن بوده که نیل پستمن در کتاب «زندگی در عیش، مردن در خوشی» به آن میپردازد. ایشان تولد و توسعه کتابخانه عمومی را در تصویر بزرگتری از رخدادهای اجتماعی و فرهنگی میبیند و بر این نکته تاکید میکند که تولد کتابخانه عمومی همراه و همزمان با گسترش سواد همگانی و پیدایش نظام مدرسهای جدید بوده و معمولاً بخشی از بازوی فرهنگی دولتها برای شکلگیری هویت فرهنگی ملی محسوب شده است.
از سوی دیگر حضور کتابخانۀ عمومی در شهر یک نماد و نشانه است و دنیای پیرامون خود را رمزگذاری میکند و به آن معناهایی تازه میبخشد. تاثیر این نماد فقط به کاربران محدود نمیشود و حتی برای کسانی که به کتابخانه مراجعه نمیکنند و کتاب نمیخوانند نیز بودن ساختمان کتابخانه به تنهایی معناآفرین است. گویی وجود هر کتابخانه در شهر امواجی از فرهیختگی در فضای پیرامون خود منتشر میکند. زیرا کتابخانههای عمومی کالبدی فرهنگی هستند که با خود مفهوم جدید بودن، باسواد بودن، مدنیت و مدرنیته را حمل میکنند. به نظرم در مطالعهای مستقل میتوانیم به بررسی مصادیق این نگاه در گروههای مختلف اجتماعی بپردازیم. باید دید در تاریخ معاصر شهرهای ایران کتابخانههای عمومی چه سهمی در معنابخشی و هویتبخشی به شهرهای ما داشتهاند. جای مطالعاتی با این رویکرد در حوزه کتابخانههای عمومی ما خالیست و انجام مطالعات کیفی با رویکرد تاریخی به این موضوع میتواند بسیار آگاهیبخش باشد.
دکتر فاضلی با رویکردی هرمنوتیکی کتابخانه عمومی را نوعی «متن» میداند که مردم آن را میخوانند و تفسیر میکنند. زیرا متن در معنای عام خود فقط به نوشتههای مکتوب محدود نمیشود. بلکه مجموعهای از عناصر، نمادها، نشانهها، رمزها و موجودیتها که زایندۀ معنایی مشخص باشند «متن» محسوب میشود. این معنا خود بازتاب پیشفرضها، باورها و ارزشهایی هستند که ساختار ذهنی پدیدآورندگان متن را تشکیل میدهند. مایکل پین در «فرهنگ اندیشه انتقادی: از روشنگری تا پسا مدرنیته» متن را این گونه تعریف میکند: «از یک نظر متن صرفاً اصطلاح خنثایی است که به هر موضوع پژوهش فرهنگی، خواه یک نوشته، و خواه یک فعالیت آئینی، یک شهر و یک روال دانش اطلاق میشود». (ص. 579). پل ریکور در کتاب «زندگی در دنیای متن» از گشودگی متن و توان آن برای خلق معانی گوناگون سخن میگوید: «متن به روی هر کس که میتواند بخواند گشوده است و همگان میتوانند خواننده بالقوه آن باشند. پس در قیاس با بسته بودن مکالمه، متن گشوده است. (ص. 23). بنابراین، کتابخانۀ عمومی نیز خود متنی حاوی معانی خاصی است و از دیدگاه مخاطبان تفسیر می شود. حال باید دید خوانش مخاطبان امروز ما از کتابخانههای عمومی چگونه است و از چه ویژگیهایی برخوردار است و این خوانش تا چه میزان با مبانی نظری علم اطلاعات و دانششناسی و با نیت متولیان و مدیران کتابخانهها همسو و همجهت است؟
نکته دیگری که به نظرم در سخنرانی دکتر فاضلی اهمیت دارد سهم کتابخانه عمومی در شکلگیری «حافظۀ جمعی»[4] و «حافظۀ فرهنگی»[5] در شهر است. منظور از حافظه جمعی تمام آن پیشینه تاریخی و اجتماعی است که مردم یک جامعه به خاطر سپردهاند و بازتابی از آن در نمادها، نشانهها، آیینها و مناسک آن جامعه دیده میشود. مثلاً نوروز بخشی از حافظه ملی و تاریخی ماست. زیرا عید نوروز برای همه ما تداعی کننده حال و هوا، آداب و رسوم خاصی است که به محض شنیدن این کلمه یا دیدن هر یک از نمادهای نوروز برایمان تداعی میشود. بنابراین، آداب، رسوم، مناسک، ساختمانها، مجسمهها، کتابها، غذاها، رنگها، طعمها و بسیاری دیگر از مفاهیمی که در زندگی با آنها سر و کار داریم بخشی از حافظه جمعی ما را تشکیل میدهند.
بخش عمدهای از حافظۀ انسان مدرن حافظۀ مکتوبی است که در زندگینامهها، سفرنامهها، فیلمنامهها، نمایشنامهها، منابع مرجع، مجلهها، روزنامهها، داستانهای کوتاه، رمانها و سایر قالبهای نوشتاری حفظ میشوند. کتابخانۀ عمومی در هر شهر به مثابه حافظه آن شهر عمل میکند و باید مجموعهای از مهمترین منابع موجود دربارۀ تاریخ؛ جغرافیا، فرهنگ، اقتصاد و سایر جنبههای مختلف مربوط به آن منطقه را در اختیار متقاضیان قرار دهد. من هنوز مطالعهای جامع و مستقل در این زمینه ندیدهام و اگر تا به امروز انجام نشده است، در یک بررسی میتوان وضعیت کتابخانههای عمومی را از این جهت سنجید. باید دید مجموعههای موجود کتابخانههای عمومی در شهرهای مختلف تا چه اندازه به این مهم پرداختهاند و تا چه میزان میتوان آنها را حافظۀ فرهنگی، عمومی و تاریخی شهرهای ما دانست؟ باید دید سهم آثار متعلق به اقلیم، جغرافیا، فرهنگ و تاریخ هر شهر در مجموعۀ هر کتابخانه عمومی چقدر است و مدیران و متولیان کتابخانههای عمومی تا چه میزان به اهمیت این موضوع واقف هستند و در برنامهریزیهای خود به آن توجه میکنند؟
سخن پایانی
آنچه دکتر فاضلی در این سخنرانی دربارۀ کارکردهای کتابخانههای عمومی مطرح کردند و بویژه تاکیدی که بر همگانی بودن و مردمی بودن این نهاد و پیوند آن با نهادهای آموزشی و فرهنگی داشتند، برایم یادآور بيانيه مشترک ایفلا با يونسکو تحت عنوان «منشور کتابخانههاي عمومي»[6]، بود که در سال 1994 منتشر شده است. این بیانیه 12 وظيفه براي کتابخانههاي عمومي برشمرده که عبارتند از: ايجاد و تقويت عادت به مطالعه در کودکان از زمان خردسالي؛ حمايت از خودآموزي و آموزشهاي غير رسمي در کنار حمايت از آموزش رسمي؛ ايجاد فرصتهايي براي ارتقا مهارتهاي افراد در خلاقيتهاي فردي؛ تقويت قدرت تخيل و خلاقيت در کودکان و نوجوانان؛ ارتقا آگاهي عمومي نسبت به ميراث فرهنگي و گسترش توانايي افراد در شناخت آثار هنري، دستاوردهاي علمي و نوآوريها؛ فراهمآوري امکان دسترسي به انواع آفرينشهاي فرهنگي و هنري؛ تقويت تعامل و گفتگو ميان فرهنگها و حمايت از تنوع فرهنگي؛ حمايت از سنتهاي شفاهي (غير مکتوب) جوامع؛ اطمينان از دسترسي همه شهروندان به همه انواع اطلاعات معمول مورد نياز آنها؛ ارائه خدمات کافي اطلاع رساني به مشاغل و انجمنهاي محلي و ساير گروههاي ذينفع؛ فراهمآوري تسهيلات لازم براي گسترش مهارتهاي سواد اطلاعاتي و سواد رايانهاي؛ حمايت و مشارکت در فعاليتهاي سوادآموزي براي افراد در همه گروههاي سني، و در صورت نياز اجراي برنامههاي سوادآموزي. وجه مشترک این فعالیتها در گفتگو و تعامل اجتماعی در فضایی دوستانه و همدلانه متبلور میشود. بیتردید کتابخانۀ عمومی فضایی برای گسترش فرهنگ گفتگوی همدلانه، اعتماد، مدارا، خیرخواهی، کار داوطلبانه و تولید سرمایه اجتماعی محسوب میشود و هر اقدامی برای گسترش این رویکرد ستودنی و شایستۀ تحسین است.
منابع
پستمن، نیل (1391) زندگی در عیش، مردن در خوشی. ترجمه صادق طباطبائی. تهران: انتشارات اطلاعات.
پین، مایکل (1382) فرهنگ اندیشه انتقادی: از روشنگری تا پسا مدرنیته. ترجمه پیام یزدانجو. تهران: نشر مرکز.
ریکور، پل (1373) زندگی در دنیای متن: شش گفتگو و یک بحث. ترجمه بابک احمدی. تهران: نشر مرکز.
منصوریان، یزدان. «کتابخانه عمومی: متنی در بطن شهر». سخن هفته لیزنا، شماره ۳۲5، 25 بهمن ۱۳۹۵
[1] Urban Space
[2] Cultural Competencies
[3] Cultural Literacy
[4] Collective Memory
[5] Cultural Memory
[6] IFLA/UNESCO Public Library Manifesto (http://archive.ifla.org/VII/s8/unesco/eng.htm)
۱. از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهامزنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیامها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.