داخلی
»مطالب کتابداری
»سخن هفته
لیزنا، دکتر داریوش مطلبی استادیار دانشگاه آزاد اسلامی، واحد یادگار امام:
۱.گذری کوتاه بر نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران
نمایشگاه کتاب تهران را میتوان مهمترین رویداد فرهنگی کشور دانست. رویدادی که هزاران نفر از سراسر کشور در برگزاری آن مشارکت دارند و میلیونها نفر منتظر برگزاری و حضور در آن هستند. امسال در حالی شاهد برگزاری سیاُمین دورۀ نمایشگاه کتاب تهران هستیم که در سی سال برگزاری، فراز و نشیبهای متعددی را هم در فضای برگزاری و هم در کم و کیف آن شاهد بودهایم. اولین نمایشگاه در سال ۱۳۶۶ در محل دائمی نمایشگاههای بینالمللی برگزار شد. از سال ۱۳۸۶ الی ۱۳۹۴ به مصلی بزرگ تهران انتقال یافت. این جابجایی، هر چند با حواشی زیادی همراه بود ولی به علت نبود ترافیک سنگین سئول و بزرگراه شهید چمران، و دسترسی مردم به مترو، محل مناسبتری بهنظر میرسید. با این وجود ساختوسازهای بیپایان و مستمر مصلی تهران، فضای نامناسبی به نمایشگاه داده بود و استفاده از آن برای مردم دلچسب نمیکرد. نبود فضایی مختص نمایشگاه کتاب، مشکلات زیادی را در برگزاری ایجاد میکرد و یکی از گلایههای اصلی ناشران و برگزارکنندگان از نابسامانیهای موجود این بود که فضای نمایشگاه نزدیک به زمان برگزاری نمایشگاه از مصلی تحویل دستاندرکاران نمایشگاه میشد و در نتیجه امکان برنامهریزی دقیق فراهم نمیشود، و در نتیجه همه مشکلات با این مسأله توجیه میشد. تا اینکه با توافق وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مقرر شده نمایشگاه کتاب بهصورت دائمی در شهر افتاب برگزار شود. در ابتدای امر بسیاری از ناشران با این مساله موافق نبودند و بسیار نگران این اتفاق بودند ولی در اولین دورۀ برگزاری در سال ۱۳۹۵، و حضور گسترده مردم در نمایشگاه همه ناشران را امیدوار کرد. حضور در شهر آفتاب این امید را در دلها زنده کرد که مثل بسیاری از نمایشگاههای دنیا، ماهها قبل از افتتاح نمایشگاه، همۀ فضاها مشخص شود ناشران و مؤسسات بتوانند نسبت به ایجاد فضاهای مناسب و همچنین غرفهسازی اقدام کنند. آیا این آرزو تحقق خواهد یافت؟ هر چند در سال جاری چنین اتفاقی را شاهد نبودیم و متاسفانه با نوع نگاه و مدیریت، چنین بهنظر نمیرسد.
۲.نقش نمایشگاه در صنعت نشر ایران
ناشران و فعالان حوزه فرهنگی، نقش بیبدیلی برای نمایشگاه کتاب تهران قائلند و شواهد نشان میدهد نزدیک به ۴۰ درصد گردش مالی صنعت نشر در سال، در نمایشگاه اتفاق میافتد و برخی این عدد و رقم را بالاتر میدانند. فروش نمایشگاهی، به حدی نمایشگاه کتاب تهران را تحت شعاع قرار داده است که بخش نمایشگاهی این رویداد فرهنگی، تقریباً از بین رفته و آنرا تنها به فروشگاه بزرگ بدل کرده است و سایر حلقههای زنجیره نشر را از بهرهبرداری از این رویداد بیبهره کرده است. در تولید کتاب حلقههای مهمی چون تولید محتوا (تالیف، ترجمه، ویرایش و...)، تولید هنری، تولید فنی، بازاریابی و توزیع و شاید مهمتر از همه تعاملات فیمابین ناشران، پدیدآورندگان، آژانسهای ادبی، طراحان گرافیست، چاپخانهداران، موزعان، صحافان و... دخیلند که در نمایشگاه کتاب تهران، تقریباً نادیده گرفته شدهاند. در واقع نمایشگاه کتاب تهران نقش چندانی در مدیریت کلان صنعت نشر و ارتباط فعالان مختلف این صنعت ندارد و تنها بر فروش کتاب متمرکز شده است. هر چند این فروش میتواند به چرخش اقتصاد نشر و رشد این صنعت کمک شایانی نماید ولی بعید به نظر میرسد نقش چندانی در توسعه آن داشته باشد.
۳.فروشگاه یا نمایشگاه
بررسی نظرات و دیدگاههای منتشر شده در مطبوعات و همچنین درد دل با برخی از کارشناسان حوزه کتاب، بهویژه آنهایی که نمایشگاههای بزرگ دنیا از جمله نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت را دیدهاند، نشان میدهد این گروه معتقدند نمایشگاه کتاب تهران بیشتر فروشگاه است تا نمایشگاه. البته مقایسه نمایشگاه کتاب تهران با نمایشگاههایی از این دست خیلی منطقی به نظر نمیرسد چرا که در کشورهای پیشرفته بهحد کافی ویترینهای عرضه کتاب وجود دارد و بیشتر علاقهمندان در سراسر این کشورها، به کتابهای مورد نیاز خویش دسترسی دارند و نمایشگاه تنها مرکزی برای تبادل حق مؤلف و آشنایی نویسندگان و ناشران با هم و حضور مستمر آژانسهای ادبی در این نمایشگاههاست. ولی در کشور ما که نه قوانین مالکیت ادبی و هنری جامعی داریم و نه ویترین عرضه کتاب ـ گسترده در سراسر کشور ـ نمایشگاه کتاب تهران و در مواقعی نمایشگاههای استانی تنها محل عرضه کتاب به شکل کلان محسوب میشوند و بنابراین نمایشگاه ما امکان برگزاری به شکل صرفا نمایشگاهی را ندارد. با این وجود، بررسی برخی نمایشگاههای بینالمللی چون نمایشگاه کتاب دهلی، نشان میدهد در این نمایشگاه هم، مستقیماً فروش کتاب وجود دارد ولی بخشهای زیادی از نمایشگاه به تبادل حق مولف، تعامل ناشران و نویسندگان، کتابداران و ... اختصاص دارد. نمایشگاه کتاب فرانکفورت نیز چند دهۀ اول فعالیت خود، بازار مکارهای بیش نبوده است ولی به مروز شاهد توسعه و تغییر رویه فعالیت این نمایشگاه بودهایم و امروز بزرگترین نمایشگاه بینالمللی کتاب دنیاست که نهتنها به مفهوم واقعی نمایشگاه است بلکه محل تعامل تمام حلقههای زنجیره نشر در آن هستیم. آیا ما میتوانیم با رویه پیشبینی شده در نمایشگاه کتاب تهران، امیدوار باشیم نمایشگاه ما نیر شاهد توسعه کیفی در ابعاد مختلف و رسیدن به چنین جایگاهی باشد؟ نگارنده با کمال تاسف چنین اعتقادی ندارد.
۴.نشر بینالملل و نمایشگاه کتاب تهران
از همان ابتدای برگزاری نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، یکی مهمترین مأموریتهای آن ـ همانطور که از نامش مشخص است ـ تعامل بین نشر کشور با نشر بینالمللی است. هر چند در چند سال اول برگزاری، ناشران نسبتاً زیادی بهصورت مستقل در نمایشگاه کتاب تهران شرکت میکردند و در نتیجه تعاملاتی بین ناشران ایرانی و سایر کشورها برقرار میشد؛ ولی تقریباً در یک دهۀ گذشته، بهجای حضور مستقیم ناشران سایر کشورها، نمایندگان ایرانی این ناشران حضور دارند که این شکل حضور به نظر نگارنده کمک چندانی به تعامل نشر ایران با نشر بینالملل نمیکند و بخش بینالملل که سالها در کنار فروش، شکل نمایشگاهی به این بخش داده بود روز بهروز در حال افول و از دست دادن جایگاه خویش است. حضور مستقیم ناشران و آژانسهای ادبی خارجی، به تعامل مثبت ناشران و آژانسهای ادبی خارجی با ناشران، نویسندگان و آژانسهای ادبی کشور و همچنین شناسایی ظرفیتهای نشر ملی و... میشود که در جای خود میتواند بسیار مهم و تاثیرگذار باشد. علاوه بر این، عدم حضور مستقیم ناشران باعث شده تا برخی از واسطهها که نمایندگی رسمی ناشر خارجی هم محسوب نمیشوند اقدام به افست و عرضه کتابهایی بکنند که نسخه پیدیاف رایگان آنها در اینترنت وجود دارد و برخی از مردم و کتابداران به علت عدم آشنایی کافی، اقدام به خرید کتابهایی با قیمت بالا میکنند که بهصورت رایگان در اینترنت قابل بازیابی است و در کنار این عرضه کتابهایی که از تاریخ انتشار آنها بیش از ۴ سال گذشته و از نظر علمی ارزش علمی پایینی دارند بهوفور در نمایشگاه مشاهده میشود.
هر چند در دهۀ گذشته سالنی برای بازار جهانی کتاب از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برپا میشود ولی به علت نگاه دولتی، بیشتر جنبۀ تبلیغاتی دارد تا واقعاً تاثیرگذار. آسیب دولتی بودن نمایشگاه و نبود تشکل کاملاً حرفهای و فراگیر در صنعت نشر ایران، از دیگر آسیبهای مهم نمایشگاه کتاب است.
۵.فعالیتهای علمی و فرهنگی
یکی از مهمترین و فرهنگیترین فعالیتهایی که در دو دهۀ گذشته در نمایشگاه کتاب شاهد بودیم راهاندازی بخشی بهعنوان سرای اهل قلم و همچنین فعالیتهای جنبی مرتبط با نشر است. تا جایی که حافظۀ نگارنده یاری میدهد اولین بار در سال ۱۳۷۴ و ۷۵ در پیرامون استخر نمایشگاه بینالمللی در سالنهای (A-F)۲۶ در کنار عرضه موضوعی کتابهای منتشر شده، سالنی نیز برای دیدار نویسندگان با هم اختصاص یافت. هدف اصلی از برگزاری این سالن، حضور اهالی قلم با هم و استراحت در یک فضای ساکت و آرام بود. بهمرور در این سرا نشستهای محدودی هم برگزار شد تا اینکه در دولت نهم، برنامهریزی برای برگزاری نشستهای متعدد در دستور کار مسئولان خانه کتاب قرار گرفت و این رویه هر سال افزایش یافته و امروز در طول نمایشگاه بالغ بر ۲۰۰ نشست علمی، رونمایی و یا کارگاه علمی برگزار میشود.
فعالیتهای جنبی مرتبط با کتاب و همچنین برگزاری نشستها و اختصاص فضایی برای اهالی قلم و پدیدآورندگان در کنار هیاهوی فروش کتاب، فضای نسبتاً آرامی را در نمایشگاه فراهم کرده تا نویسندگان و اندیشمندان در فضایی نسبتاً آرامتر به تعامل با هم بپردازند و تجربه نگارنده نشان میدهد یکی از مهمترین دستاوردهای اصلی نمایشگاه در سالهای گذشته همین بوده است. البته این به این معنی نیست که این فضا آسیبهایی نداشته و سراسر خیر بوده است. پرداختن به آسیبهای این فعالیتها، فرصت دیگری میطلبد که اگر عمری باقی باشد به آن خواهم پرداخت. تنها چیزی که لازم است الان به آن پرداخته شود این است که بهخاطر مشغله زیاد ناشران در ایام نمایشگاه و همچنین اولویت فروش و عرضه نسبت به کسب دانش و تعامل با اهالی قلم و سایر عوامل تولید کتاب، سبب شده تا ناشران مشارکتی در این برنامهها نداشته باشند و در نتیجه این نشستهای نقشی در توسعه صنعت نشر ندارد.
۶.کتابداران و نمایشگاه کتاب
بررسی وضعیت نشر جهان نشان میدهد تقریبا ۳۰ درصد از تولید دنیای نشر به کتابخانهها سرازیر میشود و این مسأله نشان از اهمیت کتابخانهها و کتابداران برای دنیای نشر دارد. تعاملات ناشران و پدیدآورندگان با ناشران و کتابفروشان، یکی از مهمترین و اثرگذارترین مسائلی است که دنیای نشر و تولیدات ناشران را تحت تاثیر قرار میدهد و ناشران برای دریافت علائق و نیازهای خوانندگان، از دانش و تجربۀ کتابداران سود میبرند. البته در ایران تعاملات بسیار کمی را بین ناشران و کتابداران و کتابخانهها شاهد هستیم.
در این راستا نمایشگاه کتاب فرانکفورت سالنی را با نام "سالن کتابداران" برای تعامل ناشران، کتابداران و متخصصان علم اطلاعات اختصاص داده است. در این سالن میزهایی برای اجاره از سوی ناشران، کتابداران و متخصصان علم اطلاعات پیشبینی شده تا با حضور در این فضا بتوانند تعاملات سازندهای با هم برقرار کنند. در این سالن، فضایی نیز برای استراحت، صرف قهوه و همچنین میزی برای اطلاعرسانی و هماهنگی پیشبینی شده است. میزهای گپ و گفت از ماهها قبل اجاره داده میشود و کتابداران و ناشران، از این فضا برای تعاملات و همچنین عقد قراردادهای تامین محتوا استفاده میکنند. در سالهای قبل فعالیتهایی با تمرکز بر کتابداران و کتابخانهها در قالب نشستها و کارگاهها پیشبینی شده بود ولی عملاً به تعاملات ناشران با کتابداران منجر نمیشد.
همه ساله کتابداران زیادی از سراسر کشور برای تامین کتابهای مورد نیاز کتابخانههای خود، در نمایشگاه شرکت میکنند. تنها اتفاقی که میافتد این است که کتابداران، کتابهای منتشر شده را رصد میکنند و بخشی از نیازهای خود را تامین میکنند البته با توجه به نبود مکانیزمهای اطلاعرسانی مناسب، عموماً این انتخاب هم خیلی اصولی و بهینه نیست.
بهنظر میرسد الگوی نمایشگاه کتاب فرانفکورت میتواند الگوی مناسبی باشد. پیشنهاد میکنم انجمن کتابداران ایران، طرحی به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ارائه دهد و با تبیین اهمیت تعامل کتابداران با ناشران در توسعه صنعت نشر، درخواست کند همانند نمایشگاه فرانکفورت فضایی در نمایشگاه برای کتابداران اختصاص یابد و مسئولیت آن با انجمن کتابداران ایران باشد. این فضا چند فرصت را هم برای نشر و هم برای کتابداران فراهم خواهد کرد که برخی عبارتند از: شکلگیری تعاملات بین ناشران با کتابداران، تعاملات کتابداران سراسر کشور با هم در ایام نمایشگاه، شکلگیری مجموعههای اشتراکی در سراسر کشور، انتقال نیازهای مخاطبان و جامعه خوانندگان به ناشران، پیشبینی فضایی برای استراحت کتابدارانی که از شهرستان زحمات زیادی را متقبل شدهاند تا در نمایشگاه حضور داشته باشند، انتقال دانش نشر کتابداران و بالعکس و...
۷.سخن آخر
جان کلام اینکه، نمایشگاه با تجربه ۳۰ سال برگزاری، بایستی الان به جوانی برومند میماند که بهترین پتانسیل را برای توسعه کمی و کیفی صنعت نشر ایفا میکرد و تمام حلقههای درگیر در این صنعت را گرد هم میآورد و ارزش افزوده فراوانی را از این گردهمآیی فراهم میکرد؛ ولی در عمل به نظر نمیرسد بین آنچه در اولین نمایشگاه کتاب در سال ۱۳۶۶، رخ داده تا کنون توسعهای کیفی چندانی رخ داده باشد. نگارنده بر این اعتقاد است که نمایشگاه با یک کار پژوهشی عمیق باید به بازتعریف خویش بپردازند و متناسب با نیاز زمانه اهداف، ماموریتها و چشم انداز نوین و مناسبی برای خویش ترسیم نماید و از درجا زدن خودداری کند.
مطلبی، داریوش. «نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران در یک نگاه». سخن هفته لیزنا، شماره ۳۳۷، ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۶.
۱. از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهامزنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیامها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.