داخلی
»مطالب کتابداری
»سخن هفته
لیزنا، ابراهیم عمرانی، سردبیر: در سخن هفته 17 دی ماه 1397 در مورد پلان اس و ائتلاف اس و دسترسی آزاد رادیکال برایتان نوشتم و پس از آن نیز یکی دو بار مطالبی در مورد فرصتها و تهدیدهای آن برای ایران در سخن هفته های بعد از آن قلمی کردم و حتی هشدار به سیاستگزاران دادم که اگر پلان اس جدی شود، مشکلاتی با آن خواهیم داشت. مهمترین مشکل، هزینه چاپ مقاله است که اگر دسترسی آزاد رادیکال از اول ژانویه 2020 یعنی 7 ماه دیگر اجرایی شود، حتما چاپ مقاله در مجلات اروپایی با مشکل مالی روبرو خواهد شد و آمار تولید علم ایران ممکن است سقوط داشته باشد. حتی اگر کمترین مبلغ ممکن یعنی به ازای هر مقاله هزار یورو هم برای چاپ بخواهند ، که به نظر متخصصان و بازار شناسان حوزه مجلات رقم معقولی است، معنی آن این می شود که هر کس بخواهد مقاله اش را در مجلات اروپایی (و نه امریکایی) منتشر کند باید بالای 15 میلیون تومان به ازای هر مقاله بپردازند.
برای اروپائیها "انجمن علم و فناوری آلمان" تا سه سال به محققان کشورهایی که درآمد بالایی ندارند کمک میکند و هزینه چاپ مقاله آنها را میدهد که البته این کشورها تعداد تولیداتشان چندان زیاد نیست. ولی در کشور ما چه صندوقی وارد ماجرا میشود اگر این اتفاق بیفتد؟ صندوق حمایت از پژوهشگران معاونت ریاست جمهوری چقدر توان دارد و اگر فرض بگیریم که از شروع سال 2020 تا پایان آن ایران بتواند فرضا 25.000 مقاله در مجلات دسترسی آزاد اروپوایی منتشر کند (بقیه را می گیریم در مجلات آسیایی و امریکایی)، معنی آن این است که جمع استادان، دانشگاههای مرتبط و صندوق باید مبلغ 25 میلیون یورو برای این کار کنار بگذارند، که با نرخ ارز نیمایی این تاریخ (23 اردیبهشت) می شود حدود 275.000.000.000 تومان. در این محاسبه به ازای هر مقاله 1000 یورو و هر یورو با نرخ نیمایی حدود 11.000 تومان در نظر گرفته شده است.
من با اینکه طرفدار "علم آزاد" ، و "دسترسی آزاد" و "آینده آزاد" و "کتابدار آزاد" هستم، و به عنوان یک کتابدار، همواره در طرفداری از دسترسی آزاد به اطلاعات قلم زده ام، اول اینکه از آینده این جنبش برای ایران نگرانم. دوم بر عکس اولی، فکر می کنم شاید هم خیری بشود و به قول شاعر حَوِّلی بشود.
این دومی را که خیلی کوتاه است اول بگویم و بعد بروم سراغ اولی که موضوع اصلی است.
مورد دوم که می گویم شاید عدو شود سبب خیر، موضوع من آئین نامه ارتقاء است. من با این آئین نامه ارتقاء که در برخی موارد منشاء بسیاری بیاخلاقیهای علمی شده، مخالفم. به ویژه اینکه همه پژوهشها ی علم انسانی و علوم اجتماعی را با چشم شیمی و مهندسی مواد دیدن فساد به بار میآورد. به رشته خودمان نگاه کنید، آیا واقعا رشته ما ظرفیت تولید علمش مثل شیمی تجزیه است؟ به هیچوجه چنین نیست. خُب نتیجه اش هم می شود مقاله بازی و مقاله سازی. و از این زاویه می گویم، شاید اگر فشار دسترسی آزاد رادیکال باعث بشود که نتوانیم مقالههایمان را در مجلات الزویر و توابع منتشر کنیم، اندکی داستان به تعادل روی بیاورد که خیر الامور اوسطها. وقتی می بینم به همه استادان کتابداری می گویندکه باید در سال دست کم به جز n تعداد مقاله 20 میلیون تومان هم قرارداد برای دانشگاه بیاورید !!!! چه اتفاقی می افتد؟ و چطور این کار را می کنند، با شناختی که از حوزه خودمان دارم، نمیدانم چکار میکنند؟ هنوز می توانم شهادت بدهم اکثریت مطلق اساتید درستکار هستند ولی آنها که اهل بخیه هستند برای این قراردادها هم راه حلهایی یافتهاند که آئیننامه را دور میزنند و من یکی دوتایش را شنیدهام که برایتان نمیگویم که الگوهای منفی منتشر نکرده باشم.
و اما مورد اول، نگرانی از افت تولید علم. اگر به تداعی معانی عبارت تولید علم در ذهن خودم رجوع کنم، متاسفانه به نتیجه خوبی منجر نمی شود، شما بگوئید این عبارت چه چیزهایی را در ذهن شما زنده می کند؟ می خواهید اول من مینویسم و بعد شما در نظرات بنویسید شاید من به اشتباه خودم پی ببرم ولی من عبارت تولید علم را که می شنوم، ذهنم می رود به آئین نامه ارتقاء، مقاله سازی، روبروی دانشگاه، مقاله نویسی، پایان نامه نویسی، مدارک جعلی، سه هزار بورسیه ای، استاد کم صلاحیت و رانتی، و .... (باز هم بگویم که من بیش از 90% استادان را معتبر و درستکار می شناسم ولی متاسفانه استادان کم صلاحیت هم داریم).
با اینهمه و از جنبه مثبت آن نگرانی من این است که دسترسی آزاد رادیکال یا همان پلان اس دارد جدی میشود و شاید هم استنباط من این است. و اگر جدی شود، مخاطرات نبود توان پرداخت در دستگاههای ایرانی را خواهیم داشت. با توجه به مسئولیتی که دارم، نگران مسایل ارزی و ریالی این کار هستم. و این سوال را از خودم میپرسم که مگر بودجه صندوق حمایت از پژوهشگران ریاست جمهوری چقدر است؟ بفرمائید که در بهترین حالت این 15 میلیون تومان پول انتشار هر مقاله تقسیم بر سه شود، 5 میلیون را مولف بپردازد، 5 میلیون را دانشگاه و 5 میلیون را صندوق. ارز آن را بانک مرکزی می تواند قول بدهد که به موقع بدهد؟ آیا اصلا این سه قسمت درست هست؟ آیا واقعا استادی که باید ده مقاله در سال منتشر کند، به ویژه اگر جوان باشد، حقوقش به اندازهی سهم خودش می شود؟ والله اعلم.
من در همه این مدت از آخرین یادداشتی که در مورد دسترسی آزاد رادیکال نوشتم بطور مرتب موضوع را دنبال کرده ام . خیلی از ناشران منتظر بودند که اسمیت (Robert John Smits)، کمیسر اتحادیه اروپا و نماینده ویژه کمیسیون اروپا در دسترسی آزاد، در ماه آوریل به پست جدیدش در کشور خودش هلند برگردد و فشار روی ناشران کم شود، لیکن رهبر دوم این ائتلاف یعنی آقای شیلتز، مدیر موسسهScience Europe و با حمایت کشورهای اروپایی عضو ائتلاف و همانطور که قبلا به اطلاع رسانده بودیم با همکاری "ولکام تراست: تحقیق و نو آوری بریتانیا" (United Kingdom Research and Innovation Wellcome Trust) و بنیاد بیل و ملینا گیتس (Gates Foundation) در ایالات متحده امریکا و بنیاد ملی علوم طبیعی چین (National Natural ؛ Science Foundation of China (NSFC)) ظاهرا دارد راه را ادامه میدهد و ناشران هم ابتدا خیلی توفنده و بعد اندکی آرامتر خواهش می کنند که مسایل آنها هم دیده شود.
وبسایتها و وبلاگهای طرفدار ناشران بطور مرتب در حال نوشتن مطالبی درمورد از بین رفتن سنجش درست و داوری درست و اینکه همه نویسندگان این را نمی خواهند و در مورد اینکه وقتی یک مقاله ای یک نویسنده اش اروپایی و یکی از آنها امریکایی باشد و با توجه به اینکه موسسات بزرگ علمی امریکایی و دولت امریکا به این حرکت نپیوستهاند، چه می خواهید بکنید؟ و بسیاری ضعفهای دیگری که برای این حرکت متصور هستند را می نویسند ولی ائتلاف اس “cOALITION s” بر این بار است که باید از 2020 دسترسی آزاد در اروپا و بریتانیا و چین کار خودش را جدی کند.
اشپرینگر فرلاگ با قدمتی 150 ساله در برلین آلمان (اینک اشپرینگر نیچر)، یکی از 5 ناشر بزرگ فعلی جهان (نمی دانم دقیقا کدام بزرگتر هستند، چون همه شان خودشان را بهترین و بزرگترین می دانند)، یکی از موسساتی است که با دسترسی آزاد اجباری مشکل دارد و اخیرا پیشنهادی به ائتلاف اس داده است (که شاید به نوعی از سوی جناح ناشران) دارد قول می دهد که این بار دیگر کار 5 سال پیش یعنی طرح مجلات دو گانه (پولی - دسترسی آزاد) را تکرار نمی کنند و ائتلاف اس هم کمک کند که با کمک ناشران پیوستن به دسترسی آزاد اجباری مشکلاتی برای نویسندگان، تولید علم جهان و ناشران ایجاد نشود. با اینهمه ظاهرا رهبران جنبش با توجه به اینکه 5 سال قبل این فرصت داده شده و ناشران در تمام این پنج سال کار خودشان را پیش بردهاند، و هیچ نتیجه مهمی در آزاد کردن دسترسیها نداشتهاند، زیر بار این قولها و گفته ها نرفتهاند،دست کم هنوز قول را نپذیرفتهاند.
پیشنهاده شرکت اشپرینگر که توسط مدیر نشر این شرکت چند ملیتی اخیرا و در سایت ناشر منتشر شده را در زیر و با عنوان نشر دوران گذار می بینید. در این تعهد نامه "اشپرینگر – نیچر" مراحل گذار به دسترسی آزاد را در دو بخش اعلام کرده است که در زیر میخوانید. حال قضاوت با شما که این عقب نشینی است یا باز هم مساله را به تاخیر انداختن و راه خود رفتن است.
(ترجمه آزاد)
نشر دوران گذار: ملزوماتی برای یک استاندارد جدید نشر، پیشنهادهای از Springer Nature
یک ناشر دوران گذار متعهد است:
1. میانگین سرعت حرکت به سمت دسترسی آزاد در همه مجله های در حال گذار خود از پولی و با حق اشتراک به دسترسی آزاد را به طور مداوم افزایش دهد، حداقل در چارچوب نرخی که از سوی موسسات سرمایه گذار پژوهشی (بیشتر دولتها و پشتیبانان پژوهش)، موسسات (دانشگاهها و پژوهشگاهها) و کنسرسیوم های مجاز اعلام شده است.
2- ارتقاء مزایای دسترسی آزاد با انتشار و در دسترس گذاشتن راهنماهای جامع از معیارهای داوری و سنجش مقاله به نویسندگان مقالات پژوهشی، قبل از ارسال به داور، و در زمان فرایند داوری و بررسی مجدد برای سنجشهایی که باید انجام شود و در نتیجه به حداکثر رساندن استفاده از گزینه دسترسی آزاد از طریق مجموعه ای از گزارشهای آنلاین، سمینارها و وبینارها.
3- در جریان قرار دادن نویسندگان به طور منظم در مورد مقالات ارسالی آنها، استنادها و یادداشتهای خبری آنلاین و نشان دادن مزایای انتشارات دسترسی آزاد و تشویق استفاده از گزینه دسترسی آزاد برای مقاله های ارسالی بعدی آنها در مجلات در حال گذار به دسترسی آزاد.
4- ارائه گزارش های عمومی سالانه در مورد مزایای بیشتر استفاده از مقاله های دسترسی آزاد و سنجش استنادهای مجلات دسترسی آزاد در مقایسه با سایر مقالاتی که با دیگر شیوههای انتشار (احتمالا منظور حق اشتراکی و پولی باید باشد) منتشر شده و استفاده از این داده ها در ارتقاء گسترده تر مزایای دسترسی آزاد.
5- گزارش از مجلات دسترسی آزاد و میزان محتوای به اشتراک رفته (در کتابخانه ها و اشتراک افراد)، و میزان استفاده از مقالههای مجلات در حال گذار، به طوری که کتابداران دانشگاهی / پژوهشی / موسسهای بتوانند هزینه اشتراک هر مقاله را برای هر بار دانلود محتوای مورد اشتراک خود اندازه گیری کنند.
6- در مورد سیاستهای قیمتگذاری و حق اشتراک خود شفاف تر باشند تا، کتابداران دانشگاهی/پژوهشی / موسسهای را قادر سازد تا بدانند که چگونه قیمت گذاری حق اشتراک و هر گونه کاهش در میزان محتوای مورد اشتراک محاسبه میشود.
7- سیاست قیمت گذاری به ازای انتشار هر مقاله نویسندگان (APC) را به شفاف ترین وجه ممکن در دسترس بگذارد و ارزش و هزینه منطقی هر گونه قیمت گذاری APC را توضیح دهد.
خریداری پایگاهها در دوران گذار:
در دسترس قراردادن قراردادها، و اطلاعات معاملات پایگاهها برای موسسات و کنسرسیومها و موسسات سرمایه گذار پژوهشی که از آنها برای سیاستگزاری و تصمیم گیریهای خود استفاده کنند.
9- بهرهمند شدن موسسات موجود و / یا کنسرسیوم برای استفاده در: ) الف: سرمایه گذاری برای هزینه انتشار هر مقاله برای نویسندگان خود، ب) برای حفظ دسترسی به پژوهشهایی که با حق اشتراک منتشر خواهند شد در سایر نقاط باقیمانده جهان و همچنین هر محتوای پژوهشی که احتمالا با یک مدل اشتراک پولی مجلات به کار خودشان ادامه خواهند داد.
10- تطبیق دادن تمام مجلات دوگانه فعلی و هم حق اشتراکی ، که خودشان را مطابق با الزامات بالا میبینند، و حرکت دادن آنها از شیوه های منفعل در پیوستن به دسترسی آزاد به رویکردی فعال و بردن محتوای علمی هر مجله در مسیر دسترسی آزاد.
11- ارائه یک نسخه چاپی مجازی مبتنی بر مجوزCC-BY (قراردادهای حقوقی کرییتیو کامان و دیگر اشکال آنها) که شفاف و جذاب خواهند بود، که به آن وسیله مقالات پژوهشی دسترسی آزاد به وضوح قابل شناسایی باشند و با شفافیت و از طریق فراداده های آن برچسب گذاری شده باشند تا برای استفاده در هرگونه محیط آنلاین و رابط کاربرهای ماشین خوان ، آنها را از محتوای دیگر انواع پولی مقالهها در همان مجله متمایز نمایند.
12- دادن امکان کار با CrossRef، Clarivate، Scopus، Altmetric، COUNTER و دیگرموسسات تحلیل دادهای، و پیگیری و گزارش جداگانه از ارجاعات و استنادها از مقالات دسترسی آزاد.
عمرانی، سید ابراهیم. « عقب نشینی ناشران در برابر دسترسی آزاد یا خرید فرصت؟» سخن هفته لیزنا، شماره ۴38، 23 اردیبهشت 1398.
مطلب بسیار مفیدی بود اما فکر می کنید به قول خودتان در این هفت ماه باقیمانده واقعا ما با برنامه پیش خواهیم رفت؟؟؟ حرفه مندان علم اطلاعات چه کمکی می توانند بکنند؟
ممنون. چقدر این یادداشت مفید هست. و تلنگری حرفه ای و علمی دراین شرایط حساس سیاسی و اقتصادی و البته چه دغدغه بزرگی! امیدوارم که مسئولان و سیاستگذاران هم بخوانند. دو ماه قبل هم دانشگاه کالیفرنیا تمام اشتراک خود با الزویر را با هدف تقویت جنبش دسترسی آزاد لغو کرد. و مدتی بعد در طی توافقی با دانشگاه کمبریج اعلام کرد که می خواهد مدل جدیدی از نشر دسترسی آزاد را در راستای ائتلاف اس ارائه و تقویت کند.