داخلی
»گزارش
اهمیت آگاهی از انتخاب استانداردها و واژگان برای توصیف موجودیتها
به گزارش لیزنا، در این جلسه، دکتر طاهری با اشاره به موضوع ثبت روابط بین موجودیتهای دادهای گفت: این دوره به بحث روابط درون بافتی بین موجودیتها (در هر یک از سه بافت کتابخانه، موزه و آرشیو) و روابط برون بافتی (روابط بین این سه بافت) تمرکز دارد. وقتی در خصوص روابط در یک بافت صحبت میشود، مناسبترین ابزارهایی که مورد استفاده قرار گرفته و بازنمودی دقیق از بافت هدف ارائه میدهند، الگوهای مفهومی هستند. الگوهای مفهومی بهمنزله یک هستیشناسی از نوع الگو(Pattern Ontology) با کشف الگوهای رابطهای به بازنمود بافت هدف پرداخته و نشان میدهند در یک بافت چه موجودیتهایی وجود دارند و هر یک از آنها چه صفاتی (از نوع ویژگی و یا روابط) دارند و نیز کارکردهای مدنظر در بافت را تعیین میکنند. توجه به ساختار الگوهای مفهومی و دیگر انواع استانداردها و نیز چگونگی کشف الگوهای رابطهای در یک بافت افزون بر آشنایی کافی با رویکردهای نوین سازماندهی دانش، موجب افزایش درک و شناخت انسان از عالم هستی میشوند. هر چه هارمونی فرد با جهان هستی بیشتر شود، قدرت و توانایی بیشتری کسب نموده و به جایگاه مناسبی خواهد رسید. لازم به ذکر است، تحولاتی که در سطح بینالمللی رخ میدهند، نیز به سمت رویکردهای بافتمدار و بومیسازی حرکت نموده و از ساختارهای بسته و غیرمنعطف پیشین فاصله گرفتهاند. در این دوره نیز سعی شده است با کنار گذاشتن ساختارهای بسته پیشین، جهانبینی نوینی چه در خصوص عالم هستی و چه حوزه سازماندهی دانش به دست آید.
دکتر طاهری افزود: جلسه پیشین به بررسی مقاله «روابط کتابشناختی در فهرستنویسی توصیفی» پرداخته شد، تا درکی مناسب از از روابط بین موجودیتهای جهان کتابشناختی شکل گیرد. جهان کتابشناختی (Bibliographic Universe) به معنای همه اشیای محتوایی و روابط آنها با یکدیگر است. هنگام الگوسازی روابط بین موجودیتها در این بافت، تاکنون هفت نوع رابطه شناسایی شدهاند و همه روابطی که در این بافت بین موجودیتها برقرار میشوند، در قالب هفت مقوله میگنجند که الگو (Pattern) نام دارند. ما در زندگی روزانه نیز براساس الگوهای رابطهای بین موجودیتهای انسانی با دیگران ارتباط برقرار میکنیم. هر یک از روابط ما همانند رابطه پدر و فرزند، رابطه دو همکار، رابطه دو دوست براساس طرحوارهها و ساختار الگوها شکل میگیرند. روابط جهان کتابشناختی نیز هر یک ویژگیهای خاصی را دارا هستند. در جلسه پیشین در خصوص رابطه ویژگیهای مشترک صحبت شد که اکنون در الآرام، آردیاِی و یا بیبفِریم استفاده نمیشود؛ چرا که ماشین به صورت خودکار این نوع رابطه را پشتیبانی میکند و موجودیتهایی که ارزش و صفت یکسانی دارند، در کنار یکدیگر بازیابی میشوند. بهطور نمونه اگر کتابهای انتشارات امیرکبیر را جستجو کنیم. همه منابعی که ناشر آنها انتشارات امیرکبیر است، بازیابی خواهند شد. سپس در جلسه پیشین رابطه همارز و رابطه اشتقاقی معرفی شدند. در این جلسه نیز، نخست رابطه توصیفی (Descriptive Relationship) بررسی خواهد شد.
دکتر طاهری با اشاره به رابطه توصیفی گفت: یکی از مهمترین روابط در مقایسه با دیگر روابط، رابطه توصیفی است. رابطه توصیفی بسیار گسترده است. البته که رابطه اشتقاقی نیز بسیار عریض است و انواع اقتباس، ویرایش، بازنویسی و جز آنها در رابطه اشتقاقی مطرح هستند. بسط این روابط را در پیوستهای آردیاِی میتوان مشاهده کرد. بهطور نمونه، در پیوست J آردیای این روابط گسترش یافتهاند و یا در فهرست نشانگرهای رابطهای آردیاِی نیز بسط روابط نشان داده شدهاند. تاکنون 964 نوع نشانگر رابطه شناسایی شدهاند که در دستهبندی شش رابطه کتابشناختی گنجانده میشوند. در اصل، شش دسته اصلی از روابط وجود دارند که در آردیاِی به 964 دسته فرعی تقسیم شدهاند. رابطه توصیفی نسبت به دیگر روابط اهمیت بیشتری دارد؛ بهطوری که در آردیاِی پیوست M به صورت مستقل به رابطه توصیفی پرداخته و در پیوستJ دیگر پنج نوع رابطه تبیین شدهاند. دلیل این مسئله خاص بودن و تنوع زیاد انواع روابط توصیفی بین منابع است.
سپس، عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به بسط و پالایش روابط در استانداردهای بافت میراث فرهنگی گفت: آردیاِی یکی از کاربردهای الآرام است و صفات الآرام (اعم از ویژگیها و روابط) را بسط میدهد. در بسط (Expansion) دو شیوه مطرح است: نخست، گستردهسازی (Expand) و دیگر، پالایش یا خاص کردن (Refinement). در این خصوص باید توجه داشت، پالایش به معنای کاهش نیست؛ بلکه به معنای جزئینگری و خاص کردن روابط است. هر دوی این مفاهیم به معنای بسط هستند. بهطور مثال، در الآرام شرح نمود (Manifestation statement) را داریم و این ویژگی در آردیاِی به دهها عنصر بسط مییابد. بهعبارتی دیگر، 964 نشانگر رابطهای که در آردیاِی وجود دارند، پالایش روابط کتابشناختی هستند.
در ادامه، دکتر طاهری افزود: رابطه توصیفی از جنبهای دیگر هم حائز اهمیت است. در نسخه 1.0 بیبفِریم موجودیتهایی مطرح بودند که در نسخه 2.0 بیبفِریم حذف شدند. در نسخه جدید بیبفِریم دو موجودیت مستندات (Authorities) و گزارمان (Annotation) حذف شدهاند. گزارمان که به معنای توضیح است یکی از ابزارهای بسیار مناسب برای شناخت منبع است. بهطور نمونه، کتابشناسیهای گزارمانی (Annotated bibliography) افزون بر توصیف اطلاعات کتابشناختی مربوط به یک منبع، ذیل آن توضیحی نیز ارائه میدهند و توصیف نیز داشتند. منظور از گزارمان اینجا، توصیف و توضیح برای درک بیشتر است. در بیبفِریم گزارمان خود یک موجودیت مستقل بود؛ چرا که یک منبع ممکن است نقد، معرفی در وبسایتها، پستی در شبکههای اجتماعی و جز آنها داشته باشد. این موجودیتهای دادهای نسبت به خود منبع، دادههای گزارمانی (Annotation Data) محسوب میشوند که درباره منبع بوده و به درک بهتر منبع کمک میکنند. دادههای گزارمانی در دسته روابط توصیفی قرار میگیرند که به توصیف و توضیح منبع میپردازند. در اینجا معنای عام توصیف و بیان صفات منبع مطرح است، البته که در دادههای گزارمانی مفهوم تحلیل نیز مطرح است و خیلی از گزارمانها ماهیت تحلیلی نیز دارند. از سوی دیگر، اکنون به جای فهرستنویسی از واژه توصیف منبع (Resource Description) استفاده میشود که همان ایجاد فراداده (Metadata Creation) است. در اینجا منظور از توصیف فقط این نیست که فهرستنویسی توصیفی انجام دهیم، بلکه تحلیل و توصیف با هم انجام میشوند. وقتی در خصوص توصیف داده (data description) صحبت میشود، بدین معنا است که به توصیف داده بپردازیم که خود نوعی تحلیل است. بهعبارتی دیگر، تحلیل نیز در این توصیف گنجانده شده است.
دکتر طاهری با اشاره به چگونگی ثبت رابطه توصیفی بین منابع گفت: رابطه توصیفی زمانی بین دو منبع برقرار میشود که منابعی به توصیف دیگر منابع بپردازند. بدین ترتیب، شرحها، حاشیهها، تفسیرها، تحلیلها، نقدها، نظرها و جز آنها در این رابطه میگنجند. هر منبعی که بازخوردی به محتوا یا ساختار یک موجودیت دیگر ارائه دهد، با منبع اصلی رابطه توصیفی دارد. حتی پسندیدن (like) و نپسندیدن (dislike) جزء دادههای گزارمانی محسوب میشوند. در برخی استانداردها همانند فرانمای تولید دادههای ساختارمند (schema.org) این کنشها نیز توصیف میشوند؛ چرا که پسندیدن نیز بازخوردی به محتوا به شمار میآید. رابطه یک نظر با یک پست در شبکه اجتماعی نیز از نوع رابطه توصیفی است.
بسیار مهم است که کتابخانهها و دیگر مراکز بافت میراث فرهنگی، این نوع روابط را نیز در توصیفهای خود مدنظر قرار دهند. اکنون که محیط وب معنایی مطرح است و خیلی از دادهها در وب وجود دارند. یکی از نقصهایی که باعث شد موتورهای کاوش علیرغم تمایلی که به همکاری با کتابداران در خصوص سازماندهی محیط وب داشتند، خود استاندارد نوینی توسعه دادند، فقدان توجه کافی کتابداران به توصیف انواع گوناگون موجودیتهای دادهای موجود در محیط وب بود. به دلیل اینکه موتورهای کاوش پاسخی از کتابداران دریافت نکردند، خود به توسعه استاندارد فرادادهای اسکیما.اُرگ پرداختند که انواع گوناگون موجودیتهای دادهای مانند پسندیدن، نظر و پست شبکه اجتماعی را توصیف میکند. در استانداردهای بافت میراث فرهنگی برای پستهای شبکههای اجتماعی و یا نظرها توصیفی وجود ندارد. البته که این موجودیتها اکنون در آردیاِی مورد توجه قرار گرفتهاند؛ چرا که یک نظر خود یک موجودیت دادهای و محتوایی در وب به شمار آمده و باید توصیف شود. نمیتوان گفت در محیط وب فقط کتاب، مقاله، پایاننامه و یا فصلی از وب توصیف شده و دیگر موجودیتهای دادهای محیط وب نادیده گرفته شوند. نکته حائز اهمیت این است که فضای وب بستری را ایجاد کرده است تا انواع موجودیتهای دادهای در وب ثبت میشوند. بنابراین، نباید به توصیف آنها بیتوجه بود. توجه اسکیما.اُرگ به انواع موجودیتها به قدری گسترده شده است که شمار زیادی از شبکهها و پایگاهها همانند فیسبوک، دادههای خود را براساس اسکیما.اُرگ در محیط وب توصیف میکنند. در بافت میراث فرهنگی نیز ما باید به انواع موجودیتهای دادهای و روابط بین آنها بپردازیم. تنوع موجودیتهایی که با یکدیگر رابطه توصیفی دارند از گستردگی دیگر انواع روابط بیشتر است. زمانی که این نوع روابط طبقهبندی میشوند، انواع گوناگونی دارند. ما در بافت ایرانی-اسلامی نیز انواع گوناگون روابط را داریم که باید ثبت و بازنمود شوند.
دکتر طاهری با اشاره به رابطهای دیگر با نام رابطه کل/جزء گفت: یکی دیگر از روابطی که در بافت کتابشناختی شناسایی شده است، رابطه کل/جز (whole/part relationship) نام دارد. هرگاه چندین جزء از یک موجودیت در کنار یکدیگر قرار گرفته و یک موجودیت بزرگتر را بسازند، نوع رابطه بین اجزا و موجودیت بزرگتر، رابطه کل/جزء، است. بهطور مثال، رابطه یک کشور و استانهایش، رابطه یک مجموعه مقالات و هر یک از مقالات آن، رابطه شمارهای از یک مجله و هر یک از مقالات آن از نوع کل/جزء است. بهطور نمونه، 10 مقاله در کنار یکدیگر، یک شماره از نشریه را به وجود میآورند. بدین ترتیب، آن شماره از نشریه یک کل بوده و هر یک از مقالات این شماره جزئی از آن محسبو میشوند. در اینجا رابطه هر یک از مقالات با شماره نشریه رابطه جزء/کل (part/whole relationship) است. باید در نظر داشت، همه روابط دو طرفه و قرینه (reciprocal) هستند و حتی در هستیشناسیها نیز دو رابطه کل/جزء و جزء/کل مطرح است. در وب معنایی و روش دادههای پیوندی روابط دوطرفه پر اهمیت است و اصلا روابط یکطرفه نداریم. هدف بازیابی دانش نیز همین است که هر کدام از موجودیتها چه کل و اجزای آن جستجو شوند دیگری نیز بازیابی شود، بدین دلیل روابط باید دو طرفه باشند. در نتیجه، وقتی بین دو موجودیت پیوندی ایجاد میگردد، باید روابط به صورت دوطرفه برقرار شوند. معمولاً در نظامهای اطلاعاتی این پیونددهی به صورت خودکار انجام میشود. بهطور مثال، رابطه جزئی دارد (has part) و جزئی است از (is part of) دو رابطهای هستند که بین بخشها و کل یک اثر ایجاد میشوند. برای موجودیت کلی رابطه «has part» و موجودیتی که بخشی از کل است، رابطه «is part of» اختصاص مییابد. این موارد در استانداردهایی همانند اسکیما.اُرگ نیز به صورت صفت ثبت میشوند.
دکتر طاهری افزود: یک کتاب با هر یک از فصلهایش رابطه کل/جزء دارد و میتوان فقط فصلی از یک کتاب را در کتابخانه توصیف کرد. بهطور نمونه، در استاندارد مُدس صفت «part» را داشتیم که میتوانست بخشی از یک کتاب را توصیف کند. در پایگاههای اطلاعاتی نیز فصلهای کتاب را به صورت مجزا نمایه میکنند. ممکن است پژوهشگر فقط فصلی از یک کتاب را نیاز داشته باشد و دیگر فصلهای آن منبع برایش قابل استفاده نباشند. در اسکیما.اُرگ فصلی از کتاب، واژگان (vocabulary) جداگانهای دارد و فصلی از کتاب به صورت مستقل توصیف میشود.
سپس دکتر طاهری با اشاره به تعریف شیء محتوایی در رویکرد نوین توصیف گفت: ما در رویکرد جدید و به ویژه در وب بهمنزله یک بستر، وقتی در خصوص توصیف یک شیء محتوایی سخن میگوییم، منظورمان هر موجودیتی است که در بر گیرنده دادهها باشد و موجودیت دادهای نیز نامیده میشود. در این معنا، یک مجله، هر یک از مقالات آن مجله و حتی تک تک تصاویر موجود در یک مقاله شیء محتوایی مجزایی هستند. یک پاراگراف و یا صفحهای از مقاله نیز شیء محتوایی به شمار آمده و میتوان فقط یک پاراگراف از یک مقاله را توصیف نمود. ممکن است برای پژوهشگر کتابخانه، فقط یک عکس لازم بوده و به دیگر بخشهای منبع نیازی نباشد. اگر آن عکس به صورت مستقل توصیف نشود، برای پژوهشگر قابلدسترس نخواهد شد. یک پژوهشگر نمیداند آن عکس در کدام مقاله است. به همین دلیل اگر تصویری برای پژوهشگر کتابخانه اهمیت دارد، باید برای آن به صورت جداگانه فراداده ایجاد گردد، تا زمانی که پژوهشگر جستجو نمود، برایش بازیابی شود. در این مورد، رابطه آن تصویر را با مقاله اصلی نیز برقرار میکنیم. این رویکرد به قدری برجسته شده است که ما در الآرام بحث گردآوریها (Aggregates) را داریم. منظور از گردآوریها اثری است که از چندین اثر دیگر گردآوری شده باشد. بهعنوان مثال، چندین داستان از یک نویسنده در یک مجلد منتشر میشود و یا اینکه برای چندین داستان یک عنوان مشترک (collective title) ارائه میگردد. در انگلو-امریکن نیز قواعد متعددی برای توصیف گردآوریها وجود داشت و یادداشت مندرجات و یا یادداشت به انضمام به ثبت این نوع از روابط میپرداختند. در فهرستنویسی پیشین، در یادداشت مندرجات اسم تک تک مقالات را میآوردیم ولی در استانداردهای نوین سازماندهی دانش میتوانیم هر مقاله را جداگانه سازماندهی نموده و با کل مجموعه مقالات رابطه کل و جز برقرار کنیم. یک نوع خاص از گردآوریها مطرح است و آن زمانی است که در یک کتاب بخشهایی مانند نمایه، چکیده، واژهنامه بهصورت جداگانه وجود داشته باشند، خود کتاب یک گردآوری محسوب میشود. در این صورت یک واژه نامه با محتوا رابطه کل/جزء داشته و خود اثر یک گردآوری از نمایه، چکیده، واژهنامه و جز آنها محسوب خواهد شد. بهطوری که، میتوان یک چکیده یا نمایه را جداگانه توصیف نمود و به منبع اصلی پیوند داد. همه اینها نسبت به کل کتاب، رابطه کل/جزء دارند. مجموعه اشعار، داستانها، جُنگها، مجموعه مقالات، حتی عناوین یک فروست و مصادیق آن و جزء آنها همه رابطه کل و جزء دارند. دنیای جدید سازماندهی میخواهد این را بگوید که ما در یک مجموعه مقالات همه مقالات را نیاز نداریم. در محیط فیزیکی این تفکیک میسر نبود اما در محیط وب میتوان بخشی از یک مقاله را توصیف نموده و به خود مقاله پیوند داد و هر کدام را به صورت جداگانه به کار برد.
مثالی در این خصوص یک مدخل ویکیپدیا و تصاویر موجود در آن مدخل است. هر کدام از تصاویر مدخلهای ویکیپدیا توصیف جداگانهای دارند و موجودیتی مستقل در محیط وب به شمار میآیند که یوآرآی مجزایی دارند. در محیط وب یوآرآیها نام منحصر به فرد یک موجودیت هستند. در ویکیپدیا که هر یک از عکسها توصیف مستقلی دارند با درج یوآرآی عکس، فقط همان عکس بازیابی خواهد شد.
در ادامه، دکتر طاهری با اشاره به لزوم توجه به روابط بین موجودیتها در رویکردهای جدید اذعان کرد: در حال حاضر، تحول دیجیتالی و بسترهای فناورانه نوین باعث تسهیل و تسریع در ثبت روابط شدهاند، پیشتر در محیط فیزیکی محدودیتهایی در خصوص ثبت روابط داشتیم . اما اکنون میتوانیم از یک مقاله فقط یک تصویر را توصیف کنیم. ما در نمایهسازی روش نمایهسازی سوگرفته (slanted Indexing) را داشتیم که فقط با رویکردی که نیاز مجموعه است، به نمایهسازی انتقادی یک منبع میپرداخت به شکلی که حتی ممکن بود یک اصطلاح خاص در منبع به کار نرفته باشد اما در نمایه سوگرفته ثبت شود. بهطور مثال، ممکن است یک کتاب ضاله را با مدخل نمایهای «نفی توحید» نمایهسازی کنیم. در حالی که اصلا در متن منبع، اصطلاح نفی توحید به کار نرفته است، اما از نظر نمایهساز مطالبی که ارائه شده است به معنای نفی توحید است. این در حالی است که ما در دیگر انواع نمایهها دستکاری نمی شود و هرآنچه در منبع آمده است بازنمایی شده و قضاوت برعهده کاربر قرار داده میشود. از دیگر سو، در این نوع نمایهسازی رویکرد سازمان را مدنظر قرار میدهیم و فقط بخشی از یک منبع را نمایهسازی میکنیم که در مجموعه ما کاربرد دارد و از بقیه موضوعاتی که در منبع به آنها پرداخته شده است، چشم پوشی میکنیم. بهویژه در کتابخانههای تخصصی این مسئله اهمیت بسزایی دارد.
دکتر طاهری، در بخش پایانی کارگاه در خصوص برقراری پیوند بین موجودیتهای دادهای در نظامهای مدیریت داده گوناگون افزود: اینکه از کدام استانداردها و واژگان برای توصیف موجودیتهای خود استفاده میکنیم مهم است. برای برقراری رابطه بین یک جزء و کل در اسکیما.اُرگ از صفت «part of» استفاده میشود و یا در دابلین کور صفت «source» به کار رفته و نوع رابطه آن «part of» ثبت میشود؛ چراکه ممکن است انواع دیگر روابط به غیر از «part of» نیز بین منابع برقرار شود. ضعفی که اسکیما.اُرگ دارد، این است که صفات رابطهای را تفکیک نکرده و همه را در واژگان خود آورده است. کاری که آردیاِی بهمنزله یک مدل دادهای انجام داده است، تفکیک روابط است. مدل دادهای یعنی اینکه خود استاندارد ساختار خاصی دارد. هر مدلی یک رویکرد تفکر (Thinking approach) دارد. آردیاِی یک تفکر بسیار قوی دارد که الگوی دنیای وب است. بیبفِریم نیز تقریبا همین رویکرد را پیش گرفته و صفات رابطهای را تفکیک نموده است. در بیبفِریم صفات شیء مرتبط (relatedTo)، ارتباط (relation) و رابطه (relationship) بدین منظور گنجانده شدهاند و میتوان روابط را از طریق این صفات برقرار کرد. در آردیاِی برای برقراری روابط، از نشانگرهای رابطهای پیوست J آردیاِی استفاده میشود. این در حالی است که در اسکیما.اُرگ صفات رابطهای تفکیک نشده است و بدین ترتیب باید حدود 900 نوع رابطه آردیاِی را در واژگان خود بیاورد. اینکه در نظام یک صفت ثبت نموده و نوع روابط را با نشانگرهای رابطهای تعیین کنیم، رویکرد مناسبتری است. حتی در آردیاِی برای هر یک از سطوح سلسله مراتبی یک شیء میتوان توصیف را خاص کرد. بهطور نمونه بخشی از نمود (part of manifestation) و یا بخشی از مورد (part of item) را میتوان به تفکیک ثبت کرد.
در بخش پایانی کارگاه نیز به پرسشهای حضار پاسخ داده شد و نمونههای کاربردی همانند Reasonable Graph در خصوص چگونگی ثبت روابط بررسی شدند و بدین ترتیب سومین جلسه از دوره روابط بین موجودیتها در بافت میراث فرهنگی پایان یافت و تبیین دیگر روابط بین موجودیتهای کتابخانهای در استانداردهای حوزه سازماندهی دانش به جلسه پسین موکول شد.
گزارش: نگین شکرزاده هشترودی
۱. از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهامزنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیامها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.