داخلی
»سخن هفته
لیزنا؛ سید ابراهیم عمرانی، سردبیر : جناب آقای دکتر جعفریان رئیس کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران با اشاره به یادداشتهای اخیر بنده پاسخی را در تلگرام کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران با عنوان "ما کار مهمی نکردهایم" گذاشتهاند.
ایشان پس از توضیح کامل تاریخچه این قبیل کارهای خیر خود در کتابخانه مجلس و جاهای دیگر نوشته اند : " اکنون خوشحالم که با موافقت هیئت رئیسه دانشگاه تهران، توانستیم بیش از 15 هزار نسخه مهم خطی کتابخانه مرکزی را روی وب بگذاریم. (علاوه بر 57 هزار پایان نامه و 4 هزار عکس قدیمی، و بزودی نشریات و اسناد). این در حالی بود که این مسأله، یعنی فروش تصاویر، از ممرهای اصلی درآمد ما بود و دانشگاه پولی نداشت تا در ازای مجانی کردن تصاویر به ما بدهد. با این حال، ترجیح دادیم این طور باشد و شد و دوستان ما در هیئت رئیسه بویژه به خاطر تأکیدات دکتر رحیمیان، موافقت کردند.
روال ما این طور است که هر کاربری باید احراز هویت کرده و روزانه دو نسخه بردارد. این کار را کردیم تا کسی با نسخ ما کار تجاری نکند، و اگر این کار صورت گیرد، طبعا ناراضی هستیم. همین که این نسخ به راحتی در اختیار پژوهشگران قرار گرفته خوشحالیم. تاکنون بیش از 1400 نفر احراز هویتشان تأیید شده است."
و در ادامه به یادداشتهای بنده در لیزنا اشاره کرده اند:" چند روز قبل از کسی که مدعی کتابداری و پایگاه اطلاعاتی است، مطلبی دیدم که در این باره به طور مبهمی که مقصودش را هم درست درنیافتم، ابراز نگرانی کرده بود. در طول این سالیان گذشته که هیچ کس اعتراض نکرده بود، و اعتراض ایشان برایم عجیب بود. با این حال، تصمیم گرفتم، برای روشن کردن ذهن ایشان و دیگران، با کمک دوستم جناب جزینی، فهرستی از کتابخانه های بزرگ دنیا که نسخ خطی عربی و فارسی خود را گذاشته اند را بدست دهم. آن وقت ایشان و دیگران خواهند دانست که ما کار شگفتی نکرده ایم و هنری نداشته ایم".
بله مدعی کتابداری و پایگاه اطلاعاتی منظورشان بنده کوچکترین هستم که به ایشان ارادت دارم و خدمتشان چند باری رسیدهام. البته ادعای کتابداری را درست می فرمایند چون درست 45 سال و 5 ماه است کتابدارم و اتفاقا کارم را به عنوان کار دانشجویی در همین کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران در نیمه بهمن 1353 شروع کردهام و تا امروز کتابدار ماندهام ولی در مورد پایگاه اطلاع رسانی هیچ ادعایی ندارم و نمیدانم این را چرا به من نسبت دادهاند که هیچ جا چنین ادعایی از بنده دیده نشده است. تایید ادعای کتابداری مرا از استادان فعلی پردیس علوم دانشگاه تهران که دهه 60 و 70 دانشجوی دانشکده علوم بوده اند تحقیق کنید و حتما به شما خواهند گفت که من واقعا کتابدار بودهام و نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه بیشتر و همواره همچون استادان راستینم به کتابدار بودنم افتخار کردهام.
از لحاظ منش کتابدارانه هم از دانشجویان سه دهه 60و 70و 80 پردیس علوم و رشته های علوم پایه بسیاری از دانشگاههای دیگر و دانشجویان فنی و داروسازی دانشگاه تهران همان سالها جویا شوید. مانند دکترجعفریان که نوشتهاند "ما کارمهمی نکرده ایم " .... "ده سال پیش (1389ش) برای نخستین بار، کتابخانه مجلس، تصمیم گرفت، تمامی نسخ خطی خود را روی وبسایت کتابخانه بگذارد و این کار را به عنوان یک تصمیم کبری انجام داد. علاوه بر آن، با موافقت هیئت امناء وقت کتابخانه مجلس، مجموعه تصاویر نسخ را در اختیار ده کتابخانه بزرگ هم گذاشت که کار را بسیار آسانتر کرد. در طول این ده سال، صدها بار، پژوهشگران تشکر خویش را ابراز کرده اند، و خاطرم نمی آید، کسی نسبت به آن اقدام اعتراضی کرده باشد" بنده هم کار مهمی نکرده ام. جناب آقای دکتر جعفریان بنده هم یادم نمی آید که کسی به من اعتراض کرده باشد که همه منابع را در اتاق استادان در دورهای که حقیقت بیشتر بود و هیچ مجازی در کار نبود میرساندم و از این کار لذت می بردم که دوره جنگ بود و اضافه کار و پاداش هم نبود. این کار را دوست داشتم و دوست دارم.
به هر حال از لحن ایشان متوجه شدم که از این سوالهای من خیلی خوششان نیامده که تقتاضا می کنم به دل نگیرند ولی به هر حال بسیار سپاسگذارم که علیرغم " مطلبی دیدم که در این باره به طور مبهمی که مقصودش را هم درست درنیافتم " پاسخ داده اند و در ادامه فهرستی از کتابخانه هایی که نسخه های خطی خود را کم یا زیاد در دسترس گذاشته اند را معرفی کرده اند که همه ببینند که این کار را همه کتابخانه های معظم دانشگاهی دنیا که مجموعهای خطی دارند می کنند و کاری است در خدمت تحقیق و در خدمت جامعه.
من هم مانند آقای حسن حضرتی به جناب آقای دکتر جعفریان می گویم خدا قوت. من هم می گویم دستتان درد نکند ولی شما که در حوزه ها بزرگ شده اید بهتر از من میدانید که هر کاری آدابی و ترتیبی دارد. امر خیر هم شامل آداب و ترتیب است. به قول جناب آقای میلاد عظیمی عدهای گنجینهطرازاناند و مجموعه کتابخانهها به جانشان بسته است ولی من از این گروه نبوده و نیستم و از اولین کتابدارانی بودم که به جمع هواداران دسترسی آزاد پیوستم و به چاپ بیانیههای رسمی دسترسی آزاد مبادرت کردم و قوانین آن را خواندم و همایشی در ایران با کمک چهار مروج این حوزه از چهار کشور دعوت کردم و در همین دانشکده حقوق خودمان همایشی یک روزه در سال 1383 برگزار کردم. من هم می گویم خدا خیرتان دهاد ولی جناب استاد دست و دلبازی هم شامل آداب و ترتیب است. من به آدرسهایی که داده بودید سر زدم. ولی قبل از آن این پاراگراف را از یادداشت "خرید و فروش فرهنگ در قرن 21" برای یادآوری می نویسم:
"باز هم و با گذشت دو هفته خبری از کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران نشد و الآن نمی دانم چه اتفاقی افتاده و چقدر نسخه تا اینجا دانلود شده و آیا دست کم جایی در سایت پیش از برداشتن نسخه تعهدی الکترونیکی از فرد و حتی هکر میگیرند که این نسخهها فقط باید غیرانتفاعی استفاده شود و سایتهای خصوصی نمیتوانند اینها را در مجموعه های خودشان ارائه دهند یا خیر؟ آیا نوشتهاند که اینها بر اساس قوانین دسترسی آزاد و حتی Creative Common برای استفاده محققین رایگان است ولا غیر؟ باز هم منتظر میمانیم تا توضیحی بشنویم و از دلایل کار با خبر شویم".
اگر دقت کنید من در این یادداشت اشاره به قواعد حقوقی کردم که بر پایه آن دسترسیها را آزاد می کنند و این همان آداب و ترتیبی است که ذکر آن رفت. به Creative Common دقت فرمائید و با هم به سایت کتابخانه دانشگاه کمبریج که استاد جعفریان آدرسش را نوشته بودند برویم:
چنانکه می بینید وقتی به نسخه خطی موردنیاز خود میرسید، یک خانه باز می شود که می گوید دانلود از این سایت تحت قوانین Creative Common است. موسسه ای حقوقی که قراردادهای خقوقی برای نشر دسترسی باز را در اختیار می گذارد. در این قراردادها، شما کسانی که نسخه ای از سایت شما بر می دارند را ملزم میکنید که قواعد Fair use را رعایت کنند و این قواعد استفاده تجاری را منع میکند.
موسسه حقوقی دیگری که در این کار به کمک مولفین و کتابخانه ها آمده موسسه HathiTrust (هتی تراست) است که برخی کتابخانه ها از این موسسه برای کارهای حقوقی دسترسی آزاد خود استفاده میکنند، مانند دانشگاه میشیگان که آدرس دادهاید.
وقتی در سایت دانشگاه میشیگان به نشانی داده شده تلگرامی کتابخانه مرکزی میروید و به نسخه خطی مورد نیاز خود میرسید این صفحه برای شما باز میشود:
و اگر می خواهید ببینید که کار هتی تراست چیست، این هم صفحه اول این سایت:
سایر نشانیهایی هم که در یادداشت جناب آقای دکتر جعفریان در تلگرام کتابخانه مرکزی داده شده ، آنهایی را که توانستم ببینم، همه تکلیفی حقوقی روشن کرده اند و من چند تا از آنها را برای تکمیل صحبتم می گذارم:
این نشانی اولین نشانی است. من هم با دیدن این نسخه بسیار خوشحال شدم:
ولی درست جایی که می خواهید نسخه را بگیرید این نوشته را می بینید:
By ticking this box, I acknowledge that I have read and understood the Conditions for use and I accept them
و وقتی Conditions for use را کلید بزنید برای شما این صفحه باز میشود:
نشانی پنجم شما هم دانشگاه پرینستون است :" دانشگاه پرینستون 1264 نسخه خطی مربوط به تمدن اسلامی را در این سایت می توان مطالعه و دانلود کرد. " وقتی به نسخه رسیدم و دانلود را در گوشه راست پایین صفحه کلید زدم:
صفحه زیر برایم باز شد. لطف بفرمائید و به دو خط و نیم که زیر آن خط قرمز کشیده شده نگاهی بیندازید:
https://library.princeton.edu/special-collections/file/3651/download?token=k3zxPE-k
بنده عرضم این است که در میان نسخههای خطی دانشگاه تهران نسخههای منحصر به فردی وجود دارد که برخی سودجویان مانند "موسسه جمعه ماجد" امارات متحده سالها به دنبال آنها بوده و هستند. شما دسترسی را برای محققین باز کنید و خدا قوت و دست مریزاد ولی با آداب و ترتیب آن. الحمدلله دانشگاه تهران دفتر حقوقی دارد و یکی از استادان دانشکده حقوق حوزه تحقیقش در دانشکده و حوزه کاریاش در مرکز رشد، حقوق مالکیت فکری است. متنی را باید تنظیم کنند که در شروع دانلود هر نسخه دیده شود و در نتیجه کسی که نسخه پسنقش (Watermark) شده شما را برمیدارد، حتی اگر نخوانده آن را بردارد، حق استفاده تجاری از آن را ندارد و موسسات تجاری دست کم اینها را خوب می دانند که نباید استفاده کنند و خودشان را درگیر یک مشکل حقوقی کنند.
جناب آقای دکترجعفریان نوشتهاند: " این کار را کردیم تا کسی با نسخ ما کار تجاری نکند، و اگر این کار صورت گیرد، طبعا ناراضی هستیم". البته استاد فقه خواندهاند و بسیار بهتر از من میدانند که "طبعا ناراضی هستیم"، جملهای حقوقی نیست و در هیچ محکمهای پاسخی نمیگیرد. بهتر است از دفتر حقوقی و حقوقدان مالکیت فکری تایید یا رد سخنان بنده را جویا شوید.
مشکل دیگری که گاهی در سایت کتابخانهها دیده میشود دست و دلبازی از جیب دیگران است. ما عضو کنوانسیون کپی رایت نیستیم ولی در داخل ایران موظف به رعایت "قانون حمایت از حقوق مولفین و مصنفین (سوم آذر 1348)" هستیم. ما حق نداریم کتابهای چاپی ناشران را اسکن کامل کنیم و به عنوان کمک به محققان از طریق تلگرام و جیمیل دراختیار ایشان بگذاریم. این کار صنعت نشر کشور را از بین میبرد و بدون ناشران بزرگمان که ضمن اینکه به دنبال سود خود هستند، تشکیلات ویراستاری و نشر دارند تا کتابهای خوب و نفیس به دست مردم برسانند را از بین میبرد، چنانکه طهوری از دست رفت. و نتیجه اش این میشود که بدون اینها فقط باید برویم وبلاگ بخوانیم که هیچ داوری و ویراستاری هیچ ویرایشی نکرده و از نظر علمی هیچ سنجشی نشده . این را هم برای صدمین بار به همه کتابداران کشور عرض می کنم کتابهای فرنگی را که رایگان در اینترنت جستجو می کنیم و استفاده می کنیم و هزار دلیل برای آن میآریم و آن را حلال می کنیم، لطف بفرمائید در مورد کتابهای چاپی فارسی از جیب دیگران دست و دلبازی نکنید.
عمرانی، سیدابراهیم.« من هم مانند آقای حضرتی به رسول جعفریان خدا قوت می گویم». سخن هفته لیزنا، شماره 501، 27مرداد ۱۳۹۹
عنوان کتابدار دارد. اینکه پای کامپیوتر و بدون فضای کتابخانه اصلا معنی کار یک چیز دیگر است و ایشان تبدیل به یک اپراتور شده به کنار بماند. ولی مساله ای که هست اسکن کتابها است. من با حرف آقای عمرانی خیلی موافقم که نباید کتابهای متعلق به ناشر دیگری را بدون جازه اسکن کرد. اگر کتابی مجوز داشته باشد می شود مثل برنامه "طاقچه" رفت امانت گرفت ولی اگر مجوز نباشد هم شرعا و هم عرفا کار درستی نیست.
بنده هم با نظر استاد عمرانی موافقم که هر کی آدابی و قواعدی دارد و دست و دلبازی بیش از اندازه در دسترسی به نسخ بدون داشتن پشتوانه حقوقی نمی تواند راهکار مناسبی (به صرف توجیه برای در اختیار گذاشتن برای محققان) برای این امر باشد.
قابل ذکر است که جناب آقای جعفریان نیز با توجه به تجربه چندین ساله مدیریت کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران خود را متخصص در همه زمینه های کتابداری و کتابخانه می دانند و در موارد متعددی در مطالب گفتاری و نوشتاری خود، با طعنه و کنایه به انتقاد از مدیریت کتابخانه ها و کتابداران پرداخته اند.
و این نوع نگاه نیز در عملکرد کتابخانه مزبور نیز در بخش های مختلف تسرعی پیدا کرده است که از جمله آنها می توان به عدم استفاده از رده بندی های متداول (دیویی و کنگره) در سازماندهی کتابخانه مزبور و استفاده از رده بندی موضوع و قفسه و همچنین عدم استفاده از نرم افزارهای متداول کتابخانه ای و طراحی و استفاده از نرم افزاری که خود کتابخانه نوشته است اشاره کرد.
من هم از زحمتهای آقای دکتر جعفریان سپاسگزاری میکنم. اما راستش را بخواهید، من افزون بر موضوعی که آقای دکتر زرهساز برای نشریه شناسه اشاره کردند و به خاطر کار این نشریه در جریان بودم، برای یک مصاحبه علمی و برای یک پژوهش علمی سراغ ایشان رفتم و همان پاسخ را شنیدم. اتفاقاً ما هم کار مهمی نمیکردیم و برای توسعه فعالیت کتابخانههای دانشگاهی، پژوهشی در دست داشتیم. بعد از کلی پیگیری حضوری (که ایرانداک تشریف آورده بودند) و تلفنی، پاسخی نگرفتم. از جناب آقای دکتر جعفریان گِلهای ندارم چون تخصصی در حوزه کتابخانههای دانشگاهی ندارند، نقدِ من به همکاران خودم است که نقدی جدی بر این دست کارهای تخصصی وارد نمیکنند و گاهی همراهیهای عجیب و نادرستی با این قبیل موضوعها دارند. این نقد و نقادی و این گفتگوها برای جامعه ما بسیار مهم و حیاتی است.
شاید ایشون ترسی ندارند بلکه کتابدارها رو تحویل نمیگیرن!!!!!!!