کد خبر: 45525
تاریخ انتشار: دوشنبه, 22 فروردين 1401 - 09:14

داخلی

»

سخن هفته

توليد دانش‌بنيان در تراز عصر ديجيتال

منبع : لیزنا
مصطفی امينی
توليد دانش‌بنيان در تراز عصر ديجيتال

لیزنا؛ مصطفی امينی، پسادكتری دانشكده مديريت و اقتصاد دانشگاه تربيت مدرس: اگر «فناوري» را يك «نظام دانش عملي» بدانيم كه به دنبال حل مسائل كار و زندگي در محيط اجرايي است بنابراين با كمي اغماض مي‌توانيم بگوييم «توليد دانش‌بنيان» يك «توليد فناوري‌بنيان» است و اگر بپذيريم در عصر ديجيتال، داده‌ مهم‌ترين منبع ارزش‌آفرين صنايع محسوب مي‌شود بنابراين با كمي اغماض مي‌توانيم بگوييم توليد دانش‌بنيان يك «توليد داده‌بنيان» است. براي درك بهتر اين مفهوم مي‌توان تفكر سيستم‌هاي اجتماعي-فيزيكي-سايبري (CPSS)[1] را در محوريت بحث قرار داد.

همانطور كه در شكل يك نشان داده شده است، از منظر تفكر سيستم اجتماعي-فيزيكي-سايبري مفهوم «مرز صنعت» بازتعريف و كم‌رنگ مي‌شود و برگه برنده از آن كشوري (سازماني) است كه به سراغ تلاش‌هاي ميان رشته‌اي و ميان صنعتي مي‌رود و سعي مي‌كند ميان دارايي‌ها و منابع خود در فضاي فيزيكي، فضاي سايبري و فضاي اجتماعي «همگرايي ديجيتال» ايجاد كند. همگرايي ديجيتال نوعي «يكپارچگي عميق فناورانه» است كه به مرزهاي سنتي صنايع مقيد نيست و آنها را بازطراحي مي‌كند. يكي از نمونه‌هاي بارز اين يكپارچگي عميق بكارگيري مفهوم «طراحي مشاركتي» (Co-Design) در صنايع مالي ديجيتال است. قابليت طراحي مشاركتي خدمات و محصولات ديجيتال وام‌دار درس‌آموخته‌هايِ «تفكر طراحي» است. به عنوان مثال، يكي از دستاوردهاي تحول ديجيتال در صنعت بانكداري، پيدايش نسل بانكداري داده‌بنيان است. بانكداري داده‌بنيان (بانكداري داده‌محور) گرايشي از بانكداري ديجيتال است كه در تراز پارادايم اقتصاد ديجيتال عمل مي‌كند. بانكداري داده‌بنيان يك تخصص ميان صنعتي است كه تلاش مي‌كند علاوه بر عدم انكار محصولات و خدمات بانكداري سنتي، به سراغ بانكداري نوين برود و خود را محدود به مفاهيم سنتي بانكداري نكند و از طريق اصول تفكر طراحي، علاوه بر محصولات و خدمات بانكي به سراغ ساير صنايع مالي (بازار سرمايه، ليزينگ، پرداخت، صرافي، ماليات و ... ) و غيرمالي (گردشگري، سلامت، خرده فروشي آنلاين كالاهاي تندمصرف و كندمصرف و ... ) برود و خدمات بانكي را در فرايندهاي كسب‌و‌كارهاي ساير صنايع جاسازي كند.

 

شكل 1 –توليد اجتماعي به عنوان گرايشي از توليد دانش‌بنيان[2]

بر اين اعتقادم اگر از منظر تفكر سيستم‌هاي اجتماعي-فيزيكي-سايبري به توليد دانش‌بنيان بنگريم مي‌توان نكات زير را مطرح كرد:

توليد دانش‌بنيان به تلاش‌هاي ميان‌صنعتي و ميان رشته‌اي و اهتمام عملي به همگرايي ديجيتال در صنايع نياز دارد. همگرايي ديجيتال اصلا به معناي بي توجهي به تخصص‌گرايي نيست بلكه به معناي بازنگري تحول‌خواهانه و بازتعريف مفاهيم سنتي در تراز عصر ديجيتال است.

توليد دانش‌بنيان بر سمت عرضه تمركز دارد در حالي كه يك كشور در سمت تقاضا نيز به «بازار دانش‌بنيان» نياز دارد. تعامل هدفمند ميان توليد دانش بنيان و بازار دانش بنيان مقدمات شكل‌گيري «اقتصاد دانش‌بنيان» را فراهم مي‌كند. يكي از اركان غيرقابل انكار رشد اقتصاد دانش‌بنيان، توسعه مشاركت بخش عمومي و خصوصي (PPP) و تقيد به جريان اطلاعات، شفافيت و بازگشايي داده‌هاي اقتصادي است. به نظر من راه اقتصاد دانش‌بنيان از مسير «اقتصاد داده‌بنيان» مي‌گذرد.

در عصر ديجيتال «دانش» علاوه بر اينكه يك دستاورد انساني است بلكه يك دستاورد جمعي، سازماني و ماشيني نيز هست. بنابراين از منظر تفكر سيستم‌هاي اجتماعي-فيزيكي-سايبري، دانش يك «پديده انساني-اجتماعي-ماشيني» و عنصر داده‌بنيان (داده‌هاي نرم و داده‌هاي سخت) است.

توليد دانش‌بنيان در تراز عصر ديجيتال علاوه بر پذيرش «دانش به عنوان يك دارايي راهبردي»،  به پذيرش «داده به عنوان منبع راهبردي» نياز دارد. توليد دانش بنيان بطور همزمان به «مديريت چرخه‌حيات دانش» به «مديريت چرخه‌حيات داده» نياز مبرم دارد. براي مديريت چرخه حيات داده، استقرار نظام جامع مديريت و حكمراني داده در سطح ملي و سازماني ك ضرورت است.

«هوش مصنوعي» به عنوان يك فرافناوريِ اثبات‌شده براي آينده، نقش محوري در توليد دانش‌بنيان دارد. هوش مصنوعي به عنوان يك «فناوري داده‌بنيان» موجب افزايش مقياس‌پذيري دستاوردهاي توليد دانش‌بنيان مي‌شود.

از آنجايي كه در عصر ديجيتال، دانش ماهيت شبكه‌اي پيدا كرده است بنابراين توسعه «شبكه‌ توليد دانش‌بنيان» در ايران مي‌تواند «ژئواكونومي ديجيتال» خاورميانه را به نفع ايران تعديل كند. اما اين موضوع چند شرط دارد: (1) تحريك بازار B2C (آحاد مردم) پيش‌نياز تحريك بازار B2B (بين‌بنگاهي) است، (2) افزايش توان خريد مردم و توسعه بازار داخلي از جمله پيش‌نيازهاي موفقيت توليد دانش‌بنيان در ايران هستند، (3) تسهيل فرايندهاي صادرات غيرنفتي موجب تحريك انگيزه براي توليد دانش‌بنيان مي‌شود، (4)  استفاده از ابزارهاي مالي ديجيتال همچون رمز ارز بانك مركزي موجب تسهيل عمليات خريد و فروش محصولات و خدمات دانش بنيان مي‌شود.

در توليد دانش‌بنيان فناوري‌هاي راهبردي NBIC (فناوري نانو، فناوري زيستي، فناوري اطلاعات و فناوري شناختي) ، ISMAC (فناوري اينترنت اشيا، فناوري تعاملي و اجتماعي، فناوري موبايليتي، فناوري تحليل داده، فناوري رايانش ابري و لبه) و DARQ (فناوري دفاتر كل توزيع شده، فناوري هوش مصنوعي و يادگيري ماشين، فناوري واقعيت توسعه يافته ، فناوري رايانش كوانتومي و رايانش فوق سريع) نقش راهبردي بازي مي‌كنند.

مصطفی، امینی.  « توليد دانش‌بنيان در تراز عصر ديجيتال». سخن هفته لیزنا، شماره 584، 22 فروردین ۱۴۰۱

---------------------------------------------

[1] . Cyber-Physical-Social System Thinking Model

[2] . Yin, D., Ming, X., & Zhang, X. (2020). Understanding Data-Driven Cyber-Physical-Social System (D-CPSS) using a 7C framework in social manufacturing context. Sensors, 20(18), 5319.