کد خبر: 46339
تاریخ انتشار: دوشنبه, 14 شهریور 1401 - 12:05

داخلی

»

سخن هفته

جهانی سازی مدنیت نئولیبرال با کتابهای روانشناسی عامه‌پسند :

حکومت بر شهروندان با کتاب‌های خودیاری

منبع : لیزنا
سیدابراهیم عمرانی 
حکومت بر شهروندان با کتاب‌های خودیاری

لیزنا؛ سیدابراهیم عمرانی، سردبیر : همانطور که در قسمت اول گفته شد، تعریف روانشناسی عامه پسند و تعیین حدود و ثغور آن کار مشکلی است و در همانجا از میان تعاریف مختلف به نقل قولی از گریفیث اشاره کردیم : "روانشناسی قابل درک برای عامه مردم.[1]"  اگر به این تعریف با نگاهی مثبت نگاه کنیم، بر اساس صحبت متخصصین شامل کتابهایی می‌شود که یک متخصص روانشناسی، یک موضوع پیچیده روانشناسی را به زبانی ساده و ترویجی برای فهم عامه نوشته است، لیکن اغلب کتابهای روانشناسی عامه پسند که در بازار و روی دکه روزنامه فروشیها و میز کتاب‌فروشیها در دسترس عموم است، کتابهای انگیزشی هستدکه مبنای علمی ندارند و بیشتر برای سودجویی تولید می‌شوند و مخاطب هیجان زده را با خود تا پایان کتاب می‌کشانند و آنطور که متخصصین گفتند هیچ کمکی به خواننده نمی شود.

در همان بخش عرض کردیم، روانشناسی عامه پسند را از سه زاویه می توانیم مورد بحث قرار دهیم که در بخش اول نظر متخصصان ایرانی را در مورد محتوای این کتابها با شما در میان گذاشتیم که اغلب این متخصصین از کتابهای روانشناسی عامه پسند یا خودیاری Self help  به عنوان کتابهای زرد و کتابهای سطحی و بی محتوا و حتی یک مورد کلاهبرداری نام بردند.

در بخش دوم به آشفته بازار نشر کتابهای زرد در ایران پرداختم که در این دوره از تاریخ نشر ایران، که مترجمانی که هرگز اثری از وجود آنها در جهان واقعا موجود، پیدا نمی کنید، و ناشرانی که ناشر فرهنگی نیستند و آمده اند از این آشفته بازار نانی بخورند و ویلایی در آنطرف آب برای خود بسازند، کتابهای مترجمین بزرگ را به یک فارغ التحصیل بیکار می دهند که بنشین و بعضی کلمات و جملات این را تغییر بده و تایپ کن و بده ما چاپ کنیم و دستمزدی هم می دهند و کتاب ساخته می‌شود و فروش کتاب اصلی را که برای ترجمه آن عمر گذاشته شده، و ویراستاری شده و با ارزش است را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

حال ببینید همین کتابسازی وقتی به کتابهای زرد و عامه پسند می‌رسد چه فاجعه‌ای اتفاق می‌افتد، و توضیح دادیم که این فاجعه وقتی عمیقتر می شود که می بینیم این کتابها، با مثالهای روانشناختی برای مردمی در یک کشور دیگر و با فرهنگی دیگر طراحی شده اند و همانطور هم که نقل قول کردیم، وزارت ارشاد سانسورش و حساسیتش در کلمات و عبارات و موضوعهای خاصی خلاصه شده و هیچ نظارتی بر کتاب سازی ندارد، و  در اینگونه کتابها که حاشا و کلا.

بخش سومی که در همان ابتدا وعده دادیم که به آن خواهیم پرداخت، بعد جهانی سازی و پشت پرده انگیزاننده تولید این کتابها درجهان است که نیاز به مطالعه دقیقتر و عمیقتری دارد. زمانی که به کار بخش سوم آغاز کردم به چند مطالعه بسیار خوب برخورد کردم که فکر کردم از خلاصه سازی و ترکیب آنها شاید بتوانم باز هم با چسباندن قطعه‌های از نظر خودم مهم اصل مطلب را توضیح دهم، لیکن با خواندن چند باره هر یک از اینها، به نظرم رسید که این مقاله ها باید بطور کامل خوانده شود، و اینکه ترجمه آنها را در اختیار همه قرار دهیم (انشاءالله).

درمیان مقاله‌های مختلف و به نظر معتبری که در این زمینه توانستم فراهم کنم، چندین  مقاله بطور مستقیم کتابهای خودیاری یا همان روانشناسی عامه پسند پرداخته‌اند. از این میان، پنج مقاله را که بطور عام به مساله پرداخته اند  را فرصت کردم بخوانم و بسیاری مقاله ها وجود دارد که در این فرصت کم امکان خواندن نداشتم. از این 5 مقاله، سه مقاله نظریه های کلی و دو مقاله که تحقیقهای میدانی است،که یکی به اندونزی و ترکیب روانشناسی عامه پسند  و اسلام پرداخته و ملغمه‌ای جهانی سازی شده را که واعظان و پیشوایان روانشناسی عامه و خودیاری  وعظ و تبلیغ  می‌کنند و زندگی و آموزه های حضرت محمد را به گونه‌ای بازگویی و تفسیر می‌کنند که با خواسته‌های مدنی، خواسته‌های مصرف گرایی، و تقوای آرمانی طبقات متوسط مسلمان یگانه می شود؛ و تحقیق دیگری در ترینیداد و توباگو که در دانشگاه سوانزی انگلستان تحقیق شده و به جهانی سازی نئولیبرابیسم با کتابهای روانشناسی عامه پرداخته است.

در این یادداشت ابتدا تصمیم داشتم ترکیبی از این مقاله ها را گزینش و در قالب یادداشتی تقدیم کنم و پس از بازخوانی آنها به نظرم رسید که بصورت معرفی کتاب هر 5 کتاب را معرفی کنم:

  • "حکومت بر شهروندان با کتابهای خودیاری (2000) [2]" نوشته هایدی ماری ریمکه[3] با 662 استناد
  • "آیا کتابهای خودیاری کمکی می‌کنند؟ (2008)[4] نوشته اد برگسما.
  • جهان وطنی نبوی: اسلام، روانشناسی پاپ، و فضیلت مدنی در اندونزی (2012) / جیمز بی هوستری. شهر. جلد 24، شماره 1. ( شماره ویژه: جهان وطنی مسلمان: جنبش، هویت، و پیکربندی مجدد معاصر. ویراستاران مهمان: Mara A. Leichtman و Dorothea Schulz) صفحات: 1-104[5]
  • "روانشناسی عامه پسند و خودیاری[6]" (2015) نوشته جان د وز[7] Jan De Vos‌ (فصل 26 از کتاب دستنامه روانشناسی انتقادی) ویراستار یان پارکر[8] .
  • "خودهای نحیف: روانشناسی عامه پسند و دستور زبان اخلاقی فراملی هویت شخص[9]" (2020) نوشته دانیل نهرینگا [10]  استاد دانشگاه سوانزی در ولز بریتانیا . و دیلان کریگانب [11]

و کتابی که بسیار مورد استناد سایرین قرار گرفته است، گرچه مستقیما در مورد کتابهای روانشناسی عامه پسند و خودیاری نوشته نشده است:

  • درباره مرجعیت درمانی: تخصص روانکاوی در حاکمیت لیبرالیسم پیشرفته. نوشته میلر و رز (1994)[12].

زمانی که کار را شروع کردم متوجه شدم که نمی توانم به راحتی از کنار مطالب ارائه شده هر یک از این مقاله‌ها بگذرم و متوجه شدم که حجم یادداشت از حوصله همه خارج می‌شود، کما اینکه یادداشتی که می خوانید نیز بسیار طولانی شد. بنابراین تصمیم گرفتم که فقط یکی از این مقاله ها را در این یادداشت معرفی کنم. بنابراین سراغ مقاله‌ای رفتم که پایه بسیاری از مقاله های بعدی بود ومقدم بر همه آنها در سال 2000 منتشر شده و در گوگل اسکالر  662 استناد دریافت کرده است. مقاله حکومت بر شهروندان با کتابهای خودیاری. تلاش خواهم کرد ترجمه کامل مقاله (و شاید همه این 6 مقاله را) اگر توانش باشد در لیزنا در دسترس همه بگذاریم.

 خواندن این مقاله را به همه کتابداران که با مراجعان بسیار کتابهای روانشناسی عامه پسند در کتابخانه ها روبرو هستند توصیه می‌کنم.

حکومت بر شهروندان با کتاب‌های خودیاری (2000)   نوشته هایدی ماری ریمکه

ریمکه مقاله خود را با این پرسشها آغاز می‌کند:" عصر ما به عنوان دوره ای توصیف شده است که با دل‌مشغولی و نگرانی بی سابقه ای با خود مشخص می‌شود (گیدنز، 1991؛ لاش، 1978، 1984؛ لاش و فریدمن، 1992؛ تیلور، 1989)[13]. نمونه بارز این درگیری ذهنی را می توان با گسترش کتاب های خودیاری معاصر مشاهده کرد که ادعا می‌کنند به سؤالاتی مانند «من کیستم؟» یا «چگونه می توانم خودم را بهتر کنم؟» پاسخ می دهند. قدم زدن در بخش خودیاری کتاب هر کتابفروشی گواه بازار رو به رشد مصرف خودیاری است.  نمی توان انکار کرد که متون خودیاری به یک گونه غیرقانونی ماندگار و بسیار شیک تبدیل شده است، به ویژه در بیست و پنج سال گذشته. چرا روانشناسی عامه پسند؟ چگونه این بسته اعمال و اعتقادات تا این حد جذاب شده است و چرا اینقدر فروش خوبی داشته است؟"[14]

ریمکه در این مقاله، متون خودیاری را به عنوان شکلی معاصر از حکومت بر شهروندان معرفی می‌نمایدو در توضیح کار خود می‌نویسد: "در این مقاله من گزیده‌ای از متون محبوب خودیاری را گرد هم می‌آورم، که در آن بحث‌هایی درباره‌ی خود، با نظریه‌های اجتماعی اخیر برای ارائه درکی از متون خودیاری به‌عنوان شکلی معاصر از حکومت بر شهروندان کنار هم قرار گرفته اند. ....  خودیاری فعالیتی است که فرض می شود داوطلبانه و فردی است. بر اساس مفاهیمی مانند انتخاب، استقلال و آزادی، خودیاری بر اصل فردیت متکی است و مستلزم خودسازی و «بهبود» است.

 "[15] ریمکه در ادامه مینویسد: " تمرکز یک‌جانبه روانشناسی عامه پسند بر افراد به یک جهان بینی کمک می کند که به اشتباه فرض می کند که افراد می توانند بر خود و زندگی خود کنترل و تسلط داشته باشند. ادبیات خودیاری، که فرد را بر امر اجتماعی برتری می دهد (و اجتماعی بودن ذاتی هستی را نفی می کند) به طور مفصل با عقلانیت های سیاسی ترویج شده در دموکراسی های لیبرال پیشرفته سازگار است. ادبیات خودیاری به تولید، سازماندهی، انتشار و اجرای شیوه های لیبرالی خاص حقیقت درباره جهان اجتماعی کمک می کند. در متون خودیاری قدرت شخصی به طور کلی به عنوان یک ویژگی ذاتی وجود در نظر گرفته می شود که فرض می شود محل فرمان کنترل خود (self) و حرکتهای فرد را تشکیل می دهد ( Beattie, 1989؛ Covey, 1987؛ Jeffers, 1996؛ Moore, 1992؛ Peck,). "[16].

در ادامه ریمکه به نقل از جفرز 1996 می نویسد:" ادبیات خودیاری، خود را به عنوان مرکزی واحد و عامل شخصی توصیف می کند که می تواند بر خود، دیگران و جهان فرمان براند. این تصور، فرد را به عنوان تنها محور هستی شناختی تجربه معرفی می کند" .... و درباره  پک[17]، یکی از گوروهای خودیاری می‌نویسد:" پک فکر می کند که بحث درباره نیروهای سرکوبگر در جامعه به جای افراد، کودکانه است" .... "به گفته پک، واکنش به مشکلات اجتماعی مانند «نژادپرستی، تبعیض جنسی، و اعتراض به توسعه مجتمعهای نظامی-صنعتی» از منشأ «واقعی» مشکلات بشریت منحرف می کند"   ! ! ! ! ! ! . من هم مانند ریمکه از این نظریه متعجب و شگفت زده شده‌ام ‌!‌ ! ‌!‌ ! و در ادامه باز از پک نقل قول می‌کند: "به جای افسوس خوردن از فقدان تأثیر سیاسی و اجتماعی، به خواننده" دستور داده می‌شود که «قدرت شخصی عظیم» خود را بشناسد، بپذیرد و به وجد بیاورد (پک، 1978: 43)."[18] "این گفته ها این توهم را در خود پرورش می دهند که سوژه می تواند از محدودیت ها و مقررات روابط اجتماعی فرار کند.......... این پارادوکس آزادی فردی/ خودتنظیمی  بیشتر از طریق مشاوره با افراد برای ساختن زندگی معنادار بدون پرداختن یا زیر سوال بردن افق روابط اجتماعی و زمینه‌های قدرت اجتماعی عمل می‌کند".[19]

و از قول بیتی که یکی از همین نویسندگان کتابهای زرد است و با تبلیغات همه جانبه رسانه های زرد از او گورو و پیشوایی برای خودیاری ساخته شده نقل می کند: " توجه فرد باید به خود معطوف شود: ما می‌توانیم خود و زندگیمان را گرامی بداریم ما می توانیم خودمان را پرورش دهیم و خودمان را دوست داشته باشیم. ما می‌توانیم خود شگفت‌انگیزمان را با تمام عیب‌ها، ضعف‌ها، نقاط قوت، نقاط ضعف، احساسات، افکار و هر چیز دیگری بپذیریم. این بهترین چیزی است که برای خود داریم. این چیزی است که ما هستیم، و آنچه قرار بود باشیم. و این یک اشتباه نیست. ما بزرگترین چیزی هستیم که برای ما اتفاق می افتد. باور کن زندگی را بسیار آسان تر می کند.بیتی، [20]1987 ."

این تهی کردن فرد از انگیزه های اجتماعی و حرکتهای اجتماعی، ماموریت اصلی کتابهای خودیاری و به زبانی کتابهای روانشناسی عامه پسند است.

"بیتی" این پیامبر خودیاری معاصردر جای دیگری می نویسد: کسانی که هر گونه «اتکای بیش از حد» و وابستگی به هر عامل خارجی از خود نشان می‌دهند، از همبستگیهایی که خود به وجود آورده اند رنج می‌برند. برای مثال، بیتی یک همبستگی را به عنوان فردی تعریف می‌کند که «اجازه داده رفتار شخص دیگری بر او تأثیر بگذارد، و در کنترل رفتار آن شخص وسواس دارد» (بیتی، 1987: 36؛ تأکید در اصل)[21].

اسمالی یکی دیگر از نویسندگان و مبلغان فرا فردیت نئولیبرال  وابستگی افراد به یکدیگر را «الگویی از رفتارها، احساسات و باورهای آموخته شده که زندگی را دردناک می کند» می داند و می نویسد: . "این الگو در فردی یافت می شود که «وابسته به روابط انسانی است و زندگی خود را حول یک عامل اعتیاد آور متمرکز می کند. . . این وابستگی به افراد و چیزهای خارج از خود، همراه با غفلت از خود به حدی است که هویت کمی از خود شخص را در خود حفظ می کند.[22]"

ریمکه در ادامه می‌نویسد: "دستورات اجتماعی-سیاسی متون خودیاری روشن است: شهروند مسئول بودن به معنای مسئول بودن در برابر خود است، نه دیگران. بنابراین از شهروندان نگران خواسته می‌شود که شکل جدیدی از مسئولیت اجتماعی را توسعه دهند، شکلی که اصلاً جهت‌گیری اجتماعی ندارد، بلکه شکلی است که یک فرافردیت ایجاد می‌کند که برای آن یک رابطه ذاتی و مسئولانه با دیگران به طور فعال دلسرد و آسیب‌شناسی می‌شود. ... این دیدگاه که حقیقت را می توان از طریق خودآزمایی و عمل اعتراف به افکار و اعمال خود کشف کرد، آنقدر طبیعی و طبیعی و آنقدر قانع کننده به نظر می رسد که نمی توان ادعا کرد که چنین خودآزمایی جزئی از استراتژی های قدرت توسط نهادهای خارجی است. به خود تجارب اجتماعی چندوجهی و ناهمگون خودهای بین الاذهانی، نتیجه بسیاری از وابستگی های متقابل اساسی است که بر تعلق ما در جهان تأثیر می گذارد و شکل می دهد. با این حال، «تخصص» خودیاری در خدمت تضعیف تشکیلات جمعی و وابستگی‌های متقابل ضروری خود است. با اعلام اینکه چه نوع تغییری در خود «سالم» و «بهترین» تلقی می شود، خود متخصصان خودیاری قوانین رفتاری اجتماعی و نه روانی را ارائه می کنند. با این حال قوانین آنها «فرد» آزاد شده و روان‌شناس را بت و ستایش می‌کند.[23]"

این گریز از مسئولیتهای اجتماعی و تاکید بر فردیت و فرافردیت و توجه به خود در عمل اجتماعی افراد و با کمک رسانه های زرد و شبکه های اجتماعی راه خود را در همه کشورهایی که از فرهنگی متفاوت از حکومتهای لیبرال پیشرفته برخوردار هستند باز کرده و به خوبی می توانید نمونه های اندونزی[24] و ترینیداد[25] را ببینید. نمونه‌ای جهانی از این فردی سازی روابط اجتماعی، کم رنگ گردن روز زن (هشتم مارس) و جایگزین کردن والنتاین درست چند روز مانده به هشتم مارس، به کمک همه شبکه های اجتماعی و رسانه های زرد است. تبدیل روزی که بر هویت زن بطور عام و مسایلش و تبعیضهای نسبت به او تاکید دارد با روزی کاملا مصرفی که هم فردیت را الهی و برجسته می کند و هم فروش محصولات سرمایه های بزرگ را به خوبی بالا می‌برد.

ریمکه بر این باور است که :" آنچه در واقع رخ می‌دهد، ساختن گفتمانی مصنوعی و فراگفتمانی از خود (Self)است." ….  "خود یاوران به جای کشف « خود (Self) واقعی» خود، با همان شیوه ها و تکنیک هایی که برای شناخت و کشف تجویز شده اند، هویت خود را می سازند. بنابراین، همان طور که معمولاً فرض می شود، خودشناسی محصول حقایقی نیست که از طریق کاوش عمیق در فرورفتگی های درونی روان یا روح  آشکار شده است. در عوض، خود (Self) یک پروژه و محصول تسلط بر یک گفتمان است"…  ریمکه در این بخش از میلر و رز 1996 نقل می کند که: "ظهور روانشناسی خودیاری را نباید به عنوان یک مد فرهنگی گذرا نادیده گرفت، بلکه باید به عنوان وابستة مکمل ِشیوه ها و تکنیک های مبتنی بر «حکومت‌گریِ »( یک شیوه خاص حکومت مدرن)، حکومتگران دیده شود[26]".

"مینسون (1985) استدلال می کند که دسته بندی های مدرن افراد تا حدی محصولات تاریخی و ابزار ایدئولوژی سیاسی لیبرال هستند".  .... و از  دین (Dean)  اسنطور نقل می کند:" حکمرانی لیبرال به‌عنوان شکلی از رفتار حکومتی، امکان وجود فردی خودمختار و خودگردان را پیش‌فرض می‌گیرد که حوزه‌های اخلاقی و سیاسی را در هم می‌آمیزد "[27](Dean, 1995: 562-3). رویه‌های اخلاقی-دولتی بر روشی تأکید می‌کنند که از طریق آن آنچه که ممکن است به‌راحتی «عمل‌های حکومتی» نامیده می‌شود، به «روش‌های خود» وابسته است و از طریق آن عمل می‌کند، مانند آن‌هایی که در متون محبوب خودیاری وجود دارد.....  این مدل فرض می‌کند که دولت «خوب» جمهوری متشکل از حاکمان خودمختار است (مینسون، 1993: 61-3). پس شیوه‌های تنظیم فرد به بحث‌ها، استراتژی‌ها و تعهدات حاکمیت سیاسی لیبرال مرتبط است و در دستگاه‌های شکل‌گیری شهروندی آن کدگذاری می‌شود.[28]" و این همان گفتمان مصنوع و ساخته شده حکومتی نئولیبرال است که در کتابهای خودیاری خود را نشان می‌دهند.

و به سخن میلر و رز اشاره می کند: موضوع «تشکیل» شهروندانی است که قادر به تحمل آزادی تنظیم شده باشند (رز و میلر، 1992: 174).

مهم‌تر از همه، به نظر می‌رسد که فن‌آوری‌های ارائه‌شده در کار خودیاری به‌طور قابل ملاحظه‌ای با برنامه‌های سیاسی جامعه لیبرال دموکراتیک همخوانی دارند. با ساختار دهی حقایق و ظرفیت‌های شخصی به گونه‌ای که آنها را به‌عنوان خواسته‌های فردی درک و اجرا کنند، دولت لیبرال  به شیوه‌هایی که از طریق روان‌شناسی افراد تشویق می‌شوند تا «خود» را بسازند، ترجمه می‌شود. ادعا می شود که با آن خودسازی می توان شهروندان نمونه تولید کرد. اما این نیز قابل بحث است که به واسطه این نوع خودسازی، خود شهروندی از بین می رود و حوزه عمومی و مسئولیت عمومی که نظام "شهروندی"  به آن اشاره دارد، و ذهنیتهای[29] متقابلی که شهروندی به آنها تعهداتی دارد و به آنها وابسته است، با یک زندگی خودیاری نفی می شوند.

با عذرخواهی از طولانی شدن مطلب، تلاش می کنیم سایر مطالب مرتبط با این موضوع را در ستونهای دیگر لیزنا تقدیمتان کنیم. و از نوشته های شما در این حوزه استقبال می‌کنیم.

عمرانی، سیدابراهیم. « جهانی سازی مدنیت نئولیبرال با کتاب‌های روانشناسی عامه‌پسند : حکومت بر شهروندان با کتابهای خودیاری». سخن هفته لیزنا، شماره 605،  14 شهریور 1401

 

 --------------------------------

[1] . . Griffiths, M.D. (1995). ‘Pop ’ psychology. The Psychologist: Bulletin of the British Psychological Society, vol..8, no 45, p.455.

[2] . Rimke, Heidi Marie. Governing citizens Through self-help literature. Cultural studies, Vol 14. Issue 1. P.61-78.

[3] . Heidi Rimke, PhD is Associate Professor in the Department of Sociology at the University of Winnipeg.

[4] .Do self-help books help? (2oo8). Ad Bergsma. .Journal of Happiness Studies volume 9, pages341–360 (2008).  

[5] . Hoesterey, James. Prophetic Cosmopolitanism: Islam, Pop Psychology, and Civic Virtue in Indonesia/ . City. Volume 24, Issue 1. Pages: 1-104

[6] De Vos, Jan. Self-help And pop psychology. Edited by Ian Parker. New Yourk: routledge, 2015 (chapter 26)

[7] . Jan De Vos, MA in psychology and PhD in philosophy works as a postdoctoral researcher at the Department of Philosophy and Moral Science at Ghent University(Belgium).

[8] . Ian Parker. Professor of Management, University of Leicester (England)

[9]. Nehringa, Daniel. Thin selves: popular psychology and the transnational moral grammar of self-identity . Daniel Nehringa and Dylan Kerriganb. Consumption Markets & Culture, (2020) Vol 23. N.4. p.319-341.

[10] . Daniel Nehringa    Full professor University of Swansee university Vales Britania (Senior Lecturer in Sociology, Criminology, Sociology and Social Policy)

[11] , Dylan Kerrigan is a lecturer in Anthropology and Political Sociology at the University of the West Indies, St Augustine  

[12] . On therapeutic authority: psychoanalytical expertise under advanced liberalism (1994) PETER MILLER AND NIKOLAS ROSE.  HISTORY OF THE HUMAN SCIENCES. Vol. 7 No. 3, pp.29-64.

[13] استنادهای درون متنی در نقل قولها همه مربوط به مقاله اصلی است که در این یادداشت حذف نشده اند.

[14] . Rimke. همان

[15]همان.  

[16] همان.

[17] . Peck, Scott (1978)

[18] همان به نل از پک .

[19] همان.

[20] ریمکه (همان) به نقل از  بیتی 1987

[21] همان.

[22] Smalley  همان. به نقل از اسمالی

[23] . Rimke همان. 

[24] . Hoesterey, همان

[25] . Nehrunga همان.

[26] همان. به نقل از میلر و رز.

[27] همان به نقل از دین.

[28] . Rimke. همان. به نقل از مینسون

[29] . subjectivities