داخلی
»سخن هفته
روند علمی کارهای خود را متوقف نکنیم
لیزنا؛ سیدابراهیم عمرانی، سردبیر : شدیم پاک بلاتکلیف. نمیدانیم جه باید بکنیم. هر چه می خوانیم و میشنویم از به انزوا رفتن حرفه و کتابداران صحبت است و از بی مصرفی کتابخانه ها و همه ما همّ و غمّمان شده، یافتن راه حل و بافتن تار جدیدی بر پود کتابخانه ها . هر کسی از ظن خود چیزی و چیزکی مینویسد و ارسال میکند، لیکن سه سال است کتابداران یکدیگر را ندیدهاند و کرونا باعث شد که وقفهای در دیدارها بیفتد.
برای من حضور حتما خیلی خیلی مهم است، و فکر می کنم اتفاقاتی که در دیدار و حضور میافتد، پشت این سیستمهای سرعت بخش (فقط سرعت بخش، و نه حتی دقت بخش)، اتفاق نمیافتد.
با وجود باور به فناوری اطلاعات که جای هیچ تردیدی درباره آن ندارم و با وجود تایید همه جانبه بر علم داده، و گسترش استفاده از یادگیری ماشین و هوش مصنوعی، و تاثیرش بر دنیای اطلاعات و اطلاع رسانی حرفهای، هنوز فکر میکنم حضور انسانها در کنار یکدیگر، اهمیت خودش را از دست نداده، و هنوز انسانها، بطور کامل آدم آهنی و آدم ماشینی و در واقع آدم مصنوعی نشدهاند، و هوش مصنوعی هنوز ابزار حکمرانی انسانها است، و نه حکمران انسانها، و هنوز خودش ادیسه فضایی 2001 نشده و هنوز سر نخ دست ماشین نیست و انسانها میتوانند با دادههای ماشین تصمیم سازی کنند و هنوز و هنوز ..... که در این باره حتما خواهم نوشت، با ذکر مستندات البته.
یاد دکتر حری را همیشه زنده نگه داشته و خواهم داشت که در کلاس قدم میزد (به شیوه مشائیان لابد) و میگفت کتابدار رابط بین دانش مضبوط و ذهن انسان است. الآن هم که هوش مصنوعی به کمک آمده این داستان تغییر نکرده است و فقط لفظ کتابدار را اگر عام بگیریم، یعنی کسی که متولی امر ذخیره و بازیابی و اشاعه اطلاعات یا همان اطلاع رسانی است، این تعریف به قوت خود باقی است. با این نگاه حتی اصلهای دوم و سوم رانگاناتان فقط یک تغییر لفظی خواهند داشت: هر خوانندهای اطلاعاتش، هر اطلاعاتی، خواننده و خواهانش. باقی، محیطها و ابزارهایی است که نو شده و کتابداران باید بلد باشند، که در این محیطهای نو، ابزارهای نوین را استفاده کنند و باز هم رابط بین انسان و دانش مضبوط باشند. حتی وقتی بخشی از گفتگوها بین ماشینها انجام میشود.
بیش از 20 سال است که در وظایف نوین کتابداران تعریف شده که وقتی از در دسترس بودن اطلاعات در همه مکانهای جغرافیایی و در همه ساعات شبانه روز صحبت میکنید، لابد باید دادهها طوری طراحی و تنظیم شوند، که ماشینها بتوانند برای انتقال آن به خوانندهاش با هم حرف بزنند. و با اینهمه، تصمیم اینکه چه بکنند، انسان است که ماشین را تنظیم میکند. برای هوش مصنوعی، انسانها هستند که نمونهها را میسازند و به خورد ماشین میدهند، و ماشین را یاد میدهند که بر پایه چه تصمیم بگیرد و دادهها را استخراج کند و هنوز در “وظایف کاربری” نظامهای نوین ذخیره بازیابی[1] نقش انسان به خوبی مشخص شده است. ماشین پیشنهاد میدهد و انسان تصمیم میگیرد که کدام را ببیند و آنچه را می خواهد انتخاب کند، و در نهایت باز انسان حاضر است که تصمیم میگیرد از داده چگونه و به چه روشی و برای چه منظوری استفاده کند.
خوب مثل همیشه حاشیه های من بیشتر از خود مطلب می شود، و با اجازه از حاشیه بیرون بروم و در یک کلام بگویم، به باور من هنوز انسانها نیاز به جمعهای حضوری دارند، تا تصمیمها بهتر گرفته شود.
به همین دلیل از روزیکه انجمن در سال 1379 دوباره به زندگی برگشت، و به دلیل 20 سال وقفه در فعالیت انجمن، کمیته همایشها، تبدیل به یکی از موفقترین کمیتههای انجمن شد، چرا که کتابداران کلافه از اوضاع و احوال خود در سازمانها، و عصبانی از تصمیمگیریهای مدیران غیر متخصص و حتی بدون سواد عام، اعم از کتابخانههای عمومی - کودک و دانشگاهی – تخصصی، نیاز داشتند که یکدیگر را ببینند، استادان را ببینند، با تجربهترها را ببینند و با آنها و با هم گفتگو کنند ، شاید بتوانند خود را و کتابخانههایشان را به روز و فعالتر کنند.
از 79 تا 94 که اولین کنگره متخصصان علوم اطلاعات برگزار شد، نشستها و دیدارها فراز و فرودهای بسیاری پشت سر گذاشت، و تجارب بسیاری به دست آمد که تبدیل به نیازی به نام کنگره شد. و در همان اولین کنگره، چنان استقبال شد، که دست اندرکاران، دستپاچه به فکر راه حل برای اداره آن همه میهمانان عزیز و گرامی که استقبال خوبی از کنگره کردند، شده بودند. از اداره تالارهای همزمان، تا رفت و آمد تا پذیرایی؛ و بنیانگذار معنوی کنگره، پوری سلطانی، چه اسطورهوار، با پیکر بیجان خودش را به کنگره عزیزش رساند، تا همه بر پیکرش نماز بخوانیم و گونه جدیدی از گردهمآئی کتابداران را تجربه کنیم. (همین الآن که دارم مینویسم، چشمانم پر اشک میشود).
کنگره، که از ابتدا برای کار حرفهای کتابداران و متخصصان علوم اطلاعات طراحی شده بود، به سرعت جای خود را بین کتابداران باز کرد و محلی و محفلی شد، برای ارائه حاصل یک سال کارهای حرفهای همه دست اندرکاران علوم اطلاعات، کتابداران، مدیران اطلاعات، فناوران اطلاعات و دادهکاران در کنار رایانهکاران و مهندسان داده و نرمافزار.
این نهال تازه وارد که رشد خوبی از خود نشان میداد، با آمدن کرونا، اندکی وقفه را تجربه کرد، لیکن با تلاش بسیار و همت جمعی از علاقهمندترین کتابداران، باز قد راست کرد و به محاق نرفت، هر چند که شور و حال کنگره حضوری را نداشت.
از همان اولین کنگره، همواره پس از اختتامیه، و با گذشتن شاید، دو تا سه هفته، و از دیماه هرسال تدارکات کنگره بعد آغاز میشد، و پیش نشستهای کنگره، از اردیبهشت بعد شروع و تا برگزاری کنگره در پائیز ادامه مییافت. کنگره هفتم هم به موقع دگمه آغازش زده شد، لیکن پسماندهای کرونا باز هم آن را اندکی به عقب راند، و ابتدا به اسفند 1401 و اخیرا به بهار 1402 منتقل شده است.
اینک کنگره پیش روی ماست و وقت زیادی تا برگزاری آن نداریم. در بهار و تابستان جلسات تعدادی از کمیته ها برگزار گردید، لیکن حوادث جاری باعث رکود این جلسات گردید که طبیعی است که در شرایط دشوار، دستی و دلی بکار نمیرود. لیکن این را به تجربه انقلاب و نیمه دوم سال 1357 میگویم. چیزی که باعث شد، کنگره 20 سال به محاق رود. فرصت طلبانی که در نبود شفافیت و حضور حداکثری همواره آمادگی دارند، که خود را جلو بیندازند و از فضا به نفع خودشان بهره برداری کنند، با ظهور خود مانع از حرکتی پویا و رو به جلو شدند. و سر هر کاری سدی میساختند، چون خودشان چیزی در چنته نداشتند، و نمی خواستند، کسانی که توانایی بیش از خودشان داشتند، دیده شوند و از فضای دشوار آن سالها برای سود شخصی خودشان بهره میبردند. نمونهاش در جامعه امروز خودمان کاسبان تحریم هستند که از مشکلات مردم برای سود بیشتر شخص خود استفاده کرده و میکنند. آن روزها همین را در ابعادی کوچکتر در جامعههای حرفهای کوچک دیدیم. فرصتطلبانی ذاتا بیریشه و بیریش که در سنین بالای 30 سال و 40 سال، ناگاه از معجزه بهمن 57 ریش درآورده بودند، به برکت مجیز گویی و اورادی که فقط آنها بلد بودند، مسئولیتهایی را بین خود تقسیم کردند و همواره و به شدت از شروع بکار انجمن واهمه داشتند و حتی زمانیکه در زمستان 1366 به همت علی میرزایی عزیز و بزرگوار انجمن در آستانه فعالیت مجدد قرار گرفت، به سرعت دست بکار شدند و جلوی آن را گرفتند و یک بار دیگر انجمن از نفس افتاد تا سال 1379 که با سعی و اهتمام جدی جناب آقای دکتر فریبرز خسروی، هیات موسس تشکیل و شکل گرفتن انجمن در دستور قرار گرفت و تاسیس مجدد شد و این بار نامش انجمن کتابداری شد، در صورتیکه انجمن قبلی انجمن کتابداران بود. باور بفرمائید در آن بیست سال هیچکدام از ما کتابداران از ابتکارات و پیشرفتهای کتابخانههای بغل دست خود خبر نداشتیم، که بتوانیم از این تجربهها جهت رشد کتابخانهها و حفظ موقعیت کتابداری و کتابداران استفاده کنیم.
اکنون در زمانهای به سر میبریم که سوال بزرگی پیش روی کتابداران است، کتابداری میماند؟ یا یکی از همان رشتههایی است که رو به زوال است و با رشد فناوریهای نوین اطلاع رسانی و دادهپردازی، و داده کاوی، دیگر نیازی به کتابخانهها نیست. آن هم با هزاران دانشجو و فارغالتحصیل، و با چند صد استاد و هیات علمی. چه میخواهیم بکنیم؟ آیا محاقی بیست ساله را تحمل میتوانیم بکنیم یا پشت این محاق، دیگر نخواهیم توانست کمر راست کنیم، و عرصه و اعیان همه را به فناوران اطلاعات که فقط فناوریش را بلد هستند و از اطلاعات آن آگاهی چندانی ندارند، خواهیم سپرد؟
ما به کنار هم بودن نیاز داریم، ما به خبرهای حرفهای (منظور علمی – حرفهای) نیاز داریم. ما باید بدانیم در شرایط حاضر که بسیاری متخصصان ما گرایشهای علم داده و مهندسی داده پیدا کردهاند، در عمل چه میکنند و چه دستاوردی برای کتابخانه هایشان دارند؟ ما باید مجموعهسازی در شرایط تحریم را گسترش دهیم و کتابداران ما آموزش ببینند که با تحریمهای گستردهای که گریبان مردم را گرفته، و با فشارهای اقتصادی سنگین روی شانههای مردم و نبود بودجه در کتابخانهها چه کارهای حداقلی امکان انجام دارد و کتابداران خوش ذوق و مبتکر چه ترفندهایی برای دور زدن تحریمها یافته اند، تا بیاموزیم و بکار بندیم (البته روشهای غیر قانونی را همه بلدیم، روشهایی که موجب تحریمهای بیشتر کتابخانهها شدهاند). ما باید کمیته مدیریت دانش را راه بیندازیم و تجربه های مدیریت دانش سازمانی کتابداران را که هر روز بیشتر شده، در دسترس یکدیگر بگذاریم تا همه بدانند که موفقترین تجربههای فعال و عملیاتی شده مدیریت دانش کشور در انحصار کتابداران است و کتابداران هستند که با همکاری برنامه نویسان، طراحی مدیریت دانش میکنند و دانش عینی و ضمنی موسسات را محفوظ میکنند و نظام ثبتی را در سازمانها شکل میدهند و هر سند در بدو تولد، ذخیره میشود و همه گردش اسناد یک سازمان و کامل شدن آن تا ذخیره و بازیابی آن جلوی چشم کتابداران شکل میگیرد. ما نیاز داریم که کنار هم باشیم.
خُب دوستان عزیزم، پیشنهاد من کوتاه و مشخص است: پیشنهاد من برگزاری همه پیش نشستها است. بله، پیش نشستها. پیش نشستها، یعنی کار علمی. یعنی گردآوری تجارب همه کتابداران و در محیطی خودمانی و مشارکت دادن کتابدارن علاقهمند به کارهای علمی در پیش نشستها ولی برگزاری کنگره باید موکول به شرایط باشد، اگر جامعه و متخصصان علوم اطلاعات شرایط و آمادگی برگزاری کنگره را داشتند، حاصل این کار علمی را به همه جامعه متخصصان ارائه کنیم و اگر امکانات، شرایط و اوضاع و احوال جامعه اجازه نداد، دست کم تلاش علمی خود را کرده و در شبکههای مجازی با اعضای کمیتههای تخصصی در میان گذاشته، و علاقهمندان از نظر علمی کار خود را پیش برده و از راههای ممکن در جریان آخرین تجربههای همکاران در یک سال و نیم گذشته قرار خواهند گرفت.
در همینجا بر خود لازم میدانم از پشتیبانی همه موسسات مرتبط با حوزه فعالیت ما کتابداران سپاسگزاری کنم. کتابخانه ملی، پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران، نهاد کتابخانه های عمومی، مرکز منطقهای اطلاع رسانی علوم و فناوری شیراز، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و آرشیوهای صدا و سیما، و همینطور شرکتهای نرم افزاری گنجینه رایمهر، نوسا، پارسآذرخش و پیام مشرق که جوایز ملی انجمن را پشتیبانی کردهاند.
برای ختم کلام این مطلب را هم دوست دارم یادآوری کنم.
طراحی پیش نشستها همزمان بود با طراحی خود کنگره، و حاصل دو تجربه بود:
تجربه اول: این پیشنشستها محتوای علمی کنگره را تامین و محتوای کنگره را هر سال بهتر از سال پیش از آن کرده است. از همان ابتدا، طرح پیش نشستها برای جلوگیری از به منبر رفتن سخنرانان حرفهای و رشتهای کم دانشی بود که هر جا منبری میدیدند، چند نصیحت و صحرای کربلایی میگفتند، و مهم نبود که تکراری است یا نه؟ مهم نبود، روی این مطلب کار شده یا نه؟ معلوم نبود اطلاعات آن چقدر به روز است، کافی بود، اسمی یا مدرکی داشتی و اجازه مییافتی که از پله های منبر بالا بروی که بتوانی خطابه سراسر تکرار و نپخته خود را بگوئی و بیایی پائین.
پیش نشستها تجربه 15 سال نشستهای مختلف بود و فریاد ما این بود، این کنگره حرفهای است. بیا و حاصل یک سال کارت را به همکارانت ارائه کن. و برای اینکه کنگره بداند سخنران عزیز وقت بچههای مردم را نمیگیرد، پیش نشستها برقرار شد، که همه در آن مشارکت کنند و کاری پخته شده به کنگره ارائه گردد.
تجربه دوم، تجربه کمیتههای انجمن بود. انجمن کمیتههای تشکیلاتی خود را داشت، کمیته آموزش، کمیته پژوهش، کمیته همایشها و روابط عمومی و کمیته انتشارات، ولی کمیتههای علمی انجمن متکی به فرد بود، کمیته کتابخانههای کودک سالها پیش تاسیس شد که متکی به عزیزی بود که در این حوزه فعال بود، و با رفتن وی کمیتهای نداشتیم. کمیته کتابخانه های تخصصی با شور و شوق فراوان تشکیل شد و جلسات خوبی داشت و شرکتی در حوزه کاری خودمان آن را پشتیبانی کرد و حتی با انجمن بین المللی کتابخانه های تخصصی SLA مذاکراتی انجام شد و ایران تا آستانه تبدیل شدن به بخش منطقه ای SLA پیش رفت، لیکن پس از مدتی به محاق رفت. پیش نشستها در واقع کمیتههای علمی انجمن را شکل داد و دائمی کرد. اینکه اگر مطلبی در پیش نشستها ارائه نشده باشد، به کنگره نمیرسد، در واقع کمیته مربوطه است که به دبیر علمی اعلام میکند که ما یک سال کار کرده و آمادهایم حاصل را در کنگره ارائه کنیم. به قول دکتر فتاحی عزیز، مجموعه پیش نشستهای کنگره دائرةالمعارف کتابداری و اطلاع رسانی ایران است، و به نظرم سخنی بی راه نیست، مانند همه سخنهای وی.
روی پیشنهاد من فکر کنید، و انجمن را یاری کنید که پیش نشستها برگزار گردد. پیش نشستها پیشبرد دانش حرفهای و علمی کتابداران و متخصصان علوم اطلاعات و داده ایران است.
عمرانی، سیدابراهیم . «پیشنهادی برای آمادگی برگزاری کنگره هفتم: روند علمی کارهای خود را متوقف نکنیم».سخن هفته لیزنا، شماره 623، 12دی ماه ۱۴۰۱
------------------------------------
[1] . برای نمونه وظایف کاربری در FRBR اینگونه تعریف شده است : find, identify, select, and obtain. معادل یافتن، شناسایی، انتخاب و بهدست آوردن. که در مرحله اول ماشین بازیابی میکند (یافتن) ولی مراحل بعد نقش انسان هوشمند است و در سیستمهای پیشرفته مانند گوگل، ماشین بر پایة جستجوهای پیشین شما و موجودی مخازن داده خود، پیشنهاد دهنده است.
۱. از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهامزنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیامها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.