داخلی
»سخن هفته
لیزنا؛ سیدابراهیم عمرانی، سردبیر: به پایان آمد این دفتر نیز، همچو دفترهای پار و پیرار و حکایت همچنان باقیست. سال سختی بود و گذشت، ولی مصائبش با خودش نگذشت و ماند. ایکاش مصائب هر سال بدون فیلتر با گردش دور خورشیدی میرفت و فیلتر نمیشد که بماند روی دستمان و در ابتدای سال نو به جای فکر کردن به سفره هفت سین، به قرض و بدهیهایی که باید اون وَر سال بدهیم فکر نمیکردیم و از حالا با فکر افزایش کرایه خانه در آن طرف سال وحشت نمی کردیم. بنا به آمارهای روزنامه دنیای اقتصاد، امسال اولین سالی بود که درصد افزایش قیمت ملک در حاشیههای تهران مانند پرند و پردیس، از درصد افزایش قیمت ملک در محدوده تهران بالاتر رفت. و این یعنی فاجعه، یعنی اینکه سال دیگر تهرانیها در پرند و پردیس هم سخت باشد که خانه اجاره کنند. همه میدانیم که وقتی میروید به پرند، که اجاره کمتر بدهید، همان مقدار پول کرایه و کاهش عمر عزیز و از دست دادن چهار ساعت از عمرت در روز را در پی خواهید داشت، ولی چون این دومی (کرایه ماشین) را خرد خرد میپردازید، و عمر خرد خرد ازدست میرود ظاهر داستان کمی قابل تحملتر دیده میشود.
حقوقهای بخش عمده ای از کتابداران، بسیار ناچیز است و اصلا با میزان تورم که هیچ، با هیچ میزانی قابل رساندن به سر برج نیست. و واقعا مصداق این شعر نسیم شمال است که در سالهای اخیر هر بار در بهاریه خودم تکرارش کردم.
عيد آمد و ما قبا نداريم / با کهنه قبا صفا نداريم
دولتمردان ما چه میکنند؟ آن همه وعده و وعید، و این حال و روز ما. به قول دوستی حرفهای زیبا برای زندگی معمول مردم نیست، فقط برای انتخابات است. درست می گفت پدران و مادرانی که این روزها شرمنده فرزندانشان هستند و در واقع عید ندارند.
به عزم توبه سحر گفتم استخاره کنم بهار توبه شکن می رسد چه چاره کنم
من بارها توبه کرده ام که سال دیگر، عید از این حرفها نخواهم زد و حتما سخنان شادی برزبان خواهم آورد ولی چه کنم که من از بینوایی نیم روی زرد، غم بینوایان رخم زرد کرد. البته باز هم تلاش خودم را خواهم کرد و امیدوار خواهم ماند که سال دیگر در چنین موقعیتی حرفهای خوب بزنیم و یاد بهار و گل و سبزه و زیباییهای نوروز و آداب و سنن زیبای خودمان کنیم و عید را درست و حسابی تبریک بگوئیم.
سال گذشته و در همین تاریخها و در همین ستون نوشتم: "بله روزگار غریبی است نازنین. تورمی چنین در همه عمرم ندیده بودم. تورم از این روز به آن روز و از این هفته به آن هفته و باقی شعار و وعده و وعید ....." ولی تورم امسال دیگر باور کردنی نبود و فکر میکنم روی 1400 را کاملا سفید کرد. و در همه کارها این روسفیدی به 1400 ماند و آرزو داریم سال 1402 سال خوبی باشد. باز هم باید بیش از پیش در کنار هم باشیم و هوای همدیگر را داشته باشیم و دست یاری به سوی همنوعانمان دراز کنیم و برای زندگی تلاش کنیم. باید زندگی کنیم، به کوری چشم دلار . باید زندگی کنیم.
برای رشته ما که در بهار خبر کنگره را داریم که در پیش است که حتما شروع خوبی برای امسالمان خواهد بود.
به عنوان یک کتابدار قدیمی عرض می کنم، در حوزه حرفهای خودمان هم باید همبستگیمان را حفظ کنیم و کنار هم باشیم. کنگره هفتم در راه است و مثل همیشه نیاز به یاری همه کتابداران و متخصصان علوم اطلاعات داریم. همه کنار هم، در برگزاری بزرگترین رویداد رشتهمان شرکت کنیم، و کنگره هفتم را کارا و اثربخش سازیم.
نکته تکراری ولی بسیار مهم دیگر پیشنهادی است برای جدیتر گرفتن مساله نقد. نقد و انتقاد ازخود را جدی بگیریم. بارها نوشته شده و باز هم نوشته خواهد شد، نقد سالم در کشورمان به ندرت داریم. همه و از همه بیشتر بنده، در گیر تعارفات غیر لازم هستیم، خوب تعارف یک وجهش احترام است و تلاش می کنیم، که احترام یکدیگر را نگاه داریم،لیکن یک سوی تعارفات و رودربایستی هم دروغگویی است. جرئت گفتن حرفمان را از بچگی در خانواده و در جامعه از مدرسه تا .... و در همه حکومتها از ما گرفته اند، و در نتیجه همواره داریم تعارف میکنیم، راستش را نمی گوئیم و در واقع دروغ میگوئیم.
امیدوارم در درجه اول تلاش کنیم که دیگران جرئت کنند نقدمان کنند، جز این راهی برای اصلاح خودمان نداریم، تا اگر خشتهای اول کج هم گذاشته شده، از یک جایی شروع کنیم به محکم کردن پایه ها و این کار با انتقاد و انتقاد از خود میسر خواهد شد. امیدوارم در سالی که پیش روی داریم، دست کم گروهی از دوستان که به این کار باور دارند، تلاش کنند، که کاری جمعی و جدی در این حوزه انجام دهیم. ماهی را هر وقت از آب بگیریم تازه است. امیدوارم از خودمان شروع کنیم و انتقاد از خود و از کارهایی که در حرفه ما و در اطرافمان می گذرد را آغاز کنیم. به امید آنکه دیگران هم قدم جلو بگذارند و در این راه کمک کنند.
در پایان سال 1401 با این شعر سعدی از شما خداحافظی می کنم و عید نوروز را تبریک می گویم . سال نو دارد میآید و من برایتان سالی بسیار خوب و پر برکت و سرشار از توان و انرژی و همراه با آرامش آرزو می کنم. سال 1402 بر همه شما مبارک باشد. نوروزتان پیروز و هر روزتان نوروز.
برآمد باد صبح و بوی نوروز به كام دوستان و بخت پیروز
مبارك بادت این سال و همه سال همایون بادت این روز و همه روز
چو آتش در درخت افكند گلنار دگر منقل منه آتش میفروز
چو نرگس چشم بخت از خواب برخاست حسدگو دشمنان را دیده بردوز
بهاری خرمست ای گل كجایی كه بینی بلبلان را ناله و سوز
جهان بی ما بسی بودست و باشد برادر جز نكونامی میندوز
نكویی كن كه دولت بینی از بخت مبر فرمان بدگوی بدآموز
منه دل بر سرای عمر سعدی كه بر گنبد نخواهد ماند این گوز
دریغا عیش اگر مرگش نبودی دریغ آهو اگر بگذاشتی یوز
عمرانی، سیدابراهیم. «به پایان آمد این دفتر». سخن هفته لیزنا، شماره 635، 29 اسفندماه ۱۴۰۱.
۱. از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهامزنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیامها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.