داخلی
»سخن هفته
برنامه کارشناسی علم اطلاعات را ادامه ندهید (2)
لیزنا؛ سید ابراهیم عمرانی، سردبیر لیزنا؛ داریوش علیمحمدی، دانشکده علوم و مهندسی، دانشگاه لییِپایا، لییِپایا، لاتویا:
قسمت دوم:
در سخن هفته شماره ۶۳۹ پیشنهاد توقف اجرای برنامه کارشناسی علم اطلاعات را برای چندمین بار مطرح کردیم و در آن به برنامه درسی، کمبود امکانات و مدرسان به عنوان تعدادی از عوامل اثرگذار بر دانشآموخته شدن چند هزار لیسانسیه این رشته بدون شایستگیهای مورد نیاز بازار کار پرداختیم. فضای حرفهای (برای مثال کتابخانهها) نیز از دید ما پذیرا و مشوق دانشجویان این رشته نیست. این تلقی کلی ما از فضای دانشگاه و حرفه است. قطعاً استادان، دانشآموختگان و کتابداران خوب هم وجود دارند. به هر حال، آن یادداشت واکنشهایی را برانگیخت که در میان آنها طیف متنوعی از نکتهها وجود داشت؛ از نقدهایی که ارزش پاسخ دادن دارند گرفته تا ایرادهای نابجایی که بهترین نشانه کیفیت نامطلوب برخی از دانشآموختگان این رشته است! ولی ما از همه کسانی که نظرشان را نوشتند و یا به نظرات دیگران واکنش نشان دادند تشکر میکنیم. در این سخن هفته سعی میکنیم پاسخ برخی از ایرادها را بدهیم. امیدواریم این یادداشت ابهامهای محتمل را برطرف و اذهان ما را به هم نزدیک کند. همچنین، اننظار داریم واکنشها هیجانی نباشند و اگر میخواهید مدعای ما را رد کنید شواهد قابل اثبات را برشمرید. ما به خوانندگان نشان میدهیم که تعدادی از کامنتهای سخن هفته قبلی تا چه اندازه سست و بیپایه و برعکس نظر نویسندگانشان موید نظر ما بودهاند.
بدیهی است که مبنای دکتری، کارشناسی ارشد و پایه کارشناسی ارشد، کارشناسی است. اما مدعای ما تغییر پایه است. ایده ما جایگزینی برنامه لیسانس است. دقت کنید ، ما خواهان حذف رشته نیستیم، خواهان توقف برنامه کارشناسی رشته هستیم و قدرتمند کردن برنامه ارشد و برنامه دکتری . ما رشته مان را دوست داریم و به آن افتخار میکنیم، ولی خواهان بالا بردن کیفیت آن هستیم. توجه داشته باشید که متناسب با مخاطبان/کاربران/مشتریان، تفاوتهایی میان انواع مشاغل کتابخانهها و صنعت اطلاعات (خدمات اطلاعاتی در بخشهای دولتی و خصوصی، توسعه نرمافزار، طراحی وبسایت، مدیریت پایگاه داده، مدیریت محتوا، چاپ و نشر کتاب و مجله، و ...) وجود دارد. با در نظر گرفتن این واقعیت، پیشنهاد ما استفاده از پایههای مختلف (مدارک لیسانس علوم پایه، مهندسی، علوم اجتماعی و رشته های زیستپزشکی و هنر) است متناسب با هدف از تربیت متخصصان اطلاعرسانی. کسانی که نگران بنیان یا پایه تخصص ما هستند باید به این پرسش منطقی فکر کنند که چرا در امریکای شمالی و اروپا پیشروان و رهبران علم اطلاعات تلاش نمیکنند بنیان را با یک برنامه لیسانس شبیه به برنامهای که ما داریم پیریزی کنند؟ این سوالی است که ما بارها پرسیدهایم و برایش پاسخی دریافت نکردهایم. توجه داشته باشید که آموزش رشته ما در ایران نیز با برنامه کارشناسی ارشد آغاز شد و شواهد موجود ثابت میکنند که برنامه کارشناسی در دهه پنجاه تنها بنا به ضرورت و برای پاسخ دادن به نیاز کتابخانههای عمومی به نیروی متخصص و با کنکوری اختصاصی با تاکید بر کتابخوان بودن پذیرفتهشدگان طراحی شد. در واقع سرعت تاسیس و رشد کتابخانهها زیاد بود و دانشآموختگان کارشناسی ارشد کافی نبودند. ما از همه انتظار داریم به این ضرورت تاریخی توجه داشته باشند. در حال حاضر نه تنها با آن نیاز ضروری مواجه نیستیم، بلکه حوزه اطلاعرسانی از اساس زیر و رو شده و بازار کار و صنعت به کارشناسانی نیاز دارند که مهارتها و صلاحیتهای کاملاً متفاوتی داشته باشند. البته یک پرسش دیگر نیز وجود دارد که پاسخ دادن به آن ساده است. استادان پیشکسوت علم اطلاعات در ایران مدرک لیسانس این رشته را نداشتند. آیا پیکره دانش و تجربه آنها فروریخت یا برعکس استوارتر از پیکرههای جدید یا دستِ کم به استواری پیکرههای جدید عمل کرد؟
و پرسش دیگر: این یکی را شما از همه فارغ التحصیلان ارشد و دکتری کتابداری و علم اطلاعات که مدرک کارشناسی انها هم کتابداری و علم اطلاعات است بپرسید، البته با چاشنی قسم حضرت عباس. من نیم قرن در دنیای رشته علوم اطلاعات ایران حضور دارم. بدون استثناء همه بچه های ارشد از اینکه درسهای ارشد، تکرار همان درسهای کارشناسی است گلایه داشتند و انها که کارشناسی و ارشد را در یک دانشگاه بودهاند، بیشتر مینالیده اند که باز همان درس را با همان استاد میگذرانیم و فلانی حرف تازهای برای گفتن ندارد.
دو. این سخن که بیکاری دانشآموختگان با گروههای آموزشی ارتباط مستقیم ندارد اخلاقاً قابل دفاع نیست. علتالعلل بیکاری البته چیز دیگری است. اما گروههای آموزشی نمیتوانند حضور خود در زنجیره علّی بیکاری را انکار و از خود سلب مسئولیت کنند. امر اخلاقی آن است که از تکثیر بیکاران و دامن زدن به بحران پرهیز شود. آیا اخلاقاً قابل پذیرش است که وقتی امکانات مورد نیاز برای آموزش دادن به اندازه کافی وجود ندارد در سطح گسترده دانشجو پذیرش کنیم؟ آیا اخلاقاً قابل پذیرش است که وقتی افق امیدوارکنندهای برای اشتغال پس از دانشآموختگی وجود ندارد همچنان به اجرای برنامه ادامه بدهیم؟ توجه داشته باشید که در خلال سالهای اجرای برنامه کارشناسی اقتصاد ایران ضعیفتر شد و همگان درک شهودی کاملی از تنگتر شدن عرصه کارآفرینی دولتی و خصوصی و پایین آمدن شانس اشتغال به دست آوردند. با وجود این، پذیرش دانشجویان جدید نه تنها کاهش نیافت، بلکه چند برابر هم شد. آیا گروهها حاضر هستند مادامی که برای دانشآموختگان بیکار کنونی شغل مناسب ایجاد نشده از اجرای برنامه – هر چند به طور موقت – دست بکشند؟ ما موافقان تداوم اجرای برنامه کارشناسی را با وجدان عمومی تنها میگذاریم تا خودشان به دانشآموختگان بیکار پاسخ بدهند. آنها باید یک مبنای اخلاقی مشروع برای اصرارشان بر ادامه برنامه کارشناسی داشته باشند. با این حال، با یک مثال از صنعت خودروسازی ادعای فقدان ارتباط مستقیم بین بیکاری دانشآموختگان و گروههای آموزشی را نقض میکنیم. بازار مشاغل اطلاعات انحصار دولتی بر بازار خودرو را ندارد. در بازار خودرو ایران مشتریان مجبور هستند به خرید خودرو از دور خارج شده و بیکیفیت تن بدهند، چون پول و امکان خرید خودرو خارجی و با کیفیت را ندارند. اما در بازار اطلاعات مهارتهای متقاضیان کار و نیازهای فناوری-محور کارفرمایان تعیین میکند که چه کسانی شانس استخدام را دارند. کارفرمایان به عنوان مشتری مجبور نیستند حتماً محصولات گروههای آموزشی علم اطلاعات را استخدام یا خریداری کنند. آنها نیازهای مشخصی دارند که عدهای دیگر بهتر از عهده برآورده کردنشان بر میآیند. تاکید میکنیم که در مثال بازار اطلاعات عمده فرصتهای شغلی را مد نظر قرار میدهیم. وگرنه ما هم میدانیم که در برخی از سازمانها و برای برخی از مشاغل دانشآموختگان کنونی علم اطلاعات اولویت دارند. اما حقیقت این است که در شغلهای جدید بازار و صنعت اطلاعات و داده مهندسی خواندهها شانس بهتری دارند.
در تحقیقی که کمیته مطالعات صنفی انجمن، برای کنگره پنجم، در مورد مشاغل جدید برای کتابخانهها انجام داد و نتیجه نهایی برای سازمان امور اداری و استخدامی کشور ارسال شد، ملاک بخش آگهیهای نیازهای کاری کتابخانه ها در لایبرری ژورنال که قدیمیترین و مشهورترین سایت کاریابی برای کتابداری خواندههای امریکایی بود و نیز سایت انجمن کتابداران امریکا ALA. تنها نگاهی به همان مشاغل استخراج شده، حرف ما را تایید میکند، مشاغل مورد نیاز صنعت اطلاعات، دیگر فهرستنویسی و رده بندی و مجموعهسازی نیست. بیشتر نیاز به تحلیلگر اطلاعات دارند. کارشناسان ارشد علوم اطلاعات با پایه های کارشناسی رشتههای دیگر کارایی بیشتری در دنیای امروز علوم و فناوری اطلاعات دارند.
سه. علت بیکاری دانشآموختگان فقدان سیاست اطلاعاتی نیست که با تدوینش برطرف شود. اگر این طور بود که از روز اول هیچ یک از دانشآموختگان علم اطلاعات نباید استخدام میشدند. پس علت استخدام هزاران دانشآموخته قبلی وجود سیاست اطلاعاتی و علت بیکاری هزاران دانشآموخته جدید فقدان این سیاست نیست. بحران اقتصادی و عقب افتادن نرخ ایجاد مشاغل جدید از تعداد متقاضیان کار را با تدوین سیاست اطلاعاتی نمیتوان جبران کرد. ریشه بحران اقتصادی ایران سیاست خارجی و داخلی آن است. سیاست اطلاعاتی یک سیاست فرعی است و اگر هم موثر واقع شود تنها مرهم کوچکی است بر درد نه رافع آن.
چهار. باید در تعریف و درکمان از مفاهیم رشته (Discipline)، تخصص (Specialty)، برنامه (Program) و گرایش (Concentration) تجدید نظر کنیم. اینطور نیست که همه تخصصهای دانشگاهی باید برنامه لیسانس داشته باشند. فقدان برنامه لیسانس در یک حوزه تخصصی لزوماً بد نیست. علاقهمندان را برای مثال به پروگرامهای برنامهریزی درسی و برنامهریزی آموزشی ارجاع میدهیم. آیا برنامهریزان درسی و آموزشی چون عنوان مدرک لیسانسشان چیز دیگری است و از ابتدا برنامهریزی درسی یا برنامهریزی آموزشی نخواندهاند بیاعتبارند!؟
پنج. در دنیای شیشهای نوین چیزی پنهان نمیماند. یک دانشآموخته بیکار و حتی شاغل هم میتواند همین انتقادها و چه بسا بیشتر و تندتر از اینها را در وبلاگ شخصیاش مطرح کند. از این گذشته، آن قدر دانشآموخته بیکار در همه رشتهها داریم که دیگر کسی برای اطلاع از آنچه در یک رشته میگذرد نیاز مبرمی به خواندن این قبیل یادداشتها ندارد. کافی است سرتان را در خانواده و فامیل خودتان بچرخانید و چند لیسانسیه بیکار از رشتههای مختلف را مشاهده کنید و از طریق پرس و جو، از آنچه بر آنان گذشته مطلع شوید. پس، از طرح بحث در فضای عمومی نترسید، دیگران را هم نترسانید و ضرر محتمل تصمیم و رفتار سایر افراد را به آن نسبت ندهید. به همان اندازه که شما این نوشته را در سوء رفتار و زباندرازی سایرین موثر میدانید ما هم میتوانیم ادعا کنیم کردار نادرست دیگران به خاطر این نوشته نبوده است. شما چطور میتوانید ادعایتان را ثابت کنید؟ ضرری هم اگر بر نقد در فضای عمومی مترتب باشد (که نیست) قطعاْ خسارتش از زندگیهایی که با بیکاری تباه و جانهایی که با تیرگی آتیه افسرده میشوند کمتر خواهد بود. ما بر خلاف شما باور داریم که نقد در فضای عمومی لازمه یک جامعه مدرن است و ارجاع دادن حل مشکل به پشت درهای بسته و مکانیسم شیخوخیت این روزها دیگر فاقد کارکرد است. افراد نادان اعم از مدیر و غیر مدیر برای ضربه زدن به یک رشته یا تخصص به بهانهای شبیه به این نوشته نیاز ندارند. خیالتان راحت! تباهی بیبهانه به وفور در دسترس است!
شش. ما فکر میکنیم این نوشته و یادداشتهای مشابه که داوطلبان کنکور را نسبت به ضعف سیستم آموزشی و احتمال بیکاری پس از دانشآموختگی در یک رشته آگاه میکند نه تنها بد نیستند بلکه بسیار هم لازم هستند. نه تنها در مورد علم اطلاعات، بلکه درباره آینده هر رشتهای باید نوشتههای روشنگرانهای از این دست به وفور در دسترس همگان باشد تا در سالهای آینده مسئولیت اخلاقی سرنوشت جوانان متوجه استادان نشود. متولیان رشته اگر سودای توسعه رشته را دارند باید اتفاقاً استقبال کنند از نشر دیدگاههای متعارضی که پویایی فضای عمومی این حوزه تخصصی را نشان میدهند و دانشآموختگان اندک ولی راضی را جایگزین داوطلبان پرشمار ناآگاهی میکنند که بعد از چند سال تبدیل به ناراضیان و بیاعتبارکنندگان این تخصص خواهند شد.
هفت. بازنگری در برنامههای درسی به منظور هر چه بیشتر گنجاندن درسهای فناوری اطلاعات در برنامه لیسانس یک بازی بیهوده و بی پایان است. ما به شدت هشدار میدهیم که این راه به ترکستان است! مگر برنامه کارشناسی تا به امروز چند بار بازنگری نشده است؟ به این پرسش پاسخ دهید که حد یقف حذف درسهای مربوط به کتابخانه و کتابداری و گنجاندن درسهای مهندسی کامپیوتر کجاست؟ تا چه زمانی به این جایگزینی میتوان ادامه داد؟ همین الان ما با دانشآموختگانی مواجه هستیم که اعتراض میکنند اگر قرار بود ما به خاطر فقدان شانس استخدام در کتابخانهها و برای کاریابی در نهایت با دانشآموختگان مهندسی رقابت کنیم چرا آموزشهای مورد نیاز کافی به ما داده نشد؟ یعنی برنامه کنونی حتی از این نظر هم رضایتبخش نیست و تغییر بیشتر و بیشتر انتظار میرود. مدافعان برنامه لیسانس باید به روشنی بیان کنند تا کجا عقبنشینی خواهند کرد و حاضر به تغییر درسها خواهند شد؟ آنها موظف هستند فهرستی از درسهای پایه علم اطلاعات را تهیه کنند که حکم خط قرمز را دارند و دربارهشان حاضر به مذاکره و جایگزینی نیستند. درسهای مورد نظر باید همانهایی باشند که درونمایه و ماهیت رشته را میسازند. البته این لیست مفروض از دید ما شامل همان درسهایی خواهد شد که در برنامه فوق لیسانس رشته در امریکای شمالی و اروپا آموزش داده میشوند. اما ما از مدافعان برنامه کارشناسی انتظار و توقع جدی داریم که این لیست را تهیه و منتشر کنند. ما بر ضرورت انتشار درسهای هسته رشته (در زنجیره فراهمآوری، سازماندهی و اشاعه اطلاعات) پافشاری میکنیم تا مشخص شود در مجموع با چند واحد درسی مواجه هستیم و چگونه برنامهای با چه مدت زمان را برای آموزش دادنشان باید طراحی کنیم و پیش از یاد گرفتن این درسهای هسته باید چه چیزهایی را بیاموزیم.
تبصره بند هفت: در تغییر این درسها و رفتن به سوی دروس فناوری، مشکل پایه دیپلم علوم انسانی کارشناسی هم برطرف میشود و امکان برگزاری درسهای فناوری که پایه های ریاضی نیاز دارند مهیا میشود. در این حالت اگر برای درس سیستمهای اطلاعاتی از دانشکده فنی استاد بیاورید، و سیستمهای اطلاعاتی بصورت واقعی تدریس شود، دانشجویان اعتراض نمیکنند که این استاد سخت میگیرد و ما اصلا درس را نمیفهمیم و کلاسش را تحریم نمیکنند و جلوی دفتر گروه بست نمینشینند.
هشت. ما تذکر داده بودیم که از درافتادن در ورطه مغلطه خب پس .. چی پرهیز کنید. علم اطلاعات را با خیلی از رشتهها نمیتوان مقایسه کرد. در نتیجه، این پرسش که بزرگان رشتههای دیگر چرا به عقلشان نرسید که دوره کارشناسیشان را تعطیل کنند از اساس نادرست است. هیچ کس نمیتواند علم اطلاعات را از حیث سابقه و گستره و اهمیت مثلاْ با شیمی یا ریاضی یا پزشکی یا کشاورزی یا موسیقی مقایسه کند. علم اطلاعات را حتی با نزدیکترین رشته یعنی مهندسی کامپیوتر هم نمیتوانید از این نظر مقایسه کنید. حجم دانش پایه تولید شده در علم اطلاعات با بسیاری از رشتهها اصلاْ قابل مقایسه نیست. لاجرم برای تدریس و یادگیریاش به سه برنامه کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری تخصصی نیاز نداریم. اساساً رسالت علم اطلاعات هم اقتضاء نمیکند که شبیه به بقیه رشتهها بشود. ما مثال واضح فیزیوتراپی را مطرح کردیم تا نشان بدهیم که میتوان نه تنها لیسانس بلکه فوق لیسانس هم نداشت و باقی ماند و قوی هم شد. البته ما متعرض فوق لیسانس علم اطلاعات نشدیم. اما شما هم نمیتوانید با این پرسش ناشیانه که اگر این کار درست است چرا بقیه رشتهها نکردهاند درستی ادعای ما را زیر سوال ببرید. ما تاکید کردیم که از مغلطه پرهیز کنید.
نه. پرسیدهاند که اگر کارشناسی کتابداری را حذف کنند، آیا فارغالتحصیلان کارشناسی رشتههای دیگر تمایلی به ادامه تحصیل در ارشد کتابداری دارند؟ ما از شما میپرسیم مگر تا به امروز این اتفاق رخ نداده است؟ اگر اطلاع ندارید پرس و جو کنید و با تعداد قابل توجهی از لیسانسیههای دیگر رشتهها که فوق لیسانس علم اطلاعات را خواندند آشنا شوید. تجربه حضور لیسانسیههای دیگر رشتهها در فوق لیسانس علم اطلاعات نشان داده که آنها به هر حال و با ملاحظات مختلف سراغ علم اطلاعات خواهند آمد. از کسانی که در این مورد تردید دارند به جای طرح این پرسش انتظار منطقی میرود حجتی اقامه کنند دال بر این که در غیاب برنامه کارشناسی علم اطلاعات دیگر هیچ کس متقاضی فوق لیسانس این رشته نخواهد بود. ما یقین داریم که ترکیب متنوع دانشجویان فوق لیسانس علم اطلاعات در سالهای گذشته (لیسانسیههای زبان و مهندسی و علوم اجتماعی و رفتاری) مدافعان برنامه کارشناسی را در اقامه چنین دلیلی درباره آینده خلع سلاح خواهد کرد.
ده. پرسیدهاند که چرا از رشتههای دیگر رغبتی برای ورودی به گرایشهای مختلف و متعدد و به روز مثل کتابخانههای دیجیتالی وجود ندارد؟ خُب اگر شما ندیدهاید تقصیر ما چیست!؟ ما در میان دانشآموختگان دانشگاههای تهران و خوارزمی کسانی را میشناسیم که با لیسانس علوم کامپیوتر فوق لیسانس کتابخانههای دیجیتالی و با فوق لیسانس هوش مصنوعی دکتری علم اطلاعات را خواندند. از ذکر نام این افراد پرهیز میکنیم و یقین داریم که در میان دانشآموختگان کارشناسی ارشد و دکتری سایر دانشگاهها هم مهندسی خواندهها کم نیستند. انتظار داریم بررسی خوبی انجام بدهید و با شواهد نقض این ایرادتان آشنا شوید.
یازده. به برنامه لیسانس دانشگاه راتگرز اشاره شده است. دپارتمان کتابداری و اطلاعرسانی دانشگاه راتگرز دو برنامه لیسانس را اجرا میکند. آنها را اینجا و اینجا ببینید. از قضا در هر دو فناوری اطلاعات و انفورماتیک رشته اصلی (Major) است! آن برنامه پنج ساله (دومی) هم در حقیقت برنامه لیسانسی است که پس از سال پنجم به مدرک کارشناسی ارشد پیوسته ختم میشود. ای کاش این اندازه بیگدار به آب نمیزدید و ایرادهای بنیاسرائیلی نمیگرفتید!
دوازده. از چند دانشگاه دیگر هم نام برده شد. ما برنامه لیسانس این دانشگاهها را به شما نشان میدهیم و سپس مخاطبان را با مدعیان سرچ تنها میگذاریم!
University of South Carolina
Bachelor of Science in Information Science
Our courses will prepare you to work with technology such as Tableau, R and JavaScript/JQuery. As a graduate, you'll be stepping into an evolving field of possibilities. Some careers titles include data analyst, knowledge manager, systems analyst, web developer, or information architect.
University of Oklahoma
BS Information Science & Technology
The BSIST is an applied Information Technology and Data Science degree that teaches students to design and build IT and data solutions with a user-centered approach. Graduates will have the skills to analyze users’ information problems, provide solutions, and create user-friendly information systems. Students in the program focus on the relationship between information, people, and technology in a wide variety of courses covering web technologies, databases, data analytics, user-centered system analysis and design, information architecture, and information literacy. Tools students apply in classes include PHP, MySQL, HTML5, JavaScript, Python, R, CSS, and more.
Career opportunities include:
Relevant industries include:
University of Oklahoma
Bachelor of Arts in Information Studies
This degree was designed to pair applied technology skills with communications skills to prepare graduates to work in technology support positions where they are experts in translating between clients' needs and the technology creators such as computer scientists and engineers. Graduates of the program have gone on to become very successful in businesses and academia in various IT and technology positions. Our alumni work in many perse industries and settings, including communications, the petroleum industry, financial management software, libraries, and data research centers. Our graduates have a variety of careers including:
University of North Texas
Bachelor of Science in Information Science
St. John's University
فاقد برنامه لیسانس
University of Nebraska
College of Information Science & Technology
Bachelor’s Programs
سیزده. ما از نیازهای واقعی استادان و دانشجویان علم اطلاعات صحبت میکنیم. حالا اگر پذیرش نیاز مبرم اهل این رشته به تسلط بر برنامهنویسی، پایگاه داده و سیستمهای اطلاعاتی برای برخی از دوستان خوشایند نیست ما ناتوان از انکار واقعیت هستیم. اینها دانش پایه مورد نیاز هستند و دانشآموختگان به طور کلی و استادان به طریق اولی باید آنها را دارا باشند. شما چارهای ندارید به جز این که با این واقعیت کنار بیایید. هر گاه این را بپذیرید آنگاه در استخدامهای بعدی سهم مناسب را برای سایر تخصصها در نظر خواهید گرفت و چه بسا به مهاجرت به یک دانشکده دیگر هم روی بیاورید.
عمرانی،سیدابراهیم؛ علیمحمدی، داریوش. « دعوت چندباره به گفتگو: برنامه کارشناسی علم اطلاعات را ادامه ندهید (قسمت دوم)». سخن هفته لیزنا، شماره 640، 11 اردیبهشت ۱۴۰۲.
با توجه به تغییر قالب و سازوکارهای ذخیرهسازی، سازماندهی و بازیابی اطلاعات در عصر دیجیتال، واضح است که فارغالتحصیلان رشتههای مهندسی مرتبط با رایانه، برنامهنوسی، طراحی و ساخت پایگاههای اطلاعاتی و هوش مصنوعی گزینههای بهتری برای اجرای وظایف مربوط به رشته "علم اطلاعات و دانششناسی" در عصر دیجیتال هستند. بهتر است که وظایف مرتبط با قالبهای جدید اطلاعات به این عزیزان واگذار شود.
یک روز نام رشته کتابداری حذف شد، در حالی که همان زمان اساتیدی بودند که مخالف تغییر نام رشته بودند و البته کتابدارانی هم همینطور مخالف تغییر نام رشته.
حالا هم صحبت از حذف محتوای دوره کارشناسی و پایه رشته است. یعنی یک جورهایی هم نام و هم محتوای دوره کارشناسی کتابداری حذف خواهد شد. سالهای بعد هم ارشد رشته علم اطلاعات حذف خواهد شد و فقط دکتری و ...
زحماتی که بنیانگذاران و اساتید محترم رشته کتابداری در کشور کشیدند را هم مد نظر داشته باشیم و هنوز هم بعد از گذشت سالهایی که از تغییر نام رشته می گذرد، هنوز هم رشته علم اطلاعات و دانش شناسی را نمی شناسند؛ ولی رشته کتابداری را همچنان همه می شناسند.
وقتی نمی توانی دانشجوی کارشناسی باسواد تحویل بدهی معلومه که دلت خوش به کارشناسی ارشد و دکتری خوش می شود...واقعا ما چه احتیاجی به کارشناس ارشد و دکتری کتابداری داریم..مکر یک رشته چند استاد کتابداری لازم دارد؟؟؟
شما دانشجوی باسواد تربیت کن باور کن بیکار نمی ماند...
مشکل ما این است همه چیز تقصیر دیگران است یا مربوط به دولت و سیاست خارجی است یا مقصر استاد یا دانشجو و یا سوپر محل یا تیر دروازه و..
مشکل ما عدم قبول تقصیر خویشتن و دوم عدم توجه به نظرات مخالف است...
مثلا یک نمونه ساده :اداره کتابخانهای برای کتابدارانش بیمه تکمیلی در نظر می گیرد میبینی حرف و مشورت را کنار می گذارد و می رود یک بیمه زاغارت را انتخاب می کند و بعد میگوید همینه که هست ...منظور اصلا ...نیست ها