داخلی
»سخن هفته
لیزنا؛ سید ابراهیم عمرانی، سردبیر: خبر خوبی شنیدیم و منتظر نتیجه خوبش هم هستیم.خبر از ایرانداک میرسد، لیکن ابتدا چند حرکت پیشین را هم باید یادآوری کنم.
کمیته مطالعات صنفی انجمن کتابداری و اطلاعرسانی ایران در سال 1397 کاری فشرده، با شرکت اعضای هیات علمی و کارشناسان، روی مشاغل دفاتر استخدامی سازمان امور اداری و استخدامی کشوری انجام دادکه نتایج آن در کنگره چهارم ارائه شد. این نتایج پس از کنگره، و با اصلاحات دقیقتر، در تاریخ 29/11/1397 از سوی رئیس انجمن کتابداری و اطلاع رسانی ایران به سازمان امور اداری و استخدامی کشور ارسال گردید. ریاست محترم "امور مدیریت مشاغل و نظامهای پرداخت" سازمان در تاریخ 7/12/1397 در پاسخ به این نامه نوشتند "ملاک اصلی برای پیش بینی رشتههای تحصیلی ذیل شرایط احراز دستگاههای اجرایی، مرتبط بودن محتوای آموزشی هر رشته تحصیلی با وظایف و مسئولیتهای مشاغل مورد نظر است و تلاش میشود ضمن بررسی جدیدترین عناوین تحصیلی موجود، حتیالامکان کلیه رشته ها و گرایشهای تحصیلی .... لحاظ گردد و در ادامه می نویسند مشاغل مرتبط نظیر "کتابدار" و "کارشناس حراست اسناد و مدارک" مورد پیشبینی قرار گرفته است".
پیرو این نامه جلسه ای در سازمان امور اداری و استخدامی گذاشته شد و دو نفر از اعضای کمیته (یک نفر عضو هیات مدیره جناب آقای فرامرز مسعودی) و یکی از کارشناسان، در جلسهای در سازمان شرکت و مشاغل متعددی را که کتابداران شرایط احراز دارند را مطرح کردند. در جلسه به ایشان گفته شده بود، به فرض برای پست سازمانی آرشیو، کارشناسی تاریخ را که فقط یک نوع آرشیو را میتواند کمک کند، در شرایط احراز گذاشتهاید، لیکن کارشناس کتابداری که رشته اش این است را شما حذف کردهاید. راستش دارم جلوی دهن خودم را می گیرم که نگویم، آخر از خدا خیر دیدهها، برای بایگانی اسناد، کجای رشته ادبیات فارسی و ادبیات عرب و معارف اسلامی چیزی گنجانده شده که ما نمی دانیم، ولی کتابدار را که برای همین کار تربیت میشود، نادیده میگیرید؟ و در ادامه انجمن در تاریخ 21/2/1398 این مطلب را بصورت کتبی به سازمان پاسخ داد، و تقاضای رسیدگی مجدد نمود.
پس از آن کمیته مطالعات صنفی، طی برنامه فشردة دیگری کلیه مشاغل موجود سازمان امور اداری و استخدامی در کتابهای منتشره سازمان را بررسی و به مشاغل بسیاری رسید که دانشآموخته کتابداری شرایط احراز آن را دارد و در طی چهار سال تحصیل کارشناسی و نزدیک سه سال کارشناسی ارشد، واحدهایی در این رابطه میگذراند و در نامه واحدهای درسی نیز نام برده شد. این نامه به همراه جدولی با شمایل زیر در 12 صفحه برای سازمان امور استخدامی فرستاده شد، که چنانکه میبینید، مستند به واحدهای در سی است که دانشجویان رشته علم اطلاعات و دانش شناسی میگذرانند. این جدول شامل چهل و یک پست از دفترچه استخدامی است، به علاوه از پستهای استفاده شده در دستگاههای اجرایی که بطور اختصاصی برای سازمانهای خاص مانند وزارت نیرو، بانک مرکزی، و .... که توسط سازمان امور اداری و استخدامی تایید شده بود، نیز جدولی دیگر تهیه و در همان نامه برای سازمان ارسال گردید .
پس از آن و با شیوع کرونا، در عمل همه جا دچار به همریختگیهایی شد که پیش بینی نشده بود و سازمان، پاسخی به نامه انجمن نداد و پیگیریهای حضوری و تلفنی هم نتیجه ای نداد و نامه در سازمان راکد ماند، تا انتصاب آقای دکتر حسن زاده به ریاست ایرانداک.
سال گذشته و با حضور آقای دکتر حسن زاده در ایرانداک، صحبتی در مورد نقش ایرانداک در مسایل کتابخانهها (به ویژه کتابخانههای دانشگاهی تحت پوشش وزارت علوم) داشتیم، به ویژه که گروه پژوهشی علوم اطلاعات ایرانداک، در چند سال اخیر تلاشهای خوبی روی وضعیت کتابخانههای دانشگاهی داشته است، (که یکی از آنها مشخصا کتابخانههای دانشگاهی در دوره کرونا را بررسی کرده بود) و یکی دو طرح پژوهشی و کتاب در این زمینه کار شده بود. بنابراین تلاشهایی شد که به رئیس جدید، در موارد متعددی کارهای انجام شده و در دست انجام را معرفی نمائیم که یکی از آنها همین مساله وضعیت استخدامی کتابداران بود که وظیفة انجمن، ایرانداک و کتابخانه ملی میدانستیم که از موقعیت شغلی کتابداران دفاع نمایند.
در اولین جلسهای که در این مورد با ایشان صحبت شد، و کارهای هیات علمی ایرانداک و نیز کارهای کمیته صنفی انجمن انجام داده بود را معرفی کردیم، ایشان فرمودند که کار مشابهی با ابعاد دیگری در شاخه علم اطلاعات و دانششناسی شورای گسترش وزارت علوم انجام شده و جلسههای خوبی هم با سازمان امور اداری و استخدامی کشور داشتهایم و قرار است این کار ادامه یابد تا به نتیجه برسانیم.
حال، این بار و در هفته گذشته جلسهای در سازمان امور اداری و استخدامی کشور برگزار شد که دکتر حسن زاده، هم به عنوان رئیس ایرانداک که خود متولی مسایل کتابخانههای دانشگاهی در وزارت علوم است، و هم به عنوان رئیس شورای گسترش رشته علم اطلاعات و دانش شناسی وزارت، با مدارکی که پیشتر روی آن کار شده بود در سازمان حضور یافتند و در جلسهای طولانی و به نظرم بسیار موثر، با ریاست محترم «امور مدیریت مشاغل و نظامهای پرداخت» سازمان ، این مساله را تفهیم نمایند.
پیشتر نوشته بودیم که هر بار در سالهای دور و نزدیک موقعیتی به دست میآمد، و با معاون وزیر یا وزیر علوم دیداری دست میداد، این سوال را مخصوصا از ایشان میپرسیدیم که هر بخشی و هر واحدی در دانشگاهها در ستاد وزارت علوم یک معاونت، یا مدیر کل یا دست کم یک اداره یا دفتر دارد، از تغذیه دانشجویان و مسایل رفاهی دانشجو بگیرید تا خوابگاه، ورزش، آموزش، پژوهش، و بهداشت، و سوال این بود، که جایگاه کتابخانههای دانشگاهی، پژوهشی و تخصصی موسسات تابع وزارت، در ستاد وزارتی کجاست؟ و میدانستیم که پاسخی ندارند، و همواره در پایان از خود ما سوال میکردند، و اگر من در جمع بودم، قطعا یک پاسخ بیشتر نداشتم، ایرانداک.
ایرانداک در سال 1347 و در کنار تبراک تاسیس شد، تا ستاد وزارتی کتابخانههای دانشگاهی کشور باشد، در درجه اول برای وزارت علوم (که در آن زمان دانشکده های پزشکی و پیرا پزشکی را هم شامل میشد)، اطلاعات علمی ایران را گردآوری، سازماندهی و اشاعه دهد، و در ادامه، دانش موجود را در اختیار سایر کتابخانههای ایران نیز بگذارد. از اولین کارهای طراحی شده در ایرانداک ایجاد کتابخانهای با هدف تحویل مدرک Document Delivery بود که از دل آن « فهرست مشترک نشریههای ادواری موجود در کتابخانههای ایران» پدید آمد و تمبرهای امانت بین کتابخانهای که تقریبا تا نیمه دهه 1370 بهترین منبع و خدمت موجود به کتابخانههای دانشگاهی و اعضا و مراجعان آنها بود. این فهرست به همت بزرگانی چون علی تمیزی مدیریت میشد، که عمرش دراز باد. از شاخههای دیگر خدمات ایرانداک گردآوری و سازماندهی همه مجلات دانشگاهی پژوهشی ایران و راه اندازی خدمات چکیده نویسی بود و تبراک هم که بعدها بدنه اصلی سازماندهی کتابخانههای ایران شد و با راهبری پوری سلطانی بزرگ، و رئیس وقت مرکز خدمات کتابداری، دکتر زهرا شادمان (که بعدها کارش را در کتابخانه ملی ادامه داد)، کار سازماندهی را در جوار ایرانداک شروع کرد. تبراک در همان سالهای اول به مرکز خدمات کتابداری تغییر نام داد، لیکن ایرانداک، ایرانداک ماند.
ایرانداک، ایرانداک مانده تا با یک رئیس کتابدار، ماموریت تولیگری کتابخانههای دانشگاهی ایران در ستاد وزارتی را باز زنده کند. نگارنده منکر زحمات رؤسای پیشین ایرانداک نبوده و نیستم و در همه سالهای کار (نزدیک به 37 سال تا سال 1390) مستقیم در کتابخانههای دانشگاهی و پژوهشی، همواره از مشتریان پر و پا قرص خدمات ملی، سراسری و یکپارچه ایرانداک بودهام و آمارهای ایرانداک از جمله آمارهای طرح غدیر در سالهای گذشته، میزان همکاری کتابخانه دانشکده علوم دانشگاه تهران که من کتابدارش بودم را نشان میدهد. بنابراین باید بگویم، همه عزیزان زحمت فراوان کشیدهاند، لیکن احتمالا جامعه کتابداری و اطلاع رسانی ایران و رشته علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاههای کشور، از رئیس کتابدار انتظارات کتابدارانه بیشتری دارند و بسیار خوشوقتم که در ماه گذشته، مسئولیت شبکه کتابخانه های دانشگاهی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری نیز به ایرانداک محول گردید. (ماهنامه خبری عتف (وزارت علوم تحقیقات و فناوری) ، آبان 1402، شماره 21، ص. 26)، و نیز انعکاس این خبر در پیام ایرانداک: "به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران، نشست هماهنگی برای راهاندازی شبکه همکاری کتابخانههای دانشگاهی کشور روز یکشنبه 30 مهرماه 1402 در ایرانداک برگزار شد. در این نشست که با حضور دکتر محمدحسین بهشتی، مدیرکل دفتر حمایت و پشتیبانی امور پژوهشی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری تشکیل شد، راهاندازی شبکه همکاری کتابخانههای دانشگاهی کشور در دستور کار ایرانداک قرار گرفت". (پیام ایرانداک (خبرنامه پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (ایرانداک) شماره 755، سال چهاردهم، 30 آبان 1402).
و جلسه این هفته رئیس ایرانداک با سازمان امور اداری و استخدامی نقطه شروع خوبی برای کتابداران است و امیدواریهای بسیاری برای حل مشکل دفترچههای استخدامی را برای من زنده کرده است.
در پایان ضمن تاکید چند باره بر این حرکت سازنده، نکتهای را فکر میکنم لازم است یادآوری کنم، که شاید شما در پس این امید دادن، بگوئید چرا آخرش را اینجوری تمام کردی؟
عزیزانم، تعداد دانشآموختگان بسیار زیاد است و هر سال دارد زیاد و زیادتر میشود، اگر در هر یک از چهل شغلی که شورای گسترش و انجمن شناسایی کرده اند و در اختیار سازمان امور اداری و استخدامی کشور قرار داده اند، بسیار خوشبینانه، 5 نفر در سال استخدام شوند، تعداد پذیرفته شدگان در سال به زحمت به 200 نفر میرسد، حال آنکه تعداد دانشآموختگان جویای کار بسیار زیاد و تعداد فارغالتحصیلان در هر سال در بیش از 50 موسسه آموزش عالی کشور، در سه مقطع کارشناسی،کارشناسی ارشد و دکتری خیلی بیش از اینها است.
بنابراین باز هم توصیه می کنیم،که به دنبال راه اندازی کار خودتان باشید و توانائیهای خود را در رشته های همجوار باز هم بالاتر و بالاتر ببرید. استارتآپ خودتان را راهاندازی کنید و شرکت دانشبنیان خود را داشته باشید. از نظر حرفهای و حتی علمی، رشته ما در کنار تخصصهای سنتی خود مانند سازماندهی دانش و مجموعه سازی و مخاطب شناسی، میل عظیمی به علم داده Data Science و مهندسی داده Data Engineering و مدیریت داده Data Management و مدیریت دانش Knowledge Management دارد، حتما دانش و تجربه خود را در این حوزه ها تقویت کنید.
همه استادان و همه نهادهای مرتبط رشته و حرفه دغدغه کار دانشآموختگان را دارند، و هر کاری از دستشان برآید کوتاهی نمیکنند، چنانکه انجمن،ایرانداک و کتابخانه ملی، دنبال آن هستند، لیکن شما هم با در دست نگه داشتن مدرکتان نگیرید، بنشینید که شاید بیایند و شما را استخدام کنند. امروزه بسیاری از مشاغلی که در دنیا متقاضی دارد، به نوعی به علم و مهندسی و مدیریت داده و دانش مربوط است. پیشتر هم از جانب خودم و از قول آقایان دکتر امیر غائبی و دکتر داریوش علیمحمدی بارها گفته و نوشتهام، هر دانشآموخته رشته ما دست کم باید یک زبان برنامهنویسی بداند. مطمئن باشید، پیشنهاد عاقلانه و پسندیدهای است.
باز هم از پیگیریهای موثر ایرانداک، و شاخه علم اطلاعات و دانش شناسی شورای گسترش آموزش عالی در مساله استخدامی سپاسگزاری میکنم و امید بسیار دارم، که ایراندک تبدیل به اصلی ترین نهاد حمایت از کتابخانههای دانشگاهی کشور شود و با برنامهریزیهای به روز، و بالابردن توانائیهای کتابداران دانشگاهی، شور و شوق دوبارهای به کتابخانههای دانشگاهی ایران بازگردد. کتابخانههای دانشگاهی روزهای خوبی را سپری نمی کنند. کمبود نیروی انسانی قابل، به چشم دیده میشود، چندین سال است که میخواهند بدنه دولت را کوچک کنند و زورشان به کتابخانهها و کتابداران رسیده است. در برابر موج بازنشستگی کتابداران موفق دهههای هفتاد و هشتاد، هیچ کس استخدام نمیشود و کتابخانهای که با 17 نیرو، باز هم کمبود نیرو احساس میکرد، الآن با 6 نفر نیرو دو نوبت کتابخانه را باز نگهمیدارد و هیچکس حالی از ایشان نمیپرسد. جایی در وزارت باید باشد که صدای کتابداران را به گوش زعمای قوم برساند. در کمبود منابع و دسترسیها که تحریمهای ناجوانمردانه بر ما تحمیل کرده، کتابداران دانشگاهی در عمل دستبسته، روبروی دانشجویان و اعضای هیات علمی مینشینند، و البته که شاهد هستم که باز هم تلاش بیوقفة خود را میکنند که متقاضی با دست پر از در کتابخانه(حضوری یا مجازی) بیرون برود. که در این زمینه، ایرانداک همه تلاش خود را در یک سال و نیم گذشته کرده، و امیدواریهایی هم وجود دارد که بتواند، دسترسیهایی را تجدید کند، و کتابداران بتوانند با روشهای سادهتر و کم هزینهتری به مراجعان خود پاسخ دهند.
عزیزانم، نهادهای مرتبط دارند تلاشهایی در حد امکانات خودشان انجام میدهند، شما هم تلاشهای خود را بیشتر و بیشتر کنید.
عمرانی، سیدابراهیم. « ایرانداک در سازمان امور استخدامی». سخن هفته لیزنا، شماره 671، 13 آذر ۱۴۰۲.
دراین باره آقای عمرانی و علیمحمدی عزیز (شاید اغلب با هم) و دوستان دیگر زیاد نوشتند و صادقانه هشدار دادند. اما یک مسأله مهم این است که ترکیب و انباشت انواع تقاضاها، ناکارآمدیها و ناتواناییهای فردی و ساختاری سبب شده تا نتوان حتا به یک توافق یا نقشه راه مناسب رسید؛ یعنی نقشه راهی با برنامهها و راهبردهای درست، در حوزههای مختلف، مرتبط با حرفه و ناظر بر همه تواناییها و ناتواناییها. یا اگر برنامه محلی، موقت، سازمانی، موضوعی، درسی، آموزشی، پژوهشی و غیره هم بود نتوانست حتا خود همان جماعت محدود را اقناع کند چه برسد به کل حرفه و از آن مهمتر جامعه را!؟ بماند که موانع جاری، اغلب بنیانکن درکارند و شرایط را پیچیدهتر میکنند. از جمله پراکندگی و رانش جامعه حرفهای خلاقتر، خوشفکرتر و با دغدغه بیشتر؛ نتیجهاش هم معلوم است! میبینید که چنین وضعیتی چندان غیرطبیعی نیست و هر چه بگوییم با توجه به وضعیت جاری کشور چیزی شبیه آرزو یا درد دل است! گرچه اخلاق و وظایف حرفهای حکم میکند که به قدر وسع بکوشیم و ارزانفروشی نکنیم!
با همه احوال، به نظرم نکته و نقطه مهم و زیرساختی، یکی از مهمترینشان، سامانبخشی آموزشهاست. آموزشی که متوجه همه حوزههای پایه مرتبط با اطلاعات شود؛ مطالعات مرتبط با خود دانش را فعلا واگذار کنید به دورههای عالیتر یا حداکثر به یک گروه یا پژوهشگاه ورزیدهتر!؟ تازه چند تا از آن خوبهاش هم کافی است! راستش خیلی از این دکترهای متخصص دانش و اطلاعات نمیتوانند چند تا جمله سالم درباره داده و اطلاعات و دانش بگویند تا چه رسد آن کار دیگر! کارشناسان این حوزه حداقل باید مهارتهای پایه و متناسب با نیاز جامعه را داشته باشند؛ به قول آقای عمرانی بیشترشان حتا فهرستنویسی ساده هم بلد نیستند! البته تقصیر هم ندارند!؟ شاید اگر اهل کتاب و مطالعه باشند خیلی از اینها را خودشان یاد بگیرند و حتا چشماندازها و عمق حرفه را توسعه دهند! یک راه حل ساده و البته جدی و مهم، تعطیل کردن بسیاری از گروههاست! و همینطور کاستن از ارشد و دکترا! و بالطبع تعطیل کردن برخی از پژوهشها و مقالهها! یک کم بیشتر به آموزش بپردازیم! گروه آموزشی در درجه اول باید آموزش دهد به نظرم و بر اساس همین شاخص نیز ارزیابی شود! و البته پژوهشگاهها هم پژوهش کنند! شترگاوپلنگ نمیشود! اینجوری سمت عرضه متعادلتر میشود. نگران حذف گروه و رشته هم نباشیم! اهمیت توجه به کیفیت آموزش و تناسب آن با نیازها به مراتب بیشتر است. یک دوره چهار ساله لیسانس و ارشد و دکترا به سرعت تمام میشود و کار میخواهند! در مقابلشان مسئولیت حرفهای داریم. وظیفه دانشگاه، آن هم از نوع دولتی، آموزش خوب است و نیز توجه به سرنوشت بروندادشان. حتا افتخار دانشگاههای خصوصی دنیا هم کم و کیف اشتغال بروندادهایشان است!؟
عرض کردم که انتظار چنین تغییری در وضعیت فعلی نیست، ولی حداقل میتوان آن را مطالعه و مطالبه کرد!
ارادتمند. حمید محسنی
بی شک رفتار شناسی استاد عمرانی در حوزه حرفه ای کتابداری، خود یک مدل موفق و الگو محسوب می شود. از جامع نگری تا اهتمام به پیگیری مسائل حوزه کتابداری در سالهای متمادی با همه فراز و نشیب ها... به عنوان یک مخاطب لیزنا از ایشان سپاسگزارم
من معتقد هستم که قرار نیست کسی که برنامه نویسی بلد است بیاید این رشته. من هم معتقدم بچه های این رشته اگر تلاش کنند و یک زبان ساده برنامه نویسی یاد بگیرند، به شدت متحول می شوند و این در اکثریت همقطاران من که با من همکلاس بوده و هستند امکان پذیر است.
به جز این، دقت کنید و از موضع به این بالایی حکم صادر نکنید. ففط کتابهای چاپی و خطی نیستند. هنوز کتابخانه های عمومی و کتابخانه های مدارس و کودک و امثال اینها حضور یک کتابدار اجتماعی خوب را می طلبد و تارمانیکه رباتها نسل انسان را از ریشه نکنده اند این بخش از حرفه بسیار سخن برای گفتن دارد.
با همه اینها من اعتقاد دارم و در محل کارم که کتابخانه مدرسه ای است را هم دارم می بینم. اگر کمی سیستمها و برنامه ها را بلد باشیم، خیلی کارهای متنوع تری می توانیم انجام دهیم.
در جایی که بسیاری از فارغالتحصیلان مهندسی هم قادر به رسیدن به چنین سطحی نیستند، نمیتوان از کتابدارانی که به لحاظ استعداد ریاضی و منطقی به طور متوسط پایینتر از آنها هستند (رتبه کنکور، درصد ریاضی میتواند یک شاخص در این زمینه باشد) انتظار داشت به چنین سطحی از برنامهنویسی که مورد نیاز سازمانها است برسند.
با افزایش دامنه رشته "علم اطلاعات و دانششناسی"، فارغالتحصیلان این رشته تنها معلومات سطحی در زمینههای مختلف دریافت میکنند و به تخصصی که مورد نیاز بازار کار است نمیرسند. کتابداری سنتی و حفظ و نگهداری نسخ خطی و چاپی که میراث فرهنگی کشور است، خود تخصصی با ارزش و کافی است.
بهتر است کتابداران همان وظایف سنتی خود را ادامه دهند و بخش مربوط به رایانه و برنامهنویسی را به متخصصان مربوط واگذار کنند. از آنجایی که کتابهای چاپی و دستنویس جزو میراث فرهنگی کشور هستند، انتظار میرود برای حفظ و نگهداری آنها به کارکنانی در این بخش در آینده هم نیاز باشد.