داخلی
»مقاله های روز
ضرورت تجدید نظر در برنامههای درسی علم اطلاعات و دانش شناسی (٢)
دکتر جعفر مهراد استاد پیشکسوت دانشگاه شیراز در مصاحبه اختصاصی خود با خبرنگار لیزنا، دیدگاه های خود را درباره برنامه های درسی ارشد و دکتری علم اطلاعات و دانش شناسی بیان کرد و گفت: در بخش نخست، درباره علم اطلاعات و درس های ان، مطالبی را بیان کردم و وعده دادم که در مصاحبه دوم نظر خود را درباره بخش « دانش شناسی» رشته بیان کنم.
وی افزود: مدیریت دانش و علم اطلاعات دارای یک رابطه همزیستی مشترکی هستند که هر کدام نه تنها بر دیگری در پی استفاده کارآمد و موثر از اطلاعات تاثیر می گذارند، بلکه در شکل گیری خود از یکدیگر نیز تاثیر می پذیرند. علم اطلاعات شامل مطالعه، تولید، سازماندهی، ذخیره سازی، بازیابی و انتشار و اشاعه اطلاعات است. از سوی دیگر، مدیریت دانش بر جذب، سازماندهی و استفاده از دانش در یک سازمان برای افزایش تصمیم گیری و حل مسأله تمرکز دارد.
دکتر مهراد تصریح کرد: علم اطلاعات پایه و اساس مدیریت دانش را با ارایه روش ها و ابزار های مدیریت داده و اطلاعات فراهم می کند. از طرف دیگر، جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات به ایجاد مخازن دانش کمک می کند که خود پایه ای برای تصمیم گیری آگاهانه است. علم اطلاعات توسعه پایگاه داده ها، سیستم های اطلاعاتی و فناوری را که بخشی جدایی ناپذیر از فرایند های مدیریت دانش هستند، تسهیل می کند. برعکس، مدیریت دانش دامنه علم اطلاعات را با شناخت ارزش دانش ضمنی--بینش تجربی و وابسته به زمینه را که در خبرگی افراد انسانی وجود دارد، گسترش می دهد. علم اطلاعات به طور سنتی بر اطلاعات صریح و مدون تاکید می کند، در حالیکه مدیریت دانش اهمیت دانش ضمنی را در یادگیری و نوآوری سازمانی به رسمیت میشناسد.
موسس ISC ادامه داد: هم افزایی بین این دو حوزه در شیوه های مختلف مشهود است. سیستم های مدیریت دانش اغلب از تکنیک های بازیابی اطلاعات برای استخراج داده های مربوطه استفاده می کند. دانشمندان علم اطلاعات نقش مهمی در طراحی پایگاه داده هایی دارند که از ایجاد و به اشتراک گذاری دانش حمایت می کنند. علاوه براین، ماهیت بین رشتهای علم اطلاعات اجازه می دهد تا منابع و فرمت های مختلف اطلاعات در چارچوب مدیریت دانش ادغام و یکپارچه شود.
بنیانگذار مرکز سابق منطقه ای اطلاع رسانی علوم و فناوری گفت: ظهور فناوری های پیشرفته به درهم تنیدگی مدیریت دانش و علم اطلاعات بیش از پیش کمک کرده است. بعلاوه، از تجزیه و تحلیل دادههای بزرگ، یادگیری ماشین و هوش مصنوعی که اجزای جدایی ناپذیر علم اطلاعات هستند، در سیستم های مدیریت دانش برای کشف الگو ها، روندها و بینش از مجموعه داده های گسترده استفاده می شود. این همکاری، توانایی استخراج دانش معنی دار از منابع اطلاعاتی متنوع را افزایش می دهد. در نتیجه، رابطه بین علم اطلاعات و مدیریت دانش پویا و وابسته به هم است.
استاد پیشکسوت دانشگاه شیراز تصریح کرد: در هر صورت، گفتگو های ما در جلسه قبل و جلسه فعلی ناظر بر توسعه برنامه های درسی ارشد و دکتری در آموزش علم اطلاعات و دانش شناسی بوده و است. در تجدید نظر در برنامههای درسی رشته، گروه های آموزشی و کمیته برنامهریزی وزارت عتف در بخش« دانش شناسی»، به تصمیمی قاطع و به یک برنامه ریزی مناسب نیاز دارند. درس های این بخش از «دانش شناسی»، چندان عمیق نیست و از استحکام لازم برخوردار نمی باشند. درس های دکتری در گرایش «مدیریت اطلاعات و دانش»، در تقاطع علم اطلاعات و مدیریت دانش می تواند به شرح زیر باشند:
١- بازنمایی دانش و هستی شناسیغ
٢- بازیابی اطلاعات و فیلترینگ؛
٣- داده کاوی و متن کاوی برای کشف دانش؛
۴- همکاری و اشتراک دانش؛
۵- مدیریت دانش راهبردی؛
۶- سنجش و ارزیابی دانش؛
٧- سیستم های پشتیبانی تصمیم گیری؛
٨- حکمرانی دانش و اطلاعات؛
٩- ضبط و تدوین دانش؛
١٠- اخلاق دانش و اطلاعات؛
١١- پژوهش های پیشرفته در مدیریت دانشغ
١٢- مدیریت تغییر در KM .
به گفته دکتر مهراد هدف این دوره می تواند ارایه درک جامع از مدیریت، سازماندهی و استخراج بینش از اطلاعات در زمینه مدیریت دانش باشد. این درس ها در مجموع درک جامعی از مدیریت دانش در علم اطلاعات ارایه می دهد.
دکتر مهراد بر فناوری های نوظهور و نقش آن ها در مدیریت دانش تاکید کرد و گفت: ادغام فناوری های نوظهور، نقش مهمی در مدیریت دانش دارد که با افزایش همکاری، خودکار سازی فرآیند ها و بهبود دسترسی به اطلاعات حاصل میشود. فناوری هایی مانند هوش مصنوعی، یادگیری ماشین و بلاکچین می توانند اشتراک گذاری و بازیابی دانش را ساده و نوآوری و کارآیی را در سازمان ها تقویت کنند. از این رو، برنامه ریزی برای گنجانیدن درس های مرتبط با فناوری های نوظهور بر انسجام برنامه « مدیریت اطلاعات و دانش» خواهد افزود.
دکتر مهراد گفت: اعتقاد دارم که با تدوین برنامه جدید دوره دکتری « مدیریت اطلاعات و دانش»، این برنامه می تواند از حالت گرایش خارج شده و مانند رشته «علم سنجی»، خود به دوره ای مستقل تبدیل شود.
در پایان این مصاحبه، دکتر مهراد توصیه کرد که برای این تیپ درس ها و درس های بسیار تخصصی، جذب هیات علمی بسیار مهم است، زیرا نیروهای متخصص به تحقیقات پیشرفته در محیط کلی گروه آموزشی، دانشکده و دانشگاه کمک می کنند. افراد متخصص، در آموزش محتوای تخصصی و پیشبرد دانش از طریق فعالیت های تحقیقاتی نقش کلیدی بازی می کنند. خبرگی افراد متخصص اهمیت دارد. این افراد به طور مستقیم بر کیفیت آموزش و پژوهش تاثیر می گذارند. اعضای هیات علمی با دانش عمیق در رشته تخصصی خود دانشجویان را در تقویت مهارت های یادگیری کمک می کنند و منزلت و اعتبار دانشگاه ها را تحکیم می بخشند.
اولاً تا چند سال آینده کلاً رشته حذف خواهد شد. لذا، بازنگری برنامههای درسی اولویت دوم است.
دوماً رشته «علم اطلاعات و دانششناسی» شما با این عنوانی که گذاشتید با «بحران هویت نام» هم مواجه شد. با تغییر نام رشته به «علم اطلاعات و دانششناسی» عملاً اصطلاح دانششناسی هم نتوانست خود را جابندازد و کارآیی لازم برای بیان محتوای رشته کتابداری/آرشیو/موزهداری را نداشت. کاش همان اصطلاح کتابداری جزو عنوان رشته میماند که حداقل ذینفعان خود یعنی کتابخانهها را داشت و برند رشته و کتابخانه بود.
سوماً از بحران هویت نام که بگذریم، بحران هویت فرهنگی ملی نیز واقعیتی است که نمیتوان به سادگی از کنار آن رد شد. مدیران و رؤسای دانشکدههایی که رشته علم اطلاعات و کتابداری در آنها قرار گرفته است نیز به خاطر فقر فرهنگی و بیگانه بودن با کتاب و کتابخانه و کتابداری مانع از رشد و پیشرفت این رشته شدند و خواهند شد. گروههای علم اطلاعات و کتابداری کشور یکی پس از دیگری دوره کارشناسی را حذف مکردند و تا چند سال آینده گروه علم اطلاعات دانشگاه تهران با قدمتی نزدیک به یک قرن کلاً حذف میشود. اول اسم گروه را عوض کردند و گذاشتند: «علم اطلاعات و مدیریت دانش» برخلاف مجوز وزارت علوم؛ کسی صدایش در نیامد. بعد شاخ و برگهایش را چیدند و همه سکوت کردند. چهار گرایش آرشیو، مدیریت کتابخانههای دانشگاهی، مدیریت کتابخانههای عمومی، و مدیریت کتابخانههای دیجیتال را در دانشگاه تهران تعطیل کردند و در آینده دیگر دانشجو نخواهند گرفت. در سکوت خبری جامعه کتابداران، متخصصان آرشیو و استادان کل کشور همه گرایشها حذف شدند. در آینده نزدیک در سایر دانشگاهها هم گروههای علم اطلاعات و کتابداری حذف خواهد شد.
وقتی گروه علم اطلاعات دانشگاه تهران که روزگاری هر ترم فقط چهل پنجاه دانشجوی مجازی داشت حذف شد، بقیه گروهها با پنج دانشجوی ارشد در هر سال تحصیلی چه بر سرشان خواهد آمد؟؟!
از آقا امیر که این بار با حوصله مطالبی را نوشته اند قدردانی می کنم. استفاده کردم.
در پاسخ به سوال اول تان، شما را به بخش سوم گفتگو تحت عنوان « تجدیدنظر در برنامههای درسی علم اطلاعات و دانش شناسی (٣) »، که در روز شنبه ٧ بهمن ماه ١۴٠٢ در خبرگزاری لیزنا منتشر شد، ارجاع می دهم. در این گفتگو، راجع به پیشینه تحصیلی دانشجویان ورودی به این رشته و روش جدید پذیرش گفتگو شده است. با این پیشینه تحصیلی در دبیرستان و اخذ دروس مرتبط در برنامه تجدیدنظر شده در دوره کارشناسی علم اطلاعات و دانش شناسی تصویر نمی کنم گذراندن درس هایی که از آن ها نام برده اید نیازی به اخذ ١٢ واحد پیش نیاز مانند ریاضیات پایه و ... باشد.
سوال دوم شما بیشتر ناظر به برنامه درسی و مدرسان است. ببینید! برای افزایش کیفیت و کارایی راهبرد های مختلف وجود دارد:
١- شناسایی علل ریشه ای: درک مسایل اساسی که باعث ناکارآمدی می شود بسیار مهم است که این به تجزیه و تحلیل جامع از جمله بررسی زیرساخت ها، برنامه درسی، روش های تدریس، آموزش استادان و ...دارد که از عوامل موثر اند.
٢- بازبینی و تجدید نظر در برنامههای درسی: در تمام دنیا مرسوم است که برنامه درسی به طور منظم بازبینی و به روز رسانی می شود تا از همسویی با استانداردهای دانشگاهی در حال تحول و نیازهای اجتماعی مانند اشتغال و روند های جهانی اطمینان حاصل شود. رویکرد های بین رشتهای و برنامههای کاربردی دنیای واقعی را باید دید و پذیرفت تا یادگیری براساس این تیپ برنامه ها برای دانشجویان جذاب تر و اثر بخش تر باشد.
٣- تربیت استاد و توسعه حرفه ای: گروه های آموزشی باید پیوسته روی برنامه های جامع و تخصصی آموزش استادان و فرصت های توسعه حرفه ای سرمایه گذاری کنند. واگذاری بورس تحصیلی و اعزام به خارج برای تخصص های مورد نیاز از آن جمله است.
۴- تخصیص منابع: رشته ما سال ها است که در بسیاری از دانشگاه های دولتی و خصوصی کشور تاسیس شده است. گروه های آموزشی هر سال باید از توزیع عادلانه منابع در سطح دانشگاه از جمله بودجه، مواد آموزشی، فناوری و امکانات برای رفع نابرابری ها میان این رشته و سایر رشتههای دانشگاه اطمینان پیدا کنند. این یک وظیفه و یک اصل کلی است. آموزش با کیفیت مستلزم برخورداری یکسان از منابع و امکانات دانشگاهی است. علاوه براین، وظیفه گروه های آموزشی و دفاتر نظارت و ارزیابی دانشکده ها و دانشگاه ها است که از رویدادهای داده محور برای نظارت بر پیشرفت دانشجویان، ارزیابی اثربخشی برنامه های درسی و شناسایی زمینه های بهبود استفاده کنند. جمع آوری و تجزیه و تحلیل دادههای کمی و کیفی در مورد استادان و رضایت دانشجویان به ایجاد تحول در سیستم آموزشی کمک می کند.
۵- کلام آخر این که باید رویکرد های آموزشی نوآورانه، فناوری های آموزشی و منابع دیجیتال را برای افزایش تجارت آموزشی و یادگیری پذیرفت. گروه های آموزشی با اتخاذ رویکرد های جامع و مشارکتی در زمینه اصلاحات آموزشی می توانند برای یک سیستم آموزشی پاسخگو تر، فراگیر تر و موثر تر که دانشجویان را با دانش و مهارت های رپزو تمایلات مورد نیاز برای پیشرفت در دنیایی که به سرعت در حال تغییر است، مجهز کنند.
پاسخ آقا احمد را هم دوشنبه در ذیل همین خبر خواهم نوشت.
بنده هم موافق امیر هستم. متأسفانه بسیاری از اساتید کوته فکر و کوته نظر ما در ایران با تغییر نام رشته برای خودشان کسب و کار (نوشتن مقاله، پایاننامه توسط دانشجویان برای ارتقا) راه انداخته اند و غافل از آینده شغلی مناسب برای فارغ التحصیلان این رشته هستند. به قول حضرتعالی ماهایی که با برنامه های گرایشهای دهه پیش درس خوانده ایم و دکترا گرفته ایم چیکار باید بکنیم؟ چرا از دهه های پیش عقلای قوم این آینده نگری ها را انجام نداده اند. پاسخ روشن است چون اغلب اساتید به خاطر منافع و بقای خودشان دانشجو پذیرش کرده اند و بچه های مردم را بدبخت کرده و به حال خودشان رها کرده اند. یکی از نقدهای اساسی برای اساتید رشته این است که در حال حاضر برای فرار از وضعیت فعلی به استخدام اعضای هیأت علمی از رشته های فناوری و کامپیوتر رو آورده اند و در حالی که اخلاق حکم می کند همین آقایان برای فارغ التحصیلان پشت درهای بسته مرکز جذب مانده (یک نفر درخواست و 60 تقاضا) چاره جویی کنند. اگر قرار بود از فناوری و کامپیوتریها هیأت علمی جذب کنید چرا ما ها رو بدبخت کردین؟ چرا درسهایی که باید در دوره دکتری ماها باید تدریس میشده نشده است؟ باز هم جواب مشخص است چون اساتید محترم سواد فناورانه و کامپیوتری نداشته و ندارند. با این حال در مصاحبه های جذب میگن ما نیروی کامپیوتری و فناوری بلد می خواهیم. این یکی از هزار درد دانشجویان و فارغ التحصیلان این رشته است.
نقد آقا احمد را خواندم. سوالی را مطرح نکرده است. لذا، نیازی به پاسخ نیست.
1. برای رشته های تحصیلی همچون: "علم داده"، "علوم ریاضی"، "مدیریت فناوری اطلاعات" و "مهندسی نرم افزار"، "مهندسی برق و الکترونیک" دانش و تخصصهایی که مطرح فرمودید، یعنی الف. بازیابی اطلاعات ب. پردازش زبان طبیعی ج. یادگیری ماشین و د. هوش مصنوعی واحدهای دانشگاهی تعریف شده و تدریس می شوند. طبق گفته خودِ اساتید رشته های مهندسی، پیشنیاز چهار تخصص فوق گذراندن حداقل 12 واحد ریاضیات پایه و مهندسی است.
سوال اصلی اینجاست که: با وجود این رشته ها، چه لزومی دارد کسی که علاقه مند به تخصص های فوق است، وارد رشتهی علم اطلاعات و دانش شناسی (کتابداری) شود که هیچگاه نخواهد توانست از سطح تعاریف و کلی گویی فراتر برود؟! راهحل منطقی این است که مباحث رشته در حل همان کتابخانه محدود بماند و یا حذف شود؛ چرا که این تخصص ها را می توان به صورت بسیار عمیقتر و دقیقتر در علوم ریاضی و مهندسی فراگرفت.
2. امروزه شاهدیم که تقاضای بازار کار در سطح بینالمللی برای داده کاوی، بازیابی اطلاعات، پردازش زبان طبیعی، یادگیری ماشین و هوش مصنوعی، بسیار زیاد بوده و جزو مشاغل پُردرآمد محسوب میشوند.
سوال دوم: از میان متقاضیان، چند نفر از رشته ما توانسته در این تخصص ها مشغول به کار و جذب بازار کار شوند؟ چه تخصصی به دست آورده ایم که بتوانیم در این حوزهها پاسخگویِ نیاز بازار کار باشیم؟ به نظر من نه چیزی بدست آورده ایم و نه لزومی دارد که برای ورود به این بازارها پافشاری و تقلا کنیم. تنها کاری که باید کرد این است که اجازه دهیم متخصصانِ واقعی هر حوزه وارد آن کار شوند.
همانطور که مشکلاتِ اساسی جامعه را باید به دست متخصصان واقعی آن سپرد و نه افرادی که فقط شعار میدهند (و نمیتوانند از سطح تعریف فراتر بروند)، بهتر است کار را به کاردان بسپاریم. بنا به اقتضای زمان، حدود 150 سال پیش نیاز به تأسیس «مدرسه کتابداری» احساس شد و کمکم به عنوان رشته دانشگاهی شکل گرفت. اما باید پذیرفت که عُمر علم اطلاعات و کتابداری، به عنوان رشته دانشگاهی به پایان آمده و باید حذف شود؛ هر چند پذیرش آن برای ذی نفعان یا متعصبان دشوار است!
از طرف دیگر، شکی نیست که کتابداری یک حرفهی خدماتی بوده و همانند هر حرفهی دیگری میتواند با پیشرفتهای فناوری خود را همگام و همسو کند. بنابراین، چه بخواهیم و چه نخواهیم به اقتضای زمان «حرفهی کتابداری» ادامه خواهد یافت و با کمک پیشرفتهای فناوری، خدمات ارزندهتر و بهتری ارائه خواهد داد، اما پافشاری بر بقای کتابداری به عنوان رشته دانشگاهی، نتیجهای جز اتلافِ وقت نیروی انسانی نخواهد داشت که البته گناهی است نابخشودنی!
1. ما رشته ای دانشگاهی داریم به نام "علم داده" (data science) که مبانی و پایه های آن بر اساس علوم ریاضیات است و هیچ ارتباطی با رشته ما ندارد.
2. ما رشته ای دانشگاهی داریم به نام "مدیریت فناوری اطلاعات".
3. ما رشته ای دانشگاهی داریم به نام "مدیریت".
و و و
هر یک از واحدهایی که در این نوشته نام بردید (مانند بازیابی اطلاعات یا داده کاوی) در این رشته ها به صورت بسیار عمیق تر تدریس می شود...
چرا فکر می کنید همین که بگوییم "علم اطلاعات و دانش شناسی" پس همه فکر خواهند کرد که دو یا سه پله از "علم داده" فراتر خواهد بود؟!!
تقاضا در بازار کار خود نشان میدهد کدام یک خدمات ارائه داده است. من خود فارغ التحصیل دکتری رشته کتابداری یا به قول شما علم اطلاعات و دانش شناسی! هستم و به یقین می گویم که این رشته باید و باید حذف شود.
لطفاً و لطفاً و لطفاً با واژگان بازی نکنید و بیش از این جوانان را اغفال و عمر آنها را تلف نکنید.
سلام و احترام
تعامل بین حوزههای مرتبط با داده (اطلاعات و دانش پیشکِش) زمانی میتواند اتفاق بیفتد که بتوانند مبانیِ اولیه همدیگر را متوجه بشوند.
کدام یک از کسانی که در کتابداری و اطلاع رسانی فارغ التحصیل شده اند (استاد یا دانشجو، فرقی نمی کند) می توانند مبانی و تولیدات علمی دیگر رشتههای علم داده را متوجه بشوند؟!! برای مثال خواهش میکنم به مقالاتِ مجلهی معتبر Information Sciences با شماره شاپای 18726291 که در ساینس دایرکت هم نمایه میشود نگاهی بیندازید. اگر توانستیم مفاهیم تنها یک مقاله از آن را متوجه بشوید، آنگاه در مورد تعامل با حوزهها و رشتههای اصلی و مرتبط با داده صحبت کنیم.
رشته ما به هیچ جهت با حوزههای مرتبط با داده (و باز هم تاکید می کنم اطلاعات و دانش) پیشکِش، ندارد. اگر هم قرار باشد تمامی واحدهای درسی رشته به سمتِ مبانی دیگر رشته ها برود، دقیقاً در آنها حل شده و لزوم وجود و ادامه حیات این رشته زیر سوال خواهد رفت.
حوزه کتاب و نشر و کتابداری و اطلاعات از جمله حوزههای پیشگام در بارورسازی و تولد علم و حرفه رایانه و داده و ارتباطات و، این روزها اطلاعات بوده، و خود نیز مثل بسیاری از حوزهها از آن تاثیر پذیرفته است. باید بدون تعصب نامعقول به کموکیف روابط حرفهای اندیشید و به راهحلی رسید که البته همیشه ادامه دارد. به قول پوپر زندگی سراسر حل مسأله است!
حرف درست گفتن دشمنی نیست، اما نوشته شما بیشتر خشم و نفرت شما را از رشته نشان می دهد. برای رشته ای که دوست ندارید و اعتبار قایل نیستید، به نظرم وقت خود را تلف کرده اید، که نباید می کردید. بیایید استدلال کنید. من به انتقاد یک کامپیوترمن، در ذیل یکی از نوشته ها، پاسخ خود را مستند و مستدل بیان کردم که در واقع پاسخی نیز برای شما است. شما را به مطالبی که در این زمینه از حدود یک ماه پیش در خبرگزاری لیزنا منتشر کرده ام، ارجاع می دهم. با این وجود، به چند نکته می پردازم:
١- اطلاع درستی از برنامه های موجود ندارم. اگر آموزش شما براساس آخرین برنامه ها و گرایش های یک دهه پیش باشد، من هم متاسفم. طی این ده سال، دنیای دیجیتال و پیشرفت های سریع فناوری با سرعت شگفت انگیز درس ها، محتوای درس ها، ماموریت رشته و اهداف برنامههای درسی را به شدت تحت تاثیر قرار داده است.
٢- در طول دهه پیش، حوزه علم اطلاعات تحت تاثیر پیشرفت های فناوری، تغییرات اجتماعی و چشم انداز های اطلاعاتی در حال تحول قرار گرفته است. گسترش داده ها با ظهور فناوری های کلان داده بسیار زیاد بوده است. علم اطلاعات اکنون با حجم وسیعی از داده های ساختار یافته و بدون ساختار دست و پنجه نرم می کند که منجر به نوآوری در تجزیه و تحلیل دادهها، یادگیری ماشین و هوش مصنوعی شده است. همینطور، فناوری های هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی، که فکر می کنم من و شما از این ها اطلاع داریم، پیشرفت چشمگیری داشته اند. در علم اطلاعات، این پیشرفت ها بر تجزیه و تحلیل دادهها، بازیابی اطلاعات، پردازش زبان طبیعی و توسعه سیستم های هوشمند برای کاربردهای مختلف تاثیر گذاشته است.
٣- علم اطلاعات در دنیای غرب، از این ویژگی ها برخوردار است. استادان متخصص فن و دانشجویان با پشتوانه علمی قوی در این رشته و با این محتواها در دانشگاه های مختلف تدریس و تحصیل می کنند. یک جستجوی ساده در اینترنت درباره مدارس iSchool گواه این مطلب است.
۴- اگر همکاران من و استادان شما در گروه های آموزشی احتمالا متوجه نیستند و یا نمی خواهند به تغییرات حیرت انگیزی که در علم اطلاعات رخ داده است، توجه کنند آنگاه مثل خیلی از چیزهایی که دوست نداریم اتفاق بیافتد، لاجرم اتفاق خواهد افتاد. ضمن توجه دادن دوستان و همکاران هم رشته شاغل به یادداشت شما، آنان را به خواندن خبر ۴ اردیبهشت ماه ١۴٠٢ تحت عنوان « برنامه کارشناسی علم اطلاعات را ادامه ندهید» از استاد ابراهیم عمرانی و دکتر داریوش علیمحمدی دعوت می کنم.
۵- از دیدن نقد دانشجویان و استادان محترم خوشحال خواهم شد.
مهراد