داخلی
»اخبار کتاب
نوشتههای چخوف بر داستانهای موسوی تاثیر گذاشته است
به گزارش لیزنا، سید علی موسوی در شهرستان بلخ به دنیا آمد. بعد از مهاجرت به ایران تحصیلاتش را تا مقطع پیشدانشگاهی در رشته ریاضی و فیزیک در شهرستان کاشان ادامه داد و سپس به زادگاهش بازگشت و آنجا وارد دانشگاه شد. سید علی موسوی در سال ۱۳۸۷ و با آشنایی با انجمن نویسندگان بلخ داستاننویسی را آغاز کرد. سپس با تعداد دیگری از نویسندگان بلخی خانه داستان بلخ را پایهگذاری کرد. طی سالهای ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۲ در مسابقات زیادی شرکت کرد و جوایز متعددی را کسب نمود. در سال ۱۳۹۰ مجموعه داستانهایش با نام «کابل جای آدم نیست» توسط نشر تاک در کابل به چاپ رسید.
او پس از دریافت مدرک لیسانس در رشته مدیریت بازرگانی از افغانستان، در سال 1394 وارد دانشکده مدیریت دانشگاه تهران شد.
او سردبیر ماهنامه ادبی «الف تا یا» بود، همچنین عضو انجمن قلم افغانستان و عضو خانه داستان بلخ نیز هست و در چند سال اخیر دوبار برنده جایزه ادبی خانه داستان بلخ در افغانستان شده است.
سید علی موسوی تا به حال جوایز متعددی را در زمینه داستان کوتاه برنده شده است.
۱۳۸۷ - داستان آشیانهای برای دو پرنده؛ برنده مقام نخست جشنواره صلح ولایت بخل
۱۳۸۸ - داستان شب اول قبر؛ برنده مقام نخست جشنواره اوسانه سی سانه، خانه داستان بلخ
۱۳۸۸ - داستان رنگهای بیصدا؛ برنده مقام دوم پنجمین جشنواره قند پارسی، خانه ادبیات افغانستان (تهران)
1389 - داستان مادکه لال؛ برنده مقام دوم دوم سومین جشنواره اوسانه سی سانه، خانه داستان بلخ
۱۳۹۱ - داستانهای عروسک پارچهای و قرارگاه؛ برنده مقام نخست ششمین جشنواره قند پارسی، خانه ادبیات افغانستان (تهران)
1392- داستان زاغ دم سفید؛ برنده مقام نخست جشنواره تسنیم، ویژه ادبیات کودک (تهران)
«کابل جای آدم نیست» در سال 1391 در نشر تاک افغانستان منتشر شد و امسال به عنوان اثر برگزیده داستان کوتاه جایزه جلال آل احمد انتخاب و تقدیر شد.
داستانهای این مجموعه همگی در گونه اجتماعی نوشته شده و برخی از داستانهای قدیمی موسوی و نیز تعدادی از داستانهای جدید وی را در برمیگیرد.
چهار عنوان از داستانهای موسوی در این کتاب پیش از این در ایران و خارج از ایران حائز رتبههایی در جوایز ادبی شده است که از میان آنها میتوان به داستان «آشیانهای برای دو پرنده» برنده جایزه نخست مسابقه داستاننویسی روز جهانی صلح، داستان «شب اول قبر» برنده جایزه نخست اولین دوره جایزه ادبی «مهرگان»، داستان «رنگهای بیصدای» برنده جایزه دوم پنجمین دوره جشنواره ادبی قند پارسی از سوی خانه ادبیات افغانستان و داستان «مادکه لال» برنده جایزه دوم، سومین دوره مسابقه «مهرگان» اشاره کرد.
این کتاب از سوی انتشارت تاک در کابل که از سوی جمعی از نویسندگان افغان تاسیس شده است، منتشر شد.
«کابل جای آدم نیست» برنده مقام دوم پنجمین جشنواره ادبی قند پارسی است که شانزده داستان کوتاه دارد و بیشتر آنها در کابل اتفاق میافتند. کتاب 130 صفحه دارد و طرح روی جلد آن با آشفتگی شخصیتهای جنگزده و پریشان داستانهایش مناسبت دارد.
نویسنده جوان این کتاب با انتخاب موضوعات مختلف اجتماعی، جنگ و آثار آن را از دیدگاهی نو پیش روی خوانندگان قرار میدهد. بعضی از داستانها هم به دوران بازسازی مربوط میشود.
موسوی در داستان «حرامزادهها» با شجاعت به موضوعی نزدیک میشود که به عنوان تابو در جامعه مسکوت نگه داشته میشود. واقعگرایی، ویژگی حاکم بر داستانهای این کتاب است. زبان داستانها یکدست است و نویسنده با تسلطی که به زبان دری دارد، به خوبی از عهده نوشتاری کردن این زبان بر آمده است. البته این نقطه قوت از زاویه دیگر میتواند سبب از دست دادن مخاطبان فارسیزبان در ایران شود؛ زیرا اصطلاحات گاهی به گونهای به کار رفتهاند که از خلال داستان، معنای آن قابل برداشت نیست و به پاورقی نیاز دارند.
از نکتههای جالب توجه داستانهای این کتاب، پرداختن به موضوعاتی با نگرش جدید است که پیشتر به آنها پرداخته نمیشد. فضا و جغرافیای افغانستان در این کتاب کمتر نمود پیدا میکند. داستانهای این کتاب شخصیتمحور و مدرن هستند و آنچه در آنها بیشتر نمایان میشود حالات درونی افراد است.
موسوی در مورد شخصیت های داستانهایش می گوید: «تلاش صورت گرفته که اغلب شخصیتهای داستانها ترکیبی باشد از افرادی که میبینم و حس میکنم و با آنها زندگی کردهام .»
موسوی درباره موضوعات داستانی این کتاب گفته است: «بیشتر موضوعات داستانهای من، اجتماعی است و بیشتر سعی کردهام به ابعاد جامعه جدید افغانستان و رفتارها و کنشهای بین انسانها، بپردازم.»
او در مورد چاپ کتاب «کابل جای آدم نیست» گفته است: «کابل جای آدم نیست حدود پنج سال پیش در افغانستان منتشر شد، آن هم در تیراژ هزار نسخه. سال ۹۳۳ بود که همان هزار نسخه بهفروش رفت و دیگر کتابم تجدید چاپ نشد. هیچ وقت هم ناشر پیگیر چاپ مجدد کتاب نبود. البته، از وقتی جایزهی جلال را به من دادند، ناشرم چند باری برای تجدید چاپ کتاب با من تماس گرفته است. من هم فعلاً جواب منفی دادهام؛ چون مایلم این بار کتابم در ایران، که مخاطب جدیتری در حوزه ادبیات دارد، منتشر شود.»
نام این کتاب بر گرفته از یکی از داستانهای این مجموعه است. داستان کابل جای آدم نیست حکایت دختریست از دیار بلخ، که پس از سپری کردن امتحان کنکور در یکی از دانشگاههای کابل راه یافته ولی پدر و کاکایش به او اجازه رفتن به کابل نمی دهند. در این داستان کاکای دختر خطاب به او می گوید که «کابل جای آدم نیست» و این جمله چندین بار در متن تکرار میشود.
محمد تقی اخلاقی منتقد جوان افغان در مورد کتاب سید علی موسوی چنین گفته است: نویسنده در بعضی جاهای این 16 داستان کوتاه تلاش کرده است که هر بار تکنیک تازهای را به کار برد و آنچه را که از مطالعاتاش در خصوص روایت به دست آورده، نمایان کند.
او افزود که داستان اول این مجموعه «رنگهای بی صدا» با وجود محدودیتهای زیادی مانند کم سن بودن و نابینا بودن روایت کننده، ظرافتهای خاصی دارد.
اخلاقی گفت که بیشتر داستانهای موسوی، خواننده را به یاد نوشتههای چخوف می اندازد و نوشتههای چخوف بر داستانهای موسوی خواهی نخواهی تاثیر کرده است.
او افزود، شماری از داستانهای موسوی مانند نوشتههای چخوف، تصویر یا تصویرهایی هستند که کنار هم گذاشته شدهاند.
به گفته اخلاقی این تصاویر گاه، چنان جذاباند که نمیتوانیم آن را کامل نبینیم و این کامیابی داستانها را به نمایش میگذارد.
بریده کتاب
«پسر سوی نگاه دختر را دنبال کرد. از کنار فروشگاهی میگذشتند که چند مانکن لباسهای مجلسی زنانه را پوشیده بودند. دختر به طرف فروشگاه رفت. پسر به دنبال او کشیده شد. دختر به صورت مانکنها نگاهی انداخت. مانکنها به سوی تماشاچیانشان لبخند میزدند. به روزی فکر کرد که پدرش برای او چنین لباسهایی را نمیخرید، چون آستین نداشتند یا یخنشان بیش از اندازه باز بود؛ اما او دوست داشت. دوست داشت پیراهنی را بپوشد که آستین نداشته باشد و یخنش باز باشد... با آمدن به شهر هم جرات پوشیدن آن را پیدا نکرده بود، حتی در مهمانیهای کاملا زنانه. او دوست داشت فاصله زیادی را که بین او و همصنفیهایش بود...»
موسوی خود را «بزرگشده ایران و متأثر از ادبیات ایران» توصیف میکند ولی تاکید دارد که هیچ کدام از داستانهای او در ایران رخ نمیدهد و این را تفاوت خود با نسل مهاجری میداند که در مجموعههایشان حداقل یکی ـ دو داستان یا حتی تمام داستانهایشان در ایران اتفاق میافتد.
وی میگوید که تمام آثار جلال آلاحمد را خصوصاً در دوران نوجوانی خواندهام، از داستانها گرفته تا مستندنگاریها و سفرنامهها. حتی مدیر مدرسه را دو بار خواندهام. جلال در سطحی است که به نظرم، کمتر کسی به او میتواند دست پیدا کند. غیر از او، داستانها و زبان و سبک نوشتار هوشنگ گلشیری را همیشه دوست داشتهام، اما قضاوت در اینباره که از او تأثیر گرفتهام یا نه بر عهده دیگران است. دیگران باید قضاوت کنند که سبک نوشتارم شبیه چه کسی است.
۱. از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهامزنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیامها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.