داخلی
»برگ سپید
فیزیک و پیچیدگی قوانین فراوان آن، هر انسان معمولی را که آشنایی زیادی با آنها نداشته باشد به وحشت میاندازد. از دور که نگاه میکنی یک مشت حرفهای مبهم و پیچیده و قواعدی تو در تو به چشم میخورد که ساعتها طول میکشد تا صورت مساله قابل فهم شود. طرفه اینکه فیزیک فقط به خود فیزیک ختم نمیشود و با حوزههای فراوان دیگری از جمله ریاضیات، مکانیک، فلسفه و نظیر آن نیز مرتبط میشود که این ارتباط بر ابهام موضوع بیشتر میافزاید.
حالا تصور کنید کسی پیدا شود که همه قواعد غامض فیزیکی را به زبانی ساده و در مجموعهای جمعوجور (حدود 40 صفحه) ارائه کند، چقدر میتواند خدمت بزرگی به خوانندگان فراری از فیزیک و علوم پایه بکند.
کتاب از «بینهایت کوچک تا بینهایت بزرگ» که با زیر عنوان «نقدی بر تئوری نسبیت انیشتین» توسط مسعود بینش نوشته شده است، مانند رمانی شیرین است که از انیشتین و به بهانه او آغاز میکند و به تدریج تاریخ فیزیک و نظریههای مهم فیزیکی و علمی را از گذشته مرور میکند و بر روی فیزیک متأخر و نظریههای مطرح آن که عمدتاً از سال 1900 به بعد بیان شدهاند تمرکز بیشتری پیدا میکند. ضمن معرفی اصول و چارچوبهای هر نظریه به نقد آنها هم میپردازد.
کتاب با معرفی انیشتین، این متفکر بزرگ و چندوجهی معاصر، و ارائه زندگينامه خيلی مختصری از او که مهمترين اتفاقات زندگيش را فهرست کرده، شروع میشود و ضمن بیان نقاط عطف زندگي او به تشریح افکار و نظریاتش در حوزه فیزیک و سایر حوزهها میپردازد. در تشریح افکار انیشتین، به آراء موافق و مخالف نظرات او که از سوی دانشمندانی چون نیلز بورن، هایزنبرگ، دیراک، ماکس پلانک و غیره مطرح شده توجه میشود و ضمن طرح و بسط آنها، به طرح نظریات انیشتین به ویژه نظریه نسبیت در مقابل یا در تکمیل آنها میپردازد. همچنين، دانشمندانی را که بر اساس نظرات انيشتين نظريهها و فرضيههای ديگری را طرح کردهاند، معرفی و نظريات آنها و ارتباطی را که با افکار انيشتين دارند، تبيين میکند.
انيشتين معتقد بود که همهچيز اين جهان از نظمی خاص و دقيق پيروی میکند و هر پديدهای را که مورد توجه و مطالعه جدی قرار دهيم، حتماً نظم و قوانين متعالی طبيعت را در آن میيابيم. به همين خاطر و برای اثبات اين ادعای خود اظهار میداشت که: «خدا تاسبازی نمیکند» و همهچيز اين جهان بر اساس نظم و دقت است نه شانس و اقبال.
علاوه بر اين، میتوان گفت که اين کتاب مختصر به صورتی گذرا اما دلنشين و اثربخش، يک بار فيزيک و مکانيک معاصر را دوره کرده و مهمترين انديشههای مطرح شده و اتفاقات مهم آن را بيان ميکند.
در زندگينامه (به قول اين کتاب: زيستنامه) انيشتين که در کتاب آمده و جای جای آن داستانهای بامزهای از زندگی انيشتين ذکر میشود که نمونه زير يکی از آنهاست و نشانگر شخصيت متفاوت و سادهزيست انيشتين است:
اﻧﯿﺸﺘﻦ ﺷﺨﺼﯿﺖ ﺧﺎص ﺧـﻮد را داﺷـﺖ. او در ﻋﻤـﺮش هرﮔـﺰ ﺗﻘﺎﺿـﺎي ﺧـﻮدرویی ﻧﮑﺮد. ﺗﻨها ﺑﻪ دﻧﺒﺎل ﻳﮏ ﻗﺪم زدن ﺧﯿﻠﻲ ﻣﻄﺒـﻮع ﺑـﻮد. ﺑﻨـﺎﺑﺮاﻳﻦ ﺑـﻪ دوﭼﺮﺧـﻪ و وﻳـﻮﻟﻦ خود دﻟﺨﻮش ﺑﻮد. وقتی ﻣﻠﮑﻪ ﺑﻠﮋﻳﮏ از او دﻋﻮت ﮐﺮد و هیئت ﻋﺎلیرﺗﺒﻪای را ﺑـه ﭘﯿﺸﻮاز او در اﻳﺴﺘﮕﺎه ﻗﻄـﺎر ﻓﺮﺳـﺘﺎد، انیشتن ﺑـﺎ ﻳـﮏ ﺟﻌﺒـﻪ ﺷـﯿﺮینی در دﺳـﺖ و وﻳﻠﻮن در دﺳﺖ دﻳﮕﺮ ﭘﯿﺎده ﺷﺪ و ﺑﺪون ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺗﺸﺮﻳﻔﺎت ﺑـﺎ ﺳـﺮ و ﮐﻠـﻪ ﺧـﺎکی به ﻗﺼﺮ رﻓﺖ. وقتی ﻣﻠﮑﻪ ﮔﻔﺖ ﭼﺮا از ﺧﻮدروي ﺗﺸﺮﻳﻔﺎت اﺳﺘﻔﺎده ﻧﮑﺮدی، ﮔﻔﺖ: پیادهروی ﺑــﺴﯿﺎر ﻣﻄﺒــﻮﻋﻲ ﺑــﻮد اﻋﻠﯿﺤــﻀﺮﺗﺎ.
يکي از مطالبي که کتاب روی آن تأکيد داشته، اين است که هر کسی به دنبال همان چيزی است که خودش فکر میکند صحيح است يا اينکه او نسبت به آن شناخت دارد و در تأیید اين نظر، شعر زير را میآورد.
اي ﺑﺴﺎ ﮐﺲ رﻓﺘﻪ ﺗﺎ روم و هری
او ﻧﺪﻳﺪه هیچ ﺟﺰ اﻓﺴﻮﻧﮕﺮی
اي ﺑﺴﺎ ﮐﺲ رﻓﺘﻪ ﺗﺮﮐﺴﺘﺎن و ﭼﯿﻦ
او ﻧﺪﻳﺪه ھﯿﭻ ﻏﯿﺮ از ﻣﮑﺮ و ﮐﯿﻦ
ﻃﺎﻟﺐ هر ﭼﯿﺰ ای ﻳﺎر رﺷﯿﺪ
جز همان ﭼﯿﺰی ﮐﻪ میﺟﻮﻳﺪ ﻧﺪﻳﺪ
زيستنامه انيشتين به روايت کتاب از بینهايت کوچک تا بینهايت بزرگ
آلبرت انیشتین در سال 1879 میلادی در شهر اولم آلمان متولد شد. از همان ابتدا تفاوتهایی در فکر و رفتار این کودک با بقیه همسالان خود نمایان بود. مشغله ذهنی او از سن ۱۰ سالگی به طور جدی، مطالعه درباره جهان عظیم بود. در 17 سالگی دبیرستان را به پایان رساند و در دانشگاه زوریخ پذیرفته و چهار سال بعد در رشته فیزیک فارغالتحصیل شد. در این اثنا ازدواج کرد و در سال 1901، پس از فراغت از تحصیل، شهروند سوئیس شد و مدتی بیکار بود و دنبال کار میگشت. یکسال بعد با مساعدت مارسل گراسمن، در اداره ثبت اختراعات سوئیس در برن، به یک شغل دفتری مشغول شد، اما او همواره غرق در ارقام و اعداد و معادلاتی بود که در ذهن خود داشت.
در سال 1905 پنج مقاله (Paper) نوشت و با کمروئی، یکی از آنها را به رئیس اداره ثبت اختراعات سوئیس داد و گفت خوشحال میشوم اگر شما جایی برای درج این مقاله در مجله خود میداشتید. این مقاله چند صفحهای که در شماره 17 مجله سالنامه فیزیک (Annalen der physik) منتشر شد او را به سرعت به یکی از مشهورترین دانشمندان جهان تبدیل کرد. 17 سال بعد جایزه نوبل به دلیل انتشار همین مقاله در زمینه پدیده فتوالکتریک به او تعلق گرفت. مقاله بعد «تئوری حرکت براونی» بود که او با استفاده از فیزیک کلاسیک و روش مستقیم ثابت کرد که ماده دارای ساختار اتمی است. مقاله دیگر، «الکترودینامیک اجسام متحرک» بود که در آن به تحلیل عمیق مفهوم فضا و زمان پرداخت و تئوری نسبیت خاص را پایهریزی کرد. چند ماه بعد نیز همارزی ماده و انرژی را در فرمول معروف E = mc2 ارائه داد. مقاله دیگر، «نظریه کوانتومی بودن نور» براساس تعمیم فرض ماکس پلانک در مورد کوانتینره بودن تابش جسم سیاه بود. با این کار او راه را برای تثبیت نظریه دوگانه موج ـ ذره در مورد نور هموار کرد. پس از آن بود که کرسی استادی دانشگاه زوریخ و سپس برلین به او پیشنهاد شد. سال 1911 که اولین کنفرانس جهانی فیزیک در بروکسل برگزار شد از او به عنوان جوانترین فیزیکدان دعوت به عمل آمد. در آستانه جنگ جهانی اول، او در دانشگاه برلین به دنبال تکمیل مطالعات و نظرات خود در مورد تعمیم تئوری نسبیت خاص با دخالت دادن موضوع گرانش بود. ۱۰ سال پس از ارائه تئوری نسبت خاص، در سال 1915 نظریه «نسبت عام» را ارائه داد. جالب است که بهدلیل عجیب بودن نظرات او و عمق خلاقانه تئوری نسبت خاص و عام، درکی صحیح و کامل از نظرات او در خواص و عوام وجود نداشت.
در سال 1927، در پنجمین کنفرانس جهانی فیزیک حضور یافت و در زمینه مکانیک کوانتوم مباحث زیادی با نیلز بور داشت. از سال 1928 ایده خود را در مورد «تئوری میدان واحد» آغاز کرد و تا آخر عمر روی آن کار کرد، گرچه هیچگاه موفق به ارائه آن نشد.
فهرست مطالب کتاب:
- زیست نامه
- فیزیک نیوتنی
- انقلاب کوانتم
- جدال فکری فیزیک قدیم و جدید
- تئوری نسبیت خاص
- پیش بینی کاربردهای فتوسل و لیزر
- اهمیت سرعت نور
- تاثیر حرکت در زمان
- همزمانی وقایع
- تاثیر حرکت بر جرم
- هم ارزی جرم و انرژی
- ثروتمند خسیس
- نسبیت عام
- فضای چهاربعدی
- انحنا فضا
- قانون تنبلی کیهانی
- نفی تاثیر از راه دور
- کندشدن ارتعاش اتم ها
- شاره کیهانی
- فضای بیکران و متناهی
- مفروضات فلسفی فیزیک کلاسیک و مدرن
- پایه های پوزیتیویسم
- مکتب کپنهاکی
- مخالفین مکتب کپنهاکی
- اصل عدم قطعیت هایزنبرگ
- اصل مکملیت بور
- فیزیک و فلسفه
- درک صحیح از نسبیت
- مفهوم پردازی علم و بایدهای دین
- به دنبال تئوری واحد
مشخصات اثر:
مسعود بینش. «از بینهایت کوچک تا بینهایت بزرگ». تهران: باشگاه اندیشه، 1387. خوانش از روی نسخۀ الکترونیک. 37صفحه.
درباره نویسنده این متن:
دکتر محسن حاجی زینالعابدینی، عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی، دبیر جشنواره مروجان کتابخوانی
ولی همچنان زندگی یک بازی است. شاید بازی با تاسها!!!
به راستی که شخصیت خاص و متفاوتی داشته است.
مقاله ای از ملاقات پروفسور حسابی با انیشتین در رابطه با "نظریه بی نهایت "خواندم که پروفسور حسابی این ملاقات را چنین توصیف می کنند:
"وقتی برای اولین بار با بزرگترین دانشمند فیزیک جهان رو به رو شدم ایشان را بی اندازه ساده، آرام و متواضع یافتم و البته فوق العاده مؤدب و صمیمی. من در نزد بزرگترین دانشمند فیزیک جهان از نظریه خودم دفاع می کردم و او با این برجستگی من را استاد خود خطاب کرد و من بزرگترین درس زندگی ام را نیز آنجا آموختم که هر چه انسانی وجود ارزشمندتری دارد، همان اندازه متواضع، مؤدب و فروتن نیز هست."
ضرب المثل معروف: درخت هر چه پر بارتر، افتاده تر...
واقعا مصداق بارز شخصیت ساده و متواضع آلبرت انیشتین است.
ممنونم از معرفی خوبتان.
البته دلش که نمی خواسته ولی خوب مردم هیروشیما وناکازاکی دعاش می کنند