داخلی
»مطالب کتابداری
»ستاد خبری ۲۵
کتابهای زیاد امانت برده شده
به گزارش لیزنا (ستاد خبری بیست و پنجمین هفته کتاب ایران) در یادداشت دیانی آمده است:
اولین متنی را که برای خواندن در اختیارم قرار گرفت (مناجات قبل از سحر ماه رمضان) برمیگردد به نیمه اول سالهای 1330، دومین کتابی که برایم خریده شده بود (نوحه سینه زنی) برمیگردد به سالهای 34-1335.
از آن زمان کتابی برایم خریداری نشد، اما راهنمانیهای زیادی برای اینکه چه کتابی را بخوانم دریافت کردم. جالبترین این راهنمائیها را کتابفروش سر کوچه دبستان دخترانه فروع مشهد (کتابفروشی مروج) انجام میداد. هرچند وقت یکبار که وارد این کتابفروشی میشدم، شاگرد کتابفروش به پیروی از نام کتابفروشی که ترویج را برای رونق کار خود انتخاب کرده بود، تعدادی از کتابها ( جزوات) تازه رسیده ( اکثرا مذهبی روشنفکرانه) را که قیمت زیادی نداشتند معرفی میکرد و برخی از آنها را میخریدم. کتابفروش دیگری در خیابان جلو من ایستاد و گفت کتابی خاص از تهران خریداری کرده است و در کتابفروشی خود برایم نگهداشته است (پاشته آهنین).
وقتی به سربازی میرفتم (1343) 500 عنوان کتاب (کتابچه) در کتابخانه شخصی خود داشتم. اگر نه همه، اما بیشتر این کتابها را دیگران به من معرفی کرده بودند و بسته به اعتمادی که به صداقت آنها در معرفی آثار خوب داشتم، خریداری کرده بودم.
امروز رابطه بین مراجعان و کتابفروشیها آنقدر شخصی شده نیست، ضمن اینکه بیشتر کتابهای کتابفروشیها، کتابهای راهنمای آموزشی و درسی هستند که باز هم توسط کس یا کسانی برای دستیابی به موفقیت در یادگیری و آزمونها معرفی میشوند. گرایش اصلی کتابفروشیها در تهیه کتابها در این دوران این است که کتابی را عرضه کنند که کس یا کسانی (مولف یا سازمانی) آنرا معرفی کرده و نوعی پشتوانه مشتری برایش تدارک دیده شده است.
طی همه سالهای بعد از انقلاب اسلامی گروهی به عنوان مسئول انتخاب کتاب برای کتابخانههای عمومی، نقش معرفی کننده کتاب برای مشتریان این کتابخانهها را برعهده گرفتنهاند، اما تجربیات میدانی نشان داده که این شیوه معرفی کتاب برای خوانندگان موجب روی آوری کتابخوانها به کتابخانه عمومی نمیشود. دو دریچه برای بیرون آمدن از این وضعیت باز شد که یکی از آنها طرح کتاب من بود که براساس آن کتابهایی که خوانندگان مشتاق مطالعه آنها بودند از سوی کتابخانهها به مرکز اطلاع داده میشد و این کتابها تهیه و به کتابخانهها ارسال میشد.
مطالعه تجربی که به شکل پایاننامه در دانشگاه فردوسی انجام شد، نشان داد که این کتابها از کتابهایی که مستقیما از سوی نهاد تهیه و ارسال شده بود، بیشتر به امانت برده میشوند. در بطن این امانتگیری نیز همان نکته معرفی کتاب توسط کسی که او را از نزدیک میشناسی تاثیر دارد. متاسفانه برنامه کتاب من به دلایلی که نمیدانم، متوقف شد، اما در یکی دو سال اخیر برنامه کتابخوان در سطح سازمانی در کتابخانههای عمومی بجریان افتاده است و حداقل در جلساتی عمومی، برخی از کتابداران کتابهایی را که خود پسندیدهاند به دیگر کتابداران معرفی میکنند. در بطن این برنامه، کتابخوانی توسط کتابداران جای دارد که سودمند است، اما اگر این برنامه با فراوانی دفعات امانت کتابها از کتابخانه همراه شود، میتواند برای مراجعان انگیرهساز باشد. اجبار به محدودیت در این نوشته، فرصت تشریح مطلب را نمیدهد، اما برای آنچه که در ذهن دارم، عنوانی مشابه «پرسشهای زیاد پرسیده شده» یعنی «کتابهای زیاد امانت برده شده» را برای برنامهای که مناسب میدانم بر میگزینم.
پیشنهاد این است که کتابدارن کتابخانههای عمومی به شکلهای متفاوت: الکترونیکی، نصب تابلوهای مناسب، تهیه بروشورهای ساده، گفتگوهای رودررو و شیوه های مناسب «دهان به دهان» به دیگران اطلاع دهند که دیگران چه نوشتههایی را در دورهای مشخص بیشتر امانت برده، خوانده و از آنها بهره بردهاند. تاثیر گذار خواهد بود اگر با پرسش از امانتبردگان کتابها، نوع بهرهای که از کتاب بردهاند را مشخص و به یکی دو مورد از آنها در ابزارهای اطلاعرسانی برگزیده شده، منعکس سازند.
۱. از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهامزنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیامها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.