داخلی
»مطالب کتابداری
»گزارش
میرهادی عمل و اندیشه را با امید و عشق تلفیق میکرد
به گزارش خبرنگار لیزنا، علی دهباشی در ابتدا ضمن خیر مقدم به حاضرین به خصوص بدرالزمان قریب و مهدی محقق از طرف خانواده توران میرهادی، مجله فرهنگی و هنری بخارا، شورای کتاب کودک، فرهنگنامه کودکان و نوجوانان، شرکت تهیه و نشر فرهنگنامه و بنیاد موقوفات دکتر افشار و با اشاره بر تجلیل از توران میرهادی در شب فرهنگنامه کودکان و نوجوانان در سال گذشته گفت: ما امروز شب تولد نود سالگی ایشان را می گیریم و اگر چه ایشان حضور فیزیکی ندارند ولی در جمع ما و شنوده سخنرانی ها و اجزا و جملات آن هستند و کارنامه زرین یک عمر خدمات ایشان مرور خواهد شد.
کتابخانه در اندیشه تربیتی توران میرهادی جایگاه بلندی دارد
اولین سخنران این جلسه نوش آفرین انصاری، رئیس شورای کتاب کودک و مسئول فرهنگنامه کودکان و نوجوانان بود.
طبق گفته نوش آفرین انصاری، در شماره بهار 79 مجله «نگاه نوع» پرونده ای برای شرح خدمات میرهادی باز شده بود و وی از متن 37 گفت و گوی انجام شده با میرهادی مقاله ای را جهت درج در این پرونده تهیه کرده بود. انصاری در این جلسه و در سخنرانی خود بخش کوچکی از این مقاله را به اشتراک گذاشت.
انصاری یکی از بنیادهای اندیشه تربیتی توران میرهادی را کتاب درسی، بعنوان سکوی پرتاب دانشآموز به جهانی مملو از آگاهیهای بیشتر نام برد و گفت: ایشان هم نگارنده کتابهای درسی بودند و هم بعنوان همکار، مشوق و راهنما در این زمینه فعالیت داشتند، پس کار سازمان تهیه کتابهای درسی و نویسندگان این کتابها را بسیار ارزشمند میدانند و معتقد هستند که باید به بهتر شدن کتابهای درسی از هرجهت کمک کرد زیرا این ها موثرترین ابزار برای بیشترین تعداد از کودکان و نوجوانان این سرزمین بهشمار میآیند.
انصاری در بیان اندیشهها و طرحهای میرهادی بیان کرد: اکنون بسیار خرسند هستیم که پس از سالها مقالههایی از فرهنگنامه کودکان و نوجوانان با ذکر ماخذ به کتابهای درسی راه پیدا کرده است و چشم چند میلیون دانشآموز به نام این اثر میافتد و این جای سپاس دارد. همچنین فرهنگنامه کودکان و نوجوانان در فهرستگان رشد دوره آموزش ابتدایی و دوره اول متوسطه و در سایت سامان کتاب آموزش و پرورش آمده است.
وی با بیان اینکه در اندیشه تربیتی میرهادی فرهنگنامه اثری در خدمت آموزشوپرروش و همراه کتاب درسی است افزود: میرهادی در جایی می گوید: «هر انسان موجودی واحد و مستقل است و بچه ها باید برای رسیدن به آهنگ خودشان باید آزادی داشته باشند.» و به این شکل موضوع دستیابی به فرهنگنامه در کتابخانه های مدارس مورد توجه جدی قرار می گیرد.
انصاری ادامه داد: از آنجا که کتابخانه در اندیشه تربیتی ایشان و نیز براساس تجربه بدست آمده در مدرسه فرهاد جایگاه بلندی دارد، بارها تاکید میکنند که دولتها و نهادها باید فرهنگنامه را خریداری کنند تا این اثر در دسترس محیط آموزشی باشد.
بنیان گذاری روند آموزش مداوم در دوره کودکی اتفاق می افتد
به گفته وی، میرهادی تاکید دارد که فرهنگنامه باید به دست کودکان سراسر ایران برسد و در اختیار داشتن آن تنها به تهران محدود نشود، در پشت ویترین قرار نگیرد، در به روی آن قفل نشود و معلمان و دانش آموزان باید بتوانند از آن استفاده کنند.
رئیس شورای کتاب کودک با بیان نگرانی های توران میرهادی از وضعت نامناسب کتابخانه های مدارس، در مورد «طرح ملت در کنار دولت» یعنی خرید مشارکتی که توسط میرهادی مطرح شده بود توضیح داد: میرهادی می گفت که اگر من بودم می گفتم بچه ها نفری 100 تومان بیاورند و فرهنگنامه بخرند. آنوقت مجموعه می شد کتاب خودشان! فرهنگنامه دیگر مال دولت نیست. من فکر می کنم حساب و کتاب کتابخانه را می توان از دولت خارج کرد.
به گفته انصاری، توران میرهادی هر مدرسه را مانند هر کودک متفاوت می دانست و اعتقاد داشت که مدیر مدرسه راه حل را پیدا می کند.
او افزود: میرهادی در جایی می گوید که فرهنگنامه باید مانند هر کتاب دیگری فرسوده شود، پاره شود و مورد استفاده قرار گیرد.
انصاری بر آموزش مشارکتی اشاره کرد و گفت که از نظر توران میر هادی بچه ها فعال و محدودیت شکنند و در این حالت نقش فرهنگنامه به عنوان کتاب همراه دانش آموزان 10 تا 16 ساله خود را نشان می دهد. همچنین او از اینکه بچه ها مهارت استفاده از آثار مرجع را پیدا نمی کنند و لذت دستیابی به اطلاعات پایه را در هر زمینه و به زبان ساده نمی چشند، افسوس می خورد و تاکید دارد که بنیان گذاری روند آموزش مداوم در دوره کودکی اتفاق می افتد و نیز اعتماد به نفس پایدار با استفاده بدون کمک از فرهنگنامه به وجود می آید.
فرهنگنامه نماد یک طرز تفکر و نماد یک اندیشه است
به گفته انصاری، میرهادی با مطالعه آمارهای گوناگون به این اعتقاد رسیده بود که توقع طبقه متوسط از زندگی فرق کرده و این نیروی عظیم در حال رشد، احتیاج به رسیدگی، مدیریت و مشارکت اجتماعی دارد تا حرف سازنده اش را بزند. وی بر بازسازی نظام آموزش و پرورش تاکید دارد و نقش فرهنگنامه و اهمیت و ارزش آن را مورد توجه قرار می دهد.
نوشآفرین انصاری در پایان گفت: فرهنگنامه در کنار سایر دستاوردهای بزرگ میرهادی نماد یک طرز تفکر و نماد یک اندیشه است، دراین مورد میرهادی میگوید: «بعضی افکار، بعضی روشها و بعضی آثار آرام آرام تبدیل به جریانی میشوند که راه خود را بازخواهند کرد، مهم این است که حاصل تجربهها در اختیار عموم قرار گیرد و با انسان به گور نرود.»
تغییر شرایط نامطلوب به مطلوب یکی از هنرهای توران میرهادی بود
در این مراسم ایران گرگین، سرویراستار فرهنگنامه، تولد میرهادی را تولدی مبارک توصیف کرد و از تولد او در سال 1306، سفر به فرانسه در سال 1325 و بازگشت او به میهن در سال 1330 و همینطور پیوستن او به آرمانگرایان در دوران نهضت ملی شدن صنعت نفت و شهید شدن همسرش در کودتای 28 مرداد سخن گفت.
گرگین تغییر شرایط نامطلوب به مطلوب را یکی از هنرهای توران میرهادی برشمرد و افزود: من و توران میرهادی بیش از 30 سال در فرهنگنامه به پیری رسیدیم. پیری بر خلاف تصور عام به جهان، هستی و زندگی نگاهی عمیق تر و کاونده تر دارد. اما این نگاه کاونده رنج آور نیز هست. زیرا می خواهد به این پاسخ برسد که این آمدن و رفتن از برای چه بود.
او ادامه داد: خیالی نگاه نکنیم، به زندگی این جهانی بنگریم چنان که در جریان هست، آنگونه که میر هادی می نگریست؛ خوشبین، امیدوار و هدفمند.
نیکی و بهبودی جامعه در گرو تربیت نیک در مدرسه است
گرگین افزود: او باور داشت که آماده است تا کاری برای بهبود و خدمت به جامعه کاری کند. روشنبینی، نظم و انسجام و امکانات خانواده نیز محیطی برایش فراهم آورد تا بتواند تواناییهایی درونش را به کار بندد. تحصیل در اروپا و آشنایی با دیدگاههای نوین تربیتی راهی را که باید پیش گیرد قطعی کرد و به این نتیجه رسید که پاسداری از ارزشهای انسانی یا ویران ساختن آن در دست آموزشوپرورش و نیکی و بهبودی جامعه در گرو تربیت نیک در مدرسه است.
به گفته او میرهادی معتقد شد جنگ را کسانی به راه میاندازند که در مدرسه صلح و دوستی را نیاموختند و به شیوه جباریت تربیت شدهاند. چنین بود که مدرسه برای میرهادی مکانی آرمانی شد و مدرسه فرهاد از دل این آرمان برآمد و شکل گرفت، قوانینی براساس کارگروهی و مشورت برای آن وضع و به نقش روانشناسی تربیتی اهمیت داده شد و دانش آموزان نقشی اساسی در کار مدرسه بر عهده داشتند.
گرگین افزود: او برای ایجاد سیستمی در آموزش و پرورش می کوشید که کودکان را تبدیل به انسان وارسته کند. یعنی ایجاد مدینه فاضله در مدرسه.
سرویراستار فرهنگنامه در پایان از پیوند عاطفی خود با توران میرهادی و دلتنگی نبودنش گفت و افزود: زمانی که به فرهنگنامه می روم و نوشته هایش را ورق می زنم به او می اندیشم و به هیجان او برای پایان یافتن هر کار یا نوشته. میرهادی همواره عمل و اندیشه را با امید و عشق تلفیق میکرد.
انتقاد از نام گذاری روز درگذشت آذر یزدی به عنوان روز ملی ادبیات کودک و نوجوان
زهره قایینی در سخنانی با اشاره بر روز 18 تیرماه، روز ملی ادبیات کودکان ایران گفت: این روز روزی است که بنا به سنت جهانی و تاریخی باید جشن گرفت و ده ها برنامه شاد و لذت بخشن برای کودکان برگزار کرد. اما اگر از کودک ما بپرسید که این روز چرا روز ملی ادبیات کودک نامیده شده، عجیب و ناباور است. روز ادبیات کودک ما روز از دست دادن نویسنده خوب کودک و نوجوان است.
او با ابراز تاسف و شگفتی از اینکه در سال 1392 شورای فرهنگ عمومی روز درگذشت آذریزدی را روز ملی ادبیات کودک و نوجوان نامید افزود: 19 تیرماه انجمن نویسندگان کودک و نوجوان ایران بیانیهای منتشر و از این رخداد ابراز شادی کرد که سرانجام پذیرفتیم که این ادبیات شایسته توجهی فراگیر و ملی است.
او از اینکه گروهی نا آشنا با تاریخ ادبیات کودکان ایران در مورد نام گذاری این روز تصمیم گیری کرده اند گفت: روز ملی ادبیات کودک و نوجوان تنها یک نامگذاری و صوتی بدون محتوا نیست بلکه ارج نهادن به مسیری است که در یک 100 سال گذشته پیموده شده است.
قایینی با ابراز تاسف از اینکه در این روز برای بیان جشن روز ملی کودک و نوجوان، خبر درگذشت مهدی آذریزدی منشر می شود اظهار داشت: از میان رخدادهای نیکو همچون تولد بزرگان ادبیات کودک و از جمله تولد مهدی آذریزدی، برای روز ملی ادبیات کودک، روز درگذشت نویسنده را انتخاب کردیم. ما در این روز با مرگ سروکار داریم نه با رویش و جوانه زندن و زندگی کردن که بخشی از ذات و وجود کودک است.
سیاستگذاران روز ملی ادبیات کودک با میرهادی مشورت نکردند
وی با اشاره به تجربه تاریخی و جهانی برای انتخاب روزی مثل پایان جنگ، استقلال و یا تولد فردی تاثیرگذار بعنوان روز ملی برای هر کشور اظهار داشت: انتخاب روز به خاکسپاری یک نویسنده بعنوان روز ملی ادبیات کودک بدین خاطر است که شاید جامعه ما نه تاریخ ادبیات کودکان و نوجوانان را میشناسد و نه صاحبنظرانش را! با وجود آنکه میرهادی بعنوان یکی از پایهگذاران ادبیات کودکان مدرن ایران در آن زمان حضور داشت هیچیک از سیاستگذاران روز ملی ادبیات کودک درباره درستی یا نادرستی کار خود از او مشورت نگرفتند. اما با درگذشت او دهها رسانه میرهادی را مادر ادبیات کودکان نام نهادند و بطور قطع شورای فرهنگ عمومی هم با این عنوان مخالف نبوده است؛ ولی وقت عمل تصمیمگیران، کارگزاران و روشنفکران ما برای این مادر و آن نهادی که پایه گذاشته بود (یعنی شورای کتاب کودک) مرجعیتی قائل نشدند زیرا برای این گروه مادر به معنای همان زنی است که در خانواده به وقت تصمیمگیریهای بزرگ به سراغش نمیروند و برای اینگونه تصمیمگیریها مردان بزرگ و ریش سفید میشوند.
توران میر هادی فراتر از مادر و نهادگذار است
قایینی افزود: میرهادی برای ادبیات کودکان و آموزشوپرورش ایران فراتر از مادر بود و فراتر از نقش یک مادر نهادگذار بود. او در طول زندگی فراتر از مادری رفته و به نهادگذار تبدیل شده است. و این کاری بس بزرگ است که همگان از عهده آن بر نمی آیند.
او ادامه داد: میرهادی و یارانش جایگاه و فرهنگ کودکی را در ایران تعالی بخشیدند. یادمان باشد که شورا و کانون از جنبه جامعه شناختی نهاد نیستند، موسسه هستند. ممکن است بسته شوند و ادامه ندهند اما نهاد وقتی در جامعه ای شکل گرفت آنوقت می تواند ده ها یا صدها موسسه از این بستر بجوشد همانگونه که مدارس فرهاد و مهران امروز نیستند.
او عنوان کرد: اهمیت کار میرهادی و یارانش تعالی بخشیدن به جایگاه و فرهنگ کودکی در ایران بود یعنی بسیار فراتر از تاسیس شورای کتاب کودک، تاسیس مدرسه فرهاد یا هر مدرسه پیشروی دیگری.
وی در نتیجه گیری از سخنان خود گفت: نسل ما بخصوص نسل جوان تر هنوز به راستی شناخت درستی از راهی که این پیشگامان طی کرده اند ندارند. یعنی معنی این حرکت را درنیافته اند. و الا وضعیت ادبیات کودک ما با این سابقه ای که در ایران دارد نباید اینچنین می بود.
قایینی ادامه داد: میان افراد نهادگذار، آن ها که سنگ بنای ادبیات کودک مدرن را در ایران در دهه 40 گذاشتند تا دیگرانی که باید این ادبیات را به عمق و گستره بیشتر ببرند می بایست پیوندی معنادارتر وجود داشته باشد.
به گفته وی میرهادی و یارانش با اندیشه فراخ و نگاه انتقادی به جامعه، رمز و راز زندگی را در پایه گذاری کتاب، کتابخانه، نویسنده و ناشر کودک، همسو با ارزش های جهان مدرن دیدند تا مدارسی را پایه گذاری کنند که در آن ها نظام پادگانی نباشد بلکه اندیشه انتقادی در کودکان شکل گیرد.
باور به مشارکت در ایجاد جامعهای سعادتمند؛ شالوده اندیشه میرهادی
شهرداد میرزایی، مدیر شهرر کتاب نیاوران سخنران بعدی این برنامه بود.
او با طرح این سوال که مسئله توران میرهادی چه بود و به دنبال چه بود؟ سخنان خود را آغاز کرد و گفت: برای بسیاری از ما مشخص است که او چه کرد و این که او چه کارها و راههایی از او برجا مانده است. اما تصور من این است که: ما کم و بیش نمیدانیم او با چه انگیزهای این کارها را کرد و چگونه؟ این «چرا و چگونه» راز نفوذ کلام و اعتبار کارنامه توران میرهادی است: سهل و ممتنعی که سخت فهمیده میشود.
وی میرهادی را بنیانگذار شورای کتاب کودک، مادر تعلیم تربیت، مادر ادبیات کودکان و نوجوانان ایران، بنیانگذار دانشنامهنویسی برای کودکان، استاد آموزش و پرورش، بنیانگذار مدارس خلاق و مشارکتی نامید و افزود: او که بود؟ همه اینها و یا چیزی دیگر؟
به اعتقاد میرزایی شالوده اندیشه توران میرهادی، بر باور به مشارکت در ایجاد جامعهای سعادتمند بنا نهاده شده است. وی اعتقادی به رقابت به عنوان عامل پیش برنده جامعه نداشت. راهبرد او در توسعه آموزش و پرورش بر مبنای مشارکت بود. او باور داشت ما با هویت و بهرهجویی از غنای فرهنگی هر منطقه از جهان است که میتوانیم تنوع فرهنگی را در جهان جان بدهیم.
میرزایی این آموزهها را نخ تسبیحی توصیف کرد که مهرههای درخشان تلاشهایش را به هم میپیوندد و ادامه داد: مشارکت در ارتقاء سطح دانایی و تواناییهای نسل آینده ایران، از جمله تلاش سترگی که در تالیف و نشر فرهنگنامه کودکان و نوجوانان انجام شد، به این امید بود که نسلهای بعد، تعریف دقیقتری از نقش انسان ایرانی در جامعه جهانی داشته باشند. نقشی که بردهوار نیست و در راهکارهای رایج جهان خود را بیاختیار نمیداند. نسلی که با فرهنگنامه هویت معینتری پیدا میکند. تواناییها و داناییهای بیشتری را پیدا میکند و مشکلاتی را حل میکند که نسل ما نتوانست. همچون نسلی که از لابهلای کتابخانهها و کارگاههای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در دهه پنجاه و شصت درآمد و امروزه در هر حوزهای از فعالیتهای توسعهای کشور که نگاه میکنیم، آنان را کوشا و بالنده میبینیم.
توران میرهادی به دنبال تغییر بود
وی در توضیح هدف میر هادی گفت: او گفته بود که «من برای زندگی خودم فلسفهای دارم و همه چیز از آن منظر نگاه میکنم». این متظر شرح مفصلی است که در واقع زندگی اوست.
میرزایی با بیان اینکه او به دنبال تغییر و پرورش انسانهایی بود که توانایی این تغییر را داشته باشند گفت: از نظر من کار او را نمیتوان به ادبیات کودک و نوجوان یا مدرسه فرهاد، یا شورای کتاب، یا شورای صلح، یا فرهنگنامه کودکان و نوجوانان ایران یا ترویج علم یا کتابخانههای روستایی یا طرحهای و نهادهای متعددی که او در ایجادشان نقشی مهم داشت، فروکاست. برای توران میرهادی، همه اینها ابزار بود. آموزش و پرورش هم ابزار بود، ابزاری برای رسیدن به آرمانهایش، برای تغییر جامعهای که مبانیاش را با پول میسنجد و نه تواناییهای آدمی. جامعهای که عدالت را در امکانات آموزش خوب برای همه میبینید نه آموزش ردهبندی شده بر مبنای پرداخت شهریه.
به گفته وی میرهادی مخالف نخبهپروری و استعدادهای درخشان و مدارس نمونه مردمی و دانشگاههای پیشرو بود. میگفت نتیجه این روشها را امروز باید در اروپا و امریکا دید. اینها بردهپروری میکنند. پروژه توران میرهادی نهادسازی برای ارتقاء سطح فرهنگی و آموزشی جامعه بود. او به دنبال اصلاح بود.
طبق گفته وی توران میرهادی جامعه شاد و خوشبخت را میخواست. هنگامی که از ایران حرف میزد رویکرد ملیگرایانه نداشت، بلکه موضعش ادای مسئولیت هر کسی به سهم خود بود، در هر جغرافیایی، نه پانایرانیسمی کور. رویایش برداشتن ذهنیتهای درون مرزی و بیمعنا کردن جنگهای کور بود. تصویر حقیقتش بهشتی بود روی زمین، بهشتی بدون فقر و بدون جهل و بدون ترس.
میراث توران میرهادی «مسئولیت برای ما» است
او میرهادی را از کسانی عنوان کرد که جامعه را میسازند و ادامه داد: آموزش را به مثابه برخورداری از عدالت در آگاهی و دانش میخواست و پرورش را به مثابه ابزار ساخت یک جامعه اخلاقمدار.
وی ادامه داد: از او پرسیده بودم اگر مسئولیتی در کشور داشتی از کجا شروع میکردی گفته بود «از همه جا شروع میکردم» اما واقعیت این بود که او همواره از خودش شروع میکرد.
میرزایی میراث توران میرهادی را «مسئولیت برای ما» عنوان کرد و گفت: توران میرهادی فراتر از یک متخصص، فراتر از یک دانشمند، فراتر از یک نویسنده، فراتر از یک مادر، فراتر یک بنیانگذار، برای جامعه ما یک مصلح بود.
آرزوی توران برای فرزند تجربه عشق بود
دلاور خمارلو فرزند کوچک توران میرهادی در سخنانی گفت: در مغایر بودن نظریات مادرم با خیلی از مواردی که اکنون در آموزشوپرورش ایران رخ میدهد، شکی وجود ندارد. فرهنگ رقابتی در آموزشوپرورش ایران و تخریب ذهن کودکان با تست و امتحانات بیشتر اینجا اتفاق میافتد و شاید ندانیم که در جامعه ایرانی خارج از کشور هم به شدت این اتفاق رخ میدهد.
او از روش آموزش کودکان حتی در خارج از ایران برای دریافت بالاترین رتبه برای ورود به رشته خاص در دانشگاه انتقاد کرد.
خمارلو با اشاره به پرسش خود از مادر مبنی بر آرزویش برای او گفت: هرچند انتظار داشتم آرزوی موفقیت من با تکیه کلام معروفش (هرکار که میخواهی انجام بده اما در آن کار بهترین باش!) را بیان کند ولی گفت «آرزوی من در زندگی برای تو این است که عشق را آنگونه که من تجربه کردم، تجربه کنی» ، اکنون بسیار خوشحالم که این اتفاق برای من رخ داد و مادر آرزویش برای من را دید.
داستان فرهنگنامه بی پایان است
علی میرفخرایی، سخنران دیگر این مراسم از آغاز برنامه ای از نودمین سالروز تولد تا اولین سالگرد (18 آبان 96) خبر داد که البته به دلیل ماه رمضان و عید فطر با تاخیری حدود 20 روزه همراه شد.
به گفته میرفخرایی قرار است تا 18 آبان 9 اثر ایشان در قالب فرمی جدید چاپ شو و درآمد حاصل از چاپ کتابها برای کمک به شورای کتاب کودک و فرهنگنامه اختصاص پیدا کند. همچنین برگزاری چهار کنسرت در شهریور ماه در تالار وحدت و فرهنگسرای نیاوران با همکاری سیمین قدیری از برنامههای دیگری برای کمک به ادامه راه توران میرهادی است.
او برپایی نمایشگاه آثار اهدایی هنرمندان، رونمایی از جلد هفدهم فرهنگنامه، روزآمد پنج جلد فرهنگنامه و قرارگیری جلدهای اول و دوم با اطلاعاتی روزآمد و صحیح طی این مدت، برگزاری هماندیشی درباره افکار و اندیشههای توران میرهادی، آمادهسازی و پخش مستند میرهادی از سوی رخشان بنیاعتماد و غیره را از دیگر برنامههای که تا سالروز فوت میرهادی اجرا میشوند برشمرد.
وی در ادامه با بیان جمله میرهادی که گفته بود «داستان فرهنگنامه بی پایان است» ادامه داد: ما شورایی 55 ساله هستیم بدون تکیه بر هیچ منبع و قدرت بزرگی و این میراث توران میرهادی است.
او با بیان ادامه یافتن کار فرهنگنامه علی رغم تمام مشکلات مالی، کمک به تدوین فرهنگنامه کودکان و نوجوانان را به نفع همه این سرزمین دانست.
گفتنی است در این مراسم فیلم هایی در خصوص معرفی میرهادی و سخنان وی در مورد فرهنگنامه و آخرین جشن تولد وی پخش شد.
همچنین در حاشیه مراسم از سه کتاب «با نیروی عشق؛ توران میرهادی مادربزرگ همه بچه های ایران» نوشته اکبر نعمتی، «توران میرهادی؛ استاد برجسته آموزش و پرورش» نوشته شهرداد میرزایی و «کتابخانه آموزشگاهی و نقش آن در ایجاد عادت به مطالعه» نوشته توران میرهادی رونمایی شد.
۱. از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهامزنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیامها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.