داخلی
»مطالب کتابداری
»گفتگو
چرا «کتابداری و اطلاعرسانی» به «علم اطلاعات و دانششناسی» تبدیل شد؟
عبدالحسین فرجپهلو، استاد و مدیر گروه علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه شهید چمران اهواز و مسئول گروه برنامهریزی و گسترش علم اطلاعات و دانششناسی وزارت علوم تحقیقات و فناوری در مورد فعالیتهای این گروه در طی ۱۰ سال گذشته توضیح داد.
بخش اول این مصاحبه با عنوان «یک برنامه کارشناسی، هفت برنامه ارشد و دو برنامه دکتری؛ حاصل یک خرد جمعی» در دسترس قرار دارد. در بخش دوم این گفتوگو فرج پهلو در مورد تغییر نام رشته و دلایل آن توضیحاتی ارائه کرد.
در مورد تغییر نام رشته کتابداری و اطلاعرسانی به علم اطلاعات و دانششناسی توضیح دهید. این تغییر نام بر چه مبنایی انجام شد؟
یکی از کارهایی که در این کمیته در چند سال گذشته اتفاق افتاد تغییر نام رشته بود. رشته ما در گذشته کتابداری نامیده میشد، سپس به کتابداری و اطلاعرسانی تغییر یافت و بعد علم اطلاعات و دانششناسی شد. چون در طی سالهای مختلف بهخصوص در میان جوانترها این مشکل مطرح شد که عبارت کتابداری و اطلاعرسانی آن چیزی نیست که محتوای رشته را هم نشان دهد. از سوی دیگر نام رشته باعث شده بود تا شاید برخی احساس خودکمبینی نمایند. زیرا متاسفانه در جامعه ما بیشتر بر رشتههایی مانند پزشکی و مهندسی تاکید میشود و این رشتهها در اولویت قرار میگیرند. از این نظر میگویم متاسفانه زیرا این یک نوع ظاهربینی است! سایر رشتهها هرچند هم که مهم باشند چندان به چشم نمیآید. رشته ما هم چندان شناختهشده نبود. ماهیت این رشته بهگونهای است که کسی از آن خبر ندارد مگر آنکه خود واردش شود. من این مشکل را در غرب نیز مشاهده کردم. در کشورهای پیشرفته دیگر نیز فعالان این رشته چندان در جامعه شناخته شده نیستند. در هر کشوری کتابخانه وجود دارد، همه هم به آن مراجعه میکنند و از آن استفاده مینمایند اما در آنجا فقط با کسی روبرو هستند که برای آنان کتاب میآورد یا دریافتن منبعی کمک میکند. مخاطبان فکر میکنند کار کتابدار همین است زیرا جریانات پشتصحنه کتابداری دیده نمیشود.
در سال 1356یعنی حدود 40 سال پیش زمانیکه من از مقطع لیسانس وارد کارشناسی ارشد این رشته شدم دوستانم از من پرسیدند که تو اکنون چه کاری انجام میدهی؟ این چه رشتهای است که حتی فوقلیسانس هم دارد؟
کارهای بسیاری بر روی کتابی که منتشر می شود و شما میتوانید آن را از کتابخانه امانت بگیرید، انجام میگیرد تا به این مرحله برسد. اینکه چگونه و در کدام قفسه کتاب قرار گیرد، به این معنی است این کتاب در کجای دانش جهانی جای دارد. این خود یک بُعد از موضوع همین رشته است. باید دانشها را شناخت و آنها را تفکیک و طبقهبندی کرد تا جای کتاب را یافت و آن را در همان بخش مخصوص خود قرار داد. این یعنی خلاصه فهرستنویسی و طبقهبندی که در کتابخانهها به شکل سنتی و مدرن آن انجام میشود.
به این ترتیب در برخی دانشگاهها تحقیقاتی صورت گرفت بر این اساس که آیا نام رشته محتوای آن را نیز بیان میکند؟ اصلا موضوع این رشته چه است؟
این رشته از سال 1342 در دانشگاه تهران به شکل الگوهای آموزشی آمریکا در مقطع کارشناسی ارشد آغاز شده بود. متقاضیان از تمام رشتهها میتوانستند وارد کارشناسی ارشد رشته کتابداری شوند اما تکیه آموزش بر مبنای آموزشهای غربی و به زبان انگلیسی بود و در دانشگاه بسیاری از اساتید آمریکایی و انگلیسی تدریس میکردند و تنها کسانی که زبان انگلیسی آنها خوب بود میتوانستند جذب این رشته شوند؛ چنانچه من خود نیز تحصیل در این رشته را به زبان انگلیسی آغاز کردم. بعد از انقلاب فرهنگی تحولاتی صورت گرفت و مقاطع کاردانی و کارشناسی نیز به آن اضافه شد تا کمبود نیروهای کتابداری سریعاً تامین شود. زیرا کتابخانههای عمومی، مساجد و غیره نیاز فوری به کتابدار داشتند.
از سالهای دهه ۷۰ به بعد که تکنولوژیهای اطلاعاتی جدید و کامپیوتر توسعه یافت و سپس اینترنت و غیره به کتابخانهها وارد و با کار ما عجین شد، در سطح دنیا تحولات و تغییرات زیادی در رشته ما اتفاق افتاد. شاخههای مختلف و متعدد زیادی مانند علمسنجی، کتابسنجی، مدیریت دانش و غیره پدید آمد. ما دیدیم لفظ کتابداری با سبقه سنتی خود پاسخگوی آنچه الان ایجاد شده و محتوای فعلی نیست.
این قضیه در کمیته برنامه ریزی مطرح شد. در آن زمان حدود یک سال بر روی این قضیه کار کردیم. هم ما خود نظر دادیم و هم نظرات افراد و گروههای مختلف را دریافت کردیم. اسامی مختلف را بررسی نمودیم و چند نام مانند مدیریت اطلاعات، مدیریت اطلاعات دانش، کتابداری و اطلاعرسانی و علم اطلاعات و دانششناسی مورد بررسی قرار گرفت و پس از کش و قوس ها و بررسی های مختلف جمع نظرات به «علم اطلاعات و دانششناسی» رسید.
نام این رشته در طول سالهای گذشته در دیگر کشورها نیز تغییر یافته است؟
خیر؛ اما گرایشهای دیگری به عنوان زیرمجموعه به آنها اضافه شده است. حدود ۱۰ سال پیش در مورد نام این رشته در کشورهای مختلف یک بررسی انجام دادم تا ببینم نام دپارتمانهای این رشته در کشورهای دیگر چیست؟ میتوانم به جرئت بگویم که تا ۸۰ درصد آنها هنوزlibrary and information science یعنی «کتابداری و اطلاعرسانی» بود. تنها در برخی جاها برای مثال عبارت communication یا archive یا knowledge management را به آن اضافه کرد بودند. یا فقط تبدیل به knowledge management یعنی مدیریت دانش شده بود. اگر در حال حاضر همین بررسی ها را دوباره انجام دهیم می بینیم که تغییرات زیادی انجام نگرفته است. هنوز هم library and information science و یا در مقاطع ارشد library and information studies رایج است.
با توجه به اینکه پیشرفت تکنولوژیکی در دیگر کشورها و کشورهای غربی نیز انجام گرفته ولی نام این رشته در آن کشورها تغییر نیافته است، چرا ما اصرار داشتیم که نام رشته را تغییر دهیم؟
در آن مقطع برای خود من هم این سوال مطرح بود. در کمیتهای که تغییر نام را بررسی میکردیم من خود از مخالفان بودم اما بعدها با مراجعه به محتوا نسبت به تغییر نام رشته قانع شدم زیرا دیدم واقعا نام رشته جوابگوی محتوای آن نیست. حتی همین نام جدید هم واقعا جوابگوی محتوا نیست چرا که رشته بسیار گسترده تر از آن است. در غرب رشته را با نام «کتابداری و اطلاعرسانی» میخواند و سپس در زیر آن برایش گرایش های و رشتههای متعددی تعریف میکنند.
بر اساس تغییر نام رشته، گروه برنامهریزی و گسترش علم اطلاعات و دانششناسی به نسبت پنج سال گذشته و حتی سالهای قبل از آن به طور کلی چه تغییراتی را در درسها اعمال کرده است؟
ما سعی کرده ایم آنچه را که واقعیت رشته ماست در برنامهها بگنجانیم. برای مثال اگر در واقعیت، این رشته با وب سر و کار دارد و کتابخانهها دارای وب سایت هستند و از طریق آن کارهای خود را پیش میبرند، ما آن را در درسهای خود گنجاندهایم. طراحی وب یکی از درسهای ماست که در حال حاضر در مقطع کارشناسی ارشد تدریس میشود. یا بحث علمسنجی و آشنایی با آن هم در مقطع کارشناسی و هم در مقطع ارشد تعریف شده است. موضوع مدیریت دانش و آشنایی با آن هم در مقطع کارشناسی وجود دارد و هم خود مدیریت دانش سازمانی در مقطع کارشناسی ارشد تدریس میشود.
البته ما خود نیز میدانیم هرچند همه این اتفاقات رخ دهد و برنامهها تعریف شوند در نهایت رشته گذشتهنگر خواهد شد. یعنی اگر امروز موضوعی مطرح است که باید تدریس شود، تا تبدیل به برنامه شود، مراحل خود را طی کند، ابلاغ شود و به اجرا درآید، برخی از دانشگاهها تصمیم به ارائه آن بگیرد و آزمونی برگزار نمایند و دانشجو بپذیرند، دو تا سه سال طول خواهد کشید. علم مسلما پویاست و منتظر نمیماند و تا آن زمان همین علم امروز قدیمی شده است.
راهکار شما چیست؟ آیا بقیه دانشگاههای دنیا نیز از علم دنیا عقب هستند؟
هیچ! سیستم دانشگاههای کشورهای پیشرفته با ما متفاوت است. ما به شکل متمرکز عمل میکنیم. در غرب دانشگاهها این اجازه را دارند که خود درس را تعریف کنند اما ما پس از انقلاب در حوزه دانشگاهی تمرکز ایجاد کردهایم. کاری که ما انجام میدهیم -هرچند از دانشگاههای مختلف کشور جمع شدهایم- در نهایت به کل جامعه تعمیم پیدا میکند تا بقیه در همه ایران آن را اجرا کنند.
شاید راه حل منطقی همان است. یعنی برای مثال دانشگاه شهید چمران اهواز به اقتضای نیازمندیهای جامعه اطراف خود و به اقتضای تسلط موضوعی اساتید خود گرایش و درس تعریف نمایند؛ همان اتفاقی که اکنون در غرب رخ میدهد.
از طرفی یکی دیگر از نکات مهم تغییرات مداومی است که در جهان پیرامون ما به وقوع میپیوندد و رشته ما را نیز دستخوش تغییر میکند. آیندهنگری شاید یکی از راهکارهایی باشد که ما برای جبران این فاصله زمانی بین علم روز و تدریس آن در دانشگاهها بتوانیم انجام دهیم و از ایجاد این فاصله پیشگری کنیم. یعنی نگاه ما به جای حال به آینده باشد. لازمه آن این است که بدانیم در دنیا رشته ما در چه مسیری حرکت میکند و آینده آن چه خواهد بود؟ هرچند ممکن است انجام نشدنی به نظر برسد اما به نظر من تا یک درصدی امکانپذیر است و ما باید به فکر آن باشیم. در حوزه فناوری آنچه در حال حاضر در ایران انجام میشود تقریباً همتای آن چیزیست که در جهان غرب هم رخ میدهد؛ میگویم تقریبا زیرا در بخش تکنولوژیکی غرب پیشتاز است. ما معمولا فاصلهای با آنان داریم یعنی امروز ما کمی دیروز دانشگاههای پیشرفته دنیا است. ما باید ببینیم که آنها در چه مقطعی هستند و چگونه پیش میروند و به خصوص تحقیقات آنان را با تیزبینی رصد کنیم. در دل تحقیقات آنها کارها و اندیشههایی است که به زودی اجرا خواهد شد. این تحقیقات در قالب مقاله، پایاننامه و غیره ارائه میشود که دستیافتنی است. ما باید با بررسی این مقالات و بر اساس آنها ببینیم که جامعه ما چه مسیری را طی خواهد کرد. به این طریق میتوانیم برای آینده خود برنامهریزی نماییم. لازمه آن این است که تیم برنامهریزی ما دو قسمت شود: یک بخش الان را بازنگری نماید و بخش دیگر آینده را بررسی کند.
این دغدغه همیشگی من بوده است. احساس میکنم ما هنوز سنتی عمل میکنیم یعنی هرچند برنامهها را تغییر میدهیم و درسها را عوض میکنیم اما نگاهمان نگاهی سنتی است. باید گفت اینجا جوانها بهتر از ما میتوانند بگویند که آینده چگونه خواهد بود.
در صورتی که فرضا دانشگاهها بر اساس علم روز اجازه تعریف رشته را داشته باشند و یا حتی امروز که به شکل متمرکز عمل میکنیم، آیا اساتید ما این توانایی را دارند که با توجه به پیشرفته روزانه علم و بهروز شدن آن درسهای جدید موجود در برنامه را تدریس کنند؟
این سوالی است که همیشه مطرح میشود. اما این مسئله مربوط به بخش اجرایی است. کار ما برنامهریزی است. ما این برنامه را تعریف میکنیم، تصویب مینماییم و ارائه میدهیم. اما باید دانشگاهی که فکر میکند توانایی ارائه درس را دارد متقاضی آن شود. مسلماً همه مکلف به ارائه درس جدید نیستند. دانشگاههایی که میخواهند رشته علم اطلاعات و دانششناسی داشته باشند باید بر اساس اساتیدی که در اختیار دارد و با توجه به اینکه کدام یک از گرایشهای هفتگانه را میتواند پیاده نمایند، تقاضا دهند.
سیاستهای کلان تر است که این موضوع را در بر میگیرد. در حال حاضر نیز بسیاری از دانشکدهها به دلیل شرایط خاص محلی و بدون اینکه شرایط رسمی را دارا باشند مجوز دریافت کردهاند و برنامهها را اجرا میکنند. نتیجه آن هم فارغالتحصیلانی است که نمیتوانند به مخاطبان خود پاسخگو باشند.
برای بررسی تحقیقات و برنامههای محققین غربی نیز اساتید ما باید دارای تواناییهای لازم باشند. اساتید پیشکسوت ما آیا مطالعات کافی را دارند، خود را بهروز میکنند و این توانایی را دارند که علم روز را تدریس نمایند و جوانترها آیا تجربه کافی را کسب کردهاند؟
باید این دو گروه را تلفیق کرد. مسلماً کار آسانی نخواهد بود. ما نیز وارد آن نشدهایم. باید برنامهریزی ما به گونهای آیندهنگر باشد تا بتوانیم برای جامعه آینده برنامه داشته باشیم و آمادگی این را کسب کنیم که اگر تحول و تغییری رخ داد درسهای ما از تحولات ما عقبتر نباشند. هرچند الان در مرحلهای قرار داریم که آنچه در سر کلاس تدریس میشود از موضوع روز و آنچه عملا در جامعه رخ میدهد عقبتر است.
بخش بعدی این گفتگو طی روزهای آینده منتشر خواهد شد.
برای استاد بزرگوار جناب آقای دکتر فرج پهلو که در جهت توسعه رشته تلاش های شبانه روزی دارند آرزوی موفقیت های بیشتر را دارم.