داخلی
»مطالب کتابداری
»سخن هفته
لیزنا: حمید رضا جمالی مهموئی ( دانشگاه خوارزمی):
جز از نیکنامی و فرهنگ و داد * ز کردار گیتی مگیرید یاد (فردوسی، پادشاهی دارای داراب)
بچر (Becher) میگوید همچنان که وجه رایج برای سیاستمداران، قدرت، و برای تاجران، ثروت است، برای دانشگاهیان، نیکنامی است. نیکنامی یا وجهه (reputation) در بستر علمی و حرفهای به معنای این است که دستاوردهای فرد، مورد تصدیق همتایانش قرار گیرد. کار علمی تنها زمانی برای صاحبش جایگاه علمی به بار میآورد که مورد سنجش، راستیآزمایی و تأیید اجتماع علمی قرار گیرد. اگر چه دلمشغولی دانشگاهیان، اثرگذاری فعالیتهای علمیشان بر ثروت و سلامت جامعه است، اما آنان دغدغه نیکنامی نیز دارند. طلب نیکنامی نه تنها کار ناپسندی نیست بلکه امروزه بخشی از فعالیت علمی است و در نظامهای علمی دنیا نهادینه شده است. از این رو این نیکنامی یا وجهه از انگیزههای اصلی دانشگاهیان است و به عنوان وجه رایج، به چیزهای دیگر از جمله پول نیز قابل تبدیل است، چرا که مواردی مثل استخدام، ترفیع، ارتقاء، جوایز علمی و غیره به طور کل بر اساس این نیکنامی افراد اعطا میشوند. طبیعی است که دانشگاهیان در پی نیکنامی باشند، اما دنیای پرشتاب و کم حوصله امروزین، ممکن است سوء تفاهمهایی را برای ما در مورد نیکنامی ایجاد کند.
نیکنامی نیاز به زمان دارد و در دراز مدت حاصل میشود. از این رو معمولاً میانبری برای آن وجود ندارد. تلاش برای میانبر زدن معمولاً نتیجه وارونه میدهد چرا که راههای کوتاه گاه با زیرپاگذاشتن اصول اخلاق حرفهای اجتماع علمی همراهند و به جای برانگیختن تصدیق و تحسین، انزجار و براعت دیگران را برمیانگیزند.
نیکنامی متکی بر ارزیابی خبرگان از جایگاه علمی فرد در میان گروه مرجع وی (یعنی همتایانش) است، از این رو نیاز است که دستاوردهای وی در معرض دید و دسترس جامعه قرار گیرند تا دیده، سنجیده و استفاده شوند. لذا حضور در رسانههای اجتماعی و فعالیت در آنها (مثل ریسرچگیت و توئیتر و لینکداین) در این راستا است و نباید آن را با خود فعالیت علمی یا حرفهای اشتباه گرفت. سنجشهای متکی بر این رسانهها (مثل آلتمریک) نیز معمولاً این پیدایی و تعامل را میسنجند، و نه فعالیت علمی را، اگر چه این تعاملها شاید دلالت بر نیکنامی نیز داشته باشند.
نیکنامی متأثر از فرهنگ و عرف جوامع علمی است. اگر یک جامعه علمی به پژوهش بیش از سایر فعالیتها اهمیت میدهد، تمرکز افراد نیز عموماً معطوف پژوهش و نیکنامی آنها ناشی از این نوع فعالیت خواهد بود. اما باید توجه داشت که فعالیت علمی فقط پژوهش نیست. آموزش، کار توسعهای، فعالیت کاربردی، و همکاری نیز جزء فعالیتهای علمی هستند و روند جاری در نظامهای علمی دنیا این است که با تغییر آییننامهها، وزن و اهمیت سایر فعالیتها را در کنار پژوهش، افزایش دهند.
نیکنامی هر فرد متأثر از گروههای مرجع (همتایان وی) است. اگر فساد در یک اجتماع علمی دامنگیر شود، مصادیق نیکنامی نیز از آن فساد بی نصیب نخواهند ماند. اما گذر زمان، نیکنامی حقیقی را بر اساس معیارهای درست آشکار میکند. عناوین پوچ و جوایز کممایه مثل گرد و خاکی هستند که با گذر زمان فرو مینشینند.
نیکنامی را در آییننامهها به دلایل عملگرایانه با مصادیقی مثل کمیَت و کیفیت برونداد کار یک فرد که نشانه تفکر وی است میسنجند. اما حقیقتِ نیکنامی در دراز مدت متأثر از کمیّت نیست بلکه به اثرگذاری و منشاء تغییر بودن بستگی دارد. افرادی که نامشان در تاریخ علم ثبت شده است، به خاطر اثرگذاری و تغییری است که ایجاد کردهاند نه به دلیل شمارِ آثارشان.
همه موارد پیشگفته برای حرفهمندان نیز صادقند. نیکنامی یک مهندس یا یک کتابدار، زمانی به دست میآید که دستاوردهای حرفهای وی را سایر کتابداران یا مهندسان تأیید و تحسین کنند.
کس نیابد به هیچ روی و نیافت * نیکنامی به زرق و حیلت و فن (فرخی سیستانی، قصیده ۱۶۸)
Becher, T. (1989). Academic tribes and territories: Intellectual enquiry and the cultures of disciplines. Stony Stratford: Society for Research into Higher Education & Open University Press. P. 59.
جمالی مهموئی، حمیدرضا . «نیکنامی علمی و حرفهای». سخن هفته لیزنا، شماره ۴26 ، 15 بهمن ۱۳۹۷.
با سپاس از دکتر جمالی. آرزومندم همه اعضای حرفه بویژه اعضای هیئت علمی این متن کوتاه و تاثیرگذار را بخوانند و تلاش کنند تا بر پایه اصولی که گفته شده، نیکنامی را با رفتارها و عملکرد خود ترویج دهند. حرفه ما سخت به نیکنامی نیازمند است تا اعتبار و حیثیت تاریخی خود را حفظ و تقویت کند.
ارزشها توسط انسانها خلق میشود. اگر انسانهای نیک به کار خود باور داشته باشند و تسلیم ناملایمات نشوند، دیگران هم یاد می گیرند که نیکو عمل کردن نتیجه بهتری دارد.
در کار علم بسیاری از افرادی که در کسوت تدریس و پژوهش هستند به خودباوری نرسیده اند به همین دلیل در انجام امور درست علمی و تدریس ثابت قدم نیستند و پشتکار ندارند.
اما افراد اندکی به شیوه اصولی عمل می کنند و به نیکنامی میرسند.
به طور خلاصه:
1- کار علمی آلوده به زرق و ریا ماندگار نخواهد ماند.
2- نمره و امتیاز و ارتقا مقطعی است.
3- لذتی که در مشارکت اجتماعی یک مدرس و دیدن اثر عمل وجود دارد، ماندگارتر است و سبب آوازه نیک فرد میشود.
4- افراد نیک نام به خاطر کسب نیکنامی فعالیت نمیکنند بلکه برای خود اصول، چارچوب و میثاق دارند. عمل به اینگونه امور است که آنها را خرسند میکند نه دستیابی به نیکنامی. نیکنامی محصول جانبی است.
سپاس از مطلب خوب و موثری که نوشتید.
برادر عزیز و نویسنده محترم
بنظرم تو این دوره زمانه نیکنامی نمنده، استادان که متاسفانه همه شده اند بساز و بفروش.... چه بساز بفروش ساختمان ... چه بساز بفروش پایان نامه و مقاله و کتاب...
نگرد نیست
بسیار مناسب، کوتاه، مهم و البته تأثیرگذار بود.
سپاس