داخلی
»کتابخانههای عمومی
وبینار «ارزش کتابخانههای عمومی: از ارزانی تا ارزندگی» برگزار شد
به گزارش لیزنا، وبینار «ارزش کتابخانههای عمومی: از ارزانی تا ارزندگی» که به همت معاونت برنامهریزی، پژوهش و فناوری اطلاعات نهاد تدارک دیده شده، چهارشنبه ۳۰ مهرماه 1399 با سخنرانی جوزف آر متیوز (سردبیر فصلنامۀ Public Library Quarterly)، سیامک محبوب (مدیرکل دفتر برنامهریزی نهاد)، مجتبی امیری (مدیر گروه مدیریت دولتی دانشکده مدیریت دانشگاه تهران) و مریم نظری (دکترای سواد اطلاعاتی از دانشگاه شفیلد انگلستان) برگزار شد.
در نخستین بخش از این نشست مجازی جوزف آر متیوز طی سخنرانی خود با موضوع «ارزش افزودۀ کتابخانه عمومی» گفت: امروز می خواهیم راه هایی را بررسی کنیم که از طریق آن، سازمان های فرهنگی، از جمله کتابخانهها، آرشیوها، موزه ها و گالریها، میتوانند به زندگی مراجعهکنندگان ارزشی اضافه کنند. صحبتهای امروز من مبتنی بر کتابم با عنوان «ارزشافزایی برای کتابخانهها، آرشیوها و موزهها» است که در سال ۲۰۱۶ میلادی توسط انتشارات لایبرریز آنلیمیتد منتشر شده است.
وی افزود: هر بار که کسی با خودش فکر میکند به سازمانی مراجعه کند (چه به صورت حضور فیزیکی، چه به صورت مجازی و خواه سازمان شما کتابخانه باشد، خواه موزه یا آرشیو)، در واقع تبادل ارزشی که اتفاق میافتد را محاسبه میکند. به این صورت که «آیا من نسبت به زمانی که صرف میکنم و هزینههای رفت و آمد و ... ارزش بیشتری به دست خواهم آورد؟» و متأسفانه ارزش، چیزی است که ما مفهوم آن را در حوزه کتابداری به خوبی نیاموختهایم؛ این چیزی است که شما در طول زندگی و در طول فعالیت حرفهایتان یاد میگیرید.
مسئله «افزودن ارزش» به دریافتکنندگان خدمات کتابخانه
این پژوهشگر خطاب به کتابداران گفت: سؤالی که باید از خودتان بپرسید این است من چطور میتوانم ارزش بیشتری به زندگی یکایک مراجعه کنندگانم بیفزایم؟ ارزش مراجعهکننده حضوری کتابخانه یا بازدیدکننده مجازی کتابخانه باید هدف نهایی کتابخانه شما باشد. به گزاره یا ایدۀ ایجاد یا افزودن ارزش اصطلاحاً «بیانیۀ ارزش» گفته میشود. بیانیۀ ارزش، آن ارزش واقعی را شناسایی میکند که به مراجعهکنندۀ شما اضافه میشود و تأثیر شما، تضمین اضافه کردن ارزشی است که شما به مراجعهکنندگان خود وعده میدهید.
متیوز ادامه داد: بیانیۀ ارزش توضیح میدهد که چطور خدمات شما مشکل مراجعهکننده را حل میکند و منافع قابل شناسایی مشخصی را به کاربر و مراجعهکننده عرضه میکند و توضیح میدهد که چرا مراجعهکننده از کتابخانه شما استفاده خواهد کرد. برای برخی دشوار است متوجه شوند که در واقع کتابخانه این ارزش را خلق نمیکند، بلکه این کاربر است که با استفاده از خدمات کتابخانه این ارزش را ایجاد میکند.
جوزف آر متیوز در ادامه به معرفی کتابهایی در این زمینه پرداخت و گفت: دو کتاب معرفی میکنم که برای درک مفهوم ارزش افزوده و «بیانیۀ ارزش» بسیار مفیدند؛ یکی کتاب «خلق مدل کسب و کار» و دیگری کتاب «طراحی بیانیۀ ارزش». هرچند من وارد جزئیات این دو کتاب نمیشوم، اما این دو کتاب حتماً باید توسط کسانی که به موضوع ارزش افزوده علاقهمند هستند، مطالعه شود. همان طور که اشاره کردم ارزش افزوده با همکاری خلق میشود و وقتی خلق میشود که برنامهها، خدمات و مجموعهها با شخصی تلاقی میکند که نیازهای مشخصی در آن زمان مشخص دارد. در برخی موارد این قضیه به پیشرفتی منجر میشود که حول محور کاری شکل گرفته است که مورد انتظار کاربر است.
وی افزود: کاربران وقتی تصمیم به استفاده از کتابخانه میگیرند (فرقی ندارد مراجعه حضوری باشد یا بازدید مجازی)، سعی دارند به چه چیزی برسند؟ کتابخانه فضای فیزیکی خود را به صورتی سازماندهی کرده که دسترسی به خدمات، فضا و مجموعهاش را مهیا سازد. طوری آنها را سازماندهی کرده که انتظار میرود برای مردم قابل استفاده باشد. برای مردمیکه در این فضای فیزیکی حضور دارند و از کتابخانه استفاده میکنند دسترس پذیر باشد. همین طور وبسایت کتابخانه باید به صورتی طراحی شود که استفادهکنندگان بتوانند به منابع و خدماتی دست یابند که به واسطۀ آنها قادر میشوند نیازهای مشخصی که دارند را برآورده سازند. کاربر با مجموعه مشخصی از تجربیات، انتظارات و نیازها به کتابخانه شما سر میزند و کتابخانه هم دیدگاههایی دارد که آنها را ارائه میدهد.
این پژوهشگر ادامه داد: از نظر تاریخی کتابخانهها همواره سعی کرده اند کاربران خود را با تقسیمبندیهای جمعیتشناختی شناسایی کنند. مثلاً تقسیمبندی بر اساس تحصیلات در کتابخانههای عمومی یا تقسیمبندی بر اساس سطح آموزشی در کتابخانههای دانشگاهی، مثل زیر لیسانس، دانشجو، فارغالتحصیل و غیره. اخیراً تلاشهای فزایندهای مشاهده میشود در راستای درک و فهم دستهبندی بهتر یا این که وقتی کار به کتابخانه فیزیکی یا مجازی میکشد چه کارهایی انجام میدهد. یکی از راهبردهای ممکن، این است که ما خدمات، فضا و مجموعه کتابخانه را طوری طراحی کنیم که چالشهای کاربران برای استفاده از کتابخانه را کاهش دهیم. چالشهایی که کاربر وقتی میخواهد از کتابخانه استفاده کند با آنها مواجه میشود.
راههای پنجگانۀ «ارزشافزایی» در کتابخانه
متیوز درباره راههای ارزشافزایی در کتابخانهها گفت: بعد از بررسی منابع موجود من به پنج راه رسیدم که در آنها کتابخانه یا هر سازمان فرهنگی میتواند ارزشافزایی کند. این راههای ارزشافزایی در شکلی مانند الماس، به نمایش گذاشته میشود. این پنج راه عبارت اند از «محتوا»، «زمینه»، «ارتباط»، «همکاری» و در نهایت این چهار تا منجر میشوند به «اجتماع سازی».
وی با اشاره به تجربیاتی از پیادهسازی این راهها در کتابخانههای ملی و دانشگاهی در سراسر دنیا گفت: کریس اندرسون سردبیر مجله وایرد کتابی نوشته که در آن شکل منحنی دم دراز نمودار و این روش توزیع را شرح داده است. در این بحث خاص ما سطح بزرگ منحنی انتشارات بزرگ هستند و در سطح کوچک منحنی انتشارات کوچک قرار دارند. ناشرین دانشگاهی، کتابهای الکترونیکی خودناشر، وبلاگها و وب سایتها یک جایی در انتهای دم دراز منحنی وب سایت کتابخانهها قرار دارد که دسترسی به منابع دیجیتالی شده کتابخانه را مهیا میسازند.
جوزف آر متیوز در ادامه خطاب به کتابداران گفت: سؤالی که مطرح میشود این است که کتابخانه، موزه، آرشیو یا گالری شما چطور؟ آیا محتوای دیجیتالی شما هم از طریق اینترنت قابل دسترسی است؟ کتابخانه دیجیتال عمومی امریکا به عنوان پلتفرم و یک جایگاه خاص طراحی شد که در آن تمام محتواهای دیجیتال از تمام سازمانها از جمله کتابخانهها، موزهها، آرشیو و گالریها قابل دسترس و قابل جستجو شود. به این صورت که اصل محتوا در سایت اصلی خود هر جا که باشد، باقی میماند، اما پیوند به آن محتوا در سایت کتابخانه عمومی آمریکا قرار میگیرد و میتواند از طریق مکان، تاریخ، مجموعهها و نمایشگاهها جستجو شود.
وی افزود: به این صورت شما میتوانید جستجو کنید و دسترسی به منابع عظیمی را به دست بیاورید که در اقصی نقاط ایالات متحده قرار دارند. در اروپا، پروژه یوروپانا هست و آنها هم منابع مشابهی را در دسترس قرار داده اند که از طریق آن میتوانید بسیاری از منابع فرهنگی را در یک مرکز واحد جستجو کنید. منابع بسیار زیادی در این مجموعه توسط خود کاربران ارائه شدهاند.
این پژوهشگر درباره بازخورد پیادهسازی این روشها توضیح داد: بیش از صد میلیون بلاگر در وردپرس حضور دارند. محتواهای بسیار زیادی در فیسبوک هست در پینترست، فلیکر و «اسمش ورد» که یک بستر تولید برای کتابهای خویش ناشر است منتشر شده؛ پس از دید یک کاربر، از هر چهار نفر، یک نفرشان تولید کننده محتوایی محسوب میشود که به نحوی از انحا به تولید محتوا میپردازد. یکی از هر سه نفر، پیام نویس یا منتقد است که به طریقی یک محتوا را تولید، تایید یا نقد میکند و پیام و نظرش را ثبت میکند. نیمی از کاربران اهل عضو شدن هستند، یعنی اقدام به عضویت در وبسایتها میکنند و مایلاند محتواهای جدید را که به آن علاقهمند هستند از طریق ایمیل یا اعلام نوتیف دریافت و استفاده کنند. مشخص است که جوانان در این فضاها از کاربران مسنتر به نسبت فعالترند. علیالخصوص در اینگونه از وبسایتها و شبکههای مجازی و منابع توزیع محتوای اینترنتی.
متیوز ادامه داد: روش دومی که میتوانیم ارزش افزوده ایجاد کنیم. تمهید بافت یا بستر محتوایی است. همان طور که دنیل اشاره کرده محتوا چیزی است که ما از نظر احساسی به آن جلب میشویم و توجه میکنیم و یاد میگیریم، اما محتوا بدون زمینه و بستر بیمصرف و بیفایده است. راههای زیادی برای تولید بستر وجود دارد که شما ممکن است با برخی از آنها از پیش آشنا باشید. میتوانیم بستر محتوا را با توجه به مکان آن تولید کنیم. نظم بخشی الفبایی کاری است که کتابخانهها و سازمانهای دیگر خیلی وقت است انجام میدهند. میتوانیم یک خط سیر زمانی با استفاده از نقاط ایجاد کنیم.
افزودن «ارتباطات قوی» به اطلاعات راه دیگر تحقق بخشیدن ارزش به اطلاعات است
سردبیر فصلنامۀ «Public Library Quarterly» یادآور شد: قطعاً کتابخانهها تعداد زیادی لینک به سایر منابع ایجاد میکنند. کتابخانهها بسترهای اطلاعاتی سلسله مراتبی فراوانی تولید میکنند، مثل ردهبندی دهدهی دیویی. سازماندهی موضوعی را هم با قوت انجام میدهند، مانند اختصاص موضوع به محتواها و اطلاعات. بگذارید تعریف مورد علاقهام از کاتالوگ را بگویم: «جایی که در آن منابع اطلاعاتی به خاطر ترتیب الفبایی گم میشوند». یک راه خوب تولید بستر و سیاق اطلاعاتی از طریق «اطلاعات مکانی» است.
وی در تشریح سایر روشهای ارزشافزایی در کتابخانه گفت: یکی دیگر از روشهای تولید بستر اطلاعاتی به صورت «تصادفی» است. دیوید لاینبرگر در کتابش به ما پیشنهاد میکند که استفاده از تکنولوژی روش خوبی برای استخراج اطلاعات از انبوه دادههایی است که در اینترنت وجود دارند میتوانیم از فالکسونومی یا تگ استفاده کنیم. شیوۀ ردهبندی اطلاعات به روش مردمی یا عامیانه به جای روشهای ردهبندی حرفهای و تخصصیای که کتابخانههای امروزی عموماً استفاده میکنند.
متیوز در این باره توضیح داد: یک مثال وب معنایی میتواند بیت فری باشد برای کتابخانهها کتابخانههایی که از دانش بیت فری برای ردهبندی دانش خود استفاده میکنند و البته یک روش مرسوم نظارت، روش رایج در وبلاگهایی است که مردم مینویسند. نظارت به این معنا یعنی اعتبارسنجی و واقعیتسنجی و شخصیسازی؛ و یک مثال از وب مفهومی، نقشه دانش گوگل است.
این پژوهشگر ادامه داد: مایکل وایتلا یک رابط کاربری برای گالری هنری نولان در کانبری طراحی کرده و سعی دارد همه منابع موجود در مجموعه را در آن به نمایش بگذارد. کاربران میتوانند روی منابع موجود تگ بگذارند، یا در میان تگهای موجود جستجو کنند. مثلاً مجسمهها را جستجو کنند و همۀ آثار مرتبط با یک مجموعه را مشاهده کنند. وی همین طور از این رابط سخاوتمند برای ارائه تصاویر دیجیتال مجموعه منلی استفاده کرده است.
متیوز با اشاره به تصویری که در این وبینار به نمایش گذاشت توضیح داد: منلی یکی از نواحی ملبورن در استرالیاست. موزه هنری کلیولند دیوار را طراحی کرده است که در آن تمامی آثار هنری موجود در موزه قابل مشاهده است. تصویری از تک تک منابع موجود در موزه در این دیوار وجود دارد. چه اثر آن داخل موزه در حال حاضر قابل بازدید باشد چه اصل اثر در صندوق موزه در وضعیت حفاظت باشد. شما میتوانید آی پد خود را به این مجموعه متصل کنید و اطلاعات مرتبط با هر یک از این آثار را از دیوار دانلود کنید. پینترست نیز یک رابط گرافیکی زیبای پنج ستونی را طراحی کرده و هر یک از این آیتمها به منبع اصلی آن که توسط کاربر ارائه شده، لینک شده است.
وی «ارتباطات قوی» را روش سوم برای افزودن ارزش به اطلاعات عنوان کرد و گفت: افزودن «ارتباطات قوی» به اطلاعات راه دیگر تحقق بخشیدن ارزش به اطلاعات است. در اینجا موردی از کتابخانه عمومی شیکاگو داریم که تیم آنها مرکز یومیدیا رو طراحی کردند. آنها یک تبلیغ طراحی کردند با عنوان «جمع شدن، بازی کردن، شکوفا کردن». هدف دیجیتالی کردن منابع اطلاعاتی شما این است که مردم را به این اطلاعات ارتباط دهید. پس تمام این بحث مربوط است به اشتراک گذاری، همراهی کردن و شناختن. برای مثال کتابخانه عمومی نیویورک هر چند هفته یک بار گفتگویی را با هنرمندان، معماران، سیاستمداران و آدمهای جالب ضبط میکند. این مصاحبهها برای کسانی که به وب سایت آنها سر بزنند، به صورت ۲۴ ساعته قابل دسترس است.
آنچه باید توسط کتابخانهها مورد توجه باشد «ساختن اجتماع» است
این پژوهشگر درباره برخی اقدامات صورت گرفته توسط کتابخانهها به منظور ایجاد ارتباط میان مردم و جامعه گفت: راههای زیادی وجود دارد که کتابخانه بتواند با مردم و جامعه اطراف خود ارتباط برقرار کند. مجله کتابداری برای فرهنگ سازی، جایزهای طراحی کرده و کتابخانههای برتر در زمینه تعامل را تشویق میکند. موسسۀ هاروارد با انجمن کتابداران آمریکا همکاریای دارد که در آن راههای ایجاد گفتگو با جامعه بررسی میشود. همچنین انواع و شیوههای عملی و نقش کتابخانه در آن کاندنسی پیشنهاد میکند که با جریان همراه شوید.
جوزف آر متیوز ادامه داد: کتابخانه باید از همان روشها و ابزارهایی برای گفتگو استفاده کند که بین کاربران کتابخانه رایج است. کتابخانههای دانشگاهی در عمل با آمارهای کاهشی در استفاده از منابع فیزیکی کتابخانه مواجه شده اند. این کتابخانهها شروع کردهاند به کاهش حجم مجموعه فیزیکی خود. آنها مجموعه فیزیکیشان را از فضا خارج میکنند تا فرصت این را داشته باشند که فضا را بازطراحی کنند و روشی برای خلق ارتباطات و اجتماع سازی فراهم کنند.
وی همکاری در تهیه واژه نامه انگلیسی آکسفورد را یکی از بهترین و شاید اولین مثالها در این مورد عنوان کرد و گفت: این اقدام از مردم خواستند در برگهای، واژه پیشنهادی خود را به همراه معنی، کاربرد و شاهد ارسال کنند با کتابی که یک ارجاع ویژه به آن واژه داشته باشد هر برگه باید حاوی جمله ای باشد که واژه را به کار برده و یادداشتهای اضافی ای هم به آن افزوده میشد. همچنین راههای بسیاری برای اجتماع سازی از طریق همکاری وجود دارد. میا ریچ پیشنهاد میکند که جمعسپاری در عمل میتواند رویکرد مناسبی برای آن باشد و من به شخصه در چند مورد از چنین پروژههای علوم انسانی شرکت داشتم، که افراد مشاهدات خود را در دورههای مشخص زمانی ارائه میدادند.
این پژوهشگر افزود: از نظر شخص من این پروژهها چالش برانگیز و جالب اند و متوجه شدم بسیاری دیگر نیز با من همنظر هستند. خب وقتی شما به اجتماع سازی میپردازید، دارید ابزارهای همکاری و ارتباط مردم را میسازید. کتابخانه تنها مسئول کارهایی است که در سطح ماجرا اتفاق میافتد. ایجاد گروهها و هماهنگ کردن آنها با هم؛ ولی در عمق ماجرا، آنچه واقعاً انجام میدهید، آنچه واقعاً باید مورد توجه باشد آن «ساختن اجتماع» است. اینکه اجازه بدهید افراد با یکدیگر و با محتوا تعامل و تشریک مساعی داشته باشند تا ایدهها و افکارشان را به اشتراک بگذارند. از همه مهمتر، این به کتابخانهها اجازه میدهد در سطح کلان نمود بیشتری داشته باشد.
متیوز با ذکر مثالی گفت: کتابخانه عمومی نیویورک منوهای غذاهایی اهدا شده به کتابخانه مربوط به قرن ۱۸ و ۱۹ را دیجیتال کرد. این مجموعه خاص بیش از یک میلیون بازدید شد در ادامه آن بیش از ۱۷۵۰۰ منوی غذایی استخراج شد. این پروژه یک منبع بسیار بزرگ محسوب میشود متخصصان تاریخ از آن استفاده میکنند، آشپزها و افرادی که به غذا علاقهمندند به آن سر میزنند و این اثر یک منبع جالب است که کتابخانه عمومی نیویورک دسترسپذیر کرده است.
اجتماعسازی آخرین و بالاترین عنصر هرم الماسی ارزشافزایی ما است
وی در مثالی دیگر گفت: استرالیا بیش از هزاران روزنامه را دیجیتالی کرده؛ بیش از یکصد هزار روزنامه مختلف دیجیتالی شدهاند. محتوای دیجیتالی شده به خاطر فونت و سبک آن سهلالوصول نبود به همین دلیل ابزاری درست کردند که مردم بتوانند این روزنامهها را بخوانند و خط به خط مثل خود روزنامه آن را به صورت متنی بازنویسی کنند. هر چه محتوای بیشتری به صورت دیجیتال انتشار مییافت، نمایه قویتری از محتوای موجود ارائه میشد و در حال حاضر این پروژه بیش از نه هزار روزنامه را از نظر دیجیتالی آماده و دسترسپذیر کرده است و امروزه ما بیش از هفده میلیون خط روزنامه را با استفاده از نیروهای داوطلب احیا کرده2ایم.
متیوز افزود: دانشگاه اوکلاهما تمامی دستنوشتهها، نامهها و سایر مدارک موجود در مجموعهشان که مربوط به جنگ داخلی آمریکاست را در اینترنت گذاشته هر چند گاهی دشوار است اما مردم میتوانند آنها را بخوانند. نامهها، دستنویسها یک ابزار بازنویسی هم در سایت وجود دارد تا مردم بتوانند در آن ورود اطلاعات کنند. هر چه منابع بیشتری توسط مردم بازنویسی شد، نمایه عظیمتر و عمیقتری در اینترنت به وجود آمد.
این پژوهشگر درباره تجربه یک کتابخانه عمومی از این موضوع هم گفت: کتابخانه عمومی کانزاس سیتی هم فعالیت مشابهی انجام داد این کتابخانه محتوای موجود در مجموعه خود را دسترسپذیر کرد. اکنون شما میتوانید آنها را از نظر مکانی، زمانی به لحاظ ارتباط بین منابع و مدارک جستجو کنید. به همان سادگی که میتوانید خود مجموعه کتابخانه را مرور و تورق کنید. واقعاً وبسایت جالب توجه و خیرهکنندهای طراحی شده است. پیشنهاد میکنم وقتی برای تجربه آن بگذارید کتابخانه عمومی آیوا سیتی هم مخزنی از منابع تولید کرده که به اطلاعات هواشناسی و گردبادها و سایر اطلاعات هواشناسی محلی مربوط میشود و اطلاعات مربوط به زمانی طولانی را در اختیار میگذارد. کتابخانه کنگره میخواست افراد زیادی را درگیر کند تا همگی در بازنویسی، تگ کردن یا نقد کردن آثار دیگران سهیم باشید.
وی در ادامه درباره آخرین روش از راههای «ارزشافزایی» در کتابخانه گفت: اجتماعسازی آخرین و بالاترین عنصر هرم الماسی ارزشافزایی ما است و راجع به قوام جوامع محلی از طریق پلتفرم مناسب است. وقتی راجع به پلتفرم صحبت میکنیم، خیلیها یاد شرکت اپل، اندروید، فیسبوک یا آمازون میافتند وقتی به این پلتفرمها نگاه میکنید. به یاد داشته باشید اکثر آنها فعالیت خود را خیلی کوچک شروع کردند و در طول زمان آرام آرام رشد کرده و توسعه یافتند. آمازون با فروش کتاب شروع کرد و بعد در طول زمان سایر مواردی که امروزه در وب سایت آمازون میتوانید بخرید به آن افزوده شد. کم کم رشد کردند تا امروز به این جایگاه عظیمی که دارند رسیدند، درحالی که هدف اصلی آنها، ترغیب مردم به مشارکت است.
ما با قدرت اجتماع به چیزهایی میرسیم که دست تنها نمیتوانستیم انجام بدهیم
متیوز تصریح کرد: قطعاً شفافیت باعث رشد مداوم میشود و این خیلی مهم است که شما اطلاعاتی که دارید دسترسپذیر کنید. بهاشتراکگذاری منابع سبب میشود این منابع برای شما اثربخشی بیشتری داشته باشند. دیوید واینبرگر معتقد است کتابخانه باید مثل خیابانها و پیادهروها زیرساختی فراگیر و دایمی باشد به زعم دیوید لنکس که رئیس مدرسه کتابداری کارولینای شمالی است مأموریت کتابداران بهبود جامعه از طریق تسهیل تولید دانش در جامعه آنهاست. پس میدانید؟ دارم به این فکر میکنم که چند نفر از شما موافقید که کتابخانه شما برای تولید دانش توسط کاربرانتان ساخته شده است؟
این پژوهشگر ادامه داد: پلتفرم کتابخانه واقعا برای خدمت به یک جامعه خاص طراحی میشود و دسترسی به محتواهای گستردهای را ممکن میسازد. صرف نظر از قالب آنها دسترسی به سایر منابع ارزشمند را مهیا میکند. ابزارهایی را مهیا میکند که به اشکال گوناگون مردم را به همکاری و تعامل ترغیب میکند. منابعی را مهیا میکند که دیگران را تشویق کند به سوی تولید دانش و شکوفایی در حرکت باشند و نسلی از دانش شبکه ای را ترویج میکند به جای آن که فقط فهرستی از منابع را در اختیار بگذارد و از خلق محصولات و خدمات جدید پشتیبانی میکند.
وی افزود: کارل گرنت رئیس کتابخانههای دانشگاهی اوکلاهما پیشنهاد میکند که کتابخانههای دانشگاهی باید پلتفرم تولید دانش باشند. پس تمام این پلتفرم مربوط میشود به کشف و تولید لینکهایی که شبکههای اجتماعی را ساده کند؛ تولید و استفاده از هوش مصنوعی برای خدمات سازنده و فعال داشتن ابزارهایی برای تولید دانش و حمایت زمینهای.
متیوز با بیان این پرسش که «چرا ما به اجتماعات محلی و بومی توجه میکنیم؟» ادامه داد: قطعاً ما با قدرت اجتماع به چیزهایی میرسیم که دست تنها نمیتوانستیم انجام بدهیم. ما به دانش و تخصص محلی گستردهای دست پیدا میکنیم میتوانیم به محتوای موجودمان با ارائه یک بافت مناسب ارزشافزایی کنیم و فرهنگ اشتراکگذاری دانش را تشویق کنیم. میتوانیم کیفیت دانش موجودمان را با استفاده از ابزارهای همکاری و بازنویسی بهبود ببخشیم. میتوانیم دیدی پیدا کنیم که واقعاً مردم چه چیزی میخواهند و جای تعجب ندارد که علاقهمندان به استفاده از ابزارهای مشارکت در پلتفرم شما شخصاً بیشتر تمایل به همکاری در راستای موفقیت کتابخانه شما دارند.
این پژوهشگر در جمعبندی سخنان خود گفت: الماس ارزشافزایی پنج روش برای ایجاد ارزش افزوده در اختیارمان میگذارد؛ دیجیتالی کردن محتوا، ایجاد بستر اطلاعاتی، مهیا کردن ابزارهایی برای مشارکت و همکاری، که این چهار مورد در نهایت منجر میشوند به اجتماعسازی.
۱. از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهامزنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیامها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.