داخلی
»تورقی و درنگی و گوشه چمنی
محسن حاجی زین العابدینی، عضو هیأت علمی گروه علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه شهید بهشتی: لوستر بزرگ وسط تالار با تمامی لامپهای روشنش به مثابه آغوش بازی بود که به خوش آمد گویی تو آمده باشد. اگر حواسم نبود که به بازدید کتابخانه آمدهام، این لوستر نورافشان و شکوه و جلال بنا، این تصور را به وجود میآورد که در قصر امپراطوری تزار یا کاخ یکی از سلاطین قسطنطنیه در حال قدم زدن هستی. همینطور که دور لوستر میچرخیدم و همزمان دوربین را روی گچ بریها، سقف آئینه کاری و ستونهای بیش از حدِ انتظار بلندِ سالن میچرخاندم، چند چیز در کاسه سرم دور میزد و مرا به غور و تأمل وا میداشت.
معماری با عظمت این ساختمان و سقفهای بلندش ناخودآگاه به آدم القا میکرد که اینجا میشود به درازای سقف بلندش افکار بلندپروازانه داشت. حسی از غرور و عزت نفس در آدم به وجود میآورد که به عنوان یک کتابدار هنوز هم جایگاهی رفیع در بسیاری از بخشهای جهان داری. آنجا که کتاب پر اهمیت و محترم شمرده میشود و به سبب آن همه عوامل و ابزارهای مربوط به آن هم محترم شده و مورد توجه واقع میشوند. وقتی کتابخانهای چنین بنایی داشته باشد و اینگونه آذین شده باشد به مخاطب و کتابخانهوندان پیام پنهانی میدهد که جایگاه شما و آنچه دنبال آن هستید رفیع است.
کتابخانه دولتی روسیه واقع در خیابان وازدیوینسیونکای مسکو (www.rsl.ru) که در گذشته نام آن کتابخانه لنین بوده، بزرگترین کتابخانه روسیه و دومین کتابخانه بزرگ دنیا بعد از کتابخانه کنگره آمریکا است، اما کتابخانه ملی روسیه نیست. کتابخانه ملی اصلی روسیه در سن پترزبورگ (www.nlr.ru) واقع شده است. این را در همین ابتدا عرض کردم چرا که در بسیاری منابع به اشتباه این کتابخانه را به عنوان کتابخانه ملی روسیه معرفی کردهاند. در این نوشته کوتاه قصد ندارم که به معرفی این کتابخانه بپردازم چرا که معرفیهای مبسوط و خیلی خوبی از آن کتابخانه وجود دارد و بر روی سایتش یک پانوراما و تور مجازی عالی هست که میشود جزئیات کتابخانه را در آن ملاحظه کرد. در اینجا به چند نکته که قابل درنگ هستند اشاره خواهم کرد.
اولین مساله ای که توجه آدم را جلب میکند، فعال بودن همه آن چیزهایی است که برای کتابخانه تهیه و ساخته شده است. همه تجهیزات و لوازمی که برای ساختمان در نظر گرفته شده است سالم هستند و قابل استفاده و دائم در حال کار. لوسترهای فراوان و دیوارکوبهای کریستالی زیبا همه روشن هستند و هیچ کدام به بهانه صرفه جویی یا خرابی خاموش نیستند. آسانسورها، پلههای برقی، بالابرها، برگه دانهای کتابخانه و هر چیزی را که شما میبینید، کارآیی دارد و خدمت مورد انتظار را ارائه میکند. این نکته خیلی مهمی است که هر چیزی را میسازیم حتماً بر اساس هدفی و برای ارائه خدمتی تهیه شده است و باید همیشه فعال و قابل استفاده باشد. این مساله نه تنها در کتابخانه که در همه شهر به چشم میخورد و اگر چیزی در جایی قرار گرفته و درست شده است حتماً قابل استفاده و در جریان بهره برداری است. شاید مقایسه با ایران بهتر بتواند موضوع را روشن کند. در اغلب میدانها و پارکهای ایران آبنما و حوضهایی دیده میشوند که خیلی به ندرت و آن هم در ساعات کمی ممکن است روشن باشند. این مساله در مورد نورپردازیها، پلههای برقی، ریلهای حمل فرودگاه و بسیاری چیزهای دیگر هم صدق میکند. شاید دلیل اصلی این است که همه ساختههای آن کشورها بر اساس فکر و برنامه قبلی تهیه شده و جزئی از برنامه ارائه خدمات است. یک دلیل دیگر جدی بودن زندگی است که همه آن را خیلی جدی میگیرند و به جزئیات و تزئینات و آداب آن توجه میکنند و چیزی را بدون دلیل ایجاد نمیکنند و بدون دلیل هم از چرخه خدمت خارج نمیکنند.
پیرو مطلب بالا یعنی بهره برداری حتمی از آنچه در ساختمان یا جامعه تعبیه شده است، به نکته دوم و درنگی بر موضوع مهم نگهداری و تعمیر میرسیم. هر وسیله یا خدمتی که ایجاد شده است یکبار در زمان ایجاد و بهره برداری تا ابد نیست. بلکه به صورت مداوم تعمیر و سرپانگهداشتن وسایل و تجهیزات جزء اصول زندگی جدی و با انگیزه در این کشور (و البته بسیاری کشورهای پیشرفته جهان) است. اگر لامپی میسوزد بلافاصله تعویض شده و به چرخه خدمت بر میگردد. وسیله و تجهیزات خراب به سرعت تعمیر و درست میشوند و در خدمت کاربران قرار میگیرند. یکی از مسائل خیلی قابل توجه در روسیه کاربرد فراوان رنگ در معماری و نمای ساختمانها است که نماد بارز این کاربرد را در کلیسای سن باستیل در میدان سرخ که در ایران معمولاً آن را به کاخ کرملین میشناسند و همانطور خود مجموعه میدان سرخ میشود دید. با آن حجم باران و برف و سرمایی که در روسیه و مسکو وجود دارد، طبیعتاً باید این ساختمانها و نماها را دود و خاک و لجن گرفته باشد و رنگها به طور کلی تغییر یافته باشند؛ اما در جای جای شهر میبینید که افرادی با راپل و آویزان از طنابها، معلق بین زمین و آسمان و فارغ از غوغای جهان نشستهاند و دارند نماها را رنگ میزنند. در جای جای شهر هم مشخص است که همه وسائل دائم در حال بازبینی و اصلاح است چرا که اگر این اتفاق نیافتد شما نمیتوانید مجموعه منظم و همیشه در حال کارکرد کامل و درست را ببینید.
یکی دیگر از نکات قابل درنگ کتابخانه، تمیزی چشمگیر آن است. تمامی گچ بریهای سقف و دیوار، آئینه کاریها، کریستالهای لوستر، پلکان مرمری، ویترینهای نمایش، قفسههای کتاب و مهمتر از همه آنها خود کتابها، تمیز و براق هستند و گرد و خاک و دودی را روی آنها نمیشود ملاحظه کرد. این موضوع چند دلیل دارد که یکی به آب و هوای اغلب بارانی و مرطوب روسیه بر میگردد که تولید گرد و خاک و دود کم است. با این حال نمیشود گفت که وجود ندارد. دیگر به نوع پنجره و درها باز میگردد که معمولاً دو لایه هستند. به خاطر سرمای زیاد و البته حفظ انرژی که بسیار گران و با ارزش است، معمولاً پنجرهها به صورت دو لایه هستند که یک پنجره از تو باز میشود و یک فضای خالی هست و پنجره دیگر با فاصله از آن نصب شده که قابل باز شدن و استفاده هم هستند. درها هم همین گونه دو لایه هستند که بلافاصله هوای بیرون وارد فضای محیط و کتابخانه نشود. ولی نکته مهم به همان اصل نگهداری و کاربردی بودن بر میگردد که در جای جای شهر ماشینهای جاروکش در حال تمیز کردن هستند و رفتگرهای زیاد که اغلب هم دخترهای جوان با لباسی خاص هستند، نمیگذارند آشغالی روی زمین بماند. در کتابخانه هم این تمیزی به چشم میآید. همه اینها که گفته شد به کنار، مهمتر از همه مسائل بالا، فرهنگ مردم است که تمیزی و نگهداری شهر و محیط و کتابخانه را محترم میشمارند و شهر را به عنوان خانه خود میبینند و تمیز نگه میدارند.
یکی از چیزهایی که از قدیم در مورد روسیه در ذهنم مانده و البته اشاره خانم انوشه انصاری در کتاب "رویای من برای ستارگان" در چند مورد درباره تجهیزات روسی به آن اشاره میکند، این اصل مهم است که "تا کار میکند کاریش نداشته باش". در کتابخانه دولتی روسیه (کتابخانه لنین مسکو) که در بالا توصیف شد، مجموعههای دیجیتالی و مجازی و خدمات الکترونیکی فراوانی ارائه میشود و حتی این کتابخانه به عنوان پایگاه اصلی کتابخانه دیجیتال ملی روسیه هم مأموریت یافته تا همه منابع مورد نیاز را به گونهای دیجیتال کرده و خدمات الکترونیکی ارائه کند اما شاهد برگه دانهای چوبی کتابخانهای در جای جای آن هستید. هم به عنوان نگهداری بخشی از تاریخ کتابخانه و همه به عنوان ابزاری که هنوز هم مراجعه کننده دارد و کاربران از آن استفاده میکنند. این موضوع نشان میدهد که کارآیی به مدرن بودن و لزوماً آخرین مدل بودن نیست و در کتابخانهای که قطب خدمات کتابخانه الکترونیک و مجازی به شمار میآید، برگه دانها را دور نریختهاند و همچنان با آنها ارائه خدمات میکنند.
خلاصه سخن اینکه در جامعهای که کتاب ارزش و احترام ویژهای دارد، ساختمان کتابخانه با شکوه و جلال بنا میشود و به دور از ریاضتهای مالی و صرفه جوییهای غیر منطقی، امکانات مناسب برای آن فراهم شده و تلاش میشود که همه تجهیزات همیشه برپا و فعال باشند. همه این عوامل این پیام مهم را دارند که شهروندان دانا، باسواد و اهل مطالعه هستند که جامعه را میسازند و برای داشتن کشوری مدرن و متمدن بیشتر از هر کارخانه و بازاری، فکرهای ناب مردم است که جامعه ساز است. بر اساس این فلسفه مترقی، هر چیزی که به آگاهی و هنر و روشنفکری ختم شود محترم است و باید از نوع عالی آن باشد. ساختمان و چه تجهیزاتی که قرار است اهالی کتاب و اندیشه را در خود جای دهد باید به عالیترین، با شکوهترین و زیباترین شکل ممکن مهیا شود و کتابخوانان در این فضاهای مجلل بیاموزند که باید افکار بلند داشت و به توسعه سرزمین همت گماشت.
(این نوشته کوتاه حاصل برشی از دیدهها و درنگی بر کتابخانه دولتی روسیه در مسکو در تاریخ 24 شهریور 1400 بود. شرح کامل سفر به مسکو در اينجا آمده است: http://zabedini.blogfa.com)
حاجی زین العابدینی ، محسن(1400) .« شکوه و جلال کتابخانه». ستون تورقی و درنگی و گوشه چمنی لیزنا: شماره 36، 3مهر ۱۴۰۰.
۱. از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهامزنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیامها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.