کد خبر: 44713
تاریخ انتشار: دوشنبه, 01 آذر 1400 - 08:40

داخلی

»

سخن هفته

دیالوگ سقراطی و روش تحقیق

منبع : لیزنا
بهار رهادوست
دیالوگ سقراطی و روش تحقیق

 لیزنا؛ بهار رهادوست، عضو هیأت علمی سابق دانشگاه علوم پزشکی ایراندو روز پس از نشر «اگر دوباره معلم تحقیق می‌شدم» در لیزنا یزدان منصوریان از استرالیا پیامی صوتی فرستاد و دو نکته مطلبم را ستود. یکی مصیبت نانوشتگی در فرهنگ شفاهی و دود شدن گنجینه‌های پژوهشی ما درطول قرن‌ها که دل هر ایراندوستی را به درد می آورد و دیگر «ساعت آبی» که می‌گفت تا حال از وجود چنین ابزار هوشمندانه‌ای برای تقسیم عادلانه آب در روستاهای‌مان خبر نداشته و چه حیف که ما این همه از خودمان و داشته‌های اصیل‌مان بی‌خبریم!  ظاهرا این پدیده ساعت آبی برایش یادآور عاملیت انسان دیروز در تضاد با انفعال انسان امروز بوده که هرچه بیشتر به خبرها دل می‌دهد بیشتر ازخود بی خبر و بیگانه می‌شود. آن گاه در پایان پیامش گفت که چه خوب است نوشته بعدی من درباره گفتگوی سقراطی باشد.  به خود گفتم چه خوب که نوشته‌ام اندیشه برانگیز بوده و چه بهتر که نوشته بعدی‌ام یادآور سقراط بزرگ باشد که ارادتمندش هستم. اما مگر نوشتن "درباره گفتگوی سقراطی" به همین سادگی است و مگر من ازعهده چنین کاری برمی‌آیم؟ باردیگر به پیام صوتی یزدان گوش می‌دهم که می‌گوید: ( باید به بچه‌ها بگوییم راجع به سرشت مفاهیمی که بحث می‌شود گفتگو کنند تا از دل این گفتگو چیزی روشن شود.) اما قطعا یزدان هم می‌داند که کلاس های روش تحقیق و سمینار تحقیق ما هدف آموزشی مشخص و طراحی شده‌ای دارند و از «نمی دانم» آغاز نمی‌شوند. ازطرفی در این کلاس ها توان و ظرفیت یاددهی و یادگیری درحدی نیست که دانشجویان بتوانند مثل اهالی فلسفه درباره سرشت مفاهیم باهم گفتگو کنند و اطلاق «گفتگوی سقراطی» به هرگونه گفتگو ساده‌سازی موضوع و فروکاست شیوه سقراطی است.  پس ازاین چون و چراها به خود گفتم اگر باور دارم که آشنایی دانشجویان کتابداری با نگاه فلسفی سقراط می‌تواند در برانگیخت تامل و تفکرشان تاثیرگذار باشد خوب است ویژگی‌های مهم گفتگوی سقراطی را برشمارم و داوری را به خواننده بسپارم. هرچند سرشت سخنم می‌طلبد که پیامم درسه بخش زیر منتقل شود:

 ۱) پیش فرض من معلم و دانشجویی که دیالوگ‌های سقراط را در اثر شیوای افلاطون خوانده و نگاه جستجوگر سقراط و روش‌شناسی او را عمیقا درک کرده باشد آگاهانه تر و هدفمندتر با اطلاعات و دانش ارتباط برقرارمی‌کند و مثل پژوهشگران ره گم کرده نسنجیده خود را به رودخانه داده‌ها نمی‌اندازد تا هرجا برود که آب او را با خود می‌برد و بنابراین فهم عمیق تری از روش‌شناسی تحقیق خواهد داشت.

۲) ویژگی‌ها و وجوه تمایز دیالوگ سقراطی. دست کم پنج شرط، گفتگوی سقراطی را از دیگر اشکال گفتگو متمایز می کند:  

 نخست این که در گفتگوی سقراطی فرضیه‌ای برای اثبات نداریم. بنابراین مجادله و مناظره‌ای هم درکارنیست. پاسخ قطعی و ازپیش تعیین شده‌ای برای پرسش‌ها وجود ندارد و پرسش‌ها به صورت کاملا باز مطرح می‌شوند. مثل پرسش هایی نظیر آزادی چیست؟ یا عدالت و خوشبختی چیست؟

 شرط دوم برابری همه افراد شرکت کننده درگفتگوست. معلم و شاگردی وجود ندارد و نقش هدایتگری که بحث را اداره می کند صرفا هماهنگ کردن جلسه و دادن فرصت های برابر به گفتگوکنندگان است.  – سوم، ازآنجا که هدف این دیالوگ نزدیک شدن به حقیقت است گفتگوکنندگان انتظار پاسخی قطعی و نهایی به پرسش ندارند و قرارنیست یک یا چند نفر درباره نتیجه‌ای متقاعد شوند و مثلا درباره تعریف مفهومی چون آزادی و عدالت به تعریفی مورد توافق برسند. برنده و بازنده‌ای درکارنیست. بحث با پرسش آغاز می‌شود و چه بسا با پرسش‌های بیشتر هم پایان می‌یابد.  

شرط چهارم این است که در گفتگوی سقراطی هیچ پرسشی ممنوع نیست. همه می‌توانند تردیدهای‌شان را درباب موضوع بیان کنند و پرسشگری در بازترین و آزادانه‌ترین شکل ممکن صورت می‌گیرد.

در پنجمین شرط گفتگوکنندگان به جای ارجاع و استناد به آراء و نظرهای پیشین به تجربه زیسته خود تکیه می‌کنند و هرفرد به پشتوانه عقل سلیم ویژه خود می‌اندیشد وبیان اندیشه می‌کند. گفتگوی سقراطی جایی برای مرور آثار و اندیشه‌های دیگران نیست بلکه محل تامل و تعمق است درباره هرآنچه خود می‌اندیشیم.

 ۳) چند پرسش:

آیا جز این پنج شرط شرط‌های دیگری هم برای تمایزهای گفتگوی سقراطی وجود دارد؟

آری حتی تا ده شرط هم برای بیان ویژگی‌های گفتگوی سقراطی برشمرده‌اند که دراین جا مهم‌ترین‌ها را گفتیم. مثلا یکی از ویژگی‌ها، سادگی و وضوح و کوتاهی جمله ها درگفتگوست چون سرشت گفتگو تعقید و پیچیدگی های کلامی را برنمی‌تابد.

آیا درپایان گفتگو اجماعی وجود دارد؟

بله اما نه اجماع برسر پاسخی قطعی به پرسش و نتیجه‌گیری نهایی از بحث بلکه اجماعی که تجلی پرسشگری عمیق و آزاداندیشی است برای این که ندای وجدان‌مان را بشنویم و به همدیگر کمک کنیم به حقیقت نزدیک شویم.

چند نفردرگفتگو شرکت می کنند؟

عدد ثابتی درکارنیست. دو سه پنج و حتی پانزده نفر می‌توانند درگفتگو مشارکت کنند.

معمولا برای حفظ سلامت گفتگوها پرهیز از مغالطه را توصیه می‌کنند. آیا درگفتگوی سقراطی چنین توصیه‌ای مطرح نیست؟

طبعا انتظار می‌رود هرگفتگوی سازنده‌ای عاری از مغالطه باشد و مغالطه و خطاهای استدلالی درگفتگوی سقراطی جایی ندارند. اما این که چرا عموما آن را شرط شاخصی نمی‌دانند ازآن روست که مغالطه ابزار اثبات نظر و فرضیه‌ای است. وقتی درگفتگوی سقراطی نظر و فرضیه‌ای اثبات یا ابطال نمی‌شود بدیهی است مغالطه‌ای هم درکارنخواهد بود.

دیالوگ سقراطی و فرایند تحقیق چه اشتراک‌هایی دارند؟

هدف روش تحقیق چنانکه از نامش برمی‌آید کشف حقیقت و پی بردن به بخشی از حقیقت است. هدف دیالوگ سقراطی هم نزدیک شدن به حقیقت و رسیدن به آن است. وجه مشترک و بهتر بگویم وجه تشابه دیگر آنها روشمند بودن شان است. درتحقیق روش‌شناسی، اصلی اساسی است و در دیالوگ سقراطی هم الزام‌هایی چون موارد پنجگانه بالا وجود دارد که جدی است.

آیا به عنوان یک معلم تحقیق سابق سخن پایانی داری؟

فهم سازوکار دیالوگ سقراطی (به شرط درونی شدن) می‌تواند به دانشجو و معلم تحقیق کمک کند آزاداندیشی بیاموزد. دنباله‌روی روندهای انحرافی نباشد و آموزه‌های غلط مرسوم درفضای تحقیق‌مان را نقد و تصحیح کند.

 به معلمان و دانشجویان تحقیق وطنم توصیه می‌کنم از سقراط بزرگ بیشتر بیاموزند و از یزدان منصوریان هم که او را به یادم آورد سپاسگزارم.

رهادوست، بهار (1400).«دیالوگ سقراطی و روش تحقیق». سخن هفته لیزنا، شماره ۵۶5، 1 آذر ۱۴۰۰.