کد خبر: 44848
تاریخ انتشار: دوشنبه, 22 آذر 1400 - 08:42

داخلی

»

گاهی دور، گاهی نزدیک

تناقض علم و عمل

منبع : لیزنا
مبینا دربهشتی
تناقض علم و عمل

(لیزنا، گاهی دور/ گاهی نزدیک 314) : مبینا دربهشتی، دانشجوی کارشناسی ارشد علم اطلاعات و دانش شناسی (گرایش مدیریت اطلاعات) ، دانشگاه قم:  در جستجوی مطلبی، در باغ پر گل گوگل، با جستجوی واژه"LIBRARIAN IN 2021"  مردمک جستجوگر چشمم روی سوالی از تکاپو ایستاد... "آیا در آینده به کتابداران نیاز خواهد بود؟"‌  سوالی که جزو برترین‌ها بود و در راس شاخه از درختان گوگل خودنمایی میکرد... معلوم نیست کدامین ها از روی ناامیدی یا کنجکاوی این سوال را پرسیده و در لیست پرتکرار گوگل آورده‌اند... باغ‌های گوگل را در پس هم میگذارندم.

 گنجینه از مقالات آلتمتریکس را کنار انبوهی از برگه‌هایی ملقب به پی‌دی‌اف یافتم با کلیکی درِ گنجینه گشوده شد.

« آلتمریکس ابزاری برای ارزیابی و بررسی تاثیرگذاری منابع و فعالیت‌های پژوهشی است این ابزار با در نظرگرفتن سنجه‌های جدیدی به اندازه گیریِ اثر بخشی هر علم میپردازد.» (دوخانی 1396)

 امروزه دریافته‎ایم که برای ارزیابی صحیح، مشاهده یک زاویه از درگاه‌های علمی کافی نیست و شمارش تعداد استناد و تعداد استناد‌دهی الزاما تاثیرگذاری سند را مشخص نمی‌کند. تا به اینجا ما به نقصان ارزیابی قدیم آثار علمی پی برده ایم. این نقاصان تنها در ارزیابی مقالات  نیست، در ازریابی اهالی علم هم این نقصان دیده میشود. در دنیای علم انسانی غالبا  افراد را بر اساس تعداد مقاله ‌هایی که منتشر شده قضاوت کرده و برتری افراد را تعداد نوشته های علمی اش مشخص میکند. علم اطلاعات نیز در برگزیندن این روش ، به عنوان روشی برای مقایسه وارزیابی مستثنا نیست. در حالی که در مقاله‌ها  مهارت‌های تجربی کتابداران مهارت مدیریت پروژه، ارزیابی خدمات کتابخانه، تبدیل خدمات کتابخانه‌های سنتی به رسانه‌های آنلاین،‌ توان انتقاد از فناوری و توانایی مقایسه رسانه‌‌ها با یکدیگر، توانایی فروش خدمات کتابخانه و ایده‌ها و... (کتابدار2.0, 1396) می‌دانند و آموزش مهارت‌هایی چون برنامه‌نویسی،طراحی وبسایت، توانایی فهرست‌نویسی، شناخت کامل از رده‌بندی دیویی و کنگره، بهره‌گیری از سیستم های چند رسانه ای نظیر تدوین  فیلم و عکس، نمایه نویسی دستی، فن بیان و ارتباط صحیح با مخاطب و...  را در صدر ستون دروس مهارت‌های اهالی علم اطلاعات میدانند انتخاب تعداد مقالات به عنوان تنها معیار برای ارزیابی کتابداران مانند این است که به دانش‌آموزان دروس ریاضی و فیزیک شیمی و... را آموزش دهیم و فقط نمره یک درس را معیار اصلی انتخاب معدل بدانیم.

باکینگهام و کلیفتون  در کتاب "کشف توانمندی‌ها "میگویند فاجعه بزرگ در زندگی انسان ها کمبود توانمندی‌ها نیست بلکه بکار نگرفتن آن است. توانمندی های افراد مانند ساعت آفتابی هستند که  برخی از سازمان‌ها و تیم‌ها ناخواسته آن را در سایه قرار دادند موجب هدر رفت آن می‌شوند. کلیفتون در پی این نوشتار به دنبال این است که خاطر نشان کند به کشف و پایش توانمندی های افراد سازمان خود باشید که هر کدام به گونه باید سنجیده شود  اینک بگوید چون تو فلان بخش کم کار کردی پس فقط آن بخش را قوت بده و درِ بقیه بخش ها را ببند . منطقی نیست. گاهی نیز به قول شاعرِ نقاش[1] «واژه ها را باید شست» ....

به یاد روز 28 آذر سال 1399 افتادم:

در حال انجام مشغولیات خود بودم که کبوتر پیام رسانم میخ توجه مرا به عباراتی که مانیتور از دانای عالم، به نمایش گذاشته بود، کوبید و با لینکی به وبینار « بهره‌گیری از وب در ارزیابیِ اثربخشی» که مدرس این وبینار دکتر مرادی عضو هیأت علمی گروه پژوهشی ارزیابی اثربخشی علم و فناوری بود، متصل کرد.

...

«در کم‌ مهری جامعه به کتابداران، اهالی علم اطلاعات نیز مقصر هستند. چند نفر از این اهالی به دنبال پروژه‌ها یا مقالات جدید اعضای هیأت علمی هستند؟! چندنفر از کتابداران از فعالیت‌های روتین کتابداری فراتر رفته  و به دنبال کارهای بیشتری هستند؟!».[2]

جاری شدن هر کلام حکیم مرادی، غزال بازیگوش ذهنم را می‌برد به سمت مقایسه‌ی معیارها و سنجه‌های دانشجوی برتر که قراربود در همین مراسم عنوان‌شود.

آهو به این قیاس اندکی می‌خندید و جست‌وخیزکنان میان معیارهای موجود و کلام منعقدشده پرسه‌می‌زد...

«در دنیای امروز ما، تاکید زیادی به مقاله‌نویسی می‌شود و در حالی که به بقیه زمینه‌ها نیز باید توجه‌شود»

آهوی بازیگوش ذهنم، میان سنجش‌های مکتوب"فرم ارزیابی" و سنجش‌های شفاهی"وبینار"، سازگاریی یافت نمی‌کرد و علامت اخطارش را در سرم بوم بوم‌کنان نشان می‌داد.

او همچنان معیارها را یک به یک شخم میزد،  بالا و پایین می‌کرد...

-نگارش مقاله همایش

- کتابت علمی در نشریه

 -نوشتن مقاله بین المللی

-تالیف کتاب

پس از دقایقی چند، در حالی که در این بایدها و نبایدها خود را گرفتار می‌دید،خود را در زندانی با دیوارهای قدکشیده از واژگان و محتواها محبوس یافت...

آهی از جانسوز کشید...

غزال بازیگوشم دگر بازیگوش نبود ... دگر توان جست‌وخیز را نداشت که نداشت ... مغموم در گوشه‌ای کزکرده و به ایده‌ها و افکار تلنبار شده‌اش می‌نگریست و مدام از خود می‌پرسید که من با این تناقض‌ها چه کنم؟

انتخاب بسی دشوار... میان خاستگاه دل و خاستگاه دیگران...کدامش را برگزینم؟! ای معبود مددی... کدام مرا به رسالتم در زمین نزدیک می‌کند... تیزپا، همچنان در حال دو دوتا و چهارتا بود، عاقبت پاسخ را یافت:

باید حرف زد تا دیده شد تا برتر شد تا بهتر شد... غزال سرکش دگر حساب‌وکتاب‌کردن بلد شد! و شعاری برای خویش در نظر گرفت:

"عامل مباش کاتب باش که در این سرای عامل بودن هیچ‌ ثمنی ندارد و کتابت است که اهم است و چه نیازی است به جدید بودن و نو اندیشدن و نو عمل‌کردن... "

در آن هنگام عالم ربانی «مرادی» افسار غزال را بگرفت و ادامه داد:

«هر کسی در زمینه و رشته‌ی خود اثربخشی را ارزیابی می‌کند وقتی عنوان رشته تغییر کرده باید فعالیت‌های آن نیز تغییر کند»

اما لجام آهو باز گسست به سمت معیارهای "ارزیابی" روان شد.

-شرکت در کارگاه‌های آموزشی

-تدریس در کارگاه آموزشی

آهو که بالاخره گزینه‌ی جدیدی غیر از کتابت، یافت. پایکوب‌کنان خندید.

این بار از شادی... 

وی لحظه‌ای درنگ نمود و ایستاد و باز زیر لب غر زد:

"فقط شرکت در کارگاه کافی است ؟!

فقط آن‌ ثمر دارد ؟!

اگر کسی در کارگاه‌های مذکور شرکت نکرده‌باشد و عمل به کارگاه را  فقط در جزوه‌نویسی خلاصه نکرده باشد، در این فرم، در این برتری، مثمر ثمر نیست؟!

تیزپا  بنا را سر داد که اگر دانشجویی در چند زمینه خوب باشد و نه برتر، بهتر باشد

یا در یک زمینه تعدادی نوشتار را دارا باشد، چه؟!

 بیان شیرین و پرانرژی خانم دکتر، آهوی را دوباره در ویبار نشاند.

 «تا زمانی که رشته علم اطلاعات اثربخشی نداشته باشد همان کتابداری‌ست و بالابردن پرچم رشته و اثربخشی با همان کتابداری قابل دست‌یافتن است. باید همه معیارهای موجود را مکمل دانسته و ارزیابی را انجام داد.»

و در پایان آهوی مرا به این سمت راند که این سنجش‌ها تکرار خواهند شد در پی هم...

و ما در جستجوی درستی و کمال و نمو و ارتقا و تغییر و...

غزال چموشِ ذهنم، کار خویش می‌کند و به دنبال خاستگاه دل است....

 وی برمی‌خیزد و می‌دود و می‌دود

 در پی رنگ‌ها.....

سپاس خدای را که توانی بداد و رغبتی که به واسطه ی واژگان الکترونیکی کلمات خاموش درون را روشن کرده و این چند کلمه‌ی درویشانه را در کنار هم بنشاند تا بر محمل لیزنا حک کند و به سمع دیگران برساند. واژگانِ آهويِ سرکشِ ذهنِ این جوانک را بر رحمت و کرامت خود ببخشاید،  که بر جمال نازنینان و محبوبانی چون شما واجب است که همواره التفات نمایند،

 که صفت‌ مُلایان،‌ بخشش

و اعمال همیشگی نوکاران و نو قلمان، شیطنت است.

امید است که جوهر ریخته‌شده این جوانک خام، تاثیری خرد برخوانندگان و مستمعان بگذارد و این مهم میسر نمی‌گردد مگر به منه وسعیه و کرمه مخاطبان.

 ---------------------------

منابع:

دوخانی, ف., اصنافی, ا., حریری, ن., & نوشین‌فرد, ف. (1396). تعیین وضعیت استفاده از ابزارهای وب 2 مبتنی بر پیاده‌سازی آلتمریکس، مطالعه موردی کتابخانه مرکزی دانشگاه علوم و تحقیقات تهران. دوفصلنامه علمی-پژوهشی مدیریت اطلاعات, 4(1).

کتابدار2.0, م. (1396). مهارت‌های لازم برای کتابداران قرن 21. کتابدار ۲.۰ –, 3(4).

----------------------

[1] سهراب سپهری

[2]   https://www.lisna.ir/report/item/1894