داخلی
»پژوهش و نگارش (پاورقی)
قرار نیست در این جا به طور مفصل دربارۀ اجزای کتاب، مقاله و یا ساختار شکلی، محتوایی و مدیریت آنها صحبت شود. منابع خوبی در این زمینه وجود دارد که باید یک محقق و نویسنده خوب آنها و کارکردشان را بشناسد. مدیریت انتشار یک اثر، از صفحهآرایی تا طرح جلد، چاپ و توزیع بر عهدۀ ناشر است. با این حال، آشنایی یک محقق و نویسنده با ساختار ظاهری، اجزا، برخی از مفاهیم، تعاریف و مراحل نشر یک اثر نقش مهمی در تسریع مدیریت نشر و ارتقای کیفی آن خواهد داشت. اغلب ناشران حرفهای شیوهنامهای دارند که در آن برخی از ویژگیهلی شکلی و محتوایی اثر را مشخص کردهاند.
به طور خلاصه باید گفت که بدنۀ اصلی یک کتاب/ پایاننامه/ پژوهش/ مقاله و بلکه هر منبع اطلاعاتی دیگر، متن یا محتوای اصلی آن است. بر همین اساس هر منبع را شاید بتوان به سه بخش متن، پیش از متن و پس از متن (یا به ترتیب، صفحات مقدماتی، متن و صفحات پایانی) تقسیم کرد.
1. اجزای پیش از متن (یا صفحات مقدماتی)
اغلب شامل صفحۀ عنوان، صفحۀ حقوقی و فهرست مطالب است. گاهی بنا به ضرورت، صفحۀ اهدا و صفحۀ نیمعنوان یا عنوان مختصر هم قبل از صفحۀ عنوان میآید.
در صفحۀ عنوان اطلاعات کامل مربوط به عنوان اثر، نویسنده(گان)، مترجم(ان) ویراستار(ان)، ناشر و گاه سال نشر درج میشود. صفحۀ حقوقی اغلب پشت صفحۀ عنوان است. در این صفحه علاوه بر تکرار اطلاعات مربوط به صفحۀ عنوان (صفحه سوم)، سال نشر، ناشر، ویراستار ادبی، نشانی و شمارۀ تماس ناشر، شمارگان و نوبت چاپ، شابک نیز درج میشود. بیشتر ناشران، اطلاعات فیپا را در صفحۀ حقوقی یا گاه پشت صفحۀ نیمعنوان میآورند. فیپا مخفف "فهرستنویسی پیش از انتشار" است که کتابخانه ملی آن را انجام میدهد و دریافت آن الزامی است. شماره ثبت کتابخانه ملی در فیپا بر اساس قوانین رسمی، مالکیت نویسنده و ناشر را به رسمیت میشناسد.
فهرست مطالب اغلب بعد از صفحۀ حقوقی میآید: حاوی نام فصلها و گاه تیترهای اصلی و فرعی کتاب همراه با شمارۀ صفحه است.
شکلها، نمودارها و جدولهای مهم کتاب را میتوان در فهرست مطالب ادغام کرد یا جداگانه با عنوان ״فهرست جدولها و شكلها ״ يا ״ فهرست نمودارها ״ در ادامۀ فهرست مطالب آورد؛ البته اگر قابل توجه و مهم باشد. از اطلاعات فهرست مطالب برای تحلیل موضوعی کتاب میتوان استفاده کرد.
فهرست مطالب ممکن است مختصر یا مفصل باشد. برخی از کتابهای قطور، دارای فهرست آغاز فصل هم میباشد. فهرست مطالب، به خصوص از نوع مفصل، در بازیابی مطالب کتابهای علمی و آموزشی نقش مهمی دارد. کتابهایی که فصل و بخش و تيترهاي مختلف ندارد، فهرست مطالب هم ندارد. مثل برخی از رمانها و داستانها.
فهرست مطالب اعم از مختصر یا مفصل، یک یا چند صفحه را به خود اختصاص میدهد. تعداد صفحاتِ فهرست مطالب اگر زیاد باشد بهتر است دو ستونه و با حروف ریزتر تایپ شود. در این موارد، نام فصلها با حروف درشت و تیترهای اصلی و تیترهای فرعی و فرعیتر بهترتیب با حروف ریز و ریزتر و با تورفتگی بیشتر تایپ میشوند. در انگلیسی به تیترهای اصلیِ کتاب یا مقاله بر اساس اهمیت Heading3، Heading2، Heading1 و .... میگویند.
بیشتر واژهپردازها، فهرست مطالب را خودکار تهیه میکنند. تولید فهرست مطالب خودکار، نیازمند رعایت برخی نکات فنی در حروفنگاری و صفحهآرایی است. نویسندگان با رعایت این نکات و همزمان با نگارش متن میتوانند فهرست مطالب آن را نیز خودکار و گامبهگام تولید کنند تا محتوای کلی و تیتر آنها را پیش چشم خود داشته باشند.
یادداشت ناشر
ناشر میتواند درباره کتاب و پدیدآورندگان آن یا حتی برخی از سیاستهای انتشاراتی خود مطالبی را یادداشت کند. این مطالب با عنوان یادداشت ناشر یا پیشگفتار ناشر یا هر عنوان دیگر پس از فهرست مطالب ذکر میشود.
2) اجزای متن (Text)
متن، بدنۀ اصلی یک کتاب است. اجزای متن نیز به موضوع، محتوای کتاب و ویژگیهای آن بستگی دارد. صفحۀ "سپاس و تشکر"، "پیشگفتار" و "مقدمه" معمولا در آغاز متن اصلی کتاب قرار میگیرند. این صفحات ممکن است نامهای متفاوتی داشته باشند، ولی اغلب کارکردی واحد دارند. در صفحۀ سپاس از عواملی که در نوشتن و تولید و عرضه کتاب با نویسنده همکاری داشتند، یاد و از آنها تشکر میشود. در پیشگفتار دربارۀ کتاب، ویژگیهای اصلی آن، نحوۀ استفاده و مانند آن مطالبی نوشته میشود. در مقدمه نیز برخی از کلیات کتاب، ضرورتها و مقدمات ورود به بحث اصلی نوشته میشود. تقریظ نوعی یادداشت است از یک نویسندۀ مطرح و مهم دربارۀ یک اثر یا نویسندۀ معمولا تازهکار که گاهی قبل از پیشگفتار میآید.
دستهبندی مطالب فوق در کتابها مثل هم نیست. گاه نویسنده یا حتی ناشر حرفهای تمام آنها را در یک "پیشگفتار" یا "مقدمه" یا حتی با اسمی دیگر مثل "سخن آغازین"، "درآمد"، "یادداشت" یا دیگر واژهها جمع میکند. و گاه برعکس، افراد مختلف با نامهای گوناگون دربارۀ کتاب و نویسنده و غیره یادداشت مینویسند. برخی از این یادداشتها اهمیت خواندن یا درک برخی از مطالب را آسانتر میکند یا فقط جنبه تبلیغی دارد؛ تعدادی از آنها ممکن است چندان ضرورتی نداشته باشد و حتي براي خودنمايي باشد. تا حد ممکن بهتر است مثل یک نویسنده و ناشر حرفهای تمام نکتههای ضروری دربارۀ کتاب (از سپاسگزاری و پیشگفتار تا مقدمه) در یک بخش جمع شود تا از سردرگمی خوانندگان جلوگیری شود.
پس از صفحات مقدماتی فوق، متـن اصلـی آغاز مـیشود. متـن برخی از کتابها ممکن است به دو يا چند بخش تقسیم شود و هر بخش نیز چند فصل داشته باشد. در چنین مواردی موضوعات مرتبط با هم در یک بخش قرار میگیرند. برای نشان دادن توالی بخشها و فصلها، آنها را شمارهگذاری میکنند. البته بیشتر کتابها فقط فصلبندی میشوند.
بخشها به صورت "بخش یک" (یا بخش 1)، "بخش دو" (یا بخش 2)، "بخش سه" (یا بخش 3) شمارهگذاری میشوند. شمارۀ ترتیب فصلها نیز به همین ترتیب درج میشود. در چنین ساختاری هر بخش نامی واحد دارد که در ابتدای آن ذکر میشود. عنوان فصلها معمولا متفاوت است. شمارۀ فصلها در بخشهای مختلف را میتوان از عدد 1 شروع کرد و یا ادامۀ شمارۀ فصلهای قبل باشد.
گروهی دیگر از آثار حاوی متنی یکپارچه است و اصلا به بخش و فصل تقسیم نمیشوند (مانند برخی از کتابهای داستان و کتابهای کمحجم). تعدادي از كتابها مانند مقالههاي يك مجله، عنواني مستقل دارند اما شمارۀ فصل ندارند.
در هر کدام از ساختار فوق ممکن است هر فصل یا متن واحد به تیترهای اصلی، تیترهای فرعی، فرعیتر و غیره دستهبندی شود. به نحوی که هر تیتر (Heading)، مستقل یا زیرمجموعۀ تیتر قبل باشد. برای نشان دادن سلسله مراتبِ تیترها از حروف و اندازههای متفاوت نیز استفاده میشود.
گاه نویسنده برای توضیح بیشتر دربارۀ محتوای متن اصلی یا درج معادل لاتین در کتابهای ترجمهای از ״يادداشت״ (note) يا "پانویس/ پاورقی" (Footnote) استفاده میکند. يادداشت یا پانویس گاه فقط معادل واژۀ متن به زبان دیگر است و گاه توضیح مختصر یا مفصل دربارۀ یک واژه یا موضوعی است که نویسنده آن را برای درک بهتر مطلب، ضروری میداند. در کتابهای ترجمهای معمولا عبارت "از مترجم" یا "م" نشان میدهد که وی چیزی را برای اطلاع بیشتر یا درک بهتر به آن افزوده است تا با متن نویسندۀ اصلی اشتباه نشود. افزودههای مترجم در داخل متن معمولا داخل دو قلاب یا براکت [ ] قرار میگیرد. برخی از نویسندگان همه یا برخی از يادداشتها را در پایان صفحه میآورند كه به آن پانويس، پانوشت يا پاورقي (Footnote) ميگويند (مثل پاورقی همین صفحه[1]). برخي از همین يادداشتها در پایان فصل یا کتاب قرار میگیرند كه به آن پينوشت یا پينويس/Endnote ميگويند. معادل واژه در برخی از آثار نیز در داخل متن و در پرانتز ذکر میشود و یا با ممیز از کلمۀ قبل خود متمایز میشود (نمونۀ بالایی).
کتابنامه یا منابع و مآخذ آخرین بخش بدنۀ اصلی است که در بخشی جداگانه معرفی شد.
به هر شکل، نویسندهای متناسب با موضوع و سلیقۀ شخصی، به مطالب خود نظمی ویژه میدهد و دیگری ممکن است همان موضوع را با روشی دیگر عرضه کند. ساختارهای متفاوت به نحوی انتخاب میشوند که متناسب با مطالب و اهداف نویسنده باشد. همۀ متن به یک پیکرۀ واحد تعلق دارد. این ساختار را نویسنده، گاه با کمک ویراستار انتخاب میکند. ״یکدستی״ ساختار و نحوۀ ارائۀ مطالب متن، نکتۀ مهمی است که نویسنده و ویراستار باید به آن دقت کنند. صفحات پیش و پس از متن نیز برای تسهیل استفاده از متن آماده میشوند.
تفاوت شیوهنامهها برای درج کتابشناسیها بیشتر به علائم نقطهگذاری و محل درج برخی از اقلام کتابشناختی مربوط است.
3) اجزای پس از متن
اجزای پس از متن شامل تمام مطالبی است که پس از متن اصلی (کتابنامه و نمایه) اضافه میشود. اغلب، این صفحات به عنوان اجزای پس از متن به ترتیب در برخی از کتابها مشترک است: پیوستها Attachment) یـا (Supplement، واژهنـامـه (Dictionary یـاGlossary )، نمـایـه (Index)، صفحۀ عنوان به انگلیسی. البته بسیاری از کتابها ممکن است برخی از این اجزا را نداشته باشد.
پیوستها
پیوستها، محتوایی است که نویسنده یا گاه ناشر به متن اصلی اضافه میکند تا مطالب کتاب تکمیل شود. بنابراین بهگونهای با متن اصلی ارتباط نزدیکی دارد و برای درک بیشتر آن ضروری است. مانند نمودارها، جدولها، عکسها و آمارهای مرتبط با متن اصلی در برخی از کتابها.
واژهنامه ( Dictionary یا Glossary)
برخی از نویسندگان به خصوص مترجمان، واژهنامهای را در پایان کتاب میآورند. تعدادی از این واژهنامهها تنها حاوی معادل واژه و برخی دیگر توصیفی است. برخی از کتابهای تخصصی و علمیِ تالیفی هم واژهنامه دارند که گاهی همراه با تعریف و توصیف است. واژهنامه اغلب بر اساس الفبا تنظیم میشوند.
نمایه (Index)
نمایه معمولا فهرستی الفبایی یا موضوعی- الفبایی از کلیدواژههای مرتبط با یک اثر به نام مدخل/ شناسه/ نمایه است که به صفحه یا محل مورد نظر ارجاع داده شده است. نمایه یکی دیگر از اجزای مهم پس از متن است که انواع و اقسام گوناگونی دارد. نمایه در کتابهای علمی و آموزشی اهمیت زیادی در بازیابی محتوای آن دارد. ساختار نمایه چیزی شبیه به فهرست مطالب ابتدای اثر است. با این تفاوت که فهرست مطالب بر اساس نام فصلها و تیترهای اثر است. عدد ارجاع در هر دو به صفحه مورد نظر اشاره دارد. نمایهها را باید مکمل فهرست مطالب در بازیابی محتوای اثر تلقی کرد. بر همین اساس نمایهسازی بهتر است زمانی توسط نویسنده یا ناشر اثر انجام شود که ارزش افزودۀ کافی داشته باشد. توجه به نمایه و فهرست مطالب در زمان تالیف یک اثر نشانۀ این است که نویسنده به ساختار محتوا و بازیابی آسان آن توجه کافی دارد. به عبارت دیگر، ساختار اثر و کم و کیف محتوای آن است که تعیینکنندۀ کم و کیف فهرست مطالب و نمایۀ احتمالی آن است. برخی از کتابها نه فهرست مطالب دارند و نه نمایه. برخی دیگر فقط یکی از این دو تا، اغلب فهرست مطالب، را دارند.
صفحه عنوان به انگلیسی
برخی از ناشران برای معرفی کتاب خود به دیگر زبانها، صفحهای را به نام صفحۀ عنوان انگلیسی (یا زبان دیگر) اختصاص میدهند که اغلب آخرین صفحه است. این صفحه، ترجمۀ همان صفحۀ عنوان اصلی به فارسی است.
4) جلد (Cover)
جلد یکی از اجزای کتاب است که صفحات آن را بین خود جای میدهد. روی جلد، پشت جلد، عطف و داخل جلد را میتوان اجزای جلد دانست.
------------------------------------------------------------
[1]. کلمۀ Footnote به معنای هر یادداشتی است که در پایین صفحه بیاید. Endnoteبه یادداشت پایان یک فصل، کتاب یا هر اثر دیگر میگویند. note به معنای یادداشت و foot به معنای پای (چیزی) است.
۱. از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهامزنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیامها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.