داخلی
»پژوهش و نگارش (پاورقی)
سوگند بقراط و بسیاری از سنتهای علمی و حرفهای حکایت از این دارد که دانشمند در قبال مردم و جامعه خود و بلکه کل بشریت و نوع انسانی و حتا جهان و طبیعت و محیط زیست خود نیز مسئولیتهای خطیری دارد. اینها جنبههای اخلاقی مرتبط با دانش، دانایی و دانایان است. اما همین بحث از زاویۀ دیگر هم قابل طرح است و آن تاثیر خود ذهنیت علمی و کیفیت کار دانشمند بر اخلاق و منش اخلاقی وی، و بر عکس، یعنی تاثیر اخلاق فردی و حرفهای بر کار علمی است.
شکی نیست که رفتار افراد، از جمله دانشمندان و متخصصان تا حد زیادی تحت تاثیر باورهای دینی، اخلاقی، فلسفی و اجتماعی آنهاست؛ نهتنها در گرایش آنها به این کار بلکه انتخاب موضوع و کم و کیف پژوهش در این زمینهها. شاید حتا سوگیریهایی هم در این زمینه خواسته و ناخواسته داشته باشند. اما راه و روش دانشمندان در مطالعۀعلمی، اخلاقی و غیره ممکن است بر زندگی، اخلاق و منش اخلاقی آنها و ترک و طرد باورهای نادرست، سوگیریها و ایجاد تغییر در آنها با توجه به یافتههای علمی تاثیری مستقیم داشته باشد.
لوئیس کاروئانا معتقد است راه و روش و مهارتهای کسب شده در علوم طبیعی و حتا نفس کشفیات این حوزه میتواند بر گرایش آنها اثری ژرف داشته باشد. تا حدی که شیوۀ زندگی بسیاری از افراد به علم طبیعی و به هر گونه توصیفی از جهان که بتواند با روشهای علمی توجیه شود بستگی دارد. (ص. 12) فرض اصلی کاروئانا این است که جنبههایی از کارهای علمی آنقدرها ژرف هستند که بتوانند بر کیفیت شخصی که درگیر چنین کاری است؛ یعنی ژرفای آنها آنقدرها هست که ردی از آنها در همۀ زمینههای داستان زندگی شخص باقی بماند. (همان، ص. 18) روش پژوهش علمی نهتنها در کسب دانش، بلکه در شیوۀ زندگی شخصی پژوهشگر اثری ژرف برجای میگذارد. برخی از گرایشهای شخص نیرو میگیرند و برخی دیگر سستی میپذیرند یا شخص به پرهیز از آنها برانگیخته میشود. به سخن دیگر، فرص اصلی وی این است که روشهای علم بر عادات عالم اثر میگذارند. (همان، ص. 21) یعنی بین شیوههای اندیشیدن فرد و وضع کلی وی رابطهای هست. به زبان سنتی یعنی: فرد با انجام کارهای درست، درستکار میشود. میبینیم صفتی که با آن کار را توصیف میکنیم، در توصیف فرد کنندۀ کار نقش دارد. البته به شرطی صفت آن شخص میشود که آن کار تکرار شود. برخی از ویژگیهای بنیادی یک کار خاص، حتا اگر در آزمایشگاه انجام شود، بر گرایشهای بنیادین آن کار توسط دانشور اثر میگذارد (البته به شرط تکرار). به سخن دیگر، زندگی دانشورانه چارچوب ذهنی خاصی به شخص میدهد که با عادتهای خاصی همراه است. برخی از این عادتها خوباند؛ اینها فضیلت نام گرفتهاند؛ برخی دیگر بدند؛ به اینها شر میگویند. (ص. 27-28)
اگر ذهنیت علمی و کار علمی بر اخلاق، منش، فضیلتهای اخلاقی، و نیز احساسات و عواطف آدم تاثیر میگذارد میتوان انتظار داشت که همۀ اینها یعنی اخلاق، منش، رفتار، و احساسات و عواطف یک آدم منطقی هم بر ذهنیت علمی تاثیر داشته باشد. بر همین اساس، فردی که مهارتی رفتاری و کاری را در اوج داشته باشد، بهتر از فردی میتواند پژوهش کند و بنویسد که در آن زمینه تجربه و مهارت کافی ندارد؛ همین نسبت بین کم و کیف مطالعه و پژوهش و نگارش نیز وجود دارد. همۀ اینها به این دلیل است که مهارتها و رفتارها، اخلاق و منش، مطالعه و مشاهده، و در نهایت پژوهش و نویسندگی سبب میشوند تا شخصیتی متناسب با کم و کیف همین تلاشها در انسان شکل بگیرد. واژۀ دانشمند، محقق، نویسنده و غیره اشاره به مجموعهای از دانش و مهارتهای حسی، حرکتی و شناختی دارد که به تدریج بخشی از حافظۀ آشکار و پنهان شده است.
۱. از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهامزنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیامها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.