داخلی
»پژوهش و نگارش (پاورقی)
انگیزه و هدف پژوهش و نویسندگی میتواند بسیار متفاوت باشد؛ از پول، شهرت، تایید دیگران و برخی دیگر از انگیزههای شخصی و درونی افراد تا کاربرد عملی علوم و فنون در زندگی اجتماعی. به عبارت دیگر، انگیزه و هدف را میتوان به دو بخش اصلی تقسیم کرد: انگیزهها و نیازهای درونی و فردی، و انگیزههای اجتماعی و دگرخواهانه. البته این دو را نباید نقطه مقابل هم دید؛ بلکه اغلب مکمل و در هم تنیدهاند.
انگیزه و هدف اصلی تمام تلاشهای انسانی در درجۀ اول ادامۀ زندگی و سپس افزایش کیفیت آن است. بقا و کیفیت آن نیز به فرد، محیط زیست و تعامل این دو با هم بستگی دارد و همین باعث تفاوت در انگیزهها و اهدافی میشود که در پشت هر تلاشی خوابیده است. گاهی انگیزههای فردی چنان در همپیچیده و رازآلود است که حتی خود فرد هم ممکن است از برخی از جنبههای آن خبر نداشته باشد. هدایت بسیاری از کنشها یا بخشهای زیادی از آن از طریق سازوکارهای حافظۀ زیستی و حافظۀ فرهنگی طی سالها شکل گرفته و بسیار سریع، خودکار و ناخودآگاه در جهت رفع نیازهای فرد توسط حافظۀ پنهان مدیریت میشود. آنچه ما از آن آگاهی داریم نتیجۀ پردازشهای ذهنی یا بروندادهایی است که به شکل کتاب، مقاله، و یا حتی کالاها و خدمات گوناگون با آن مواجهیم.
اهداف و انگیزهها به تعداد انسانها و نهادها میتواند وزن و رنگ و بویی متفاوت داشته باشد. به این نمونهها توجه کنید:
کریک (کاشف رمز دیانای و برندۀ جایزۀ نوبل) تا آخرین لحظه نمیدانست که جیمز واتسون، دوست و یکی از شرکایش در جایزۀ نوبل، سالها پیش از جایزۀ نوبل و در جریان پژوهشهایش به این جایزه فکر میکرد.
استیون هاوکینگ، پایاننامه و برخی از کتابهای پرفروشاش در تاریخ علم را صرفا برای زندگی بهتر و کسب هزینه و مخارج زندگیاش تالیف کرده بود. کتاب تاریخچۀ زمان هاوکینگ چنان پرفروش شد که در رکوردهای گینس ثبت شد. مجلۀ تایم در آگوست 1990 اعلام کرد که بیش از 8 میلیون نسخه از آن فروش رفت. و هنوز هم فروش میرود. (نقل در: فرگوسن، ص. 202). در ایران نیز چندین ترجمه از آن وجود دارد که همگی پرفروشاند. این شمارگان میلیونی نشان از این دارد که اجتماع هم از آن منتفع شد، جوانان زیادی را به حضور در عرصۀ علم و پژوهش ترغیب کرده است و شناخت مردم را نسبت به مسائل علمی تحت تاثیر قرار داده است. هدف ناشر علاقمند کردن مردم و جوانان به فیزیک اعلام شد. اما هدف و انگیزۀ میلیونها نفر از مطالعۀ این کتاب میتواند بسیار متنوع و متفاوت با هدف ناشر و نویسنده باشد! شخصا معتقدم این دسته از کتابهای آسانخوان هاوکینگ برای همه علاقمندان به علم، پژوهش، و نیز مسائل فلسفی و نظری در همۀ حوزهها مفید و خواندنی است.
همینطور هرگز مشخص نشد که نیوتون چرا دو اثر دورانسازش، اصول طبیعی ریاضیات و اپیتک، را به ترتیب 20 و 30 سال پس از ابداع و تالیفش منتشر کرد! البته ظاهرا وی در همۀ این سالها در حال بارورتر کردن آنها بود. بیش از نیمی از وقت نیوتون عمدتا پنهانی به مطالعه و پژوهش در زمینۀ کیمیاگری صرف شد (تبدیل مس و فلزات بیارزش به طلا). نیوتون به مطالعه و پژوهش در حوزۀ دین و مذهب نیز علاقه زیادی داشت. نیوتون به دلیل ترس از مجازات اندیشههایش دربارۀ دین را هرگز منتشر نساخت! (استراترن)
بیش از 6 هزار دانشمند از سراسر جهان (در دو گروه 3 هزار نفره) در موسسه فیزیک نظری اروپا (سرن) با میلیاردها دلار هزینه سالانه در جستجوی ذرهای هستند که پیتر هیگز چند دهۀ پیش، وجود آن را پیشبینی کرده بود. هزینۀ اولیه تولید و راهاندازی شتابگر مورد نظر در تونل 40 کیلومتری مرز بین فرانسه و سوئیس و در عمق 100 متری زمین بیش از 13 میلیارد دلار بود. آگاهی بشر نسبت به این ذره هیچ تاثیری بر بود و نبودشان نخواهد داشت!
8 سپتامبر 2016 کاوشگر ناسا به فضا پرتاپ شد. این کاوشگر دو سال (سال 2018) در راه خواهد بود تا به سیارک بنو برسد که 500 متر پهنا دارد و با سرعتی حدود 100 هزار کیلومتر در ساعت دور خورشید میگردد. ازیریس- رکس 17 ماه از فاصلۀ 5 کیلومتری سیارک، کار ارزیابی اولیه برای نقشهبرداری سطحی، انتخاب محل فرود، تمرین و مانور و مطالعۀ اولیه را انجام خواهد داد. پس از فرود نیز به مدت یک سال در زمینۀ ترکیبات شیمیایی، کانیشناسی و تاریخ زمینشناسی این سیارک پژوهش میکند و در نهایت در سال 2023 به زمین بر میگردد. این ماموریت در مجموع 800 میلیون دلار برای ناسا هزینه خواهد داشت. دانشمندان معتقدند احتمال برخورد این سیارک با زمین با قدرت200 برابر بمب اتمی هیروشیما وجود دارد. به همین دلیل، حرکت آن دائما توسط چند ماهواره و رصدخانه کنترل میشود تا به هنگام خطر منهدم شود (پوررضا، ص. 11).
آیا انگیزۀ کاوشگران و دانشمندان ناسا از این همه تلاش و هزینه برای نجات بشریت از انهدام و نیستی است؟ یا دسترسی به ثروت، فلزات و کانیهای ارزشمند و نایاب؟ و یا صرفا کنجکاویهای ذهنی است؟ و شاید یکی از هزاران انگیزۀ فردی و اجتماعی دیگر. شاید همۀ اینها: عدهای در جستجوی ثروت، و گروهی در جستجوی علم و دانش، افرادی در جستجوی فناوریهای برتر و مزیت رقابتی، مطالعۀ فرصتها و تهدیدها؛ البته برای دانشمندان هم فال است و هم تماشا (به جهت پاسخگویی به کنجکاویهای ذهنی، همکاری و رقابت علمی و شغلی نسبتا راضیکننده با حقوق احتمالا کافی)!
در هر حال، و با هر هدف و انگیزۀ فردی و اجتماعی، نتیجۀ مناسب زمانی کسب میشود که همۀ اینها با هم چفت و بست شود و اهداف آشکار و پنهان، هر دو تا حد ممکن تامین شده باشد.
هایزنبربرگ، دانشمند بزرگ معتقد است که در گزینش مسائل، انگیزههای دیگری هم دخالت دارند که آشکارترین آن یافتن کاربرد عملی برای علم است. دلیل رغبت بسیاری از دانشمندان به ریاضی و نجوم، کاربرد آن در دریانوردی و مساحی زمین بوده است. با توسعۀ دریانوری، علم نجوم رو به توسعه نهاد. توسعه دریانوردی به نوبۀ خود برای اکتشافات و سفر بوده است. کشفیات کپرنیک دربارۀ حرکت و گردش زمین و افلاک چندی پس از پیشرفت دریانوردی بوده است. گالیله با ابداع تلسکوپ نشان داد که ابزارهای عملی میتواند در پیشرفت علم کمک کند و علم هم میتواند به اختراع ابزارهای عملی کمک کند. گالیله و پیروان وی ابزارهای مکانیکی بسیار از جمله ساعت مکانیکی و چندین ابزار برای رویت اشیاء ساختند.
علاقه به جنبههای کاربردی علوم، گاه برخی از دانشمندان را گمراه کرد و آنها را سودای سود مالی به بیراهه کشانده است. به عبارت دیگر، انگیزههای غیرعلمی نقشی مهم در برخی از افراد داشته است. کنجکاوی راستین در شناخت طبیعت نیز انگیزۀ بسیار قوی برخی از دانشمندان بوده است. هایزنبرگ به گفت و گوی خود با انریکو فرمی، پیش از آزمایش بمب هیدروژنی اشاره میکند:
به او گفتم از عواقب زیستی و سیاسی این آزمایش باید بیمناک بود. فرمی پاسخ داد: اما تجربۀ قشنگی است.
این گفتۀ فرمی احتمالا قویترین انگیزهای است که در بطن میل به شناخت کاربردهای علم نهفته است.
نیاز به داوری بیطرفانه، میل به شناخت کامل طبیعت و ساختار آن، آرزوی دیدن نتایج کوششهای دانشمندان از جمله همین انگیزههای قوی است.
از همین زاویه میتوان انگیزههایی را به آسانی بازشناخت که تکتک دانشمندان را به حرکت در مسیرهای پژوهشی وا میدارد. مسیرهای پژوهش معمولا برپایۀ پارهای اندیشههای نظری و بر اساس حدس و گمانهایی در باب تفسیر پدیدههای شناخته شده، یا به امید یافتن راههای تازه است. اما این که کدام یک از اندیشهها پذیرفته میشود، به تجربه ثابت شده که معمولا تنها سازگاری یا وضوح اندیشهها عامل اصلی و تعیینکننده نبوده است. عامل اصلی امیدی بوده که دانشمند را برای آشکار ساختن حقیقت به کار و تلاش وا میداشته است. شاید تنها امید به نتیجۀ کوششهای ماست که ما را به سر منزل علم میرساند. این میل ریشهدار به مراتب قویتر از داوریهای عقلی ما دربارۀ درستی یا نادرستی اندیشههای نظری گوناگون است. (هایزنبرگ، ص. 226-227)
هیوئیت (دانشمند و مدیر طراحی، تولید و نصب شتابگر ذرات الاچسی در عمق 1000 متری به طول 40 کیلومتر) در مراسم افتتاح شتابگر در سرن گفت: فیزیک ذرات در آستانۀ دوران نویی است؛ که در آن برخی از نظریهها فرو میپاشند، و شاید برخی نشان دهند که ارزش این همه هزینه را داشتهاند. در آن مهمانی افتتاحیه هر فیزیکدانی مدل محبوب خودش را داشت – بوزونهای هیگز، ابرتقارن، چندفام، بعدهای اضافی، مادۀ تاریک- شلم شوربایی از ایدههای عجیب و پیامدهای رویایی.
هیوئیت با اشتیاق میگفت: امید من در یافتههای ال اچ سی "هیچ کدام اینها" است. واقعا فکر میکنم چیزی شگفتانگیز از آب در بیاید، چون باور دارم طبیعت از ما هوشمندتر است، و چیزی عجیب برایمان کنار گذاشته، و به هنگامی که بخواهیم از آن سر در بیاوریم کلی سرگرم خواهیم شد. و این عالی است!" (نقل در: کرول، ص. 8)
فیزیک ذرات کاری است از سر کنجکاوی. هزاران نفر، میلیاردها دلار بابت ساخت ماشینهای غولآسا به طول چند کیلومتر خرج میکنند، سپس در آنها سرعت ذرات زیراتمی را به نزدیک سرعت نور میرسانند و دست آخر به هم میکوبندشان، تنها به خاطر این که به کشف و مطالعۀ ذرات زیراتمی بپردازند که اصولا هیچ تاثیری بر زندگی روزمرۀ کسی جز فیزیکدان ذرات ندارد.
البته این یک نگرش است. نگاه دیگر این است: فیزیک ذرات نابترین تجلی کنجکاوی آدمی نسبت به جهانی است که در آن میزید. آدمیزاد همواره پرسشگر بوده است. و از یونان باستان، در حدود دو هزار سال پیش، هوس اکتشاف به کوششی اسلوبمند و جهانشمول برای کشف قواعد پایۀ حاکم بر چگونگی کارکرد گیتی تبدیل شده است. فیزیک ذرات مستقیما از آرزوی بیوقفۀ درک جهانمان سر بر میآورد؛ ذرات انگیزۀ ما نیستند، بلکه این آرزوی انسانی خود ما برای پی بردن به چیزی است که نمیفهمیم. (کرول، ص. 13)
در سال 1831 سیاستمداری از مایکل فارادی، یکی از بنیانگذاران درک مدرن ما از الکترومغناطیس، دربارۀ فایدۀ این خمیرمایۀ تازهیافتۀ الکتریسیته پرسید. پاسخ غیرواقعیاش این بود: نمیدانم ولی شرط میبندم روزی دولت شما بابت آن مالیات بگیرد. .... یک سدۀ بعد، برخی از بزرگترین مغزهای علم با حوزۀ تازۀ مکانیک کوانتومی کلنجار میرفتند، که با تعدادی نتایج تجربی سردرگمکننده به پیش میرفت و سرانجام به زیر و رو کردن بنیانهای همۀ فیزیک انجامید. این مبحث در آن هنگام کاملا انتزاعی بود، ولی کمکم به ترانزیستورها، لیزرها، ابررسانایی، دیودهای نورگسیل، و هر چیزی که دربارۀ برق هستهای (و تسلیحات هستهای) میدانیم رسید. بدون این پژوهش پایه، جهان امروزین ما به مکانی با سیمایی سرتاسر متفاوت تبدیل میشد.
حتی معلوم شد که نسبیت عام، نظریۀ درخشان فضا و زمان انشتین، نیز کاربردهای زمینی دارد. اگر از وسیلۀ سیستم مکانیاب جهانی (جی پی اس) برای مسیریابی در جایی استفاده کرده باشید، از نسبیت عام استفاده کردهاید. دستگاه جی پی اس که شاید آن را در موبایل یا سیستم ناوبری ماشینتان داشته باشید، سیگنالهایی را از تعدادی ماهواره در مدار زمین میگیرد و با اسنفاده از زمانبندی دقیق این سیگنالها و با محاسبات مثلثاتی، مکان خود روی زمین را تعیین میکند. ولی بنابه گفتۀ انشتین، ساعتها در مدار (و بنابراین در میدان گرانشی ضعیفتر) اندکی تندتر از ساعتهای سطح دریا کار میکنند. بیتردید این اثری کوچک است، اما بزرگ میشود. اگر نسبیت را به حساب نیاوریم، سیگنالهای جی پی اس به تدریج کارآمدی خود را از دست میدهد – تنها طی یک روز، مکان شما چند کیلومتری جابجا میشود.
ولی کاربردهای تکنولوژیک، در عین مهم بودن، سرانجام برای من و جُوان هیوئیت یا هر آزمایشگری که ساعتهای متمادی به ساختن تجهیزات و سر و کله زدن با دادهها میپردازد آن نکتۀ کلیدی نیست. آنها با اهمیتاند، اما اگر کسی بوزون هیگز را برای درمان پیری به کار گیرد ما رویمان را بر نمیگردانیم. این دلیل جستجوی ما نیست. دلیل جستجوی ما کنجکاوی است.
بچهها دانشمندان مادرزادند. کنجکاوی ذاتی کودکان طی سالها مدرسه رفتن و فشارهای زندگی واقعی رنگ میبازد. کم کم به نحوۀ کار پیدا کردن اهمیت میدهیم، آدمی ویژه را میبینیم. فرزندانمان را بزرگ میکنیم. از پرسش دربارۀ چگونگی کارکرد جهان دست برمیداریم، و به این پرسش میپردازیم که چه کار کنیم که به کار ما بیاید. حتی در سنین 14 سالگی هم بچهها از علم خوششان میآید. (کرول، ص. 19-21)
همۀ این نمونهها نشان از این دارد که چه هدف و انگیزۀ ما کنجکاوی ذاتی باشد و یا کاربرد عملی و یا هر چیز دیگر، بهتر است همۀ اینها با هم ترکیب شود: یعنی باید آن کودک درونمان را دوباره زنده کنیم که به طور غریزی کنجکاو است تا یاد بگیرد و از چیزها سر در آورد. اما به همان میزان اهمیت دارد که این دانستههای علمی و فنی روزی به کارش بیاید و زندگی فردی و اجتماعی بهتری برای وی، سایر انسانها و محیط زیست او به ارمغان آورد.
۱. از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهامزنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیامها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.