کد خبر: 45821
تاریخ انتشار: سه شنبه, 10 خرداد 1401 - 09:27

داخلی

»

پژوهش و نگارش (پاورقی)

پژوهش و نگارش 72:

اهمیت و خوبی موضوع را در نظر داشته باشید!

منبع : لیزنا
حمید محسنی
اهمیت و خوبی موضوع را در نظر داشته باشید!

موضوع "خوب" چیست؟ هر چه بیشتر فکر کنید کمتر پیدا می کنید. چرا که موضوع خوبی وجود ندارد؟! این پرسش بسیاری از دانشجویان و محققان تازه‌کار و مبتدی است که از شما می‌خواهند یک موضوع "خوب" برای پژوهش و نگارش به آنها پیشنهاد کنید. اغلب هر چیز "مهم یا باارزشی" را می‌توان جزو موضوعات خوب هم تلقی کرد. یعنی، آن‌چه برای فرد، یا جامعه یا نهادهای اجتماعی "اهمیت یا ارزش بیشتر" داشته باشد "موضوع خوب یا بهتری" هم می‌باشد.

جان آپدایک می‌گوید وقتی لازم است اهمیت موضوعی جار زده شود، معنایش این است که آن‌قدرها هم موضوع مهمی نیست. (ص. 36)

شاید از این جهت که برای جامعه آن قدر مهم نیست، یا اهمیت آن را درک نکرده است. چیزی شبیه جار زدن اهمیت جایگاه علم، معلم، کتاب، و دانش در رشد افراد و جامعه در سخنرانی‌ها و موعظه‌های اخلاقی و با قرائتی خاص، بدون توجه کافی به جایگاه واقعی آنها در راهبردهای رسمی، و تخصیص امکانات کافی.

شما اگر می‌توانید یاد بگیرید که چه‌طور بند کفش‌تان را ببندید، احتمالا می‌توانید این را هم یاد بگیرید که چه‌طور داستان بنویسید. البته میان این دو کار تفاوتی وجود دارد. شما مجبورید بند کفش‌تان را ببندید، وگرنه نمی‌توانید به مهد کودک بروید! اما هیچ کس مجبور نیست نویسنده شود. (گلدن، ص. 76)

البته ویژگی‌هایی چون اهمیت، خوبی، ارزش و مثل آن کم و بیش، نسبی است و به شرایط، دیدگاه‌ها، نیازها، اهداف و چیزهای دیگر وابسته است. با این حال، موضوع پژوهش و نگارش بهتر است حداقل برای خودتان اهمیت داشته باشد. شاخص اهمیت به نیازهای سازمانی، نقش و جایگاه شما و پژوهش‌تان در آنجا و فعالیت‌های گروهی، نهادی و اجتماعی دیگر نیز وابسته است.

اهمیت داشتن با دوست داشتن نیز متفاوت است. ممکن است موضوعی برای دیگران یا شما مهم باشد اما به هر دلیلی آن را دوست ندارید؛ و یا برعکس، یعنی آن را دوست دارید اما به هر دلیلی برای جامعه اهمیت بالایی ندارد. ایجاد آشتی بین این دو، بهترین راهبرد و گزینه است؛ یعنی هم موضوع آن برای شما، نهادهای بالادستی، و جامعه اهمیت داشته باشد و هم به آن علاقمند باشید. زیرا این تصمیمی است که همۀ زندگی شما را کم و بیش تحت تاثیر قرار می‌دهد و در عین حال بر کم و کیف کارها تاثیر خواهد گذاشت.

فرانسیس کریک پس از کسب جایزۀ نوبل به خاطر کشف رمز ساختار دی‌ان‌ای نوشت:

فکر می‌کنم آنچه لازم است دربارۀ کشف مارپیچ دوتایی تاکید شود این است که راهی که به کشف انجامید، از نظر علمی، نسبتا معمولی بود، آنچه که مهم بود شیوۀ کشف آن نبود، بلکه موضوع کشف‌شده بود- یعنی خود ساختمان دی‌ان‌ای. شما این را با مقایسه با تقریبا هر اکتشاف علمی دیگر می‌توانید ببینید. اطلاعات گمراه‌کننده، ایده‌های نادرست، و مسائل مربوط به روابط شخصی در بیشتر، اگر نه در تمام کارهای علمی، پیش می‌آید. برای مثال کشف ساختمان بنیادین کلاژن تمام عناصری را داشت که کشف مارپیچ دوگانه را احاطه کرده بود. شخصیت‌ها به همان رنگارنگی و تنوع بودند. حقایق به همان اندازه درهم و برهم و راه حل‌های نادرست به همان اندازه گمراه‌کننده بودند.

رقابت و دوستی نیز در این قضیه نقش بازی می‌کردند. با این حال هیچ کس حتی یک کتاب دربارۀ مسابقه برای کشف مارپیچ سه‌گانه ننوشته است. مطمئنا علتش آن است، که به مفهوم بسیار واقعی، کلاژن به اهمیت موضوع مولکول دی‌ان‌ای نیست. البته این تا حدی بستگی دارد به این که اهمیت را چه محسوب کنید. با این که یک سوم تمام پروتئین‌های بدن کلاژن است اما از هر نظر که به آن نگاه کنید دی‌ان‌ای یک مولکول مهم‌تر از کلاژن است، مرکزیت بیشتری در زیست‌شناسی دارد، و برای پژوهش‌های بیشتر مهم‌تر است. بنابراین همانطور که پیش از این گفتم: اهمیت از آن مولکول است، نه از آن دانشورز. (95-96)

به عنوان یک محقق و متخصص باید به این نکته هم توجه داشته باشید که نه علایق و سلیقۀ فردی خود را به عنوان یک چیز مهم به دیگران تحمیل کنید و نه تحت تاثیر افراد و جامعه به یک مسالۀ مهم بی‌توجهی یا کم‌توجهی کنید. ممکن است دیگران چیزی را بیش از اندازه مهم تلقی کنند که در تضاد با تجربه، دانش و تخصص شماست. شما به عنوان یک متخصص بیش از هر فرد دیگر باید دربارۀ اهمیت و جایگاه یک پژوهش و نوشتۀ علمی و یا حتی ادبی اطلاعات کافی کسب کنید. دورنگری و پیش‌بینی آیندۀ یک مساله و حوزۀ علمی و فنی نیز از جمله وظایف یک محقق و نویسندۀ خلاق و متعهد به جامعه است. به همین دلیل تبیین جایگاه یک موضوع، مساله، و پژوهش علمی و فنی خاص بخشی از وظایف هر محقق و محتوای بیشتر پژوهش‌هاست. حتی گاهی لازم است سال‌های سال تلاش و پژوهش کنید تا اهمیت چیزی را برای جامعه روشن سازید و نتایج آن را جلوی چشم‌شان قرار دهید. جلب مشارکت جامعه برای پرداخت هزینۀ خدمات و پژوهش‌ها نیازمند چنین راهبردی است. اغلب تامین هزینۀ پژوهش‌ها و خدمات مورد نظر شما نیازمند حذف هزینۀ کارهایی است که برای دیگران اهمیت دارد. به همین دلیل، ایجاد چشم‌اندازی از کاربرد و اهمیت نتایج کارها برای خودتان و جامعه اهمیت خواهد داشت. محدودیت منابع، رقابت، و مقایسۀ منافع را باید همواره در نظر داشته باشید.