داخلی
»گاهی دور، گاهی نزدیک
(لیزنا، گاهی دور/ گاهی نزدیک 337): جعفر مهراد، استاد پیشکسوت دانشگاه شیراز: به عنوان عضو هیات موسس انجمن ایرانی مطالعات و تحقیقات جامعه اطلاعاتی، مدت ها است که ذهن من درگیر این چالش است که آنچه امروز از جامعه اطلاعاتی می دانم با انجمنی که در اوایل دهه ١٣٩٠ راه اندازی کردیم تفاوت های اساسی دارد و متنوع است. مطلبی که در اساسنامه این انجمن ذیل فصل اول با عنوان «کلیات و اهداف» نوشته شده است تجربه ای است از گذشته که با مباحث کنونی جامعه اطلاعاتی تفاوت های آشکار دارد.
لوسیانا فلوریدی در باب جامعه اطلاعاتی می نویسد: ما آنقدر با صحبت های جامعه اطلاعاتی آشنا هستیم که گاهی فراموش می کنیم چنین چیزی وجود ندارد، بلکه انبوهی از جوامع متفاوت از یکدیگر هستند که برخی از آن ها ممکن است به طرق و درجات مختلف به عنوان جامعه اطلاعاتی شناخته شوند.(Luciano Floridi, 2016,1)
از سال های پایانی قرن بیستم، بیان اینکه ما در یک جامعه اطلاعاتی زندگی می کنیم، برای رسانه ها و متخصصان علوم ارتباطات و اطلاعات امری عادی شده است. در این نوشته کوتاه، ابتدا ماهیت و معیارهای یک جامعه اطلاعاتی را مورد توجه قرار می دهیم و سپس به برخی از چارچوب ها و زیرساخت های پشتیبانی کننده، و مسائل و مشکلات آن نگاه خواهیم کرد.
جامعه اطلاعاتی پدیده تازه ای نیست. منطقی است بگویم که جامعه اطلاعاتی در عصر برنز با شروع ارتباطات مکتوب پا به عرصه وجود گذاشت. بعد از گذشت قرنها و ایجاد تغییرات مختلف در این روند، می توان توسعه جامعه اطلاعاتی را مترادف با استفاده گسترده از سیستم های اطلاعات دیجیتال تعریف کرد. اطلاعات چیزی است که جهان ما براساس آن کار می کند. انواع مختلفی از جوامع اطلاعاتی وجود دارد، اما جامعه اطلاعاتی جامعه ای است که اعضای آن، دیجیتال را به عنوان پدیده ای معلوم بشمار می آورند. با این حال، معیار های مختلفی وجود دارد که براساس آن ها می توان جامعه اطلاعاتی را شناسایی و تعریف کرد. به این معیارها به اختصار اشاره خواهم کرد، اما برای مطالعه مفصل به آثار زیر مراجعه کنید: Webster 2012, Floridi 2016, Beaulieu and Leonell 2021, Feather 2017
انواع جامعه اطلاعاتی:
«جامعه اطلاعاتی اقتصادی» جامعه ای است که در آن بیشتر فعالیت های اقتصادی و ثروت یک جامعه مبتنی بر کالاهای نامشهود و اطلاعات است، تا بر تولید و کشاورزی.
این دیدگاه مبتنی بر مطالعات پژوهشگرانی مانند Fritz Machlup, Peter Drucker, و Marc Porat است که ایده اقتصاد اطلاعات را در دهه ١٩٧٠ مطرح کردند. به عنوان مثال، از آنجایی که بیش از ٧٠ درصد فعالیت های اقتصادی گروه ٧ کشورهای توسعه یافته مربوط به کالاهای نامشهود، یعنی کالاهای مبتنی بر اطلاعات است، از این نظر این ها به عنوان جوامع اطلاعاتی بشمار می روند.
«جامعه اطلاعاتی شغلی» جامعه ای است که در آن بیشتر افراد به عنوان کارشناسان اطلاعات مشغول به کار هستند. این دیدگاه در دهه ١٩۶٠ توسط Daniel Bell جامعه شناس آمریکایی با ایده خود از جامعه پسا صنعتی مطرح شد و در دهه ١٩٩٠ در تئوری «جامعه دانش» جامعه شناس آلمانی Nico Stehr توسعه یافت. جامعه دانش، اصطلاحی برای توصیف جوامعی است که از نظر اقتصادی و فرهنگی، صفت بارز آن، درجه بالایی از وابستگی به پتانسیل های خود برای تولید دانش علمی و فناوری است.
«جامعه اطلاعاتی فناورانه» جامعه ای است که بر پایه فناوری اطلاعات و ارتباطات گسترده ساخته شده و به آن متکی است. مشکلی که در اینجا وجود دارد آن است که تعیین کنیم چه مقدار از آن برای ایجاد یک جامعه اطلاعاتی ضروری است. وجود یک زیرساخت دیجیتال، به ویژه دسترسی به پهنای باند و دستگاه های دیجیتال به راحتی قابل اندازهگیری است، اما تاثیر آن ها بر جامعه ممکن است متفاوت باشد. سه جنبه کلیدی عبارت است از رسانه های اجتماعی، تجارت الکترونیک و دولت الکترونیک. پذیرش گسترده این موارد نشان دهنده یک جامعه اطلاعاتی است.
«جامعه اطلاعاتی سیاسی» جامعه ای است که در آن اطلاعات و موضوعات ICT موضوع بحث سیاسی و اقدام در سطوح محلی، ملی و بین المللی می شود. در اینجا این مشکل وجود دارد که چقدر بحث لازم است و اینکه آیا توجه سیاسی باید مثبت باشد یا خیر. از زمانی که ارتباطات مکتوب گسترده شده است، دولت ها و افراد قدرتمند درگیر سانسور و تبلیغات شده اند. آیا این ها را باید به عنوان پیشرفت به سوی جامعه اطلاعاتی تلقی کرد؟
عوامل جامعه شناختی نیز به عنوان مبنایی برای جامعه اطلاعاتی مطرح شده است. قابل توجه ترین ایده، «جامعه شبکه ای» است که در دهه ١٩٩٠ توسط جامعه شناس اسپانیایی Manuel Castells ارایه گردید. چنین مفاهیمی به قدرت اطلاعات، به ویژه شبکه های اطلاعاتی در تغییر درک و نگرش ما از زمان و مسافت، و در تغییر در رفتار ما در تمام جنبه های روابط اجتماعی اشاره دارد. این ایده در سال ١٩۴۵ توسط کارل پوپر پیش بینی شده بود که در آن جامعه ای انتزاعی را مطرح کرده است. در این جامعه مردم عملاً هرگز رو در رو با یکدیگر ملاقات ننموده و تنها از طریق نامه های تایپ شده یا تلگراف با هم ارتباط برقرار می کنند، ایده ای که در همه گیری کووید-١٩ طنین انداز شد.
سرانجام، فرانک وبستر (Frank Webster) جامعه شناس بریتانیایی، برای ایده جامعه اطلاعاتی نظری استدلال کرده است، جامعه ای که در آن راهنمای اصلی عملی، دانش انتزاعی است که در اسناد ثبت می شود (نه دانش ضمنی). این ایده شبیه به پیشنهاد مایکل باکلند (Michael Bukland) است که در اینجا بهتر است از آن به عنوان یک جامعه اسنادی صحبت کنیم تا یک جامعه اطلاعاتی. به طوری که مشاهده می کنیم، همه این مفاهیم از جامعه اطلاعاتی بینشی را که درخور توجه است ارایه می دهند، اما هیچ یک از این مفاهیم به خودی خود به عنوان یک تعریف، کاملاً رضایت بخش نیست.
ویژگی هر جامعه اطلاعاتی به حد رشد و کمال رسیده، انتظارات غیرانعکاسی و ضمنی اعضای آن جامعه است که می توانند در هر زمان به هر نوع اطلاعاتی که می خواهند دسترسی داشته و ارتباط برقرار کنند.
می توان به مفهوم دیگری نیز اشاره کرد که گرچه نظریه ای درباره جامعه اطلاعاتی نیست، اما انطباق هایی با آن دارد. این مفهوم عبارت از ایده کارل پوپر از جامعه باز است که در ابتدا در دهه ١٩۴٠ به عنوان جایگزینی برای جوامع بسته فاشیسم و کمونیسم پیشنهاد کرد. جامعه باز پوپر جامعه ای مبتنی بر حاکمیت قانون است که در آن همه، قانون را می شناسند و در برابر آن یکسان هستند. بنابراین، این جامعه شکلی از جامعه وابسته به جریان آزاد اطلاعات است و اصول پوپر می تواند به عنوان راهنمای تهیه کنندگان اطلاعات مورد استفاده قرار گیرد.
زیرساخت های جامعه اطلاعاتی:
سیاست های ملی و بین المللی در تعیین شکل جامعه اطلاعاتی در بخش هایی از جهان که تحت تاثیر آن ها قرار می گیرند، نفوذ رسوخ عمده ای دارند. دولت های ملی و نهادهای بینالمللی قدرت وضع قوانین و مقرراتی را دارند که چارچوبی را برای جوامع اطلاعاتی فرآهم می آورد. این ها ماهیت مالکیت معنوی و حق چاپ، حفاظت از داده ها و حریم خصوصی، آزادی اطلاعات و سانسور در هر منطقه ای از جهان را کنترل می کنند. همچنین، دولت ها و نهادهای بینالمللی ممکن است برای توسعه زیرساختهای اطلاعات فیزیکی و دیجیتالی، ترویج آموزش برای سواد دیجیتال، حمایت از تدارکات الکترونیک و تجارت الکترونیک تصمیم گیری کنند. به عنوان مثال، آن ها می توانند رهبری سیاست ها و برنامه ها دردست گیرند، زیرا دولت ها از بزرگترین تولیدکنندگان، جمع آوری کنندگان، حفاظت کنندگان و استفاده کنندگان از اطلاعات هستند.
کتابخانه های عمومی که در بیشتر کشورهای توسعه یافته در قرن نوزدهم تاسیس شدند، اکنون به عنوان یکی از ابعاد اولیه «جامعه دانش» توصیف می شوند، و اگر فرصتی به این کتابخانه ها داده شود از پتانسیل حمایتی موثری برای بسیاری از جنبه های جامعه اطلاعاتی برخوردار هستند. یکی از سازنده های اخیر توسعه جامعه اطلاعاتی، شهر هوشمند یا به قول Castells, شهر اطلاعاتی است که زیرساخت فیزیکی و دیجیتالی آن برای ارتقای موجودیت آنلاین و نیز مدیریت منابع شهر به بهترین نحو طراحی شده است. چنین شهری ممکن است به عنوان یک مخزن اطلاعات و مرکز دانش عمل کند، هرچند که در مورد نظارت و حفظ حریم خصوصی نگرانی های جدی وجود دارد.
ماهیت سیاست های اطلاعاتی بین کشورها و مناطق متفاوت است. برای مثال، بریتانیا و ایالات متحده، مقررات سیاستی نسبتاً جزیی و واکنشی دارند، در حالیکه کشورهای قاره اروپا رویکرد هماهنگ تری را اتخاذ کرده اند. سازمان های غیردولتی و بنیاد های بشر دوستانه مانند بنیاد بیل و ملیندا گیتس و سازمان ملل متحد نیز از طریق اجلاس جهانی سالانه خود (در مورد جامعه اطلاعاتی)، توسعه جوامع اطلاعاتی را ترویج می دهند. نخستین نشست آن، در زوریخ و در زمان آقای خاتمی، و دومین نشست در تونس، و در زمان دکتر احمدی نژاد تشکیل جلسه داد که در هر دو، به عنوان عضو هیات ایرانی در این اجلاس شرکت داشتم.
زیرساخت فنی یک جامعه اطلاعاتی شامل فناوری های اطلاعاتی است. انواع معیار های استاندارد برای مقایسه پیشرفت ها وجود دارد. یک نمونه شناخته شده، شاخص توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات (IDI) است که زیر نظر اتحادیه بینالمللی مخابرات از راه دور (ITU) برای اندازهگیری سطح و توسعه ICT در کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه طراحی شده است.
شاخص اقتصاد و جامعه دیجیتال اتحادیه اروپا (DESI) نیز شاخصی است مشابه IDI, با سنجه هایی برای اتصال، سرمایه اجتماعی/مهارت های دیجیتال، استفاده از خدمات اینترنتی، ادغام فناوری دیجیتال و خدمات عمومی دیجیتال.
اما با وجود همه این شاخص ها، در مورد مناسب ترین معیار ها و روش ها ی اندازه گیری اختلاف نظر فاحش وجود دارد.
منابع
1- https://ictna.ir/id/047652/
2- Floridi,L (2016) Mature information societies - a matter of expectations, Philosophy and Technology, 29(1),1.
3- Feather, J (2017) The information society: a study of continuity and change (6th edition), London, Facit Publishing.
4- Webster, F (2014) Theories of the information society (4th edition), London, Routledge.
5- Beaulieu, A. and Leinelli, S (2021) Data and society: a critical introduction, London, Sage.
6- Machlup, F (1972) The production and distribution of knowledge in the United States, Princeton NJ: Princeton University Press.
7- Porat, M U (1977) The information economy: definition and measurement, Washington DC: US Department of Commerce.
8- Bell, D (1976) The coming of post industrial society, New York: Basic Books.
9- Stehr (1994) Knowledge Societies, London: Sage.
10- Castells, M (1996) The rise of the network society, Oxford: Blackwell.
11- Popper, k R (2020) The open society and it's enemies, Princeton NJ: Princeton University Press.
۱. از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهامزنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیامها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.