داخلی
»سخن هفته
کنگره و مشارکت حداکثری
لیزنا؛ سید ابراهیم عمرانی، سردبیر :
ابتدا بریم سراغ اینکه چرا کنگره؟
در دو هفته گذشته دو یادداشت مشترک با دکتر داریوش علیمحمدی در لیزنا منتشر کردیم که درباره ادامه ندادن دورة کارشناسی بود و دلایلی را گفته بودیم که به آن باور داریم و می توانیم باز هم در صورت نیاز بحث را ادامه دهیم. ما نظر خودمان را گفتیم، قبلا هم گفته بودیم، ولی دست اندرکاران گروههای علم اطلاعات و وزارت علوم، صاحب اختیار هستند و هر تصمیمی که بگیرند، همان اجرا خواهد شد.
لیکن در میان نظرهای زیر آن دو نوشته، دو نظر جالب توجه بود و آن هم اینکه به بنده و دکتر علیمحمدی فرموده بودند شما دوتا صداتون از جای گرم در میاد، کار و کاسبی خودتونو دارین و بیرون گود نشسته اید و میگوئید لنگش کن.
حالا لابد میگوئید این چه ربطی به مشارکت حد اکثری در کنگره دارد.
ما بر این باوریم که با توجه به شرایط آموزش در بیشتر گروههای علم اطلاعات ، همین دانشجویانی که تا اینجا در دورة کارشناسی پذیرفته شده اند و در حال تحصیل هستند، و آنان که دانش آموخته کارشناسی هستند، خوب و کافی است و اجازه بدهید همین دو گروه، طی 5 تا 10 سال در گروههای علم اطلاعات و دانش شناسی موجود، تحصیلاتشان تا مقطع دکتری تکمیل شود، و با تغییر برخی شیوهها، مهارت آموزی شوند، و به جنگ ChatGPT و مقابله با Chatbot های در حال تولد دیگر بروند.
لابد میپرسید چرا به این میزان روی این موضوع بحث می کنیم؟ صادقانه به شما میگوئیم: برای تضمین باقی ماندن رشته و حرفه. رشته ما باید افرادی قوی و با کیفیت و به سامان وارد بازار کار کند،که منزلت اجتماعی بیافرینند. الآن هم در میان فارغالتحصیلان نمونه های خوب داریم، لیکن باید فراوان شوند، و باید نمونه های خوب تبدیل به اکثریت شوند. یکی از راه حلهای پیشنهادی ما کیفیت بوده و هست. کیفیتی که منجر به منزلت شود. رشته ما نیاز به هرس دارد، پیشنهاد ادامه ندادن کارشناسی رشته، هرس کردن شاخ و برگ اضافی است. زکات مال به در کن که فضله رز را چو باغبان ببرد، بیشتر دهد انگور.
راه حل تکمیلی، علاوه بر کیفیت، که بسیار مهم است، انسجام حرفهای است. نماد این انسجام انجمن و محل این «انسجامبخشی» کنگره است.
جوانان عصبانی یادشان باشد ما خرمان از پل نگذشته. ما هم مانند پدر و مادرهای شما در همین مملکت زندگی میکنیم و در یک سال گذشته گوشت از سفره خانوارمان حذف شده، و مرغ هم که پر دارد و به زودی پرمیکشد و میرود و بسیاری از دوستانِ هم نسل ما بعد از 40 سال کار اجاره نشین و در دوره بازنشستگی، تهراننشینهایمان، آواره پرند و شهریار و هشتگرد و پردیس و اخیرا رودخانه شور و واوان هستند. عزیزانم، ما هم هرکدام یکی دو فرزند با شرایط شما عزیزان در خانه داریم، و نگران بیکاری آنها و همه جوانان کشور عزیزمان هستیم. این را باور کنید و اگر دوست داشتید سری به پسران بنده بزنید و از اوضاع کار و بار و سربازیشان بپرسید.
در حال حاضر و برای بقای حرفه، چیزی که به شدت نیاز داریم کیفیت و انسجام حرفهای است. حرفه ما مورد هجوم است، تعارف را بگذاریم کنار، رشتههای همجوار موقعیت بهتری از ما دارند. ما برای حفظ موقعیت خود شعار نمیدهیم. از روی شکم سیری طرح نمیدهیم. ما بابت کار در انجمن حقوق نگرفتهایم و همه کسانی که در اطراف انجمن چرخیدهاند، میدانند که نه تنها درآمدی وجود ندارد، برای پیشبرد ایده ها باید از خود و از جیب مبارک خرج کنید. از یکایک کسانی که درانجمن فعال بوده اند بپرسید. فقط کسانی دارند میجنگند که به کار جمعی اعتقاد و به انسجام حرفهای باور دارند.
بنابراین در جستجوی حفظ حرفه و با عواملی چون انسجام و وحدت رویه است که کمیته مطالعات صنفی چندین دوره کار خود را در قالب طرحهایی به سازمان امور اداری و استخدامی کشور فرستاد و البته در آشفته بازار مدیریت کشور، هنوز بازخورد خوبی هم دریافت نکرده است. و اخیرا هم که جناب آقای میلاد روشنی دارند این کار را دنبال می کنند، که دستشان درد نکند. و خبر دارم که فرد دیگری هم از مسئولین آماده شده تا به جنگ سازمان امور اداری برود، که در زمان خود به اطلاع شما رسانده خواهد شد.
در چارچوب همین انسجام و کیفیت بود که کمیته فناوری و آقای دکتر امینی شش سال، همجواری فناوریهای نوین را با رشته و حرفه ما در کنگره فریاد کرد و همه کسانی را که دستی بر آتش داشتند دعوت کرد تا کتابداران از نزدیک با آنها آشنا شوند و استارتآپهای فعال نزدیک به حوزه ما را دعوت کردندکه به کنگره بیایند و به ما کاریابی نوین و کارآفرینی نوین را از نزدیک نشان دادند.
در چارچوب همین هدف کارگاههای متنوع و میزگردهای متفاوتی برگزار گردید که کیفیت دانش آموختگان و حتی استادان بالاتر برود و در بازار کار کسب آبرویمان حفظ شود و با بالا بردن کیفیت، منزلت بهتری کسب شود. همه تلاشی که میشود، در این راستا است که حرفه موثر ما، موثر بماند و تاثیر خودش را از دست نداده، هیچ، هر روز در جامعه موثرتر حضور پیدا کند.
رشته ما در حال تغییر و در حال پوست اندازی است و باید خیلی مراقب باشیم که فقط پوست بیندازد و گوشت و خون و استخوان، همراه با پوست بیرون انداخته نشود.
برای همین انسجام است که از شما دعوت میکنم که کنار هم باشید و ایدههایتان را بیاورید و ایدههای دیگران را بشنوید، و کاری کاربردی پیش بگیرید که موثر باشد و منزلت بیافریند. منزلت با کار بیکیفیت حاصل نخواهد شد. و کیفیت بدون انسجام حرفهای پدید نخواهد آمد. و هیچ حرفهای بدون منزلت مناسب باقی نمیماند.
اگر حتی نیمی از دلایلم مورد قبولتان است، پس پیش به سوی کنگره هفتم، باقی را هم در کنگره و پس از آن با هم گفتگو میکنیم.
و اما کنگره هفتم و موقعیت گروههای مختلف در آن، به ویژه اعضای گرامی هیات علمی
شاید در آینده تاریخ جهان را به پیش از کرونا و بعد ازکرونا تقسیم کنند. سال پیش هم در آستانه کنگره نوشتم صرف نظر از اینکه کرونا طبیعی بود و یا ساخته دست آنان که در تقسیم ثروت جهان دستی دارند، فضای دنیای قبل از کرونا با بعد از آن متفاوت است. از نگاه من و با توجه به کنگره، کرونا در اوج خود بسیاری ساز و کارها را تحت تاثیر خود قرار داد. مشارکتهای حضوری به پایینترین میزان خود رسید و مشارکتهای غیر حضوری هم به شدت تحت تاثیر شبکه و فیلترینگ و غیره همواره یک سویش میلنگید. در آن سه سال کتابداران و متخصصان علوم اطلاعات، یک بار دیگر از هم دور افتادند و آنچه که لازمه انسجام حرفهای است، اندکی رنگ باخت. بله، در نگاه من آنطور که بارها نوشتهام، حضور چشم در چشم، و گوش به دهان، موثرتر از چشم در مانیتور و گوش در گوشی و HandsFree است.
با توجه به همه سببها و اتفاقها، کنگره متخصصان علوم اطلاعات ایران 1402 که کنگره هفتم است، با تاکید بر حضور همه اهالی حوزهی »داده، اطلاعات و دانش» پیش رویمان است و کمتر از دو هفته به آغاز آن زمان داریم.
اگر اجازه بدهید گریزی بزنم به اسفند ماه سال 1379. درست بیست سال بعد از تعطیل انجمن اول (انجمن کتابداران ایران "اکتا") ، انجمن با شرطها و شروطها و با آئین نامهای که انجمن را صرفا علمی و پژوهشی میدانست، با نامی جدید پا به عرصه فعالیت گذاشت. در آن زمان در انجمنها کمیته ای به نام کمیته همایشها وجود نداشت. کارهای علمی را کمیته های علمی انجام میدادند و برگزاری همایشها را به کمیته روابط عمومی میدادند. در اولین جلسه هیات مدیره انجمن فروردین 1380، اصرار ما بر این بود که کتابداران بیست سال است یکدیگر را ندیدهاند و همایشی هم نداشتهاند، بگذارید کارهای روابط عمومی در کمیته خودش پیش برود و کمیته همایشها کارش فقط طراحی و برگزاری همایش باشد، چرا که کتابداران نیاز به پاتوقی دارند که یکدیگر را در آنجا ملاقات کنند و از حال و روز هم و کتابخانههای هم مطلع باشند.
تجربههای بعدی نشان از موفقیت این حرکت داد. حضور پرشور کتابداران ودانشجویان و استادان کتابداری، رونقی به این محفل تازه داد و هر ماهه همه منتظر بودند که یکدیگر را ملاقات کنند و از آخرین دستاوردهای علمی مطلع شوند و مشکلات خود را بپرسند و دانشجویان هم با استادان مختلف برای انتخاب موضوع کار گفتگو کنند. پس از آن و در اواخر دهه 1380 بازار همایشهای علمی رونق گرفت و دانشگاهها و موسسات و نهادهای گوناگون همایشهای مختلفی را برگزار میکردند که در سال 1390، اوج تعدد همایشها بود که نتیجه این تعدد شد همایشزدگی، بطوری که در برخی نشستهای انجمن، با وجود دعوت از صاحبنظران برجسته، اندکی بیشتر از اعضای کمیته اجرایی در برنامه شرکت میکردند.
چارهجوئیها، انجمن را به سوی طرحی نو پیش راند و کنگره طراحی و با ترس و لرز اجرا شد، ولی در همان اولین اجرا دیدید که قابلیتهای کتابداران و متخصصان علوم اطلاعات بسیار است و فضای نوینی پدید آمد، که در آن حاصل کار یک سال تخصصهای مختلف بصورت فشرده و در دو روز در اختیار همگان قرار میگیرد.
کنگره هفتم
کنگره به هفتمین دوره خود رسیده است و آن جوانه ارجمند آن روز، امروز نهالی نوپاست، بلند شدن ساقهاش را می بینیم ولی هنوز نیازمند آبیاری و نگهداری است. کنگره هفتم نیازمند مشارکت حداکثری است. تاکید کنگره هفتم بر کاربردی کردن دانشها و دانستههای علوم اطلاعات است، کتابداری، علوم دادهای، علم اطلاعات و دانششناسی، فناوری اطلاعات و همه موضوعهای مربوطه.
در آستانه کنگره های پیشین هم نوشتم و باز می نویسم، در حوزه ما این مشارکت دو گروه اصلی دارد، شاغلین و دانشگاهیان.
یکم: شاغلین
برای شاغلین، آن هم با اکثریت قاطع بانوان، روزهای عادی هفته همیشه مناسبتر بوده، چون با دو روز ماموریت آنها، لطمهای به کتابخانهها نمیخورد، هیچ، بلکه تکانی به کتابداران و اطلاع رسانان میدهد. با آخرین دست آوردهای حوزه اطلاعات و دست کم آخرین اصطلاحهای وارد شده به حوزه خود آشنا میشوند و ایده میگیرند و ایده میدهند. به همین علت روزهای شنبه و یکشنبه تدارک دیده شده است که بیشترین امکان حضور برای کتابداران مهیا باشد.
کتابداران در کنگره به مشکلات صنفی وارد میشوند و مشکلات را طرح میکنند و از زبان دیگران میشنوند. مشکلاتی که در سالهای اخیر انرژی زیادی از استادان در مقام پاسخگویی به دانشجویانشان و از انجمن برده و هر چند به نظر میرسد که به حرفه ما کم توجهی میشود، لیکن باید یادتان باشد اینجا ایران است و نیاز به تکرار و تکرار داریم تا حرفهایمان را به گوش مسئولان برسانیم و امسال باز از در دیگری وارد شده ایم که باید حضور پیدا کنید و مشارکت کنید. علاوه بر بحثهای کلاسیک و موضوعهای ثابت همیشگی، بحثهای خوبی در نشستها در موضوع مشاغل جدید، کارآفرینی و نحوه برخورد قانونی با مشکلات صنفی داریم که دو کمیته در سه نشست آنها را ارئه خواهند داد. ورود به مشاغل نوین برای فارغ التحصیلان و تاسیس استارتآپها ازموضوعات روز کنگره است.
دوم: دانشگاهیان:
دوم- الف. دانشجویان:
منِ انجمنی، از زمان دانشجویی و به کمک مدیر گروهمان سرکار خانم نوشآفرین انصاری بزرگ به انجمن پا گذاشتم. در جریان نشستهای سالانه انجمن همه اساتید و دانشجویان به نشست سالانه میآمدند و ما محیطی دوستانه و روابطی غیر رسمی با استادانمان و با بزرگان رشته و حرفه را تجربه میکردیم. روابط تازهای که در کلاس درس امکان پذیر نبود. بسیاری سوالهایی که در ذهن داشتیم را همانجا مطرح میکردیم و به دنبال پاسخ بودیم. سوال میکردیم و بحث میکردیم و از آینده خود میپرسیدیم. دانشجویان دانشگاههای مختلف در این مجامع فرصت آشنایی با یکدیگر پیدا میکنند و یک روز یا دو روز شرکت در کنگره ، هرگز کمتر از حضور در کلاس درس آموزنده نبوده و نیست و چه بسا انگیزههای بسیاری در دانشجویان به وجود بیاورد و با سوژه یا فردی روبرو شوند، که زندگی آنها را برای همیشه دستخوش تغییر کند.
دوم- ب . استادان و اهل هیات علمی
استادان ما همیشه مشوق ما برای شرکت در مجامع علمی رشته بودند و به ما این باور را داده بودند که علاوه بر شنیدن سخنرانیها و مشارکت در میزگردها،آشنایی با دانشجویان و استادان دیگر غنیمتی است که به دست میآورید و انتظار این است که همه اعضای گرامی هیات علمی این مشارکت را ترویج و تبلیغ نمایند.
در کنگره چهارم این بحث را با چند عضو گرامی هیات علمی و مدیر گروه داشتیم که میفرمودند دانشگاه ما را موظف میکند که کلاس تعطیل نشود، همه ما محیط دانشگاه را تجربه کردهایم و خوب میدانیم که این مساله راه حلهای اداری مختلفی دارد و اصلا چیز عجیبی نیست. کلاستان را برای یک جلسه به کنگره بیاورید، دانشجویان ضرر نمیکنند.
عزیزان گرامی هیات علمی باز هم سخنم با شما است، رقبای بزرگی در سالهای گذشته داشتیم مانند گوگل که بارها یادآوری شده بود و حالا هوش مصنوعی آمده و به شدت بر مشاغل تاثیر گذاشته و شدیدتر هم تاثیر خواهد گذاشت. شرایط اقتصادی بحرانی کشور و بیکاری دانشآموختگان هم که دروغ نیست. به شدت به کمک یکدیگر نیازمندیم. شوخی ندارد، دلمان به شغل عزیزمان که استادی دانشگاه است و جایمان در گروه محکم است خوش است، نسل بعد چه باید بکند؟ نسلی که الآن دارید تربیتشان میکنید؟ مسئولیتتان در برابر دانش آموختگان خودتان چیست؟ چقدر از شما میپرسند آینده ما چه میشود؟ بارها شاهد بودم که این مسئولیت را بر شانه انجمن انداختهاید و پرسیدهاید انجمن چه می کند؟ خوب بیائید و ببینید انجمن چه میکند؟ انجمن فعل انجمن شدن را لازم دارد. بیائید و آستین بالا بزنید تا انجمن شویم و قدرت یابیم. بیائید تا حرفه انسجام محکمی داشته باشد. دانش آموختگان خودتان این انتظار را دارند. با گفتن انجمن که کاری نمی کند، این مسئولیت از شانهتان برداشته نمیشود، چرا که انجمن یعنی من و شما و همه استادان و اعضای هیات علمی، نه 7 نفر هیات مدیره. هفت نفر که برای سه سال انتخاب میشوند، هیات مدیرهاند و خواسته های ما را دنبال میکنند. من در دوره های اول انجمن عضو هیات مدیره بودم و بعد از آن یک عضو انجمن هستم و بس. هیات مدیره استخدام ما نیستند. دست کم شما خواسته ها را بیائید و بگوئید و در طراحی عملیات مشارکت داشته باشید.
عزیزانِ من، بیش از هر زمان دیگری نیاز به کمک و مشارکت و همکاری یکدیگر داریم. جوانان خوب و فعال رشته ما اغلب در کنگره حضور داشتهاند، و الآن خودشان ایده پردازی کرده و استارت آپی را راه اندازی کردهاند. بگذارید دانشجویان شما با این افراد آشنا شوند. بگذارید بیایند و ببینند که در هر شرایطی راهحلهایی یافته شده و باز هم یافته خواهد شد. بیائید و تشویقشان کنید تا بیایند و اولین استارت آپهای خودشان را راه بیندازند. بنابراین کنارشان باشید. این حرف تکراری را به من پاسخ ندهید که ما که جلوی آنها را نگرفتهایم؟ حضور شما مشوق این کارها خواهد بود. بیائید و ببینید با همان دانستههایی که در کلاسهای شما آموختهاند و با قدرتِ نسلی خودشان در بازی در شبکه جهانی که مسلم میدانم در این مساله بسیار از من جلوتر هستند، چه دستاوردی دارند؟ بیائید و شما هم از آنها کارهای نو در شبکههای اجتماعی را بیاموزید و آموزشتان را با این راهکارها در هم بیامیزید و از سردرسهای ثابت و گاهی به درد نخور وزارتی اندکی پا فراتر بگذارید. حضور را نفی نکنید و خودتان در کنارشان باشید مطمئن باشید که نتایج ارزشمندی حاصل خواهد داشت.
منتظر دیدارهمه شما در کنگره هفتم هستیم.
در سخن هفته دعوت به کنگره 1400 وصیتی نوشتم که اگر اجازه بدهید با تکرار آن صحبتم را به پایان ببرم:
وصیتی دارم به همه دوستانم در کمیته ها و در نشستها. عزیزانم کنگره به فرصتی گرانبها تبدیل شده که نباید آن را بسوزانیم. خواهش میکنم چه شما که در نشستها به عنوان دبیر نشست یا اعضای نشست فعالیت میکنید و چه همه بزرگوارانی که بزرگوارانه و به عنوان مخاطب در جمع کنگره حاضر میشوند لطف کنید و دست خالی به کنگره نیائید. خواهش می کنم با خودتان مساله ها را بیاورید. اگر نشستهای ما به دنبال یافتن مساله ها و سوالهای جدی و واقعی اهالی حرفه و رشته نباشد، به دنبال یافتن مشکلات نباشد و به دنبال یافتن راه حلهای اجرایی برای مشکلات نباشد، به سرعت تبدیل به شیری بی یال و دم و اشکم خواهد شد.
به امید دیدارتان در کنگره هفتم، 30 و 31 اردیبهشت 1402.
عمرانی،سیدابراهیم.« کنگره، کیفیت دانش آموختگان، انسجام حرفهای و منزلت اجتماعی: کنگره و مشارکت حداکثری».سخن هفته لیزنا، شماره 641، 18 اردیبهشت1402
نمی دانم چه راه حلی برای این قیمتها می توان یافت؟ ولی یک بسته پفک و یک بستنی برای دو تا بچه ها می شود 200 تومان. چه باید کرد؟