داخلی
»سخن هفته
کارآگاهان داده و شرافت علمی
لیزنا؛ سید ابراهیم عمرانی، سردبیر : چند هفته پیش از جامعهای که نقد در آن جریانی سیال و جاری دارد صحبت کردیم و اینکه افراد صحبتهای یکدیگر را میشنوند و خود را موظف به پاسخگویی میدانند.
در مجله معروف Science به دنبال مطالبی در ارتباط با کتابخانه، ارتباط علمی و دسترسی آزاد می گشتم که در مقاله [۱]Honesty papers retracted for data ‘discrepancies’ " به عبارت " Data Sleuths" برخورد کردم، "کارآگاهان داده". مقاله را گرفتم و مشغول خواندن شدم، و باز هم به یک محقق برجسته برخورد کردم که زیر سوال تقلب علمی قرار گرفته است. این بار آقای فرانچسکا جینو، محقق علوم رفتاری، و استاد مدرسه بازرگانی هاروارد که شاید یکی از برجسته ترین و معروفترین مدارس بازرگانی جهان باشد و این استاد هم از محققان پیشکسوت که حال زیر ذره بین تقلب علمی قرار گرفته است. با خواندن مقاله به وبلاگی برخورد کردم به نام Data Colada[2] که اگر معنای Colada را از خانواده Cola بگیریم شاید بتوانیم به معنای صافی داده یا پالایشگر داده معنا کنیم.
رفتم سراغ وبلاگ و کارشان را دیدم و به یاد وبلاگ استادان علیه تقلب خودمان افتادم. البته با تفاوتهایی فرهنگی. تفاوتهایی که نشان می دهد، لازمه پیشرفت نقد پذیری و صراحت در نقد است نه یکی به میخ و یکی به نعل زدن و تعارفات و با اشاره و در پرده گفتن.
با یکی از استادانی که از ابتدا با وبلاگ استادان علیه تقلب همکاری میکرد در دانشگاه سلام و علیکی داشتیم و از اولین روزهای شروع بکار وبلاگ، با آن آشنا شدم و یادداشتهای استادان را دنبال میکردم. وبسایت خیلی خوب شروع کرد و امیدواریهایی هم ایجاد کرد. این وبلاگ در 18 مرداد 1387 شروع بکار کرد و با اینهمه به سرعت عصا را دستش دادند که اندکی آرامتر و دست به عصا راه برود، یا استادان مجبور میشدند رعایت آداب ایرانیت (همان تفاوت فرهنگی) و تعارفات لازمه را بکنند و عصا دست بگیرند.
استاد قاسم جابری پور، عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی شریف در گروه دانشکده مهندسی علوم کامپیوتر / معماری کامپیوتر و شبکه، از اولین استادانی که به سایت استادان علیه تقلب پیوستند، بودند و یادداشتهای بسیار خوبی هم به مرور از ایشان خواندم، ولی خیلی زود دیده شد که احتمالا دوستان گروه بر ایشان خرده گرفتند که تند نرود. در 23 شهریور همان سال اول یادداشتی نوشتند با عنوان:" آیا ارائه مصداق های تقلب بدون ذکر نام مفید است؟"[3] و درآنجا نوشتند : "امروز، به درخواست یکی از همکاران، یکی از پست هایم در این بلاگ، که به بیان دو مصداق تقلب پرداخته بود، را حذف کردم. آن همکار محترم نگران این بود که خوانندگان فرض می کنند که مصداقها از دانشکده ما است و در نتیجه پست کردن آن برای آبروی دانشکده خوب نیست. هرچند که به احترام ایشان درخواستشان را پذیرفتم و عمل کردم، ولی نگرانی ایشان را تایید نمی کنم". احترام ایشان همان فرهنگی است که ما را در همین وضعیت نگاه داشته و خواهد داشت.
دکتر جابری پور در 25 شهریور همان سال 1387 یعنی دو روز بعد از یادداشت بالا نیز یادداشت دیگری دارند، که نشان می داد، بله دوستان عصا را اجباری کردهاند چرا که در جایی که خبر از شروع بکار وبلاگی مشابه میدهند، مینویسند :" امروز متوجه شدم وبلاگ جدیدی با عنوان وبلاگ "بازبینی عملکرد اساتید" شروع به کار کرده است. به سهم خود از این حرکت استقبال میکنم. امیدوارم پست کنندگان همیشه حرمت تمام اساتید خود را نگهدارند و فقط به نکات منفی نپردازند و سعی نکنند به صورت غیر مستقیم استاد مربوطه شناسائی شود که در آن صورت از ارزش کار آنان کاسته خواهد شد. [4]"
سایت استادان علیه تقلب مطالب بسیار خوبی منتشر کرده که با روند جاری ارتباطات علمی و علم سنجی ما همخوان نبود (از 96 به بعد این وبلاگ فروکش کرد و در سالهای بعد به ندرت مطلب داشت و آخرین یادداشت در سال 1399 منتشر شد که تنها یادداشت سال 1399 هم بود) و بسیاری از مشکلات را می نوشت و بر ملا میکرد، لیکن به دامن همان محافظه کاری ایرانی میافتد و به ندرت می بینید که کسی افشای مستقیم مگر در موارد خاص داشت باشد. چرا که در کشوری هستیم که افشا شده محاکمه نمیشود و افشا کننده بیشتر محاکمه میشود که نمونه های آن بسیار است.
در وبلاگ استادان علیه تقلب، در28 بهمن 88 به این یادداشت آقای دکتر کیارش بازرگان برمیخوریم:
"آقای دکتر ... که دو مقاله پذیرش شده در یکی از کنفرانسهای داخلی دارند این نوشته را برای من و جمعی از همکاران فرستادند: "ابتدا موافقت کردند که نام ایشان برده شود ولی بعدا پشیمان شدند.[5]"
نمونه واضحتر این رفتار ایرانی خود من ابراهیم عمرانی هستم که تا کنون شهامت نداشتهام، از کسی یا سازمانی که از نظر من خلاف عرفی انجام داده یا به دلایلی که از نظر خودشان شرعی بوده ولی از نظر شخص من درست نبوده و چندان به شرع ارتباط نداشته، نام ببرم (می پذیرید که تشخیص خلاف شرع کار من نیست چون سواد و تخصص و صلاحیتش را ندارم). بسیاری ناملایمات اطرفمان هست، داریم به عینه می بینیم، همینطور شل و ول نقد هم که نه اشارهای میکنیم، ولی همیشه در پرده، چون با آبروی افراد بازی میشود ! ! ! ! و هرگز به خودمان اجازه نمیدهیم از ذهنمان بگذرد که مگر اینها آبرو هم دارند؟ یا در جهل مرکبند، یا فکر می کنند دیده نمیشوند، یا .... چی؟ آیا بهتر نیست گفته شود و نام برده شود، تا اگر ما اشتباه می کنیم، خلافش را بشنویم و روشن شویم و خجالت بکشیم و تقاضای بخشش کنیم، یا آنکه بگذاریم که با آبرویشان بازی نشود تا به کارشان ادامه دهند و چهار نعل در زمین خطا بتازند. آیا واقعا نباید یک روز، یکجا حواسشان را جمع کنند و ترمز را بکشند. باور کنید در بسیاری موارد به هیچوجه نیاز نیست، اصل اثر بررسی شود، رزومه فرد را بگذارید روبرویتان و فقط نگاه کنید، متوجه میشوید چه خبر است. من به سهم خودم از همه مردم ایران برای نداشتن شهامت برای نام بردن از این متقلبها و مقالهسازان و سندسازان یا به قول فرنگیها Paper Mills (من مقالهسازان یا کارخانههای مقالهسازی ترجمه می کنم) عذرخواهی میکنم ولی هنوز به من میگویند با آبروی افراد و سازمانها بازی نکن. و حتی تهدید میشوم، که اگر این کار را بکنی، برایت پاپوش میدوزند و .... یعنی میدوزیم.
چه بگویم، هیچ. این روشن کردن خطا، در دنیای علم، کاری علمی محسوب میشود و در دیار من حرمت شکنی، و بازی با آبرویی که وجود خارجی ندارد. خُب، چه باید کرد؟
در شروع از اصطلاح Data Sleuths" )کارآگاهان داده( صحبت کردم و در ادامه هم به اصطلاح گرانسنگ “Research Integrity” در مقاله Science که در بالا گفته شد، و نیز با نهادی با عنوان "دفتر صداقت پژوهشی در مدرسه بازرگانی هاروارد"[6] برخوردم که توضیح میدهم.
این اصطلاحها بر خلاف روش اینجایی که در بالا گفتم، جدی هستند. با دکتر حمید جمالی مشورت کردم که برای “Research Integrity” معادل صداقت پژوهشی خوب است و ایشان شرافت پژوهشی را هم پیشنهاد دادند. و در جستجوی بیشتر به سایت اتحادیه بین المللی ناشران رسیدم و پیشنهاد یکپارچه کردن مسیر دریافت، پذیرش مقاله، و داوری تا انتشار با نرم افزاری که هدفش تایید شرافت پژوهشی است ، و متوجه شدم که پیشنهاد مدتی است روی میز است و دارند درباره آن فکر میکنند و کارهایی هم شده است (که اگر خبر تازهای رسید حتما به اطلاع خوانندگان لیزنا خواهم رساند).
در مورد تقلب منسوب به استاد بزرگ علوم رفتاری هاروراد فرانچسکا جینو (بالا) ، "دفتر صداقت پژوهشی در مدرسه بازرگانی هاروارد" با استخدام کارآگاهانی از شرکتی خصوصی به بررسی مقالههای این استاد پرداخته و بر اساس اعلامیههای "بازپسگیری[7]" منتشر شده در 6 جولای، که نتایج آن در سایت هاروارد منتشر شده، "دو مقاله مجله Psychological Science که توسط جینو نوشته شده بود ، پس از اینکه یک شرکت حقوقی مستقل استخدام شده توسط هاروارد «اختلافهایی» بین مجموعههای داده منتشر شده و نسخههای قبلی دادههای موجود در سوابق تحقیقاتی جینو پیدا کرد، پس گرفته شدند[8]." و در ادامه میخوانیم: " بر اساس اطلاعیه بازپس گیری، کارآگاهان داده هاروارد نشان دادهاند که مجموعه داده های منتشر شده ترکیبی از دو فایل داده موجود در سوابق موجود نزد جینو هستند ولی آنچه انتشار یافته، فقط شامل تمام دادههای برگرفته از این دو فایل نمیشوند - و حاوی دادههای اضافی از فایلهایی غیر از آن دو فایل بود. در واقع، هیچ معیار روشنی برای گنجاندن یا حذف دادههای استفاده شده در مجموعه دادههای نهایی وجود نداشت".[9]
در ارتباط با همین مساله، "به گفته وبلاگ نویسان Data Colada، نویسندگان همکار Gino هیچ نقشی در جمع آوری داده های چهار مطالعه مشکوک نداشتهاند. اکنون، پروژه Many Co-Authors با هدف تعیین اینکه آیا دادههای بقیه مقالات او قابل اعتماد هستند یا خیر کارش را شرع کرده است. این هفته، Simonsohn و پنج نفر دیگر از نویسندگان همکار Gino به تقریباً 150 همکار ایمیل زدند و از آنها پرسیدند که چه کسی دادههای مقالات را جمعآوری و مدیریت کرده است، کدام فایلها برای تجزیه و تحلیل در دسترس هستند و آیا آنها هنوز کار را معتبر میدانند. در ماه سپتامبر، تیم یک وب سایت راه اندازی خواهد کرد که نتایج را ردیابی و به روز می کند"[10].
یکی از نتایج تلخ این تقلب را هم مجله Science اشاره کرده که فقط در یک مورد از بر باد رفتن 250.000 دلار و هدر رفتن وقت عده ای پژوهشگر در پروژه ای بزرگ حکایت می کند که از دادههای این نویسنده استفاده کردهاند:
"مایکل سندرز، محقق حوزة "سیاستگزاری عمومی"[11] در کینگز کالج لندن، میگوید که تیمش حدود 250.000 دلار برای اجرای آزمایشهای میدانی بزرگ بر اساس تأثیرات مقاله [12]PNAS در سال 2012 هزینه کرده است ..... او میگوید که این تلاشها - که شامل همکاری با اداره مالیات گواتمالا میشد - همه به هدر رفت، .... سندرز و دیگران مایلند مؤسساتی با بودجه مناسب برای بررسی ادعاهای تقلب ایجاد شود که به گفته آنها کارآمدتر و مقرون به صرفهتر از استفاده از منابع محدود افشاگران، مجلات و دانشگاه ها خواهد بود. اما، سیمونسون ]درData Colada [ میگوید: «شما را به شهادت می گیرم که شما نمیتوانید با کشف این تقلبها، تقلب را متوقف کنید. تمام تلاش ها باید بر روی پیشگیری باشد.".[13]
در پایان فقط به یک مورد "کاراگاهان" در کشور خودمان اشاره می کنم که بدانید، همشهریهای بنده، هم اگر بخواهند می توانند در این راه قدم بردارند که از وبسایت استادان علیه تقلب نمونهاش را میآورم:
استاد خائن دستگیر شد. خبرگزاری فارس: استاد دانشگاهی که مقاله دانشجویش را در نشریه بین المللی به نام خود چاپ کرده بود به جرم خیانت در امانت دستگیر شد.
به گزارش خبرنگار انتظامی فارس، رئیس پلیس آگاهی لرستان با بیان اینکه چندی پیش با شکایت فردی به نام محمدباقر پروندهای تحت عنوان سرقت ادبی و خیانت در امانت پیشروی کارآگاهان برای بررسی گشوده شد گفت: این فرد در شکواییه خود مدعی شد که استادش که فردی به نام محمد 39 ساله است پایان نامه او را ربوده است.
سرهنگ علی کبکی افزود: با ثبت این شکایت تحققات کارآگاهان برای بررسی زوایای پنهان این پرونده آغاز شد و آنان با بررسی اظهارات شاکی دریافتند که استاد این دانشجو بدون اجازه پایان نامه و مقاله وی را به نام خود ثبت و در یک مجله بین المللی به ثبت رسانده است. رئیس پلیس آگاهی لرستان با بیان اینکه پس از تایید اظهارات شاکی، مأموران اداره مبارزه با جعل و کلاهبرداری این یگان، اقدام به احضار متهم کردند که این استاد دانشگاه در اعترافات خود به بزه انتسابی اعتراف کرد. وی افزود: این استاد دانشگاه به همراه پرونده تشکیل شده در اختیار مقام قضایی قرار گرفت"[14].
میبینید حتی کارآگاهان ما از متقلب نام نمیبرند که با آبروی او بازی نشود. شما قضاوت کنید، از کدام آبرو دارد محافظت میشود؟
عمرانی، سیدابراهیم.«افشاگری مبتنی بر تعارف و افشاگری برای اصلاح : کارآگاهان داده و شرافت علمی». سخن هفته لیزنا، شماره 653، 9مردادماه ۱۴۰۲.
--------------------------------------------------------------------------------------
[1] . O’Grady, Cathleen. Honesty papers retracted for data ‘discrepancies’, SCIENCE. 21 JULY 2023 • VOL 381 ISSUE 6655
[2] . Data Colada (Weblog) 30 june 2023. https://datacolada.org/112
[3]. وبلاگ استادان علیه تقلب. https://pap.blog.ir/archive/1387/6/
[4] . همان
[5] . وبلاک استادان علیه تقلب. https://pap.blog.ir/1388/11/28/%D8%AA%D8%B9%D8%AF%D8%A7%D8%AF-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA-%D9%85%D8%B3%D9%88%D9%84%D8%A7%D9%86-%DA%A9%D9%86%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B3
[6] . Research Integrity Office at Harvard Business School
[7] . Retraction
[8] . O’Grady (Science) همان
[9] . O’Grady (Science) همان
[10] . همان
[11] . Public Policy
[12] . the National Academy of Sciences (PNAS) paper
[13] . O’Grady (Science) همان
[14] . وبلاگ استادان علیه تقلب : سه شنبه, ۲۴ مرداد ۱۳۹۱. https://pap.blog.ir/archive/1391/5/
درباره ترجمه این مفهوم، صداقت علمی نارسا به نظر میرسد چون صداقت یکی از چهار شرط آن است. یکپارچگی بهتر است. اما به نظرم انسجام علمی یا استحکام علمی بهتر باشد.
یادداشت خواندنی و ارزشمندی است. شاید بتوان "اخلاقمندی پژوهشی" را نیز به عنوان برابرنهاده Research Integrity لحاظ کرد. گو اینکه حفظ صداقت به عنوان معیار شفافیت کار و نسبت دادن صفت شرافت به رفتار پژوهشگر متکی بر تبعیت از اصول اخلاقی و یا اخلاقمند بودن است.
گره فرهنگی ما در حفظ به اصطلاح آبروی افراد باز نخواهد شد مادامی که نپذیریم دستگاه فرهنگی ما مناسب زیستن در دنیای مدرن نیست.