داخلی
»سخن هفته
لیزنا، سید ابراهیم عمرانی، سردبیر: در همین یکی دو روز به مقاله ای برخورد کرده بودم که در مورد مدرک کتابداری برای کتابدار بودن لازم است یا نه؟ تحقیق کرده است. مقاله را خیلی اتفاقی زمانی که در Science Direct جستجو میکردم یافتم. آنقدر به بحثهایی که طی سالیان گذشته ما در ایران خودمان داشتیم، نردیک دیدم که برایم جذابیت پیدا کرد. میدیدم که آسمان کتابداران در همه دنیا به یک رنگ است. در این مقاله میبینیم که در کتابخانههای امریکا دقیقا همین بحث که یک متخصص موضوعی چه مزیتهایی دارد حتی اگر کتابدار نباشد و چه مشکلاتی ممکن است ایجاد کند در یک سوی و در سوی دیگر مساله کتابدار است که کجا میتواند خیلی خوب عمل کند و در کجا ضعف ممکن است داشته باشد. قصد داشتم این هفته درباره این مقاله و به گونهای یک تطبیق شخصی از نگاه خودم بین این دو را بنویسم که مطلب وارده از آقای دکتر عبدالرسول خسروی به دستم رسید.
مطلب دکتر خسروی به نظرم عمیق است و به جنبهای از کتابداری اشاره میکند که در بسیاری موارد مغفول میماند. بله بسیاری از کتابداران و استادان یادشان رفته که کتابدار باید کتابخوان باشد. کتابدار بدون عادت مطالعه در واقع یادش میرود که کجا قرار گرفته است و یادش میرود که باید به دانش محیط خود تجهیز گردد. هفته بعد تحقیق تازه را بازخوانی می کنیم. مطالعهای که در جهاتی، خیلی دور از مطلبی که آقای دکتر خسروی طرح کرده نیست. متخصص موضوعی لابد به دانش مورد تقاضای مراجعان هدف موسسه مادر مجهز است و باید کتابداری بیاموزد و کتابداران در برابر، باید خود را به دانش موضوعی مورد نیاز تجهیز کنند و این کار در کتابداران کتابخوان بیشتر میسر بوده و هست. همه کتابداری عادت به مطالعه نیست، لیکن عادت به مطالعه از رکنهای بسیار مهم برای کتابداران است. ترویج خواندن توسط استادان میتواند در این امر راهگشا باشد کما اینکه در دانشگاه شهید بهشتی، و دانشگاه سمنان هم تلاشهای بسیار دو تن از دانشجویان را میبینیم و مطمئن هستم در سایر دانشگاهها هم کما بیش به این موضوع توجه میشود، لیکن من خبر مشخصی از آن ندارم که باید مرا ببخشند.
به این نکته هم توجه داشته باشیم که دکتر خسروی استاد دانشگاه علوم پزشکی بوشهر هستند و امسال جوایز مسابقه دانشجویی "خواندن،توانستن، تغییر دادن" در کنگره را دانشجویان بوشهری به شهر خود بردند.
این سخن هفته متن سخنرانی آقای دکتر خسروی در جشن فارغ التحصیلی دانشآموختگان رشته کتابداری پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی بوشهر است.
سردبیر
لیزنا، عبدالرسول خسروی، عضو هیأت علمی گروه کتابداری و اطلاعرسانی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی بوشهر:
خیر مقدم به کتابداران کتابخوان
سلام و خیر مقدم عرض میکنم خدمت میهمانان گرامی، استادان بزرگوار، دانشجویان عزیز و دیگر حاضران در جلسه. عرض خیرمقدم ویژه، حضور میهمانان ارزشمندی که از شهرهای دور و نزدیک تشریف آوردهاند، و ما امروز افتخار میزبانی آنها را در دانشگاه علوم پزشکی بوشهر و شهر تاریخی بوشهر داریم.
خیلی خُرسندم که امروز این مجال فراهم شد تا در حضور همه سروران اندیشمند و فرزانهی خویش، به پاس دانشآموختگی دانشجویان عزیز گرد هم آییم و شاهد به بار نشستن تلاشهای عزیزان خود باشیم.
سه سال و نیم از حضور گرم توأم با شور، عشق، مهر و صفای شما عزیزان گذشت. دورانی تلخ و شیرین اما پایانی زیبا و پر معنا. آغاز سال تحصیلی شما عزیزان مقارن شده بود با سیطره گریزناپذیر ویروس کرونا که با آموزشهای مجازی آغاز گشت. دوران پرآشوب کرونا، فضایی آکنده از اضطراب و ناآرامی، که حس حضور در کلاس درس و ارتباط با همکلاسیها را به شدت تحت تأثیر قرار داد. اما شما با انگیزه و اراده قوی و با شوق و اشتیاق به کلاس مجازی پا گذاشتید. این اراده نشانه عزم جدی شما برای درخشش در حرفهای بود که به شناخت و مهارتهای عمیقی نیاز داشته و دارد. در این دوران به این حقیقت پی بردیم که کلید موفقیت در هر حرفهای شناخت و مهارتهای لازم است. و چه راهی بهتر از گمگشتگی در هزارتوی کتاب، مطالعه، خواندن، دانستن و آگاه شدن از دنیای پیرامون؟
اولین جلسه مجازی را نیک به یاد دارم؛ اولین جمله ابهام برانگیز شما درباره ماهیت و چیستی رشته کتابداری و اطلاعرسانی پزشکی بود. حسی عجیب و مبهم توأم با شوق دانستن و کشف نادانسته ها. حق داشتید! در جامعه امروزی ایران به دلیل نامأنوس بودن جامعه با اطلاعات و دانستن، این ابهام برای هر نو ورودی به این رشته، بیپرده چهره مینمایاند. ابهام به شکلی است که گویی بعد از اعلام نتیجه کنکور، آدم یاد کتاب «پاییز آخرین فصل است» می افتد. آنجا که نویسنده میگوید: کجا را اشتباه کردیم کجای خلقت و با کدام فشار شالودهمان ترک خورد که بدون این که بدانیم برای چه، با یک باد، طوری آوار شدیم روی خودمان که دیگر نمیتوانیم از جایمان بلند شویم. نمیتوانیم خودمان را بتکانیم و دوباره بایستیم و اگر بتوانیم، آنی نیستیم که قبل از آوار بودهایم. اشتباهِ کدام طراح بود که فشارها را درست محاسبه نکرد و سازهمان را طوری غیر مقاوم ساخت که هر روز میتواند برای شکستنمان چیزی داشته باشد؟ این سؤال و سؤالهای بیشمار دیگر، عمده پرسشهایی بود که اذهان بیشتر دانشجویانی که ناشناخته پای در وادی دانشگاه میگذارند را قلقلک میدهد.
هر طور بود این مسیر را با هم آغاز کردیم. شرط موفقیت را در گام نخست شناخت رشته و حرفه دانستیم. لازمه شناخت از محیط پیرامون، شناخت از خود بود. گام اول برای رفع ابهام تلاش کردیم تا شما را با دنیای کتاب آشتی دهیم. نخست با ویلیام گلسر در کتاب "تئوری انتخاب" همکلام شویم و یاد بگیریم که تنها فردی که میتوانیم رفتارش را کنترل کنیم، خودمان هستیم. در دنیای امروز که پایه و نیاز بسیاری از فعالیتهای افراد برقرار کردن یک ارتباط مؤثر است، یادگیری چگونه بهبود دادن روابط فردی، بسیار مهم خواهد بود.
در ادامه سراغ کتاب از "حال بد به حال خوب" رفتیم و یاد گرفتیم برای داشتن احساس بهتر چارهای جز تغییر اندیشه، احساس و رفتار خودمان نداریم، اصلی ساده که با دقت در آن انقلابی در زندگیمان ایجاد میکند.
با کتاب "هنر خوب زندگی کردن" آموختیم که کاری را که میتوانیم انجام دهیم، نه کاری که آرزویش را داریم. یاد گرفتیم که برای زندگی بهتر میتوانید خودتان را تغییر بدهید، اما بقیه را نه. همچنین به ما آموخت که تجربه، خاطره را شکست میدهد. در ادامه، تأکید داشت که از مشکلات دوری کنیم، قبل از آنکه مجبور به حل کردنشان شویم. به ما یاد داد که تفاوت بین فکر کردن و عمل کردن مثل تفاوت بین چراغقوه و نورافکن است. با کتاب هنر خوب زندگی کردن یاد گرفتیم که چگونه به سمت زندگی بهتر، موفقیت شخصی و زندگی ایدهآل حرکت کنیم.
در کوچه پس کوچههای زندگی، گاهی انسان پا به بیراههای میگذارد که او را به سرزمین پوچی و بیمعنایی میکشاند. سرزمینی که در آن، نه شوقی برای زیستن هست و نه امیدی برای فردا. در این وادی سرد و تاریک، انسان چون قایقی بیسکان در دریای وجود سرگردان است و به هر سو که میرود، جز یأس و ناامیدی چیزی نصیبش نمیشود. آمارها نشان میدهد که افسردگی و اضطراب، دو همزاد شوم عصر ما، دامنگیر بخش قابل توجهی از مردم شدهاند و آنها را در گرداب پوچی و بیمعنایی غرق کردهاند.
اما در میان این همه سیاهی و ناامیدی، هنوز روزنهی امیدی هست. با کتاب "انسان در جستجوی معنا"، نوشتهی ویکتور فرانکل، روانپزشک اتریشی، چراغی را یافتیم که در تاریکی این مسیر میدرخشد و راه را به سوی معنا و هدف در زندگی نشان میدهد. آموختیم که باید برای پیمودن مسیر زندگی در پی یافتن معنایی باشیم؛ این معنا هر چه متعالیتر، کیفیت زیست ما نیز بیشتر.
کتاب صبحانه با سنکا ما را با فلسفه زندگی و اهمیت لحظههای حال آشنا کرد. کتاب نیمه شب در کتابفروشی افکار نورانی به ما آموخت که چگونه کتابها میتوانند در تاریکیهای زندگی، نور امید به ما هدیه دهند. از "کتابخانه نیمه شب" یاد گرفتیم که انتخابهای ما شکلدهندهی زندگیمان هستند. همچنین یاد گرفتیم که هیچ زندگیای بدون ناکامی و چالش نیست. خودشناسی کلید اصلی برای ایجاد تغییرات مثبت در زندگیمان است. درک نیازها و خواستههای واقعی میتواند ما را به سمت تصمیمهای بهتری هدایت کند. در ادامه با قهرمانان داستانها زندگی کردیم و تلاش کردیم در کنار آموختن مهارتهاي لازم، هنر خوب زندگی کردن و انسان شدن و انسان ماندن را به شکل بهتری تجربه کنیم. اینک به پایان این مرحله از زندگی رسیدیم که آرزو میکنم همه شما دانشآموختگان بخت و اقبال بلندی داشته باشید. آماده کمک به همنوعان خود باشید، فارغ از قوم و نژاد و آیین و زبان. نیک بدانید در هر حوزهای که فعالیت میکنید ماهیت آن حوزه در حال تغییر است. دورانی که برای رشد و توسعه سخت نیازمند انسان ماندن هستیم. سعی کنید دانا بمانید، زیرا جهان امروز بیش از هر چیز نیازمند، خردورزی است. آنگونه خردورزی و اندیشیدنی که جهان کنونی ما را به مکانی شایستهتر برای زیستن بدل نماید. با این حال از عشق ورزیدن مسئولانه نیز غافل نباشید. عشق و خرد دو بال پرواز آدمی به سوی مطلوباند. مطلوبهایی که هر چند دور از تصور ما به نظر آیند با این حال، روا نیست که نومیدانه آنها را دست نیافتنی پنداشت. بهتر است به استقبال آنها رفت و خردمندانه و عاشقانه به حل آنها پرداخت. این، یگانه راهی است که میتواند ضمانت آینده ما و فرزندان فردای این مرز و بوم باشد.
حق یارتان،
کامیابیتان افزون
دکتر عبدالرسول خسروی
28 آذرماه 1403
خسروی، عبدالرسول؛ عمرانی، ابراهیم (1403). «خیر مقدم به کتابداران کتابخوان/ کتابداری و کتابخوانی: یادداشت وارده از بوشهر». سخن هفته لیزنا، شماره ۷۲4، 3 دی ماه ۱۴۰۳
۱. از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهامزنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیامها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.