داخلی
»باشگاه اطلاعات سبز
با مدرسه طبیعت، دنیا را به کودکان بدهیم، تا دنیا دوستی را درک کند+عکس
(لیزنا، باشگاه اطلاعات سبز): در یکی از روزهای دی ماه 1392 چهرهای نام آشنا در اجتماع شورای کتاب کودک حضور پیدا کرد و از ایده مدرسه طبیعت و بسط و ترویج آن بعنوان ضرورت امروز جامعه ما سخن گفت.
ایدهای متفاوت با مدارس کلاسیک و آموزش مستقیم، ایدهای مبتنی بر رهایی کودک در طبیعت به دور از قید و بندهای والدین و آموزش یکطرفه معلمین، ایدهای که کودک بصورت خودانگیخته در طبیعت یاد میگیرد، خلاقیت او پرورش پیدا میکند و مهارتهای فیزیکی، حسی، عاطفی و شناختی او رشد میکند.
این چهره محبوب کسی نبود جز دکتر عبدالحسین وهابزاده، ایده پرداز و معمار مدارس طبیعت ایران.
او از فعالیتهایش با کودکان تحت عنوان «سفرهای آقای کرم» گفت و بر ضرورت بسط این گونه فعالیتها تاکید فراوان داشتند.
موضوع بسیار جذاب بود و صحبتهای ایشان ما را به سمت تاسیس مدرسه طبیعت در استان تهران کشاند.
پس از مطالعه کتب و منابع مختلف مرتبط با ایده مدرسه طبیعت و مشاورههای لازم با استاد وهابزاده و تیم فعال و اندیشمند مدرسه طبیعت کاوی کنج مشهد و همچنین استاد نوش آفرین انصاری و جستجوهای زیاد برای تهیه مکان مدرسه، نهایتا به تاسیس مدرسه در جاده وادان- کیلان دماوند انجامید.
روز جمعه، 7 خرداد ماه ،1395 با حضور گروه کثیری از اندیشمندان و فعالین عرصه طبیعت و کودک و مقامات محلی و با سخنرانی عبدالحسین وهابزاده، نوشین آفرین انصاری، محمد درویش، مهدی محقق و احمد نادعلیان و با پختن نان توسط ایشان مدرسه افتتاح و بنا به پیشنهاد این بزرگان و به افتخار کوه و قله اسطورهای دماوند، مدرسه بنام مدرسه طبیعت دماوند نام گذاری شد.
فعالیتهای عملی مدرسه را آغاز کردیم و اولین گروه کودکان روز 24 خردادماه وارد مدرسه شدند. تا به حال 26 کارگاه در مدرسه طبیعت دماوند و با حضور بیش از 400 کودک تشکیل شده است.
آنچه ما در این مدت کوتاه در مدرسه طبيعت دماوند تجربه كرديم و موید ایدههای علمی وهابزاده است واكنش سرشار از خشنودي، پرسشگري، و بر اثر استمرار حضور، تقويت اعتماد به نفس و اراده كودكان بوده است. كودكان به سرعت جذب محيط ميشوند و آنچه در اين بستر طبيعت به آنها هديه داده ميشود به عمق وجود خود ميسپارند. نمونههاي موجود (فيلم ، عکس ، مشاهدات و ...) گواه اين ماجراست. واكنش كودكان در مدرسه طبيعت بعضا غير قابل توصيف است، مسلما پاسخي كه آنان پس از حضور در مدرسه طبيعت ميگرفتند بسيار فراتر از لذتي بود كه از روشهاي ديگر تجربه كردهاند.
تجربه حضور آنان، ما را به اين باور رساند كه کودکان عاشق چنين بسترهايي هستند. آنچه ما خود ديده و شنيدهايم بسياري از مشكلات آنان حتي با يك جلسه کاهش پیدا کرده و یا از بين رفته است. از آنجمله کودکی كه فوبياي حيوان داشت یا آنكه از زمينهاي ناهموار ميترسيد و دیگری كه به دلیل يك بار از پله افتادن از ارتفاع هراس داشت و حاضر نبود بالاي نردبان برود.
الهام ميگفت اين مدرسهها را فقط در فضاي مجازي ديدهام و امروز متوجه شدم كه به طور واقعي هم وجود دارد. اميرمحمد كه اولين بار چكش را در دست ميگيرد و ميخي را بر دو تكه چوب ميكوبد، قايق خيالي خود را ميسازد و در حوض مياني مدرسه طبيعت رها ميكند. مهرداد كه با كنجكاوي تمام، قورباغه را از حوض ميگيرد تمام تمركزش را بر گرفتن قورباغه صرف ميكند و سپس با خيال راحت رهايش ميكند تا شاهد رهايي قورباغه در طبيعت باشد و خود سرخوشانه به سمت ديگر مدرسه ميرود. راستين كه به قول خودش بذر «کوه» ميكارد و از ساعت 9 صبح تا 1 بعد از ظهر كه زمان برگشت از مدرسه است به ديگران ميگويد بريم و ببينيم كه گياهم رشد كرده است؟ دخترکی كه در اولين روز ورود به مدرسه حاضر نبود به محوطه بيايد پس از سومين جلسه، آنچنان داستانهاي خيالي خود را ميسازد كه ديگر حاضر به ترك مدرسه نميشود. مانلي كه شبماني در طبيعت را تجربه ميكند به محض اينكه چشمش به ستارگان ميافتد شروع به سخن گفتن از داستانهاي خيالي كه با ستارگان ساخته است ميكند. پسر بچهاي كه با در دست گرفتن ذرهبين حشرات زير خاك را جستجو ميكند و به دنبال پاسخ سؤالات طرح شده در ذهن خود ميرود.
بازيهاي جمعي و فردي مانند طناب كشي، تاب بازي و غيره و غيره همه تجربیات نابی برای کودکان در مدرسه طبیعت دماوند بودهاند.
كودكان در بستر طبيعت با پرسشهاي خود، با استفاده از تخيل خود و احساس شگفتي درباره آنها به انديشهورزي دست مييابند. آنان در مييابند كه آسمان آبي مانند يك چادر آبي رنگ بر روي همه چيز كشيده شده است و به آنان احساس امنيت ميدهد و خورشيد زرد رنگ نيز گرما بخش آنان است.
در اين روند زايش و پویش،انديشه آنان درحال شكلگيري است و با فعاليتهاي متنوع در اين بستر و مشاركت در آن با اتكاء به نيروي تخيل خود ساعتها به بازي و خيال پردازي مشغول ميشوند.
آنچه در اين بستر اتفاق ميافتد متاسفانه در مراكز آموزشی کلاسیک كمتر اتفاق ميافتد. پژوهشها نشان داده است، نبود تخيل در سالهاي نخست زندگي كودك بخصوص تا شش سالگي در زندگي او مشكلاتي بوجود ميآورد كه در آينده شاهد آن خواهيم بود.
آلبرت انیشتين میگوید: «من به اين نتيجه رسيدهام كه خيالورزي بسيار بيشتر از توانايي من براي انديشيدن به مفاهيم انتزاعي و منطقي، كمك كرده است.» كودكاني كه در اين بسترها قرار ميگيرند علاوه بر تقويت تخيل، به رشد شناختي، عاطفي و حسي- حركتي آنان نيز كمك انكار ناپذيري خواهد شد. آنان گونهاي از احساس همراه با شگفتي و سپاس و احترام به پديدههاي اطرافشان دارند و سرانجام اينكه زيباييها را به خوبي درك خواهند كرد. با اتکا به همين دلايل و تجربیات و مطالعات انجام شده ، هر روز باور ما به فلسفه مدرسه طبیعت و روش يادگيري در بستر طبیعت، عميق و عميقتر شده است.
ما هم معتقديم حضور مستمر كودكان در چنين فضاهايي انسانهاي خلاق، با اعتماد به نفس و داراي ارزشهاي والاي انساني پرورش ميدهد و سرانجام به سرزمين و محيط زيست خود احترام خواهند گذاشت و حافظ آن خواهند بود.
** عنوان برگرفته از شعر ناظم حکمت
۱. از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهامزنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیامها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.