داخلی
»مطالب کتابداری
»سخن هفته
تحولات جدید و ضرورت بازنگری در رویکردها و ساختار انجمن علمی کتابداری و اطلاعرسانی ایران
لیزنا: فرامرز مسعودی، عضو هیات مدیره و دبير كميته برنامهريزي انجمن علمي كتابداري و اطلاعرساني ايران: میتوان گفت رویکردها و ساختار غالب بر انجمن علمي كتابداری و اطلاعرساني ايران، چه در دوره نخست فعالیت در سالهای 1345 تا 1360 و چه در دوره دوم، از سال 1379 تا کنون، یعنی در بازه زمانی بیش از 31 سال، همواره رویکرد و ساختار مشخص و معینی بوده است. انجام فعالیتهای آموزشی، برگزاری سخنرانیهای علمی، پذیرش عضو، فعالیتهای انتشاراتی، فعالیتهای پژوهشی و برگزاری همایشهای محدود یا گسترده، رویکردهای غالب فعالیتهای انجمن در این دو دوره بوده که با ساختار تشکیلاتی انجمن متشکل از کمیتههای عضویت، روابط عمومی، آموزش، انتشارات، پژوهش و همایشها تناسب و همخوانی داشته است. این فعالیتها اگرچه در دورههای مختلف دچار افتوخیزهایی بوده است اما از لحاظ ماهیت تغییر چندانی نیافته است. در واقع گذر زمان و سیر تحولات موجب تغییر در رویکردها و ساختار غالب انجمن نشده است. مثلاً فعالیتهای آموزشی و انتشاراتی در دوره نخست فعالیت انجمن بسیار گستردهتر و قویتر برگزار میشده است. یا فرضاً کمیته پژوهش از دوره دوم فعالیتها به کمیتههای انجمن اضافه شده است. در خلال این سالها گاهی و در برهههایی کمیتههایی تخصصی در انجمن شکل گرفتهاند ولی پس از مدتی دچار افول شدهاند. این ساختار و رویکردهای اصلی، حتی در دوره کوتاه میانی سالهای 1358 تا 1360 که با تغییراتی برخواسته از وقوع انقلاب همراه بود، همچنان غالب بوده است. بنابراین میتوان گفت ساختار و رویکردهای انجمن در خلال این دوران نسبتاً طولانی، سخت و صلب شدهاند.
این خصیصه البته مختص به انجمن علمی کتابداری و اطلاعرسانی نبوده و همه انجمنهای علمی دیرپا و نوپای دیگر ایران در همین وادی گام برداشته و همچنان برمیدارند. تحلیل این پدیده (تصلب ساختار و رویکردهای انجمنها) البته خود موضوع یک تحقیق مفصل و جدی است اما عجالتاً میتوان به طور کلی آن را ناشی از دو عامل درونی و بیرونی دانست که به نظر من عامل بیرونی تاثیر بیشتری داشته است. در واقع میتوان اینگونه ارزیابی کرد که تشکیل انجمنهای علمی در ایران به نوعی گرتهبرداری از "رویال سوسایتیها" و "اجتماعات علمی" بوده است که از میانه قرن 17 توسط دانشمندانی چون فرانسیس بیکن در اروپا شکل گرفتهاند. با این تفاوت که انجمنهای علمی ایران هیچگاه به مرتبه و نقش رویال سوسایتیها حتی نزدیک هم نشدند (انجمنهایی مثل انجمن فیزیک ایران و انجمن ریاضی ایران را میتوان تا حدودی جزو استثنائات به حساب آورد). علاوه بر آن، در کشورهای دیگر و در گذر زمان انجمنهای دیگری مثل انجمن کتابداران امریکا پدید آمد که کارکردی متفاوت با رویال سوسایتیها و متناسب با زمان دارند اما این تفکیک و نوزایی در ایران صورت نگرفته است.
مهمترین عامل درونی غیرمتاثر از عامل بیرونی در غلبه ساختار و رویکردهای معین در انجمن را میتوان نوعی عادت و خوکردن به رویههای سنتی و عدم توجه و درک تغییرات رخداده در طول زمان دانست. برای روشن شدن مسئله، تنها به دو موضوع "آموزش" و "انتشارات" اشاره میشود. زمانی که انجمن کتابدارای ایران شروع به فعالیت کرد (1345) تنها 2 یا 3 مرکز آموزش رسمی کتابداری وجود داشت که آنها هم تقریباً همزمان با خود انجمن تاسیس شده بودند. طبیعی بود که یکی از کارکردهای مهم انجمن برگزاری دورههای آموزشی آن هم برای کتابدارانی باشد که عمدتاً فاقد تحصیلات کتابداری بودند و با روشهای نوین کتابداری آشنا نبودند. تصور کنید اکنون که بیش از 90 گروه آموزشی از کاردانی تا دکتری در ایران تاسیس شده است و غالب کتابداران شاغل در کتابخانهها و مراکز اسناد دارای تحصیلات آکادمیک کتابداری (صرفنظر از کیفیت فراگیری که مسئلهای دائمی است) هستند، و از سوی دیگر، بسیاری از کتابخانهها و مراکز اطلاعرسانی خود دورههای آموزشی (در بیشتر موارد با کیفیت بهتر از انجمن) برگزار میکنند و حتی موسسههای خصوصی تخصصی دورههای آموزشی کتابداری ایجاد شده است، انجمن بیتوجه به همه اینها، همچنان اقدام به برگزاری دورهها و کارگاههای آموزشی میکند!. در مورد انتشارات نیز به همین گونه است. بررسی کنید که در زمان تاسیس اولیه انجمن کتابداری وضعیت مراکز نشر کتب و نشریات کتابداری چگونه بود؟ شاید حتی یک مرکز نشر هم وجود نداشت و اساساً متونی برای کتابداری موجود نبود. بنابراین طبیعی بود که انجمن، نامه انجمن كتابداران، فهرست سرعنوانهای کوچک موضوعی (عباس حری)، تولید و نشر کتاب (نوراله مرادی و کامران فانی)، اصطلاحنامه كتابداري (پوري سلطاني و مجتبوي ناييني)، ردهبندي دهدهي ديويي و فهرست نسبي (ترجمه و تلخيص فرنگيس اميد) و شناختي از دانششناسي (هوشنگ ابرامي) را تهیه و منتشر کند. اما در حال حاضر چه؟ در زمانی که دست کم 14 نشریه علمی تخصصی کتابداری منتشر میشود و حداقل دو ناشر تخصصی به انتشار متون کتابداری میپردازند آیا کمیته انتشارات انجمن با امکانات محدود و اندک خود همچنان باید در پی تهیه و نشر متون و مجلات تخصصی رشته باشد؟
همانطور که اشاره شد یکی از عوامل مهم چنین وضعیتی، رویکردهای خود وزارت علوم نسبت به انجمنهای علمی (غیرپزشکی و غیرهنری) است که مجوز فعالیت خود را از آن دریافت میکنند. هنوز در اساسنامه نمونه انجمنهای علمی که توسط وزارت علوم تدوین و منتشر شده است و به اصطلاح راهنمای تاسیس انجمنهای علمی است، در ماده 5 همان فعالیتهای 50 سال پیش درج شده است و در ماده 16 همان کمیتهها و گروههای سنتی. در چارچوب ارزیابی انجمنهای علمی نیز نزدیک به 115 شاخص برای فعالیتهای انجمنهای علمی تعیین شده است با 1500 امتیاز که به زحمت 3 یا 4 شاخص آن با حدود 50 امتیاز به موارد درستی مانند مرجعیت انجمنها اختصاص یافته است.
در طول 22 جلسهای که از 18 بهمن 1394 تا 11 اردیبهشت 1396 در قالب کارگروه بازنگری شاخصهای ارزیابی انجمنهای علمی ایران در کمیسیون مربوط در وزارتخانه تشکیل شد و اینجانب نیز به عنوان یکی از نمایندگان 9 انجمن از میان حدود 370 انجمن علمی در آن عضو بودم، این مسائل به کرات بحث شد و از کمیسیون انجمنهای علمی خواسته شد به جای 115 شاخصی که تقریباً همگی به همان فعالیتهای سنتی اختصاص دارند (در چند جلسه مطرح کردم که مدل بنیاد کیفیت اروپا که مدلی جهانشمول و کارا برای همه انواع موسسات و سازمانها است، تنها 9 معیار اصلی و 32 زیرمعیار دارد!) رویکرد خود را بر "مرجعیت علمی" انجمنها، "تحلیل وضعیت رشته و حرفه متبوع"، به قصد یافتن و درک "نقاط قوت و قابل بهبود رشته و حرفه"، ارائه "راهحلها و پروژههای بهبود" و تهیه و انتشار "گزارشهای آماری و تحلیلی" از وضعیت رشته و حرفه متبوع قرار دهد. یعنی مواردی که تقریبا هیچیک از انجمنهای علمی انجام نمیدهند و از آنان خواسته نمیشود. همواره بر این نکته تاکید کردهام انجمنی که رشته و حرفه حوزه فعالیت خود را رصد و پایش نمیکند و در نتیجه حتی به طور دقیق نمیداند چند گروه آموزشی، در چه دانشگاههایی با چه تعداد دانشجوی مشغول به تحصیل در حوزه رشته خود دارد، نمیداند چه تعداد کتابدار، چند کتابخانه و با چه کیفیتی مشغول ارائه خدمات هستند، چه تعداد مقاله در طول سال در حوزه فعالیتش منتشر میشود و با چه کیفیتی، چگونه میتواند مرجع، نماینده و راهبر رشته و حرفه خود باشد؟
ولی اینطور که معلوم است خود وزارت علوم و کمیسیون مربوط نیز سخت به همان رویکردها و ساختارهای ناکارآمد قرن هفدهمی خو کردهاند. بنابراین تا آمادگی کمیسیون، انجمن از ابتدای دوره پنجم تلاش نموده است خود نسبت به تغییر ساختار و رویکردهایش اقدام نماید. هرچند چنین اقدامهایی تدریجی و دیربازده باشند. کنگره سوم متخصصان علوم اطلاعات یکی از تلاشها برای سوق دادن انجمن به سوی رویکردهای نوین و ساختارهای جدید. با قاطعیت عرض میکنم انجمن علمی کتابداری و اطلاعرسانی ایران حداقل از این منظر در میان حدود 370 انجمن علمی کشور پیشتاز و نمونه است.
پايان
06/05/1396
مسعودی، فرامرز. «تحولات جدید و ضرورت بازنگری در رویکردها و ساختار انجمن علمی کتابداری و اطلاعرسانی ایران». سخن هفته لیزنا، شماره ۳۴8، 9 مرداد ۱۳۹۶.
باید بگویم، وقتی با عنوان این مطلب مواجه شدم بسیار ذوق زده شدم . چون از دغدغه ذهنی من در طول مدتها میگوید. بلی "ضرورت بازنگری در رویکرد" اینکه تا کی میخواهیم کمیتههای از پیش تعیین شده ای با توجه به ساختارهای قرن هفدهمی داشه باشیم واقعا.
امروزه انجمنهای علمی دنیا به سمت " ارائه راهحلها و پروژههای بهبود"خیز پر شتابی برداشته اند. خیزی که باعث شده است کارگروه های فعال در اکثر زمینه های مرتبط با کتابخانهها در انجمنهای آنها مطرح و پایه ریزی شدهو به صورت مطلوب اداره شوند بصورتی که به عنوان یک مرجع علمی تمامی مباحث مرتبط را تحت پوشش و سیطره خود در آورند. به عنوان مثال فعالیت های بازی در انجمن کتابداری آمریکا که توسط اسکات نیکلسون در انجمن کتابداری آمریکا پایه گذاری شده است
بنظرم همانگونه که ایشان مطرح فرمودند، انجمن لازم است نقشهای جدید و موثرتری در حوزه فعالیت رشته داشته باشد. بحث رصد انتشارات رشته مدتی است در دستور کار کمیته انتشارات قرار گرفته است. امیدوارم بتوانیم در بهبود وضعيت انتشارات رشته گامهایی را برداریم.