داخلی
»مطالب کتابداری
»سخن هفته
لیزنا: ابراهیم عمرانی، سردبیر: مقدمات: از قدیم گفتهاند تا سه نشه بازی نشه . بله این سومین مطلبی است که در سال جاری درباره مسایل صنفی خودمان مینویسم. دلیلش هم کمیتههای انجمن است. هر کمیتهای که گروه بحث خودش را راه میاندازد موجی جدید از گلایه ها شروع میشود و عزیزان ما یادشان میرود که اگر صحبت از کتابخانههای دانشگاهی میکنیم، مسایل علمی این گونه کتابخانهها در این گروه بحث میشود نه مشکلات برخوردهای با کتابداران در این کتابخانهها. ولی حتی اگر مسایل علمی کتابخانه های دانشگاهی مطرح میشود باز یادتان باشد که یک وجه صنفی دارد که توضیح می دهم.
به نظر من باید درباره موضوعهای صنفی هر چه بیشتر صحبت شود تا مشکل را بیابیم. همه نوشته های قبلی من در دو سال گذشته در همین جهت است که ابتدا مشکل را شناسایی کنیم. خوب، مسلم میدانم مشکل خیلی زیاد است، همه این را می دانیم، بله مشکل زیاد است که چنین نمود و بازتابی دارد. به محض اینکه پنجرهای باز میشود همه هوار میکشند که از شرایط ناراضی هستند. اجازه میخواهم که امروز به روش دیگری مساله را طرح کنم. من گزارههایی و سوالهایی را برایتان مینویسم که همه شما قبلا از آنها با خبر شدهاید و شاید شما هم بتوانید کنار آنها چند گزاره و چند سوال اضافه کنید. مهم نتیجه گیری از آنها است و در مجموع این سوالها و حدس و گمانهایی که میزنیم، باید بتوانیم تفکیکهای دقیقتری انجام دهیم که بدانیم دتبال چه هستیم؟ و خودمان چقدر میتوانیم به خودمان کمک کنیم؟ و از مسئولین چه انتظاراتی داریم؟ و ....
وجه صنفی کار علمی را هم در نتیجه گیری از صحبت خدمتتان میگویم ولی ابتدا اجازه دهید گزارهها را بنویسم:
1 – تعریف کنگره حرفهای و سالانه انجمن و چشم اندازهای آن
کنگره متخصان علوم اطلاعات به سومین سال برگزاری خود رسیده است.
از اردیبهشت تا الآن کمیته ها و کارگروهها یکی پس از دیگری خود را شکل و سازمان داده اند.
کنگره متخصصان یک کنگره 100% حرفه ای است و ادعای علمی پژوهشی نداشته و ندارد.
هدف اول این کنگره کنار هم نشاندن اهل حرفه و اهل رشته (استادان و دانشجویان) در کنار یکدیگر است.
هدف مهم کنگره کمک گرفتن اساتید از شرکت کنندگان است که بدانند با همه تلاش علمی که برای رفع مشکلات می کنند نتیجه چه بوده و مشکلات باقیمانده چیست و مستقیم از زبان کاربر نهاییِ آموزشهایشان بشنوند و شاید در آموزشهایشان تجدید نظر کنند.
هدف مهم دیگر کنگره کمک گرفتن اهل حرفه از استادان است، آنجا که مشکلات روز کاربران در جذب مخاطبان مطرح میشوند تا اساتید در مورد مشکلات راه حلهایی که به ذهنشان می رسد را ارائه نمایند.
در این کنگره عدهای علما سخنرانی نمی کنند تا بقیه بنشینند پای نصیحتها و افاضات یا گزارش کارهای علمی و پایان نامه ها و اینها را گوش کنند. جای سخنرانیهای علمی- پژوهشی در همایشهای تخصصی و مجلات علمی پژوهشی رشته است که هم تعداد همایشهای سالانهی خوبِ رشته زیاد است و همه مجلات علمی تخصصی آن.
2 – شیوههای نزدیک شدن به چشم انداز انجمن
انجمن مشکلات و گرفتاریهای شناسایی شده را در قالب موضوعهای مختلف تقسیم کرده و به کنگره آورده است و هر سال این تقسیمات جزئی تر شده اند.
امسال موضوعهایی که کتابداران مختلف درباره آن فکر کردهاند و به پیشنهاد رسیده اند به 21 رسیده که شاید 22 هم بشود. برای هر یک از این موضوعها یا کمیته تشکیل شده یا کارگروه.
از تعریفها چنین می نماید که کمیته ها دائمی هستند ولی کارگروهها کوتاه مدت و موقت برای کاری تشکیل می شوند و پس از انجام ماموریت، خود به خود منحل می شوند.
کمیتهها و کارگروهها باید کاری علمی بکنند و اگر موضوعی هست که بینابینی است حتما با مشارکت هم برگزار کنند.
وقتی می گوئیم کمیته کتابخانه های تخصصی، در این کمیته قرار است روی به فرض بهتر شدن خدمات کتابخانه های تخصصی صحبت کنیم.
وقتی میگوئیم کمیته کتابخانه های دانشگاهی، این کمیته به فرض می خواهد همکاریهای بین کتابخانه های دانشگاهی را بررسی کند.
وقتی صحبت از کمیته علم سنجی می شود به دنبال راه حل مشکلاتی که در علم سنجی اتفاق می افتد هستیم و گزارشهای غیر علمی که در جامعه علمی منتشر می شود و چهره غلطی از علم سنجی در اذهان نقش می کند.
منزلت اجتماعی حرفه ما:
منزلت اجتماعی حرفه ما و به تبع رشته ما پائین است. (اینجا اول حرفه را می نویسیم و بعد رشته را . می پرسید چرا؟ اگر حرفه منزلتش بالا برود افراد بیشتری خواستار جذب شدن در رشته می شوند و قدرت انتخاب ما برای گرفتن دانشجویان قوی تر بیشتر می شود). پائین بودن منزلت اجتماعی مشکل خاص ایران نیست و در همه دنیا، همه حرفههایی که اکثریت شاغلینش بانوان هستند از حقوق و مزایای پاینتری برخوردار هستند و این حاصلی مانده از جوامع مردسالار سرمایه محور است، ببخشید جوامع مرد سالار کارآفرین محور.
با اینهمه و با وجود جهانی بودنِ مشکل منزلت اجتماعیِ حرفه ما، شعار من در مورد منزلت اجتماعی چنین است: منزلت اجتماعی رشته هایی بالاتر است که جامعه به خدماتش نیاز بیشتری احساس می کند. دقت کنید، عرض کردم احساس می کند و نمی گویم نیاز دارد یا ندارد.
عرض کردم منزلت اجتماعی رشته ما پائینتر از بسیاری از رشتهها است، آیا معنیش این است که جامعه به رشته ما کمتر نیاز دارد؟
من معتقدم که برای بخشی از جامعه ایرانی ما که دچار فقر فرهنگیِ ناخواسته و محتوم هستند، این گزاره درست است ولی برای بخشی دیگر غلط است. اکثریت جامعه نیاز به اطلاعات صحیح و مستند برای کارهای علمی،اجتماعی، هنری،فنی، سرگرمی و ... دارد. نظر شما چیست؟
برای اکثریت جامعه ایرانی استنباط من این است: همه مردم نیازهای خودشان را نمی شناسند، نه اینکه نیاز ندارند. نظر شما؟
مهمترین مساله ما شناسناندن نیاز به کسانی است که مطمئن هستند که نیازی به اطلاعات ندارند، در صورتیکه همین الآن دارند توسط شبکه های اجتماعی و کانالهای ریز و درشت بمباران اطلاعاتی می شوند ولی به صرافت نمی افتند که این اطلاعات صحیح هست یا نیست؟ از جمله بسیاری از خود شما که با شبکه های مجازی مثل تلگرام خیلی دارید کیف میکنید و اتفاقا اطلاعات رسیده رابدون اینکه بدانید که مستند هست یا نه برای من و دیگر دوستان ارسال می کنید. شده تا به حال قبل از ارسال فکر کنید که این مطلب صحیح است؟
مردمان سوالهایی دارند که باید جوابش را بیابند که اگر به اولین کتابخانه سر محله خود مراجعه کنند جوابشان را مییابند. یا اگرتلفن بزنند و سوال کنند ، چند دقیقه بعد با آنها تماس گرفته میشود و پاسخ را برایش میخوانند ( دوستان کتابدار شما هم این کار را می کنید؟ بگوئید بله و روسفیدم کنید). نمیدانند که خیلی از همین کتابخانه ها مانند دوستانشان می توانند اطلاعت را روی تلگرام به دست آنان برسانند، و البته اطلاعات مستند، و دل به همان اطلاعات دوستان و اطلاعات اینترنت خوش دارند که همیشه صحیح نیستند، شاید بهتر است بگویم اغلب صحیح و قابل استناد نیستند. کتابخانه شما هم روی تلگرام پاسخ سوالات مردم محل را می دهد؟
تاثیر منزلت ضعیف بر موقعیت شغلی ما:
پائین بودن منزلت اجتماعی ما در قدم اول باعث شده که هر کسی از هر رشته ای این توانایی را در خود می بیند که تهاجمی علیه ما انجام دهد:
می تواند جای ما را اشغال کند.
می تواند جای ما را به دیگرانی که دوستتر دارد ببخشد.
می تواند بر ما ریاست و فرماندهی کند که گاهی می توان تحمل کرد، ولی از ما می خواهد که آن کاری را که ایشان می گوید انجام دهیم، که اغلب در مطابقت با دانستههای شخص من غیر اصولی هستند. می گویم اغلب چون کارهای بسیار خوب و خلاقانه هم از غیر هم رشتهایها که در حرفه ما جذب شده اند دیدهام که اقلیت داشته اند. این رئیسها کتابخانه ها را از بچگی در قالب آدم کم تحرکی که پشت میزی نشسته تا یکی بیاید و کتابی بخواهد میشناسند و وقتی خود رئیس کتابخانه می شوند، ایده های خودشان را تحمیل می کنند که در اغلب موارد علمی نیست. می خواهد یک کار ضعیف را (پشت میز نشستن کتابداران را) با کار ضعیف دیگری اصلاح کند که شدنی نیست و تجربتُن.
می تواند به جای ما تصمیم بگیرد، حال آنکه اصلا توجه نمی کند که در کشور ما مدیریتها طولانی نیست و فردا ماموریت شما تمام می شود و دارید میروید ولی نظمی حد اقلی را تحت تاثیر قرار داده اید و گاهی به هم ریخته اید که خدا رحم کند که رئیس بعدی مثل شما نباشد که بتوان به مرور خرابیها و ترکیبات "الف نونی" را جمع کرد.
برویم سر اصل مطلب:
اینهمه صغرا و کبری برای چه بود؟ اصل مطلب چیست؟
در میان کمیته های انجمن کمیته ای وجود دارد به نام کمیته مطالعات صنفی که شرحش را خدمتتان هفته قبل نوشتم. این کمیته محل رسیدگی و کار روی مطالبات کتابداران و مشاغل مرتبط با آن، از جامعهای است که در آن زندگی میکنند و حتما به خبرگان حوزه نیاز هست که این کمیته را فعالتر از اینکه هست کنند. لیکن همکاران حرفه ای ما و عزیزان ما به این مساله کم توجهی می کنند.
در دو ماه اخیر هر کمیته ای که کانال تلگرامی خود را فعال کرد، به جای بحث اعلام شده و مشخص آن کمیته، به ناگهان هجومی آورده شد که وضعیت شغلی ما را حل کنید. این اتفاق از کمیته کتابخانه های تخصصی شروع شد ، در کمیته علم سنجی باز وضعیت دانشجویان و فارغ التحصیلان علم سنجی مطرح شد، .... تا دو روز پیش که کمیته کتابخانههای پزشکی شروع بکار کرد. در این کمیته هم دوستان ما به حق مشکلات کتابداران پزشکی را به عنوان مشکل اصلی خود مطرح کردند.
همه این اتفاقات، نشان از فاجعه ای دارد که کتابداران با آن دست و پنجه نرم میکنند. در نیمی از موارد مدیریتهای کوتاه مدت غیر تخصصی کتابخانه ها را از انتفاع انداخته اند و کاستیها همه اش به پای کتابداران نوشته می شود. البته که در نیمی از موارد به جدیت می گویم که کوتاهی از همکاران خودمان است. همه اش را به بیرون فرا نیفکنید، بی انگیزه بودن می تواند درست باشد و حق می دهیم به طرحکردن موضوع بی انگیزگی ولی درمانِ کارِ ما، رها کردن کار به علت بی انگیزگی نیست. اگر خواهان رفع این مشکل هستیم باید با انگیزه با موضوع و به ویژه با دوستان بیانگیزه خود برخورد کنیم. چرا که بی انگیزگی آنها هم به پای برخی که هنوز انگیزههایشان را حفظ کردهاند نوشته میشود که هنوز دارند تلاش میکنند که موقعیت حرفه خود را سامان بخشند.
گفتگوهای گروههای تلگرامی بیست گانه کمیتههای انجمن نشان میدهد که مهمترین موضوعی که همکاران دوست دارند درباره آن صحبت کنند مشکلات شغلی کتابداران است. خوب، به دیده منت. کمیته مطالعات صنفی برای همین موضوع تلاش میکند و از همه دعوت می کند که کمک کنند ولی دوستان عزیز دقت بفرمائید که اگر کار را درست تفکیک نکنیم هیچیک را درست انجام نخواهیم داد، نه کار صنفی و بحث مشکلات شغلی را و نه کار علمی را.
مساله وضعیت بحرانی کتابداران، و ظلم و ستم روا شده بر آنان را به کمیته مطالعات صنفی ببرید که باید یکی از فعالترین کمیته های ما و پرطرفدار ترین آنها باشد و همانطور که اعضا نشان داده اند واقعا مشکل شغلی دارند و باز هم جا دارد که این کمیته فعال تر شود، ولی عزیزان در کمیته کتابخانه های تخصصی، کمیته کتابخانههای دانشگاهی، ..... مشکل ما مشکلات صنفی کتابدار یا مشاغل مرتبط نیست. مسایل ما در کمیتههای تخصصی رشد خدمات و حذف موانع ارتباط با مخاطب است.
وجه صنفی کار علمی
در نگاه من کار علمیِ درست نتیجه صنفی دارد. ما با رشد خدمات و ارتباط جدی با مخاطب منزلت اجتماعی خود را بالا می بریم. بازار آفرینی میکنیم (معترضه: قبلا نوشتتهام که با عبارت بازار آفرینی موافقم نه بازاریابی چون در واقع متخصص این کار چیزی را که من تا دیروز اصلا نمی شناخته ام به عنوان نیاز من به من معرفی و حتی قالب میکند). با یادآوری نیازهای مردم به مردم است که میتوانیم موقعیت خود را بر نیازهای واقعی آنان که جویای اطلاعات هستند بنا نهیم و استوار کنیم.
کنگره، بخوانید انجمن، هم زمان در همه سویهها مشغول رصدکردن و برنامهریزی است. انجمن قرار دارد در 21 موضوع وارد شود تا با شناسایی مشکلات در هر سو به دنبال راه حلهای کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت باشد. پس لطفا نگوئید تا مشکلات شخصی من حل نشود دست و دلم نمی رود در بحث علمی مربوط به آرشیو یا نسخههای خطی یا کتابخانههای کودک یا اطلاعات سبز شرکت کنم و ترجیح میدهم در آن کمیتهها هم گلایههای شغلی را مطرح کنم. بیائید و با دستان خودتان گرههای حرفه ای خود را باز کنید.
ما با شناسایی نیازهای اطلاعاتی و شناساندن آنها به جامعهی مخاطبان و دادن راه حل برای برطرف کردن نیازهای ایشان در حوزه اطلاعات، میتوانیم منزلت خود را ارتقاء دهیم و این نتیجه کار علمی در ارتقاء صنف خواهد بود ولی وظیفه سنگین اجرایی کارهای صنفی برعهده کمیته صنفی خواهد ماند. شناساندن نیاز مردم به مردم در حوزه کاری خود، کاری خلاقانه است، نه فقط خلاقانه، نوعی آفرینش است و یادتان باشد که آفرینش انگیزه ایجاد می کند و از این طریق بر بیانگیزگی نیز چیره میشوید. از جایی که هستید قدمی جلوتر بگذارید، از جای خودتان بلند شوید، همین الآن و برای چیزی که حق خود میدانید تلاش کنید.
عمرانی، سید ابراهیم. «وجه صنفی کار علمی». سخن هفته لیزنا، شماره ۳۵2، 6 شهریور ۱۳۹۶.
تعدادی پاراگراف در هم شده است و اسمش شده یادداشت .. !!
هر قلمی که نمی تواند مدافع حقوق ما بشود ..
شما یک تریبون داری به نام لیزنا برای نوشتن، یک انجمن علمی داری برای سخن گفتن و حالا یک انجمن صنفی راه میندازی برای دیده شدن .. !!!
فضا را به جوانان بدهید ..
سالهاست دبیر اجرایی کنگره ها و همایش های انجمن شمایید ..
وضع شما اینگونه است که چون من عشق شور حال دارم و علاقه تو همه چیز دخالت کنم حتی بدون فضا دادن به جوانان ...
این یادداشتم چیزی جز این را نشان نمی داد ..تکرار مکررات و پیچاندن مطلب برای بالارفتن درجه اش ..