کد خبر: 34111
تاریخ انتشار: دوشنبه, 03 ارديبهشت 1397 - 09:24

داخلی

»

مطالب کتابداری

»

سخن هفته

پیش به سوی ارزیابی برنامه های آموزشی رشته: مجمع عمومی و نشست آموزش

منبع : لیزنا
سید ابراهیم عمرانی
پیش به سوی ارزیابی برنامه های آموزشی رشته: مجمع عمومی و نشست آموزش

 لیزنا، سید ابراهیم عمرانی، سردبیر: مجمع عمومی انجمن با با کیفیتی بهتر از خیلی از سالهای گذشته در تاریخ 28/1/1396 برگزار شد. در این جلسه که با بیش از 50 نفر برگزار گردید، یک سخنرانی داشتیم از استاد گرامی جناب آقای دکتر مقصود فراستخواه که به نظر من بسیار واقع‌بینانه مشکلات آموزش‌ عالی در قرن بیست و یکم بطور کلی، و  بطور اخص در ایران این سالها را تحلیل کردند. هر چند که یکی از حاضران بسیار محترم نسبت سیاه‌نمایی به این سخنرانی اهدا کردند، ولی مطالبی که عنوان شد دست کم در نگاه من خیلی سفیدتر از وضع موجود آموزش عالی در ایران می‌نمود. و باور دارم که آموزش عالی در ایران به مرز خطرناکی نزدیک شده که باید هر چه سریعتر و قبل از رسیدن به سیاهی کامل، فکری به حال آن بشود. از صحبتهای استاد فراستخواه حتما در مطالب آینده خودمان با شما صحبت خواهیم کرد.

برنامه دیگری که در این مجمع اجرا شد نشست با شورای برنامه ریزی و توسعه گروه علم اطلاعات و  دانش شناسی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری بود. در این نشست،‌ ابتدا جناب آقای دکتر حسن زاده نایب رئیس و دبیر این شورا به تشریح عملکرد شورا در سالهای اخیر با تاکید بر سال گذشته داشتند و از کارهای انجام شده و برنامه‌های شورا سخن گفتند و پس از آن نشست پاسخ و پرسش اعضا شورای برنامه‌ریزی و توسعه با حاضران برگزار شد که جذابیت جلسه را هر لحظه بیشتر کرد و  مطمئن هستم که اگر دچار کمبود وقت نبودیم،‌ این بحث چند جانبه به این زودیها پایان نمی‌گرفت. مجمع عمومی که درست سر ساعت 15:15 با سخنرانی دکتر فراستخواه عزیز شروع شده بود، تا ساعت 18:10 دقیقه به درازا انجامید و ادامه صحبتها در پذیرایی مختصری که داشتیم دنبال شد.

نمی‌‌دانم دوستانی که در جلسه حاضر بودند، ‌نظر و برداشت مرا تایید می‌کنند یا خیر، ولی من آنچه برداشت خودم از جلسه است را برایتان می‌نویسم و از طرف همکاران در لیزنا عرض می‌کنم، آماده هستیم که نظرات موافق و مخالف عزیزان را به هر شکلی که دوست دارند منتشر کنیم. بصورت کامنت و حتی بصورت نوشته‌های مستقل در سخن هفته (به شرط داشتن شرایط یک سرمقاله)، و یا ستونهای دیگر.

شورای (گروه) برنامه ریزی با تغییر نامهایی که تا کنون داشته، ریشه در سالهای دهه 1360 دارد که برای هر رشته‌ای گروهی در وزارت علوم تشکیل شده و برنامه‌ریزی می‌کرد. در شروع کار شورا، برای کاردانی، برنامه و رئوس درس نوشتند. بعد از چند دوره فارغ‌التحصیلی، ‌موج اعتراضهای دانش‌آموختگان کاردانی شروع شد که راه ادامه تحصیل برای کاردانی بسته شده،‌ راه رشد مسدود است، با کاردانی مانند دیپلم برخورد می‌شود، پسران دو سال می‌خوانند و بعد باید بروند سربازی و .... و بعد تغییر مقطع از کارشناسی به کاردانی را داشتیم و دروسی که برای کارشناسی ناپیوسته تصویب شد که من هنوز بر این باور هستم که ادامه مقطع کارشناسی سودی برای مملکت ندارد و در دنیا هم تعداد دانشگاههایی که مقطع کارشناسی علوم اطلاعات (کتابداری، علم اطلاعات و دانش شناسی ، ....) دارند کم است، ‌خیلی کم. آن چند تا هم که هستند شاید با هدف خاصی دانشجوی کارشناسی می گیرند، ‌همانطور که در سال 1353 با هدف خاصی دانشجوی کارشناسی گرفته شد. از کنکوری اختصاصی که اصلی ترین آزمونش، آزمون مطالعه و کتابخوانی بود. و باور دارم که همین امروز هم برای حذف کارشناسی از برنامه های دانشگاهی رشته اقدام کنید، کاری خیرخواهانه انجام داده‌اید.   

از اصلیترین کارهای این شورا بررسی شرح درسها و اصلاح و تصویب شرح درسهای جدید و نیز منابع مطالعه برای هر درسی بود که از تمرکز بالایی در شروع برخوردار بود ولی آرام آرام می‌دیدم که در هر گروهی استاد یا استادانی هستند که شرح درس مصوب را می‌گذارند، کنار دستشان، ولی درس خودشان را می‌دهند که در بسیاری مواقع واقع بینانه‌تر بود  (حتما درکنار این مزیت مشکلاتی هم می توانسته داشته باشد). از منابعی هم که معرفی می‌شد نیز بهره کمی برده می‌شد، ‌و اغلب  جزوه‌ای سی صفحه‌ای برای درسی سه واحدی کارگشا تر بود و در بسیاری از گروههای کوچکتر اصلا به منابع دروس در کلاسها تا جائیکه من می‌پرسیدم کمتر توجه می‌شد.

از سویی به این مدل متمرکز ایرادهایی هم وارد بوده و هست و حتی بعد از ده تا پانزده سال از تشکیل گروه جدید و رفتن تیم اولیه، گروه دوم که به سرپرستی جناب آقای دکتر مهراد تشکیل شد و تعداد قابل ملاحظه‌ای از اعضای آن استادان جوان آن روزگار (به نسبت گروه قبلی که به نظر من در دهه هفتاد میلادی مانده بودند)  که بیشتر تحصیلکرده های دوره پی اچ دی از دانشگاههای خارج از کشور بودند جایگزین گروه اول شدند. افرادی که در بین آنها بودند افرادی با سابقه های زیاد کار حرفه‌ای و کار آموزشی که نوید دوره خوبی را می‌دادند که البته بهتر از قبل بود، ولی اینکه عده‌ای دروس را بنویسند و تجویز کنند،‌ باز در جاهایی می‌توانست جلوی خلاقیتها را بگیرد، و گاهی هم به من این احساس را می داد که گروه دارد بسته و درون گروهی عمل می‌کند.

رشته ما تغییر و تحولات بسیار زیادی را در جهان و از دهه 1990 شروع کرد که دوره‌های کوتاه متفاوتی در همین مدت کوتاه داشته که تاثیر آن را بر کتابخانه‌های جهان و از جمله ایران شاهد هستیم. شورای برنامه ریزی پا به پای این تغییرات تلاش زیادی کرد و دو یا سه بار شرح درسها را تغییر داد،‌ که هم نکات مثبتی در خود داشت و هم نکات منفی که برخی نکات منفی آن در نشست سه شنبه مجمع عمومی انجمن و از سوی حاضران، ‌به ویژه از زبان منتقد سرسخت تمرکز،‌ جناب آقای دکتر افشار زنجانی طرح شد. و این در حالی است که در رشته های دیگر دانشگاهی برخی به زحمت دروسی را تغییر داده‌اند و برخی دوستان مانند شورای برنامه ریزی رشته نرم افزار،  فقط یک بار شرح دروس خود را تغییر دادند و خوب به یاد دارم زمانی که برنامه نویسی و برنامه های شیء گرا وارد شد و پشت سر آن نرم افزارهای بر پایه گراف به صحنه آمدند، ‌دانشجویانی که از آنها اوضاع رشته‌شان را می‌پرسیدم، می‌خندیدند که ما داریم نرم‌افزارهای بیست سال پیش را می‌خوانیم و اصلا درسهای جدید برای ما در برنامه های درسی‌مان تعریف نشده و فقط استادان خوبمان خودشان گریزی می‌زنند و کمک می‌کنند که ما تمرکزمان را ببریم روی آن برنامه‌ها و زبانها و یا خودمان برویم بیرون از دانشگاه در کلاسهای تخصصی شرکت کنیم و اینها را بیاموزیم، یا جمع می‌شویم با دوستان و زبانها و برنامه‌های جدید را پیش خودمان و با هم می‌خوانیم. بله در چنین شرایطی شهادت می‌دهم، ‌با اینکه این تمرکز را اصلا دوست نداشتم، شورا تلاش خودش را کرد و دو بار برنامه‌های مصوب را هم در مقطع کارشناسی و هم ارشد و هم دکتری و در گرایشهای مختلف تغییر داد، یا سردرس جدید تعریف کرد، با همه مزایا و معایبش.

در مورد گرایش تعریف کردن هم، بنده ایراد داشته و دارم. برخی گرایشها مانند دانشنامه نگاری را اصلا نمی‌فهمیدم و نمی‌فهمم و هنوز نمی‌دانم که قرار است چه چیزی تربیت شود؟ البته هرگز رئوسش را ندیده‌ام و مقدمه‌اش را که حتما از اهدافش گفته شده نخوانده‌ام و شاید حق نداشته باشم قضاوت کنم، ولی برخی از این گرایشهایی که تعریف شده را اندکی حاتم بخشی و حتی زیاده پخشی می‌بینم، پخش، و نه بخش زیاده پخش کردن رشته منظورم است. در سی و اندی تا چهل واحد ارشد، بسیاری واحدها در گرایشهای مختلف تعریف شده مشترک و نزدیک است و بسیاری از اینها می‌توانست همه‌اش یک گرایش اصلی باشد و در سطح بعدی روی پایان‌نامه تخصصی تاثیر بگذارد، ‌نه اینکه هر کسی که در دانشگاه الف قبول شود،‌ حتما گرایشش باید کتابخانه های عمومی باشد،‌ یا آموزشگاهی یا دانشگاهی و غیره، و این نظری است شخصی با مطالعات اندک من. مسلم است چندین استاد که هر سه هفته یک بار دور هم در شورای برنامه ریزی جمع می‌شوند و مشاوران زیادی هم بکار می‌گیرند، اینها را بررسی و مطالعه کرده‌اند و دست به این کارها زده‌اند، به هر حال من به عنوان یک علاقه مند توجیه نشده و برخی موارد را نمی‌فهمم  و برایم دور از ذهن است.

سیستم گرفتن دانشجوی تحصیلات تکمیلی در ایران هم که همان بیماری آموزش عالیست که خیلی عالیست. گرفتن دانشجو بر اساس سوابق کاری و مصاحبه، بهترین روش در دنیای بیرون از مرزهای ایران است ولی در شروع توسعه تحصیلات تکمیلی، این شیوه صحیح به ضد خودش تبدیل شد و داد و فریاد عده‌ای را در آورد که اینها دارند تبانی می‌کنند و دانشجوی خودشان را می‌گیرند و .... و کار را به جایی رساندند که برای دوره دکتری هم متاسفانه و باشرمندگی فراوان در ایران ما تست چهار جوابی طرح می‌شود که اسف بار و حتی هولناک است. از سویی وقتی چنین امر مهمی را به کنکور چهار جوابی واگذار می‌کنید، نام دانشگاه برای انتخاب دانشجو مهم می‌شود که اول کجا را بزنم، ‌ولی در چنین انتخابی، دانشگاهی که قبول می شوید،‌ تعیین می کند شما چه گرایشی داشته باشید. اگر دانشگاه الف خیلی برایت مهم است باید به فرض گرایش آموزشگاهی بخوانی و این نیست که به علت گرایش خودم به علم سنجی بروم دانشگاه شاهد، یا به علت علاقه شخصی خودم به گرایش آرشیو بروم، دانشگاه الزهرا؟ دانشگاه دیگری در کار نیست، یعنی همه 15 نفری که امسال آمده‌اند به دانشگاه الف باید بروند و گرایش آموزشگاهی بخوانند یا عمومی بخوانند و غیره که به نظرم نتایج خوبی ندارد که تا کنون هم نداشته است.

شورا از زمانی که شورای جدید شد، ازدوره سرپرستی جناب آقای دکتر مهراد گرامی، دروس را دو بار تغییر داده و در این مورد آخر،‌ دروس خیلی تغییر کرد و به ویژه در برخی گرایشها درسهای خیلی به روز (بر اساس فناوریهای امروزی) و بر اساس سر درسهای دانشگاههای معتبر جهان طراحی و اضافه شد و حالا مانده‌ایم که قرار است درسی مانند دیتا ماینینگ Data Mining را در دانشگاههای زنجیره‌ای چه کسی درس بدهد؟ چه آزمایشگاهی در آن دانشگاه وجود دارد که بخواهد دانشجو در آنجا کار کند. سازماندهی نوین در وب معنایی را چه کسی درس خواهد داد؟ اتفاقی که می‌افتد خیلی ساده و روشن و مسلم است. اتفاقی که می‌افتد حتما فروکاهی مفاهیم خواهد بود. شخص هنوز هیچ کار عملی در وب معنایی نکرده و اصلا نمی‌داند داستان چیست ولی RDA تدریس می‌کند. از مقالاتی که درمورد RDA در این سه چهار سال منتشر شده و اتفاقا علاقه‌مندان مرکز نشین هم نوشته‌اند می‌توانید ببینید که RDA را همان آنگلوامریکن 3 دیده‌اند و آن را تا سطح آنگلو امریکن 3 فرو کاسته‌اند، چرا که به هیچوجه بطور کاربردی وارد وب معنایی نشده‌اند که متوجه شوند منظور از RDA افزودن سه فیلد به مرحوم مارک نیست، و نرم افزارهای وب معنایی را به سطح نرم افزارهای مارک پایه فرو می‌کاهند، چه رسد به برخی استادان دانشگاههای دور و نزدیک که اصلا تخصص دروس جدید تعریف شده را ندارند و  نمی‌توانند این درسها را ارائه کنند.

خوب به یاد دارم که من در یادداشت (سخنرانی) منزلت اجتماعی حرفه کتابداری (شاید سال 1385 بود) اشاره کردم به اینکه دروس فناوری اطلاعات و برنامه نویسی را باید استادان رشته کامپیوتر بگویند، و اصرار داشتم که استادان عزیز خواهش می‌کنم شما این دروس را ارائه ندهید و بگذارید که استادانی که درگیر کار عملی و آزمایشگاهی با این دروس هستند این درسها را بدهند، من جزوه‌های برخی از شما عزیزان را دیده‌ام و خیلی ایراد به آنها وارد است. و الگوی استفاده از اساتید در برخی دانشگاههای معتبر را جستجو کرده و نوشته بودم که این استاد این نیمسال این درس را در این دانشگاه و در نیمسال دیگر سفر می‌‌کند به شهری دیگر و این درس را در دانشگاههای آن شهر ارائه می‌کند و راه حلهای گروههای علوم اطلاعات و iSchool‌ ها را یادآوری کرده بودم و در آن نشست بحثهای زیادی درباره اینها کردیم. و باز به یاد دارم که یکی از استادان گرامی که در جلسه حاضر بودند و از شهرستان تشریف آورده بودند، صحبت کرده و فرمودند که ما درس مبانی کامپیوتر را گفتیم از گروه کامپیوتر دانشگاه معلم معرفی کردند، بعد از سه جلسه دانشجویان کتابداری جمع شدند جلوی در اتاق مدیر گروه که این آقا خیلی سخت می‌گیرد و ما نمی‌فهمیم و ...... و اعتراض کردند و ما خودمان درس را ادامه دادیم.

خُب، مشکل یکی و دو تا نیست،‌ وقتی دانشجویی که به رشته ما می‌رسد،‌ دست کم در 30% موارد قابلیت لازم برای آموزش گرفتن ندارد، یعنی مواد خام ما خوب نیست، محصول کارخانه با بهترین استادکاران و بهترین تجهیزات کارخانه ای با مواد اولیه بی کیفیت یا کم کیفیت، چه از کار درخواهد آمد. در مورد اسم رشته بحث نمی‌کنم که سر درد دل همه باز می‌شود و سخن نیمه کاره می‌ماند، کما اینکه در نشست مجمع عمومی هم یک لحظه طرح شد و فوری جمع شد که نشست از دست نرود که مسایل زیادی طرح شده بود که باید به پاسخ نسبی می رسید. خُب، کسی که در شورای برنامه ریزی نشسته باید به همه اینها فکر می‌کرده که اینگونه که اعضای حاضر شورا فرمودند این مطالب در جلسات متعدد شورا بحث شده، و با اینهمه این کار با همین کیفیتی که می‌بینید در این 15 سال انجام شده است. تمرکز بر تصویب گرایش،‌ تصویب دروس،  تصویب منابع درسی برای هر درس و غیره.

در نشست شورای برنامه ریزی در مجمع عمومی انجمن در سه شنبه هفته گذشته در همه این موارد صحبت شد، مشکلات هم پرسیده شد و پاسخهایی هم داده شد، و چندین نکته گفته شد. و یکی از   نکته هایی که اشاره اش به نظرم خوب بود این نکته بود که یکی از اعضا گفتند که فکر نکنید در داخل شورا اجماع وجود داشته،‌ درباره هر کدام از این صحبتها بین اعضای شورا بحثهای فراوان شده و چالشها داشته‌ایم  و مشاورانی دعوت شده اند و در نهایت و با زحمت فراوان این مصوبات و این رئوس و این منابع برای هر درس تصویب شده است.

از نگاه من دو نکته بسیار مهم در نشست مجمع عمومی و از سوی استادان عضو شورا مطرح شد، یکی رفتن به سوی تمرکز زدایی و دومی اضافه شدن ماموریت توسعه به ماموریت برنامه ریزی شورا.

غیر متمرکز بودن: دبیر شورای برنامه ریزی توضیح دادند که در یک مرحله ابلاغ شده به گروهها که می توانند تا درصدی از دروس را خودشان تعریف و اجرا کنند و بعد هم در سال گذشته با وجود کار روی سردرسهای تازه و اصلاح آن، این اجازه ابلاغ شده که هر گروهی که می‌خواهد، می‌تواند سردرسهای خودش را داشته باشد. در واقع با این ابلاغیه، تمرکز زدایی خوبی صورت گرفته و هر گروه علم اطلاعات می‌تواند  با توجه به توانایی استادانش درسهایی را که به نظرش درست تعریف شده از این لیست بردارد و درسهای دیگر را خودشان تدوین کنند. و دکتر حسن زاده  به این نکته نیز اشاره کردند که با وجود گذشت دو سال از این ابلاغ، تا اینجا هیچ گروهی خودش درسی را معرفی نکرده است، که دلایل آن را می‌توانیم در فرصتی دیگر بحث کنیم.

نکته بسیار مهم دیگر ماموریت توسعه در کنار برنامه ریزی است. قبلا اجازه تاسیس گروه و ارزشیابی گروه بر عهده شورای توسعه آموزش عالی بود که با این تغییر، مجوز تاسیس گروه با این شورا خواهد بود و نیز ارزشیابی گروه. البته اینجا ایران است و نمی توانیم انتظار ویژه داشته باشیم. چنانکه در سال گذشته هم برخی رشته ها در برخی واحدهای دانشگاه پیام نور و دانشگاه آزاد مورد تایید شورای توسعه نبود و تصمیم به تعطیل این رشته‌ها گرفتند که با وتوی جناب آقای ولایتی روبرو شدند و کاری از پیش نرفت. با همه اینها، این اتفاق مبارکی است که توسعه و ارزیابی هم به دست شورا انجام شود.

حال از این پس ما مزاحم اعضای محترم شورا خواهیم شد و پرسشهایمان را از شورای برنامه ریزی و توسعه علم اطلاعات به این سمت می‌بریم که این گروهی که در شهرستان غازان استان آستاراخان فدراسین روسیه دارد کتابداری درس می‌دهد و یک نفر کلیه دروس را ارئه می کند، مورد تایید آن شورای وزین هست؟ آیا فارغ التحصیلان غازان با چراندن غاز ارتباطی پیدا نکرده‌اند؟ من به عنوان یک کتابدار با 44 سال سابقه درس خواندن و کار حرفه ای و گاهی درس دادن کتابداری از این اتفاق خیلی خوشحالم و منتظرم تا شورا برنامه‌ای برای نظارت ارائه دهد. حتما انجمن می‌تواند در این زمینه همکاری خوبی با شورا داشته باشد. یادمان باشد که گروههای کتابداری زیادی در امریکا و کانادا فعال هستند،‌ ولی فقط تعدادی از آنها مورد تایید انجمن کتابداری امریکا هستند و باقی مهر تایید نمی‌خورند ولی تعطیل هم نمی شوند. تاکید می‌کنم ارزشیابی نمی‌شوند ولی تعطیل هم نمی‌شوند. هر گروهی فکر می‌کنم سه تا پنجسال یکبار نوبتش می‌رسد که انجمن در آنجا مستقر شود و برنامه‌های آن گروه را بررسی کند. و این را هم به یاد داشته باشیم که انجمن امریکا ALA برنامه‌های خاص را مورد ارزیابی قرار می‌دهد،‌ نه گروه را و نه دانشگاه را. می گوید برنامه کارشناسی ارشد علوم اطلاعات دانشگاه میشیگان یا تورنتو را تایید می‌کنم، نمی‌گوید گروه را تایید می‌کنم. و از آنجا به بعد وقتی که استاندارد کتابخانه‌های دانشگاهی به نیروی انسانی می‌رسد، می‌گوید 5 کتابدار خبره و 3 کمک کتابدار برای این برنامه خوب است و بعد در تعریف کتابدار خبره می‌نویسد،‌ کتابداری که از یکی از مدارس کتابداری امریکا که برنامه کارشناسی ارشد آن مورد تایید انجمن کتابداری امریکا باشد و به فرض 5 سال سابقه در کار اجرایی کتابخانه داشته باشد خبره محسوب  یا نامیده می‌شود.  

به هر حال این خبر خوبی بود برای رشته و حرفه کتابداری و اگر خود ما اهالی رشته و حرفه ارزشیابی‌ها را جدی بگیریم، شاید بتوانیم در آینده نزدیک از نزدیکی آموزشهای دانشگاهی با نیازهای بازار کار و حرفه حرف بزنیم. امید که چنین باشد.      

عمرانی، سید ابراهیم. «پیش به سوی ارزیابی برنامه های آموزشی رشته: مجمع عمومی و نشست آموزش». سخن هفته لیزنا، شماره ۳۸5، 3 اردیبهشت ۱۳۹۷.

خواهشمند است جهت تسهیل ارتباط خود با لیزنا، در هنگام ارسال پیام نکات ذیل را در نظر داشته باشید:
۱. از توهین به افراد، قومیت‌ها و نژاد‌ها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهام‌زنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیام‌ها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمان‌ها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.
نام:
ایمیل:
* نظر: