داخلی
»گزارش
اُنیکس تمامی فرایند تولید تا فروش کتاب و نشریات را مدیریت میکند
به گزارش لیزنا، نوزدهمین جلسه کارگروه پیادهسازی استاندارد توصیف و دسترسی به منبع (آردیاِی) در کتابخانههای دانشگاههای علامه طباطبائی و شهید بهشتی ساعت 10 روز سهشنبه 20 تیر ماه 1402 به صورت مجازی با شرکت اعضای کارگروه و دیگر علاقهمندان برگزار شد. در ابتدای جلسه، خطمشی سازماندهی اطلاعات و دانش کتابخانههای دانشگاهی ایران به عنوان یکی از بروندادهای کارگروه بررسی شد. استاندارد اُنیکس ONIX (online Information exchange) در خطمشی، به بخش معرفی استانداردهای حوزه سازماندهی دانش افزوده شد. دکتر طاهری در مورد این استاندارد گفت: اُنیکس، استاندارد حوزه نشر کتاب و نشریات ادواری چاپی و الکترونیکی است، و تمامی مراحل و فرایند تولید تا فروش کتاب و نشریات را مدیریت میکند. استاندارد فرادادهای مفصلی است، که بیش از 1000 صفت داشته، و امکان مدیریت چرخه کامل نشر را از زمان تولید و چاپ یک منبع تا رسیدن به دست کاربر نهایی فراهم میکند. در قالب این فراداده، اطلاعات به شکل رمزگزاریشده و استاندارد ثبت شده، و امکان تبادل داده بین ناشران، کتابفروشیها و ... فراهم میشود.
موضوع بعدی مورد بحث در خطمشی، معرفی نرمافزارهای کتابخانهای به عنوان ابزار کار سازماندهی، و سازگاری و تطابق آنها با استانداردهای جدید حوزه سازماندهی بود. بر اساس گزارش کارگروه تخصصی تدوین خطمشی، بررسی نرمافزارهایی که امروزه در کتابخانههای دانشگاهی کشور استفاده میشوند، و همچنین مطالعه پژوهشهایی که به ارزیابی این نرمافزارها پرداختهاند، نشان میدهد، تنها استانداردهای کامل استفادهشده در برخی از نرمافزارهای کتابخانهای ایران، مارک و هسته دابلین هستند. دکتر طاهری در این مورد گفت: بسیاری از نرمافزارهای کتابخانهای ایران از استانداردها به طور کامل و با پیادهسازی بستر معناشناختی آنها استفاده نمیکنند. به استثنای یک استاندارد، دیگر نرمافزارها در سطحی ناقص (برخی فیلدها) از استاندارد فرادادهای مارک پشتیبانی میکنند. آذرسا محصول شرکت پارس آذرخش اولین نرمافزار توسعهیافته بر اساس مارک است، که به طور کامل این استاندارد را پیادهسازی کرده است. در حال حاضر شاهد توسعه نرمافزار جدیدی با نام LIBRA-KDR هستیم، که بیان داشته استانداردهایی چون فرانمای تولید دادههای ساختارمند(Schema.org)، بیبفِریم، آردیاِی، و الگوهای مفهومی را پیادهسازی کرده است.
دکتر طاهری با بیان این که منظور از پشتیبانی از یک استاندارد پیادهسازی کامل ساختار و بستر معناشناختی(semantic) آن است، افزود: استانداردهای فرادادهای و نیز استانداردهای محتوایی، مدل دادهای و ساختار خاصی داشته، و زمانی میتوان ادعای پیادهسازی یک استاندارد را داشت، که کاملا ساختار، مدل دادهای و بستر معناشناختی آن پیادهسازی شده باشد. آذرسا در توسعه خود ساختار مارک را به طور کامل در نظر داشته است. شما میتوانید بر اساس مارک کاربرگههای (worksheet) مجزایی برای منابع متفاوت ایجاد کنید. فیلدها و فیلدهای فرعی مورد نیاز خود را تعیین، تعریف و اضافه نمایید. امکان تنظیم ثبت ارزش فیلدها با ارزشهای لفظی غیرساختارمند (string) و ساختارمند (coded) در آذرسا وجود دارد. برخی از نرم افزارها صرفا از برخی فیلدهای مارک استفاده نموده و بر اساس ساختار و بستر معناشناختی مارک توسعه نیافتهاند. تنظیمات کامل مارک در این نرمافزارها قابل انجام نیست. بنابراین صرفا استفاده از چند فیلد مارک معنای استاندارد ندارد. استاندارد باید با بستر معناشناختیاش پیادهسازی شود. اگر نرمافزاری صفات استاندارد بیبفِریم را در قالب فیلد پیادهسازی کند، ولی کاربرگهها در سه سطح موجودیتهای اثر(work)، نمونه(instance)، و مورد(item) تفکیک نشده و به یکدیگر پیوند یافته باشند، این استاندارد فرادادهای به طور ناقص پیادهسازی شده است. افزون بر این باید از واژگانهای (VES) این استاندارد نیز استفاده کرد. به طور مثال فروست در بیبفِریم یک موجودیت یا یک شیء (class) مجزا است که ثبت و توصیف آن ساختار خاصی دارد، و بر اساس مدلهای شیءگرا صفات از اشیای بالا به اشیای پایینتر به ارث رسیده، و این گونه اشیاء با صفات مشترک به یکدیگر پیوند مییابند. اگر نرمافزاری در این سطح کارکرده باشد، میتوان گفت استاندارد و ساختار آن را پیادهسازی کرده است. در استانداردهای قبلی مثل مارک، فروست مجموعهای از فیلد و فیلدهای فرعی بود، که دادهها در آن ثبت میشدند. مثالی دیگر، در بافت آردیاِی، عنوان یک منبع برای سطح اثر(work) با عنوان در سطح نمود میتواند متفاوت باشد. عنوان اشهر و معروفتر یک منبع را که پیشتر عنوان قراردادی (uniform title) میگفتند، عنوان مرجح در سطح اثر (work preferred title) است. عنوان در سطح نمود (title proper) ممکن است عنوان دیگری باشد. اگر اثری فقط با یک عنوان منتشر شده عنوان اثر و نمود یکی است. ولی اثری که عنوان قراردادی دارد، عنوان قراردادی عنوان اثر است، و عنوان منبع در دست توصیف در صورت تفاوت، عنوان نمود. مانند منبعی با عنوان "گلستان" که در سطح نمودی، عنوان "سیری در بوستانهای معرفت" را دارد. بنابراین برای ثبت و توصیف این اطلاعات بر اساس دستورالعملهای آردیاِی نیاز است که امکان توصیف موجودیتها در سطوح مختلف وجود داشته باشد که در ساختار مسطح مارک امکانپذیر نیست.
دکتر طاهری ادامه داد: یکی از چالشهای ما عدم آشنایی کافی متخصصان، کارشناسان و کتابداران با استانداردها و ساختار مورد نیاز برای پیادهسازی در نرمافزارها و ارزیابی آنها است. آن چه در بروشورها و سخنرانیها به عنوان معرفی یک محصول و توسط توسعهدهندگان یک نرمافزار ارائه میشود، نیاز به ارزیابی دارد. مهمترین ملاک برای ارزیابی وجود بستر معناشناختی یک استاندارد در یک نرمافزار است. در یک استاندارد فرادادهای بستر معناشناختی یعنی ساختار، و ساختار یعنی روابط بین موجودیتها و بین صفات. نگاه یک نرمافزار به موجودیتهای کتابشناختی باید رویکرد استاندارد فرادادهای باشد که ادعای پیادهسازی آن را دارد. مثلا در بیبفِریم در نظر گرفتن فروست به عنوان یک شیء مستقل، و نه یک صفت از یک شیء. در بیشتر نرم افزارهای ما که مدعی استاندارد هستند، در سطح صفات ورود کردهاند و نه روابط و ساختار(بستر معناشناختی).
دکتر طاهری تاکید کرد: کتابداران دانشگاهی مخاطب خطمشی سازماندهی مبتنی بر استاندارد آردیاِی، باید بدانند با توجه به نرمافزار کتابخانهای که در مرکز اطلاعاتی خود استفاده میکنند، آیا امکان پیادهسازی استاندارد آردیاِی را به عنوان استاندارد محتوایی دارند یا خیر (به شکل درست و اصولی)؟ همچنین نرمافزار مورد استفاده تا چه اندازه و در چه سطحی تطابق و سازگاری با این استاندارد دارد؟ بنابراین پاسخ به این دو سوال در خطمشی ضروری است. پاسخ واضح و روشن این است که، در نرمافزارهایی که از هیچ استانداردی به طور کامل، استفاده نکردهاند امکان پیادهسازی درست آردیاِی را نخواهند داشت. چرا که آنها در دو سطح صفات و ساختار موجودیتها استاندارد ندارند. بنابراین پیادهسازی آردیاِی در نرمافزارهایی که قالب استاندارد نیستند.
وی در ادامه افزود: در مورد نرمافزارهایی که قالب فرادادهای مارک را به شکل جزئی و یا کلی دارند، امکان پیادهسازی آردیاِی تا حدودی وجود دارد. نگاشتی بین مارک 21 و آردیاِی وجود دارد که به منزله یکی از پیافزودهای آردیاِی ارائه شده، و میتوان برای ثبت ارزشهای فیلدهای مارک، معادل آنها را با عناصر آردیاِی مشاهده نمود. بنابراین میتوان در سطح عناصر دادهای(data element) آردیاِی را در یک نرمافزار که فرادادهی آن مارک است، استفاده نمود. ولی آن چه پیادهسازی کامل آردیاِی را ممکن میسازد، توصیف موجودیتهای اثر، بیان، نمود و مورد(WEMI) به صورت تفکیک شده است که ساختار مسطح مارک این قابلیت را ندارد. حتی توسعهدهندگان استاندارد آردیاِی مثل کتابخانه کنگره آمریکا برای پیادهسازی کامل این استاندارد (آردیاِی) و رسیدن به بستر معناشناختی آن به سمت توسعه بیبفِریم رفتند. چرا که ساختار مارک با آردیاِی همخوان و سازگار نبود. آردیاِی در ابتدا بر اساس الگوی افآربیآر توسعه پیداکرد و سپس با جدیدترین الگوی مفهومی بافت کتابخانهای یعنی مدل مفهومی اِلآراِم همخوان شد. اما مارک با این دو الگوی مفهومی همخوان نیست. به همین دلیل بیبفِریم بر اساس این الگوها توسعه پیدا کرد تا امکان پیادهسازی این استاندارد محتوایی در بستر یک فراداده به طور کامل وجود داشته باشد. همان طور که فراداده مارک هم برای پیادهسازی کامل قواعد انگلو-امریکن توسعه یافت.
رئیس کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه علامه طباطبائی گفت: در حال حاضر یک نرمافزار در ایران توسعه یافته است که آردیاِی را به طور کامل پشتیبانی میکند. این نرمافزار مدعی است که استاندارد آردیاِی را در سطح موجودیتها، صفات، فرانماهای رمزگذاری بستر نحوی/ رشتهها (SES)، فرانماهای رمزگذاری واژگان (VES) و به طور کلی ساختار و بستر معناشناختی این استاندارد به شکل عملیاتی پشتیبانی میکند. قالب فرادادهای این نرمافزار اسکیما.ارگ است که با استانداردهای دیگر مثل بیبفِریم غنیسازی شده است. در حقیقت مدل دادهای این نرمافزار بیبفِریم است. لیبرا الگوی مفهومی بافت کتابشناختی اِلآراِم را پشتیبانی میکند.
موضوع بعدی مطرح شده در جلسه نوزدهم، بحث اشیای موزهای و توصیف آنها بر اساس آردیاِی بود. با توجه به وجود اشیای موزهای در بافت کتابخانهای لازم است در پروفایل کاربردی امکان توصیف این اشیاء بر اساس استاندارد آردیاِی مورد بررسی قرار گیرد. هم اکنون برخی کتابخانههای دانشگاهی در کشور هر سه بافت موزه، آرشیو و کتابخانه را زیر چتر واحد بافت میراث فرهنگی در برمیگیرند. بنابراین لازم است با مطالعه بر روی استانداردهای موزه از جمله سیداک، فهرستنویسی اشیای فرهنگی (CCO)، و مقولههایی برای توصیف آثار هنری (CDWA)، و همچنین کاربردپذیری آردیاِی در توصیف اشیای موزهای، عناصر مورد نیاز برای توصیف آنها را در پروفایل کاربردی در نظر بگیریم. همچنین به این منظور، کاربرگهها و پیشینههای فرادادهای اشیای موزهای چند کتابخانه مانند کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه شهید بهشتی، کتابخانه آیتالله بروجردی و همچنین اشیای سهبعدی کتابخانه کنگره آمریکا بررسی شده و عناصری شناسایی و استخراج شدهاند. در فرانماهای رمزگذاری واژگان آردیاِی نوع رسانه، نوع محمل و نوع محتوا برای اشیای سه بعدی تعیین شده است. برای معادلسازی و تطبیق عناصری که برای توصیف اشیای موزهای در نظر گرفته شده، از نگاشت بین آردیاِی و دیگر استانداردها استفاده شد.
دکتر طاهری با اشاره به عدم در دسترس بودن استانداردی که بتواند موجودیتهای تمامی بافتها را به طور کامل پوشش دهد، افزود: بعد از بررسی استانداردها میتوان از دیگر استانداردها، صفاتی را به پروفایل کاربردی اضافه و در حقیقت فراداده خود را غنیسازی نمود. فلسفه پروفایلهای کاربردی نیز پاسخ به همین چالش است. میتوان از دستورالعملها یا صفات استاندارادهای دیگر مثل CCOبه آردیاِی اضافه کرد، که از نظر علمی و عملیاتی کاملا درست است. همواره بحث همگرایی استانداردها وجود داشته است. وجود نگاشتهای بین استانداردهای بافت موزه و مارک نشان میدهد، این استاندارد فرادادهای در بافت موزه هم مورد استفاده قرار گرفته است. نرمافزارها باید با اقبال به تمامی استانداردهای بافت میراث فرهنگی، به سمت همگرایی حرکت نموده، و به این شکل کاربردپذیری خود را در بافت میراث فرهنگی افزایش دهند.
در پایان دکتر طاهری به کاربرد پروفایلهای کاربردی در طراحی و توسعه نرمافزارها اشاره کرد و تاکید کرد: آن چه در ستونهای جداول پروفایل آمده است باید برای توسعهدهندگان نرمافزار معنای منطقی داشته باشد. جداول پروفایل کاربردی در اصل شمای کلی جدولها را در پایگاهها ارائه میدهند. به طور مثال درج ارزشهای اجباری (mandatory) یا انتخابی (optional) در ستون رخداد (occurrence) برای هر عنصر یا صفت معنای ثابت و مشخصی برای طراح نرمافزار دارد. چنان چه ارزش ستون رخداد برای عنصری اجباری باشد، نرمافزار در صورت پر نشدن آن فیلد امکان ذخیره رکورد یا پروفایل را به کاربر نمیدهد.
در این جلسه مصوب شد، برخی مطالب به خطمشی سازماندهی اطلاعات و دانش افزوده شود. همچنین مواردی برای اصلاح در جدول پروفایل کاربردی اشیای موزهای مشخص شد.
۱. از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهامزنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیامها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.