داخلی
»برگ سپید
درباره نویسنده کتاب
مارک مَنسون، نویسنده جوان آمریکایی زاده 1984 و ساکن منهتن است. در رشته مدیریت مالی و در مقطع کارشناسی از دانشگاه بوستون در سال 2007 فارغ التحصیل شده است. منسون وبلاگنویس، کارآفرین و نویسنده است ولی بیشتر شهرتش ناشی از کتابهای موفقی است که در زمینه زندگی بهتر و توسعه فردی نوشته است. علاوه بر کتاب هنر ظریف بیخیالی میتوان به کتابهای دیگر ایشان: اوضاع خیلی خراب است، عشق کافی نیست و همه چیز به فنا رفته؛ کتابی درباره امید، اشاره کرد. در این میان کتاب هنر ظریف بیخیالی برجسته ترین اثر وی محسوب می شود.
در پشت کتاب آمده: هنر ظریف بیخیالی رتبه نخست را در کتابهای پرفروش نشریه نیویورک تایمز داشته و در یک سال بیش از سه میلیون نسخه آن به فروش رسیده و به بیش از بیست و پنج زبان دنیا ترجمه شده است.
درباره کتاب
خوب زیستن نیازمند فراتر رفتن از سطح و گذر از ظواهر و جزئیات کم اهیت زندگی است. تأمل در ارزشها و باورهای فکری و ترسیم ارزشهای درست و روشهای مناسب رسیدن به آن است. هنر ظریف بیخیالی کتابیست در این راستا. مجموعه راهکارهای برای زیستنی ارزشمند در فاصله دو نقطه هستی و نیستی! نویسنده در این کتاب به واکاوی مسائل مختلف پیش روی ما مثل رنج، شادکامی، موفقیت، مسئولیت و مرگ می پردازد، و نحوهی مواجهه صحیح با مسائل مختلف برای زندگی بهتر و هدفمند را با زبانی ساده و روان بیان میکند. منسون تلاش میکند مخاطب از منظری درست به زندگی بنگرد، زندگی را بهتر ببیند و راهی به سوی شادکامی بیابد. منظور از واژه بیخیالی در عنوان، بیهدفی و بیتفاوت بودن نیست، بلکه منظور اهمیت قائل شدن به چیزهای مهم در زندگی و تلاشی هدفمند و آگاهانه در راستای آن و رها کردن ارزشهای سطحی و فاقد اهمیت است.
در واقع هنر ظریف بیخیالی به هنر زندگی پرداخته است. زندگی که اگر عنان اختیار آن را در دست گیریم تا حد زیادی هدفمند و همراه با آرامش و آسایش خواهد بود و اگر خود را به امواج خروشان آن بسپاریم همواره در تلاش و تقلا و بالا و پایین رفتن با امواج آن خواهیم بود. تا آنکه روزی زندگی ما به سر آید و فلسفه و اهداف خاصی در زندگی خویش نداشتهایم. به قول اریکسون در پایان دچار بحران بزرگسالی خواهیم شد و به تعبیر ویلیام اروین تنها فرصت زندگی را از دست داده ایم (1).
کنکاشی در کتاب
بخش اصلی کتاب با رنج و درد که همزاد همیشگی بشر است شروع شده است. به عبارتی زندگی صرفا شادکامی نیست، بلکه آمیخته ای از رنج و شادکامی است. باید با رنج نیز سازگار شد و از آن پلی برای رسیدن به شادکامی ساخت. منسون نیز به زندگی از منظر درهمتنیدگی تلخی و خوشی می پردازد. به باور او اجتناب و رهایی از رنج ممکن نیست و به زندگی بهتری منجر نمی شود، بلکه خوب زیستن حاصل زیستن با درد و رنج است. در این زمینه از بودا نقل می کند: «رنج و فقدان در زندگی اجتنابناپذیر است و ما باید از تلاش برای مقابله با آن دست بکشیم.»(ص 25). زندگی هدفمند در گرو آشتی با رنج و معنا دادن به رنج است. رنج نتیجه تکامل زیستی و ضامن تکامل ماست: «ما رنج میبریم زیرا رنج بردن از نظر زیستی مفید است. ما به این شکل تکامل پیدا کردهایم که دائما قدری ناراضی باشیم و احساس ناامنی روانی کنیم، زیرا معمولا انسانهای ناراضی و نگران هستند که بیشتر کارها را انجام میدهند و برای بقا و نوآوری تلاش میکنند. ما برنامه ریزی شده ایم که همیشه از چیزهایی که داریم ناراضی باشیم و تنها با چیزهایی که نداریم راضی شویم.» (ص 27). بنابراین تصور زندگی بدون رنج و مشکل برای همه غیرممکن است. رنج و مشکلات در تار و پود زندگی ما نهفته و حتی ضروری است.
در حقیقت رنج و مشکل راهی به سوی شادکامی است. کلید شادکامی در حل مشکلات است. «شادکامی حقیقی زمانی رخ میدهد که مشکلاتی پیدا کنید که از داشتن و حل کردنشان لذت ببرید.» (ص 31). پس این مسئولیت ماست که چطور با رنج و مشکلاتمان مواجه شویم و به آن معنا دهیم. در نتیجه شادکامی پدیده ای جدا از مشکلات نیست. به اعتقاد نویسنده شادکامی نتیجه حل مشکلات است. اگر مشکلاتمان را به درستی بشناسیم، آن را بپذیریم و تلاشمان به حل مشکلات منجر گردد، شادکامی به دست میآید. اما در نهایت شادکامی نیز پایدار نیست و حل یک مشکل راه باز کردن برای سر برآوردن مشکلی دیگر است. بر هم خوردن مجدد تعادل و این دور پایانناپذیر زندگی است. خصیصهی ذاتی زندگی و باز اجتنابناپذیر است: «زندگی توالی بیپایانی از مشکلات است.» «حل کردن یک مشکل یعنی ایجاد مشکل بعدی، همین.»(ص 29).
در فصلی از کتاب نیز به ارزش رنج میپردازد. آیا ارزشهایی که در زندگی برمی گزینیم، ارزشهای درست و واقع بینانه ای است؟ نویسنده مخاطب را با این سؤال مواجه میکند که چرا رنج میکشیم و برای چه هدفی؟ زیرا هدف به رنجهای ما معنا میدهد. در راستای کدام ارزش و با چه معیاری درباره خود قضاوت میکنیم؟ این ارزشها زیربنای رفتارهای ما و تعیین کننده رنجهای ما هستند. اگر ارزشها و معیارهای ما فاقد اعتبار و غیر واقعبینانه باشند، رنجهای ما هم بیهوده خواهد بود. شاید با واکاوی خودآگاهانهی درونی به درک درستی از ارزشهای درست و غلط خود برسیم و از بسیاری رنجهایی که ناشی از ارزشها و معیارهای غلط است و زندگی ما را آشفته میکند، رها شویم.
فارغ از رنج و مشکلات زندگی و داشته ها و نداشته هایمان ما مسئول زندگی خویش هستیم. مسئولیت این زندگی کاملا بر عهده ماست و رشد شخصی ناشی از پذیرش مسئولیت تام در زندگی است: «بینشی وجود دارد که تمام رشد و پیشرفت شخصی از آن بروز میکند. آن بینش این است که هر کدام از ما مسئول هر چیزی هستیم که در زندگیمان اتفاق میافتد، بدون در نظر گرفتن شرایط خارجی.» (ص 93). ما در شرایطی معین به زندگی پرتاب شدهایم (هایدگر) (2)، و کم و بیش از امکانات و تواناییهای خاصی برخورداریم که تا حد زیادی در آن نقشی نداشتهایم. ولی این ما هستیم که مسائل را تفسیر میکنیم و بایستی بهترین تصمیم ممکن را برای بهبود زندگی خویش بگیریم و مسئولیت زندگیمان را بپذیریم: «اتفاقاتی که برای مان رخ می دهد همیشه در اختیار ما نیست. اما اینکه آن اتفاقات را چگونه تفسیر کنیم و چه واکنشی به آن نشان دهیم همیشه در اختیار ماست.» (ص 93).
فصل پایانی کتاب به سرنوشت محتوم بشر یعنی مرگ ختم می شود. مرگی که زندگی را شکننده و آسیبپذیر میسازد و تهدید کننده زندگی است. ولی مرگ پدیده ای است که زندگی را هم ارزشمند و به آن معنا می بخشد. هم تهدید کننده معنای زندگی ماست و هم معنا بخش آن است. مرگ باعث شکنندگی زندگی است و همین شکنندگی است که زندگی را ارزشمند میکند (تاد می). (3). «مرگ نوری است که سایه زندگی به واسطه آن شکل می گیرد. بدون مرگ همه چیز بی ربط به نظر می رسد، همه تجربه ها من درآوردی و برآیند همه ارزشها و معیارها ناگهان صفر می شود.» (ص 194). و از سویی دیگر مرگاندیشی و مرگ آگاهی می تواند اهمیت مسائل زندگیمان را تعیین کند. یعنی آگاهی از مرگ به انتخاب ارزشهای مهم و ارزشمند در زندگی و کنار گذاشتن ارزشهای سطحی منجر میشود: «مواجه شدن با واقعیت فناپذیری خودمان بسیار مهم است، زیرا تمام ارزشهای مزخرف، شکننده و سطحی را در زندگی محو می کند». (ص 204).
سخن آخر
کتاب هنر ظریف بیخیالی حاوی نکات ظریفی برای زیست بهتر است. کتاب در قالب هشت فصل جامع تنظیم شده و به روایت و برخورد منطقی با پدیده های بنیادی زندگی فردی و اجتماعی پرداخته است. نویسنده ما را بر آن میدارد تا از نگاه سطحی بپرهیزیم و از زاویهای بهتر به زندگی بنگریم. با سوالاتی عمیق ارزشهای شخصی را بررسی کنیم و در باورها و ارزشهای خود بازنگری کنیم. علاوه بر این، محدودیتها و مسائل حائز اهمیت را در زندگی خویش بشناسیم و شخصا مسئولیت زندگیمان را بپذیریم. مجموعه این راهکارها کمکی برای بهبود کیفیت زندگی انسان در دنیای مدرن است.
-----------------------------------------------------
منابع
(1). اروین، ویلیام. (1394). فلسفهای برای زندگی؛ رواقی زیستن در دنیای امروز. ترجمه محمود مقدسی. تهران: گمان.
(2). تامپسون، مل. (1394). من. ترجمه سونا انزابینژاد. تهران: گمان.
(3). می، تاد. (1392). مرگ. ترجمه رضا علیزاده. تهران: گمان.
مشخصات اثر
منسون، مارک. هنر ظریف بیخیالی؛ رویکردی نامتعارف به خوب زیستن/ ترجمه رشید جعفرپور. تهران: نشر کرگدن 1398. چاپ هشتم.
درباره نویسنده این متن
حیدر کریمیان دانشآموختهی دکترای مدیریت آموزشی از دانشگاه خوارزمی تهران هستم. در آموزش و پرورش استان کردستان و در منطقه تاریخی زیویه خدمت می کنم. علاوه بر دنیای تعلیم و تربیت و فلسفه تربیتی به مطالعه فلسفه زندگی نیز علاقه مندم.
۱. از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهامزنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیامها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.