داخلی
»سخن هفته
لیزنا؛ یزدان منصوریان، دانشیار دانشگاه خوارزمی: آتش سوزی گسترده در استرالیا چند ماهی است که زندگی مردمان این کشور را مختل کرده و خسارتهای فراوان به بار آورده است. تا کنون هزاران هکتار زمین جنگلی و کشاورزی در آتش خشم طبیعت سوخته و صدها خانه و مزرعه ویران شده است. همچنان هم می سوزد این آتش و فعلاً خیال خاموشی ندارد تا زمانی که شرایط جوی تغییر کند و باران رحمتی از آسمان ببارد. هرچند با خاموش شدن این شعلههای فروزان بحران به پایان نخواهد رسید. زیرا پیامدهای این فاجعه به مراتب خطرناک تر از شعله های آتش است و آثار منفی آن تا مدتها ماندگار خواهد بود. مثلاً هوای بسیاری از مناطقی که تا چند ماه پیش بخشی از جاذبه های گردشگری محسوب می شدند، فعلا آلوده تر از آلوده ترین شهرهای جهان است و تا بازگشت به وضع قبلی راهی طولانی در پیش دارد. خسارتهایی هم که به زیرساختها و پوشش گیاهی و جانوری وارد شده که خود حدیث مفصلی است که پرداختن به آن هم خارج از تخصص من است و هم خارج از مجال این یادداشت. پس به همین مقدمه کوتاه بسنده می کنم و به بحث اصلی خودم می پردازم.
من در اینجا فقط از منظر علم اطلاعات و دانش شناسی به وجهی از این بحران می نگرم که بیانگر اهمیت عنصر بنیادین رشته ماست و بار دیگر نشان می دهد که تا چه میزان زندگی و بقای آدمی به میزان دسترسی او به اطلاعات بستگی دارد. اهمیتی که در شرایط بحرانی صد چندان می شود. زیرا موفقیت در مدیریت بحران بدون دسترسی به اطلاعات درست و دقیق ناممکن است. در سطح فردی نیز این موضوع اهمیت دارد و در زمان اضطرار اولویت مییابد. نیازهای اطلاعاتی ما هم نیز متناسب با شرایط بحرانی تغییر می کند. اولویت های تازه پدیدار می شود و گذر از مسیرهای پر مخاطره ناگزیر.
بی تردید آتش سوزی جنگلهای استرالیا بر همه وجوه زندگی مردم این کشور تاثیر گذشته است از جمله بر نیازهای اطلاعاتی و رفتارهای اطلاعاتی آنان. افزون بر این، از آغاز این آتش سوزی تا امروز تمام مولفه های مربوط به جریان اطلاعات تغییر کرده است. تغییر در فرایند تولید، سازماندهی و اشاعه اطلاعات مرتبط با ساحتهای مختلف زندگی از بهداشت تا حمل و نقل. حتی نیازهای اطلاعاتی جدیدی ایجاد شده که قبلاً وجود نداشته است. مثلا نیاز به اطلاع از شاخص آلودگی هوا در شهرهایی که تا دیروزمشکلی به این نام نداشته اند اما اکنون به اولویت زندگی برایشان تبدیل شده است. همچنین نیازهای اطلاعاتی مرتبط با این موضوع مثل تاثیر آلودگی هوا بر سلامتی سالمندان و کودکان و روشهای پیشگیری از آن نیز پدیدار شده که قبلاً موضوعیت نداشته است. همچنین نیاز به خرید دستگاههای تصفیه هوا در خانه و کسب اطمینان از کارآیی و سودمندی آنها.
فوریت در دسترسی به اطلاعات دقیق نیز وجه دیگری از این موضوع است. مثلاً برای مناطقی که تا شعاع حدود صد کیلومتری کانون آتش هستند نیاز به اطلاعات لحظه ای برای آگاهی از موقعیت خطر و جهت حرکت آن حیاتی است. زیرا آتش همچون رودخانه ای در جریان است و هر لحظه ممکن است به سمتی برود و تغییر مسیر بدهد. سرعت سرایت آتش به مناطق همجوار نیز به شدت متاثر از دمای هوا، سرعت و جهت باد است. در هوای گرم و همراه با وزش باد شدید رودخانه خروشان آتش می تواند با سرعتی باور نکردنی پیش برود و همه چیز را در مسیرش خاکستر کند. به قول احمد شاملو در چنین شرایطی مجالمان بی رحمانه اندک است و واقعه سخت نامنتظر! بنابراین اگر قرار است اطلاعی یا خبری به کارمردم بیاید باید به سرعت به دستمان برسد. زیرا عمر مفید هر فقره اطلاعاتی در این شرایط پرخطر بسیار کوتاه است و با توجه به سرعت تحولات همه اطلاعات مرتبط با این بحران به سرعت کهنه می شود. در نتیجه منبع تولید اطلاعات به روزآمدی لحظه به لحظه نیاز دارد. اطلاعات مربوط به موقعیت و وضعیت آتش در صبح برای ظهر بی فایده خواهد بود.
به همین دلیل از روزی که این آتش به جان این جزیره افتاده، همه نهادهای مرتبط تمام توان خود را برای تولید و انتشار سریع اطلاعات به کار گرفته اند. مثلاً اطلاعات موجود در سایت مراکز آتش نشانی هر ده دقیقه یک بار روزآمد می شود و همزمان بر نقشه ای با جزئیات کامل مسیر آتش را نشان می دهد. اپلیکیشن هایی نیز برای همین موضوع طراحی شده که مردم می توانند در گوشی موبایل دانلود کنند تا امکان دسترسی آنی به اطلاعات ماهوارهای مناطق شعله ور و تاثیر آن بر ترافیک جاده ها را داشته باشند. جاده های مسدود و آخرین وضعیت هر کدام برای مسافران در راه. بویژه برای کسانی که به کانون آتش نزدیکند و بیشتر در معرض خطر قرار دارند برنامه ریزی دقیق برای ترک به موقع خانه ضروری است و باید مبتنی بر درستی و روزآمدی این اطلاعات باشد.
در مجموع، در این شرایط پرمخاطره کارآیی جریان تولید و انتشار و دسترسی به اطلاعات به چهار مولفه اصلی وابسته است. نخست «زمان»، دوم «درستی اطلاعات»، سوم «دقت اطلاعات» و چهارم «وجوه احساسی دسترسی به اطلاعات». مولفه نخست که زمان است به تنهایی چهار وجه متفاوت دارد. نخست زمان به معنای عمر یک فقره اطلاعاتی و مدتی که از تولید آن می گذرد. به این معنا که یک فقره اطلاعاتی چقدر تازه یا کهنه است. چقدر زمان سپری کرده و چقدر روزآمد است. وجه دوم آن مدت سودمندی اطلاعات است. به این معنا که با توجه به کارکرد هر فقره اطلاعاتی تا چه مدت می توان به ارزش و اعتبار آن تکیه کرد. گاهی این زمان بسیار طولانی است و گاهی بسیار کوتاه. مثلاً اطلاعات هواشناسی صبح امروز به درد خلبانی که بعد از ظهر قصد پرواز دارد نخواهد خورد. او گزارش وضع هوا را در لحظه پرواز می خواهد.
وجه دیگر زمانی است که کاربر برای دسترسی و درک اطلاعات نیاز دارد. یعنی زمانی که باید صرف کند تا خودش را به منبع اطلاعات برساند و پیام را به درستی بفهمد. مولفه های زیادی نیز در این میان اثر گذارند. مثلا باید دید آیا کاربر به اینترنت پر سرعت دسترسی دارد؟ آیا از نظر جغرافیایی در منطقه ای هست که در پوشش مخابرات باشد یا در نقطه کور قرار گرفته و باید خودش را به منطقه ای برساند که امکان ارتباط با شبکه برایش فراهم شود. سرانجام وجه چهارم این ماجرا مقدار زمانی است که کاربر برای تکمیل این فرایند عملاً در اختیار دارد. یعنی میزان مهلتی که بحران به او می دهد. میزان فوریتی که با آن مواجه است. مثلاً کاربری که در جستجوی آخرین اطلاعات برای یافتن محل آتش سوزی و جهت حرکت آتش است وقت بسیار کمی برای تصمیم گیری خواهد داشت و تعلل می تواند برایش خطرناک باشد. حال باید دید در کنار همه نگرانی های دیگر در آن لحظه آیا فرصتی برای مطالعه اخبار مرتبط دارد؟ آیا شرایط بحرانی به او این امکان را خواهد داد؟ آیا فقره اطلاعاتی به اندازه کافی شفاف و موجز است که در کمترین زمان پیام اصلی را منتقل کند؟
مولفه دیگر درستی اطلاعات است. باید دید نهاد و سازمانی که اطلاعات مورد نیاز را تهیه می کند از چه تجهیزاتی بهره می برد و این تجهیزات از چه توان و پوششی برخوردارند؟ آیا کسانی که با این دستگاهها کار می کنند آموزش لازم در این زمینه دیده اند؟ آیا می توانند در شرایط پرخطر به سرعت به نتایج درست و مطمئن برسند؟ آیا مجموعه سخت افزاری، نرم افزاری و انسانی نهاد مسئول در این زمینه در آمادگی کامل قرار دارد که اطلاعات موثق تولید کند؟ سرانجام میزان دقت اطلاعات نیز نقش حیاتی خواهد داشت. مثلاً آیا نقشه های آتش نشانی آنلاین می توانند شدت و وضعیت آنی آتش را در هر منطقه نشان دهند؟ مقیاس این نقشه چقدر است؟ آیا کاربری که می خواهد بر اساس اطلاعات آن خانه اش را ترک کند یا در خانه بماند می تواند به تصمیم مطمئنی برسد یا به قول حافظ باید دیده دریا کند و صبر به صحرا فکند و اندرین کار دل خویش به دریا فکند؟ سرانجام وجه چهارم این فرایند مربوط به احساسات کاربر در زمان دسترسی به اطلاعات است که قبلاً در یادداشت مستقلی با عنوان «اطلاعات و احساسات: شناخت وجوه عاطفی در فرایند اطلاعجویی» به آن پرداخته ام و از تکرار آن مطالب در اینجا پرهیز می کنم.
سخن پایانی
اطلاعات عنصر بنیادین عصر ما و رشته ماست. اما زمانی که از اطلاعات سخن می گوییم منظور همه داده های معناداری است که می توانند در زمان مناسب برای تصمیم گیری درست و به موقع به ما کمک کنند. در شرایط بحرانی فرایند تولید، انتشار و استفاده از اطلاعات دستخوش تغییرات اساسی می شود و از سویی نیز اهمیت حیاتی اطلاعاتی بیش از همیشه خواهد بود. در نتیجه کارآیی واقعی یک سامانه اطلاعاتی را برای در چنین شرایطی سنجید. بنابراین، ما که در این رشته کار و تحصیل می کنیم باید به این نکته توجه داشته باشیم که کاربران سامانه های اطلاعاتی همیشه در روزهای آفتابی بهاری که پرندگان روی درخت آواز می خوانند در جستجوی اطلاعات نیستند. اتفاقا در روزهای پرخطر و هول و هراس حوادث طبیعی مثل سیل و زلزله و آتش سوزی بیش از همیشه به دسترسی به اطلاعات درست و دقیق نیاز دارند. حال باید دید ما برای مواجهه با چنین روزهایی چه تدابیری اندیشیده ایم و چقدر آمادگی داریم. برای اطلاع رسانی و اطلاع یابی در شرایط اضطرار.
منصوریان، یزدان. « اطلاع جویی در شرایط اضطرار». سخن هفته لیزنا، شماره 475، 14 بهمن ۱۳۹۸
۱. از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهامزنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیامها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.