داخلی
»برگ سپید
نگاهی به نویسنده
اونوره دو بالزاک در شهر تور در سال 1799 متولد شد و در پاریس به سال 1850 در گذشت. در مدرسه واندوم تحصیل کرد و در جوانی به پاریس رفت. پدر و مادرش به مسائل مذهبی و فلسفی علاقه داشتند و اونوره نیز از این علوم بیبهره نماند. وی عقاید فلسفی خود را بعدا در مجموعه کتابی که به نام کمدی انسانی معروف است، گنجاند. تا سن سیسالگی، زندگی پرم اجرائی داشت و به هرکاری دست زد. پدر و مادرش مایل بودند که او وکیل عدلیه شود ولی تمایل او به ادبیات بود. سالیان متمادی در وضعی سخت به سر میبرد ولی هیچگاه یاس به خود راه نداد، بلکه با پشتکاری فوقالعاده و شهامتی عجیب به کار پرداخت.
بالزاک از شهیرترین نویسندگان ادبیات فرانسه و از پرکارترین آنها است. او در طول عمر نویسندگی خود بیش از 130 رمان و داستان کوتاه و بلند منتشر کرد. آثار او به گونهای آینهی تمامنمای فرهنگ و منش جامعه و اخلاق، رفتار، عرف و باورهای مردم سرزمینش در آن دوران است. مقام ادبی بالزاک درواقع موروث تجارب شخصی و قدرت تصور و کثرت کار اوست. وجه تمایز بالزاک از سایر نویسندگان فرانسه این است که وی از تشریح جزئیات فروگذار نکرده است. بیشتر سعی او متوجه بیان اوضاع و احوال اجتماع نیمه اول قرن نوزدهم پاریس و سایر شهرهای فرانسه و دهات آن کشور بوده است و میتوان گفت هیچ نویسندهای به اندازه او در این باره اهتمام نورزیده است.
آثار او نه تنها در زمرهی معروفترین آثار فرانسه که از آثار مطرح ادبیات کلاسیک جهان شمرده میشوند. وی از جملهی نویسندگانی است که توانسته در ایجاد سبکی نو در ادبیات جهان مؤثر باشد؛ او در گذر از سبک رمانتیسم، سبک قالب آثار ادبی در آغاز قرن نوزدهم میلادی، به رئالیسم گامهایی محکم برداشته تا جایی که عدهای از منتقدین او را پدر رئالیسم میدانند. رمان باباگوریو (Le Pere Goriot) از جملهی معروفترین آثار اوست.
بابا گوریو یا بابای دختران
رمان بسیار عالی و جذاب بابا گوریو نوشته «اونوره دو بالزاک» محصول قرن نوزدهم کشور فرانسه را بهحق میتوان از شاهکارهای کلاسیک جهان برشمرد. وجود چنین کتابی در اتمسفر نوشتاری جهان گنجی است پربها که جزو شاخصهای اصلی در ژانر «رمان خانواده» است که مهر اسطورهای پدرانه را از زاویه دیگر به نمایش گذاشته است.
رمان شرححال پیرمردی به نام بابا گوریو است که عاشقانه دلباخته دو دختر خود است؛ اما مورد بیمهری و بیتوجهی شدید آنها قرار میگیرد. او که روزی فردی ثروتمند و تاجری موفق بود. تمام دارایی و ثروت خود را به پای دختران خود میریزد و برای ازدواج خوشبختانه آنها خرج میکند و همه داراییاش را وقف آنها میکند؛ در روزهای پایانی پیرانه سرش، عمر خود را در فقر و تنهایی و بیکسی میگذراند و حتی املاک خودش را نیز میفروشد و در مهمانخانهای ساکن میشود و در آنجا با جوانی به نام اوژن آشنا میشود و بدین سان دو زندگی متفاوت دو انسان، از دو منظره جوانی و پیری و نیز دو نگرش جداگانه به زندگی، اتفاقات این رمان سترگ و بلند را رقم میزند.
اما پیرنگ اساسی رمان بر پایه مهر اساطیری پدرانه است. اینجا مهر پدرانه است و کین دخترانه که از روی عناد و نادانی متوجه پدر پیر و فقیر و تنهایی چون باباگوریو نمیشود و موجب بروز حوادث تلخ و ناگوار رمان میگردد؛ که در لابهلای این حوادث چهره فرانسه قرن نوزدهم را نیز نشان میدهد یعنی رمان در میان افکار فردیت و جامعه در نوسان و دارای سیالیتی از روایت شخصیت جوان شهرستانی سادهدل و شخصیت پیرمرد جهان دیده پایتختی بابا گوریو است. بالزاک با قلم ریزبین و دقیق خود همراه با جزئیات فراوان به تشریح یک پانسیون که میتواند همان کاروانسرای ایرانی باشد که در حقیقت نمادی از گذرگاهی دنیا نیز میباشد، پرداخته است.
بالزاک با قلمش و رفتن به ریزترین زوایای ذهنی کاراکترهایش آنها را واکاوی میکند. او خط تمایزی مابین شخصیتهای زنان با مردان رمانش قائل است. اکثر خانمها را فاسد و پولپرست و خوشگذران توصیف میکند که البته در هنگام نوشتن این رمان رابطه بالزاک و معشوقهاش با مشکل مواجه شده است به همین خاطر خانمها از تیزی قلم ایشان در امان نماندهاند و برای اینکه متهم به یک سونگری نشود مردان رمانش را نیز فرصتطلب و خائن معرفی میکند.
بالزاک با شیوه رئالیسم اجتماعیاش توانسته است آینه تمامقد فضای آن دوران فرانسه باشد و البته آینهای که پلشتها و ناتورالیسم آغشته به کج رفتاریهای اجتماعی انسانها را که در نگاه کلی، مضحک و در عینحال تلخ را آفریده است. آثار او را میتوان در مثلثی با اضلاع فلسفی، تحلیلی و آداب و رسوم قرارداد که بیشتر رمانهایش در حیطه آداب و رسوم جای میگیرد. نوشتن به درست، نشان دادن فرهنگ، نگرش و رسمهای متداول و گاها غلط و سنتهای پسمانده از اقمار گذشته که حتی سیطرهاش تا قرن نوزده استوار بوده هوش و ذکاوت و به نوعی نابغه بودن نویسنده را میرساند. در این رمان ایشان در مورد آداب و رسوم کشورش مطالب بسیاری نوشته است. برخی اذعان میکنند که چندین رمان نیز در حد «طرح رمانی» مانده و نتوانسته همه آنها را به رمان تبدیل نماید.
دو شاخصه اصلی در رمانهای بالزاک پر واضح دیده میشود یکی زندگی خصوصی افراد و کاراکترهای او که در رمانهای «بابا گوریو» و «زن سی ساله» به عیان میتوان این خصیصه را دید و دیگر زندگی اجتماعی معطوف به رسمهای آن که در رمانهای «زنبق دره» و «پیر دختر» هم عیان و آشکار است. بحث این متن روی رمان بابا گوریو است که بالزاک توانسته است خصوصیات فردی کاراکترها را چون روانکاوی زبردست کنکاش کرده و آنها را با روحیات خودشان توصیف نماید که در منظومه آثار او کتاب بابا گوریو جزوه شاخصهای رمانهای بالزاک محسوب میشود و علاوه بر توصیف کاراکترها روایتگر فرانسه ما بین دو انقلاب است.
شخصیتهای اصلی که حدودا هفت و هشت نفر هستند و هر کدام نمایانگر طیفی از طبقات اجتماعی و گذشته قشری خود هستند، در پانسیونی که متعلق به پیرزنی چاق است، گرد هم آمدهاند که در حقیقت نمونه و سایز کوچکی از ساختار اجتماعی فرانسه را در خود دارند اما به خاطر جمع شدن در یک پانسیون حالا تقریبا سرنوشتی مشابه پیدا کردهاند. هرچند هر کدام از کاراکترها گذشته خاص خود را دارند و برخی از شخصیتهای این رمان در دیگر رمانهای بالزاک نیز حضور دارند بالزاک آیندهی خود را برای آنها تصور میکند. مثل اوژن دوراستینیاک که مثل خود بالزاک جوانی است شهرستانی که برای موفق شدن به پاریس آمده است، بنابراین نزدیکترین شخص در رمان بابا گوریو به خود بالزاک همین جوانی است که سوداهای زیادی در سر دارد.
از دیگر شخصیتهای رمان میتوان به آنهایی نیز اشاره کرد که نقش منفی و به توصیف خود بالزاک طینت شیطانی دارند و پراکندهکننده نفرت در سطح جامعهاند، پس از لحاظ پرورش کاراکترها در رمان سه نوع مثبت، منفی و در خود فرورفته نمایان است. بابا گوریو در نوع سومی آن قرار دارد که بالزاک نشان داده است. سرنوشت این سه نوع حتی نیکترینشان نیز تقریبا شبیه همان آدمهای دیگر است. یکی مثل بابا گوریو در داستان، ضلع مقابل آن مرد مخوف و مرموز که دستگیر میشود هرکدام در حقیقت به سرنوشتی مختوم و محکوم میشوند. آنچه میماند جوانی است شهرستانی که با گذر از مکرها و فریبهای آدمیان و حوادث پایتخت به انسانی پخته درآمده و حالا میخواهد آگاهانه وارد جامعهای شود که شب در راه است و پاریس میخواهد به خواب رود؛ یعنی در اجتماع منجمد و خفته باید انسانی بود پخته و سرشار از انرژی.
درباره رمان بابا گوریو
داستان بابا گوریو جزئی از مجموعه کمدی انسانی بالزاک است که در سال 1834 در مدت چهل روز نوشته شد و برای نخستین بار در مجله پاریس منتشرگردید و در سال 1835 این داستان به صورت کتاب انتشار یافت. مقصود نهایی کتاب، نشان دادن اجتماع خوشظاهر و بدباطن آن زمان پاریس است. داستان بابا گوریو نه فقط از بزرگترین رمانهای دنیا است، بلکه به عقیده کلود فارر، شاهکار شاهکارهای ادبی جهان و به عقیده فیلیپ برتو شاهکار نبوغ انسانی است.
این رمان گرچه دارای بعد شخصیت محوری است و حوادث حول و حوش شخصیتها شکل میگیرد اما رمانی است با حضور کم شخصیتها که تقریباً هفت کاراکتر دارد اما باباگوریو از این شخصیت به عنوان تیپ استفاده کرده است؛ و هر شخص نمایندگی قسمتی از اجتماع را بر عهده دارد و هر کدام بخشی از مفاهیم جامعه و مضامین انسانیت را یدک میکشد و در حقیقت سخنگوی آن قسمت از جامعه میباشد که از آن خود آن کاراکتر است. بالزاک در این رمان داستانی را تعریف میکند که سرنوشت انسانهای گوناگون در هیبت آدمهای مثبت و منفی تجلی میکنند؛ و برآمدن جامعهای جدید که گذر از زمانه فئودالی به زمانه زندگی متوسط و غیر فئودالی است. داستان در آمدن دنیای تازه بورژوازی قرن نوزدهم را با تمامی وجود و با تمامی بدیها و خوبیهایش نمایان میسازد تلاقی دو شخصیت پیر و جوان یعنی بابا گوریو و جوان سادهلوح شهرستانی (اوژن دوراستینیاک) و وجود دو دختر جوان و بیاحساس بابا گوریو مربعی میسازد که اضلاع آن ناموزون و نامتقارن است به همین جهت ابعاد هندسی داستان حساس و شکننده میشود.
هرچند بالزاک با واقعگرایی محض میخواهد این حساسیت و شکنندگی را فارغ از خودش بداند و آن را بر عهده روال مرسوم جامعه بگذارد؛ اما خود نویسنده نیز در هنگام نوشتن این رمان به حالتی تزلزلوار دچار شده است و در واقعیتپنداری نوشتههایش غرق میشود. نویسندگان بزرگ و صاحب سبک هستند که هر رمان آنها را زنده میکند و به اوج قله «بودن» میرساند و در حقیقت با نوشتن هر رمانی تندیس خویش را میتراشند تا بر شانههای زمان نصب کنند؛ و بابا گوریو بالزاک تندیسی عظیم از خودش و از اجتماع آن زمان کشور فرانسه است.
سردمدار مکتب رئالیسم و البته به زعم من این رمان در سبک نوشتاری رئالیسم و شبیه ناتورالیسمها است؛ اما از لحاظ مفهوم و معنا و مضمون اومانیسمی میباشد؛ و محوریت داستان انسان است و البته انسان از هر نوعی که بخواهی در این رمان موجود است. مفهوم رمان انسانگرایی است و قابلیتهای انسانی را با تردستی و نویسندگی خوب نمایان میسازد. پس رمان بابا گوریو مثلثی است از رئالیسم، ناتورالیسم و اومانیسم. بابا گوریو رمانی است که بارها باید آن را خواند. خواندن چندینباره برای خواننده موجب میشود زوایای دیگر و متفاوت را کشف و شهود نماید؛ و البته رمان هیجان خوانش اولیه را نیز در خود حفظ کرده است.
منابع:
بصیری، ابولفضل (1394). نقد کتاب بابا گوریو. منتشر شده در وبسایت مرکز آفرینشهای ادبی – حوزه هنری. بازیابی شده در تاریخ 20 بهمن 1398، به آدرس لینک.
مشخصات اثر:
بالزاک، اونوره دو. بابا گوریو/ ترجمه مهدی سحابی. تهران: نشر مرکز، 1388.
درباره نویسنده این متن:
فهیمه یزدی، دانشجوی کارشناسی ارشد علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه شهید بهشتی
علاوه بر جنبه های احساسی پدرانه باباگوریو، نویسنده به خوبی فضای آلوده و مسموم فرهنگی جامعه آن دوران فرانسه را ترسیم کرده.