کد خبر: 43993
تاریخ انتشار: شنبه, 12 تیر 1400 - 11:49

داخلی

»

تورقی و درنگی و گوشه چمنی

جهان مسطح است؟!

منبع : لیزنا
حمید محسنی
جهان مسطح است؟!

حمید محسنی، مدیر نشر کتابدار: جهان مسطح یک عنوان استعاری برای کتاب و فرضیه‌ای است از توماس ال. فریدمن که با شرح سفر دریایی کریستف کلمب از اروپا به قصد هند آغاز شده است:

کریستف کلمب در جستچوی راهی تازه برای دسترسی به ثروت آن روز یعنی فلزات گرانبها، ابریشم و ادویه بود. وی در پی اثبات فرضیه کروی بودن زمین هم بود. به‌همین دلیل به‌جای انتخاب مسیر معمول که توسط مسلمانان آن روز مسدود شده بود از مسیر مخالف آن حرکت کرد تا هم کروی بودن زمین را ثابت کند و هم مسیری دیگر را برای تجارت و بازرگانی و دور زدن تحریم‌ها کشف کرده باشد!

سفر پرخطر کریستف کلمب را می‌توان نماد علوم، فنون، کار و تلاش، محاسبه، خطرپذیری و همۀ چیزهایی دانست که هر فردی/ نهادی/ کشوری/ تمدنی برای رشد و توسعۀ فردی و اجتماعی باید داشته باشد.

محاسبۀ کلمب اندکی اشتباه بود و به جای هند به آمریکا رسید؛ جایی که بعدها سرزمین امن اروپائیان و دیگران برای جذب سرمایه‌های جهانی شد و بدین‌ترتیب نقشۀ سیاسی و اقتصادی جهان را تغییر دادند. نقل قول ابتدایی گویای قدرت تمدن اسلامی نیز هست؛ به نحوی که سد محکمی در ارتباط بین اروپای مسیحی با بقیۀ نقاط جهان ایجاد کرده بود. اروپا پس از شکست در جنگ‌های صلیبی بود که متوجه راز قدرت و علم و دانش مسلمانان شد. نهضت ترجمه و رنسانس یک انقلاب علمی، فرهنگی، مذهبی، فنی و به طور کل بازگشت به قدرت عظیمی بود که نظام قدرت و کلیسا در قرون موسوم به سیاه و وسطی آنها را از بین برده بود. دور زدن تحریم‌ها با استفاده از فرضیۀ کروی بودن زمین توسط کلمب یکی از آن بزنگاه‌های تاریخی مهم و نمادین بود. رنسانس به معنای طرد نگاهی بود که دانش و دانشمندان را به جرم طرح فرضیۀ کروی بودن زمین و خورشیدمرکزی می‌سوزاندند؛ فرضیه‌هایی که تحریم‌های داخلی و خارجی را دور می‌زد و مسیرهایی را می‌گشود که هنوز عامل برتری آنهاست.

فریدمن شرح سفرش به قصد مطالعۀ بازار بزرگ هند را این گونه توصیف می‌کند (البته این بار از زبان یک آمریکایی به خود هند؛ به استعارۀ موجود در این روایت و مقایسۀ آن با سفر کلمب از اروپا به هند/ آمریکا برای تهیۀ نیازهای روزمره‌ای چون چای، ادویه‌جات، و اثبات کروی بودن زمین نیز دقت کنید):

من در هواپیمایی که مجهز به جی‌پی‌اس بود نقشۀ راه را در دستۀ صندلی هواپیما مشاهده می‌کردم و مشتاق دسترسی به عوامل نرم‌افزاری، توان فکری، الگوریتم‌های پیچیده، کارگزاران فکری، مراکز تماس، پروتکل‌های انتقال، و تازه‌های مهندسی اپتیک در هند بودم که منابع ثروت امروزند. کریستف کلمب به‌دلیل اشتباه محاسباتی سر از قاره آمریکا در آورد اما تصور می‌کرد که در هند است. به همین دلیل، بومیان سرخ‌پوست آمریکا را هندی/ Indian نامید که هنوز از آن استفاده می‌شود. وی در بازگشت به شاه و ملکۀ خود در انگلیس گزارش داد که زمین کروی است و به عنوان اولین کاشف این واقعیت در تاریخ ماندگار شد. من برخلاف کریستف کلمب به هند واقعی رسیدم اما بسیاری از مردمی که می‌دیدم آمریکایی به نظر می‌رسیدند. و شرکت‌های بزرگ آمریکایی که در بنگلور (سیلیکون‌ولی هند) مستقر بودند. در بازگشت از هند تنها به همسرم گزارش دادم که: عزیزم! به اعتقاد من جهان مسطح است! (ص. 5-7)

جهان مسطح است یا همچنان ناهموار؟! پاسخ بیشتر به زوایۀ دید افراد یا خواسته‌ها، آرزوها و منافع آنها وابسته است. شواهد حاکی از آن است که تقریبا همان موانع فکری و فیزیکی وجود دارد و همچنان بخش‌هایی بزرگی از جهان و همینطور بسیاری از انواع روابط ملی و جهانی ناهموار است: ناهمواری‌هایی که گویی این بار بیشتر فکری است.

مسطح بودن جهان اشاره به ابزارها و راهبردهای تازه در تولید و دسترسی به کالاها و خدمات و ارتباط بین افراد و نهادهای گوناگون در سطح ملی و جهانی دارد. فریدمن در این اثر بیش از هر چیز به تقویت نقش فرد و شرکت‌ها و نهادهای کوچک در این جهان تاکید دارد. به این معنا که فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطی و برخی از تغییرات سیاسی، اجتماعی، آموزشی و غیره سبب شده تا ارتباط بین افراد و نهادها، شرکت‌ها و کشورها در ابعاد گوناگون تغییر کند. اما واقعیت این است که میزان استفادۀ افراد، شرکت‌ها و کشورها از فرایند تسطیح جهان بسیار متفاوت و نابرابر است. شواهد حاکی است که سرمایه و اشتغال به کشور یا جایی می‌روند که نیروی کار ورزیده و نوآوری دارند، ثبات سیاسی و اجتماعی دارند و از حقوق مالکیت فکری به شدت حمایت و حفاظت می‌شود. چین و هند در چند دهۀ اخیر در این زمینه‌ها پیشتازند و سیاست‌ها و راهبردهای علمی و فنی کارامدی دارند. توصیف فریدمن از چند و چون حضور شرکت‌های خارجی در هند و چین نشان از موفقیت آن دارد تا حدی که امروزه تهدیدی برای امریکاست. سوی دیگر آن اشتغال و رضایت هندی‌ها و چینی‌هایی است که رشد علمی، فنی و اقتصادی بالایی دارند. به عبارت دیگر، میزان سود و زیان طرفین به قوت و ضعف برنامه‌ها و سیاست‌های دولت‌ها و شرکت‌ها بستگی دارد. اینگونه نیست که افراد، نهادها و دولت‌های کوچک و بزرگ حتا متخاصم در جهان مسطح بتوانند هر چیزی را تحمیل کنند. فریدمن در این کتاب به شواهد زیادی اشاره می‌کند که چگونه چین و روسیه، هر دو در حال جنگ سرد با آمریکا و اروپا حتا در حوزه‌های بسیار حساس هوافضا همکاری‌های علمی، فنی، و اقتصادی زیادی با شرکت‌های آمریکایی و اروپایی دارند. نقش افراد و کشورها و حتا سود و زیان هر کدام وابسته به قوانین و مقررات و بسیاری از زیرساخت‌های موجود یا ناموجود در کشورها و کم و کیف توان فردی و نهادی آنهاست:

همه چیز برای پرداخت فرضیۀ مسطح بودن جهان با بازدید از شرکت اینفوسیس تکنولوجیز از شرکت‌های تکنولوژی اطلاعات در مرکز بنگلور هند شروع شد. ساختمان‌هایی از فولاد و شیشه هفته به هفته چون علف هرز از زمین سر بر می‌آورند. در برخی از این بناها کارکنان اینفوسیس در حال نوشتن برنامه‌های نرم‌افزاری برای شرکت‌های امریکایی و اروپایی هستند و در ساختمان‌های دیگر، امور پشتیبانی شرکت‌های بزرگ امریکایی و موسسات چندملیتی مستقر در اروپا – از نگهداری کامپیوتر و پروژه‌های تحقیقاتی خاص گرفته تا پاسخگویی به تماس‌های مشتریان آنها از سراسر جهان – اداره می‌شود. اعمال ضوابط امنیتی جدی است. درها با دوربین کنترل می‌شود و آنهایی که برای امریکن اکسپرس  کار می‌کنند حق ورود به ساختمان مربوط به خدمات و تحقیقات جنرال الکتریک را ندارند. مهندسان جوان هندی، زن و مرد، چابک و سرزنده با کارت‌های شناسایی آویخته به گردن، بین بناها در رفت و آمدند. یکی ظاهرا کارشناس مالیاتی است، دیگری کارشناس سخت‌افزار و سومی طراح به نظر می‌رسد. سپس به مرکز کنفرانس‌های جهانی اینفوسیس – قلب صنعت بیرون‌سپاری هند - رفتم. بزرگ‌ترین صفحۀ نمایشگر دیجیتال آسیا را دیدم که از چهل صفحۀ دیجیتال متصل تشکیل شده بود. اینوفسیس در این محل قادر است در هر زمان و برای هر پروژه‌ای، نشست مجازی مدیران اصلی زنجیرۀ جهانی خود را روی این پردۀ عظیم برگزار کند به نحوی که طراحان آمریکایی بتوانند، همزمان با برنامه‌نویسان نرم‌افزارها و همچنین تولیدکنندگان خود در آسیا و هر جای دیگر گفتگو کنند. جهانی شدن این است و میدان بازی، جهان مسطح و هموار شده است. همۀ اینها به کمک رایانه، نرم‌افزار و سخت‌افزارها و کابل‌های فیبر نوری در زیردریایی است که هند را با هزینه‌ای نزدیک به صفر به سرعت به آمریکا و سایر جهان متصل می‌کند. (8-10). اکنون این امکان برای افراد بیشتری ایجاد شده تا با افراد بیشتری در نقاط بیشتری از کره زمین در زمینه‌های کاری بیشتری، بیش از هر زمان دیگر در تاریخ جهان و با فرصت‌های برابر – به کمک فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطی – همکاری و رقابت کنند. (ص. 10) انسان اینک کل مراکز دانایی کرۀ زمین را، به عنوان آغازی بر یک دوران شگفت‌آور و سرشار از کامیابی، خلاقیت و همکاری بین شرکت‌ها، جوامع و افراد، در یک شبکه جهانی به هم پیوند داده است. (10-11)

ابزارهای مسطح‌ساز اغلب این کارکرد را دارند که منابع توسعه و برتری، یا ابزارها و عوامل تولید (یا همان کار، زمین، سرمایه، و اطلاعات) را در اختیار افراد/ نهادها/ گروه‌ها/ کشورهای بیشتری قرار دهند. فریدمن مهم‌ترین رقبای آمریکا را نیز شرکت‌ها و کشورهایی می‌داند که با نوآوری، کار، تلاش و حتا الگوهای آموزشی و پژوهشی آمریکا درصدد ارتقا یا برتری علمی، فنی، و اقتصادی در جهان هستند.

ارتقای توان علمی و فنی، شناخت امکانات و مزیت‌های نسبی ملی، تدوین اهداف، راهبردها، سیاست‌ها، و برنامه‌هایی در سطح ملی و نظارت بر اجرای دقیق آنها در سطوح مختلف، پشتیبانی همه‌جانبه از افراد و نهادها برای شکوفایی خلاقیت‌ها و مهارت‌ها و ایجاد یک محیط رقابتی سالم نیازمند مطالعه چند و چون کار در همۀ ابعاد است. تولید و انتقال دانش و تبدیل و ترجمۀ آنها به مهارت‌ها، قوانین، مقررات، فرایندها، نهادها، روابط ملی و جهانی و به طور کل، به علوم و فنونی نیاز دارد که در نهایت برای تولید انواع کالاها و  خدمات برای رفع  نیازهای بومی و ملی بلکه جهانی به کار می‌رود.

در هر حال، عامل تعیین‌کننده برای دسترسی به اهداف فردی، نهادی، ملی و جهانی دسترسی به مهارت‌های علمی و فنی در سطوح گوناگون است. دانش راهبردی شاید مهم‌ترین نوع دانش برای مدیریت کشور در سطح ملی و جهانی، برنامه‌ریز‌ی‌های خرد و کلان، هدایت و رونق شرکت‌ها و نهادهای اجتماعی، و رفاه فردی و اجتماعی است. تدوین و اجرای راهبردهای درست برای مدیریت یک کشور یا نهادها و شرکت‌های بزرگ و حتا مدیریت رفتارهای فردی و شخصی نیازمند سطحی از دانش دربارۀ جهان و جهان‌بینی، فلسفه زندگی، جامعه، مردم، نهادها، اهداف و فلسفۀ زندگی، رفتار فردی و اجتماعی، روابط فردی و اجتماعی، اولویت‌ها و برنامه‌ها، دانش علمی و فنیِ چندبعدی دربارۀ موضوع مورد نظر، رقبا، کشورها، محدودیت‌ها، چشم‌اندازها و خلاصه هر آن چیزی است که با کمک آنها از میان مجموعۀ مسیرهای دسترسی به اهداف کوچک و بزرگ بتوان متناسب با امکانات، خواسته‌ها، محدودیت‌ها، و  به طور کل، شرایط محیطی بهترین‌ها انتخاب و اجرا شود. پیچیدگی رفتار کشورها و نهادهای کوچک و بزرگ ملی و جهانی، رقابت فشرده برای دسترسی به بیشترین منافع، و تاثیرپذیری رفتارها از عوامل گوناگون حکایت از این دارد که مدیریت رفتارهای فردی و نهادی در تمامی سطوح اگر با شناخت نسبتا دقیق از واقعیت‌ها، اهداف، خواسته‌ها، شرایط محیطی، و توان و مهارت‌های فردی و اجتماعی نباشد دسترسی به اهداف به همان نسبت دشوارتر و بلکه ناممکن خواهد بود.

مسطح‌سازی جهان، جهانی‌سازی، فرهنگ جهانی، روابط جهانی، مشکلات جهانی، چشم‌اندازهای جهانی، بازار جهانی، و صدها واژۀ دیگر نشان از این واقعیت مهم نیز دارد که امروزه رفتارهای فردی و اجتماعی حتا در کوچک‌ترین واحد جغرافیایی هم از عوامل بالادستی و پایین‌دستی خود در مقیاس ملی و جهانی تاثیر می‌پذیرد. بخصوص اگر چنین نگاهی در تدوین راهبردهای ملی حضور نداشته و یا کم‌رنگ باشد به همان نسبت برنامه‌ها و منافع احتمالی در جایی به بن‌بست می‌رسد. دانش راهبردی ترسیم‌کنندۀ مسیرها و دالان‌هایی است که رفتارهای فردی و اجتماعی را به چشم‌اندازهای کوچک و بزرگ فردی و اجتماعی پیوند می‌زند. راهبردهای ملی باید همچون شاهراه یا بستر رودخانۀ بزرگی باشد که به اقیانوس راه دارد. این بستر باید گنجایش همۀ رودهای کوچک و بزرگ تا رسیدن به اقیانوس را داشته باشد. هر رود کوچک و بزرگ نشانه‌ای از یک مسیر یا راهبرد فردی، نهادی، محلی، و منطقه‌ای است. بن‌بست‌ها به نتیجه نخواهد رسید و بلکه موجب طغیان و خرابی خواهد شد.

در چنین فضایی هر فرد و نهادی در جای خود باید حواسش به بسیاری از چیزهای دور و نزدیک باشد، به تاثیر مثبت یا منفی‌اش بر خود و کار و حرفه‌اش دقت کند، برای آن برنامۀ دقیق داشته باشد، کم و کیف آموزش و یادگیری در مرکز هر برنامه‌ای باشد، تلاش کند، خودارزیابی کند، به نقد دیگران توجه کند، و مهم‌تر این که در جای مناسب تغییر کند.

محسنی، حمید (1400) . « جهان مسطح است؟!». ستون تورقی و درنگی و گوشه چمنی لیزنا: شماره 24. 12 تیر 1400.

---------------------------

منبع:

فریدمن، توماس ال. (1393) جهان مسطح است: تاریخ فشردۀ قرن بیست و یکم. ترجمۀ احمد عزیزی. تهران: هرمس، 1393