کد خبر: 44432
تاریخ انتشار: یکشنبه, 11 مهر 1400 - 07:28

داخلی

»

برگ سپید

آدمی؛ یک تاریخ نویدبخش

منبع : لیزنا
حیدر کریمیان
آدمی؛ یک تاریخ نویدبخش

معرفی نویسنده

روتخر برخمان متولد آوریل 1988، نویسنده و تاریخ نگار هلندی است که تاکنون کتاب­هایی درباره اقتصاد، فلسفه و تاریخ نوشته و ایده­های نو و امیدوارکننده­ای درباره سرشت بشر  بیان کرده است. گاردین او را «پسر شگفت‌انگیز هلندی ایده‌های نو» معرفی می‌کند و تیموتی اسنایدر نویسنده کتاب استبداد درباره وی می­نویسد: روتخر برخمان اندیشه­های خاص خود را دارد و عزم خود را جزم کرده تا با بهره­گرفتن از حقایق تاریخی، این فرصت را برایمان فراهم آورد که آینده­ای بسازیم به مراتب روشن­تر از آنچه در ذهن من و شماست.

درباره کتاب

تم اصلی کتاب راجع به سرشت انسان است. سرشت انسان همواره از دو دیدگاه متضاد تاریخی به تصویر کشیده شده است. یک دیدگاه انسان را بد سرشت می­پندارد و دیگری نیک سرشت. شواهد و نظریه­های مختلفی له و علیه هر دو دیدگاه وجود دارد. برخمانِ تاریخ نگار، با بررسی سیر تاریخی زندگی انسان و بهره­گیری از معارف مختلف، به ذات سرشتۀ بشر در گذر زمان پرداخته و سعی کرده با دیدگاهی جامع­ قضاوت منصفانه­ای نسبت به آن ارائه دهد. رویکرد تحلیلی کتاب شیوه­ای روانشناختی و گذشته­نگر به زیست فردی و اجتماعی انسان است.

کنکاشی در کتاب

در بخش زیادی از تاریخ آفرینش، انسان خوراکجو بوده است. در آن ایام متناسب با طبیعت ذاتی خود زیسته و برخورداری از زیست طبیعی و آزادی، صفات نیکی را در وی نهادینه کرده است. کمون­های اولیه و فمینیست به معنای واقعی وجود داشته و انسان در جهانی دارای مساوات و اشتراک عمومی به سر برده است. شواهد حاکی از این است در شرایط صلح و صفا نه از جنگ و خون­ریزی خبری بوده و نه خودخواهی و منفعت طلبی! "اصلا ساز و کار تکامل انسان به گونه­ای بوده که مهربان­ترین انسان­ها امکان بقا و تکثیر نسل خود را داشته‌‌اند" (ص: 83). با این اوصاف چه تحولاتی رخ داد که عدالت اجتماعی دگرگون شدند، انسان‌‌ها بر علیه هم قرار گرفتند و سرشت بد به پیشانی ما چسبید؟ به گواه تاریخ از آن هنگام که نیاکان ما کشاورزی را به وجود آوردند و مالکیت خصوصی شکل گرفت، روحیات انسان نیز دستخوش تغییر گردید. "حتما تصادفی نیست که اولین شواهد باستان شناختی جنگ حدود ده هزار سال پیش ظاهر می­شود که با توسعه مالکیت خصوصی و کشاورزی همزمان است" (ص:227). شیوه نوین زندگی کشاورزی با واقعیت وجودی و تکاملی ما سازگار نبود و در واقع به جایی پرتاب شدیم که آمادگیش را نداشتیم. "به تعبیر برخمان آیا در این برهه بود که روشی را برای زیستن برگزیدیم که بدن و مغز ما برایش آمادگی نداشت؟" (ص:227). یووال نوح هراری نیز در کتاب انسان خردمند که به سیر تحولات تاریخی زندگی انسان پرداخته، کشاورزی را تله­ای برای گونه انسان معرفی می­کند که سبب رنج جسمی و روانی بیشتر وی نسبت به دوره خوراکجویی شده است. بنابراین کشاورزی با تغییرات بنیادی در شیوه زیست انسان همراه بود. همزمان با کشاورزی و مالکیت خصوصی، جنگ و به دنبال آن انتخاب فرمانده کارآزموده برای دفاع از منافع مشترک گروه­های یکجانشین به وجود آمد. فرمانده‌هان به تدریج قدرت را گسترش دادند و پادشاهی شکل گرفت. مردم آزادی­شان را در قبال امنیت به حکام فروختند و حکام نیز برای مشروعیت بخشیدن به وجود خود تئوری جنگ و دشمن را تعمیم دادند. به قول روسو، ظهور تمدن انسان را از زیست طبیعی خود دور کرد و صفاتی را به وی تحمیل کرد که مغایر با سرشت نیک وی است.

نویسنده به تحولات مهم عصر روشنگری در قرن هفدهم و تاثیر آن در نگرش ساخته شده درباره سرشت بشر نیز پرداخته و آن را یکی از دلایل شکل­گیری نگرش منفی نسبت به سرشت ما می­داند. "فیلسوفان دوره روشنگری با این فرض شروع کردند که سرشت انسان فاسد است" (ص:274). در این دوره، خودخواهی انسان بنیانی شد برای رشد جامعه سرمایه­داری و انباشت سرمایه. "شعار روشنگری گناهان شخصی، فواید جمعی بود"(ص: 275). بر اساس آن خودخواهی بشر را به زعم برخمان برساختند و جامعه مدرن را شکل دادند. "اقتصاددانان مدرن استدلال می­کردند که خودخواهی را نباید له کرد بلکه باید مهارش را گشود. با این کار تمنای ثروت ما را به چیزی می­رساند، که از توان همه ارتش­ها و وعاظ خارج است: متحد کردن مردم سراسر گیتی" (ص: 276). انسان منفعت طلب تلاش بیشتری برای سود بیشتر انجام می­دهد و در نتیجه مردم از تولید وی بهره خواهند گرفت. بر مبنای این تفکر عصر روشنگری، خودخواهی گونه انسان به باور فکری ما تبدیل شد؛ چیزی که در واقع در نهاد ما نبوده و نیست.

برخمان در این کتاب با نگاهی ژرف و شیوه­ای روان، برگ­هایی از تاریخ اجتماعی انسان را ورق می­زند و با رویکردی تحلیلی- تفسیری آن را پیش روی ما می­گذارد. شواهد زیادی برای اثبات ادعاهای خود می­آورد و به برخی از کاستی­های اعتبار پژوهش­های روانشناسی مشهوری مثل زندان استنفورد فیلیپ زیمباردو، آزمایش غار دزدان مظفر شریف و دستگاه شوک استنلی میلگرم که بر پایه­ی وجود شرارت زیر پوست هر انسانی، طراحی شده، اشاره می­کند و با واکاوی واقعیت­های تاریخی، سعی می­کند پرده تیره را از روی سرشت سفید انسان بردارد.

 نویسنده معتقد است تغییر نگاه به سرشت انسان و باور به نیک بودن آن، دنیایِ بهتری برای ما می­سازد! وقتی نگاه‌مان را تغییر دهیم، رفتارمان نیز بر اساس آن تغییر خواهد کرد.

سخن آخر

شالوده اصلی مطالعه برخمان بر نیک‌بودگی سرشت انسان است. انسان­ علی­رغم باور کلی، از ذات نیکی برخوردار است. و همواره در بزنگاه تاریخ، ذات نیک خود را هویدا کرده است. تغییر باور و عقیده عموم به این مسئله حیاتی است. به نظر وی نگرشی که در طول تاریخ و غیرمنصفانه در مورد مهربان­ترین موجود کره زمین شکل گرفته باید تغییر کند و بر پایه این تغییر، اساس و عمل ما و بسیاری از نهادهایمان نیز دگرگون شود.

همنوا با سهراب سپهری: چشم‌ها را باید شست، جور دیگر باید دید!

مشخصات کتاب

روتخر، برخمان. آدمی، یک تاریخ نویدبخش. ترجمه مزدا موحد. تهران: نشر فرهنگ نو با همکاری نشر آسیم، 1399.

درباره نویسنده این متن

حیدر کریمیان، دانش‌آموخته­‌ی دکترای مدیریت آموزشی از دانشگاه خوارزمی تهران هستم. در آموزش و پرورش استان کردستان و در منطقه تاریخی زیویه خدمت می­­کنم.