داخلی
»تورقی و درنگی و گوشه چمنی
لیزنا، یزدان منصوریان، عضو هیأت علمی دانشگاه چارلز استورت: دکتر میرعبدالحسین نقیبزاده - استاد بازنشسته دانشگاه خوارزمی، تربیت معلم سابق و دانشسرای عالی اسبق - کارنامهای درخشان در حوزه فلسفه آموزش و پرورش دارد. متاسفانه من افتخار شاگردی دکتر نقیبزاده را نداشتم و همیشه هم افسوس میخورم که تقریباً همزمان با شروع کارم در دانشگاه خوارزمی ایشان بازنشسته شد. در نتیجه از افتخار همکاری با این فرهیخته فروتن محروم شدم. اما خوشبختانه ایشان همچنان در قلمرو آموزش فلسفه فعال است و در کنار ادامه تدریس پس از بازنشستگی، آثار فراوان هم نوشته که هر کدام چندین بار تجدید چاپ شده و چراغ راه دوستدارن دانایی بوده است. از میان آثار استاد، من سه اثر در کتابخانهام دارم: درآمدی به فلسفه (چاپ دهم)، نگاهی به فلسفه آموزش و پرورش (چاپ بیست و پنجم) و نگاهی به نگرشهای فلسفی سده بیستم (چاپ دوم). در این یادداشت به کتاب نخست میپردازم و اگر عمر و سعادتی باشد در یادداشتهای بعدی به دو کتاب دیگر خواهم پرداخت.
معرفی کتاب
نوشتن مقدمهای درباره مبانی و تاریخ فلسفه که مختصر و مفید باشد کار دشواری است. تصور کنید نویسندهای بخواهد قرنها تلاش و تکاپوی فکری بشر را در یک کتاب خلاصه کند! از این همه فیلسوف و این همه مکتب فلسفی در شرق و غرب عالم به کدامها بپردازد که حق مطلب ادا شود؟ افزون بر این، هر متن فلسفی نیاز به شرح و توضیح دارد و ایجاز در این قلمرو بر دشواری کار میافزاید. با این حال، دکتر نقیبزاده در کتاب درآمدی به فلسفه به خوبی توانسته با رعایت ایجاز تصویری روشن از این قلمرو گسترده ترسیم کند.
نویسنده در صفحه نخست کتاب درباره تفاوت علم و فلسفه مینویسد: «علم نظامی است از دانستنیهای آزمودنی و سنجشپذیر؛ و فلسفه نظامی است از اندیشههای خردمندانه». به این ترتیب علم بر بنیاد کشف پدیدهها و رخدادها، سنجش متغیرهای زمینهای و یافتن رابطه میان آنها استوار است. رابطههایی از جنس علّی و معلولی یا همبستگی. اما فلسفه به سرشت و ذات پدیدهها و رخدادها میپردازد و به همین دلیل نیازمند فهمی هستیشناختی، معرفتشناختی و پدیدارشناختی از جهان است. در مثالی ساده میتوان گفت اگر به یک شاخه گل سرخ از منظر علوم تجربی مثل فیزیک، شیمی یا زیستشناسی بنگریم یافتههای که به دست میآوریم گرچه درست و دقیق است، اما با تجربه هر یک از ما از آن گل بسیار متفاوت خواهد بود. فهم آن گل در کلیت زندگی ما چیزی است که به کمند علوم تجربی در نخواهد آمد. افزون بر این، بسته به اینکه آن گل را کجا و در چه شرایطی و به چه حس و حالی ببینم هم بر تجربه ما تاثیر دارد و هر بار متفاوت است. بنابراین، فهم این تجربه با شناخت علمی آن دو مقوله متفاوت است. زیرا کار علم شناخت پدیدههاست و کار فلسفه شناخت سرشت این پدیدههاست، آن طور که آدمی آنها را میفهمد و درک میکند. در نتیجه تاکید علم بیشتر بر دانستن است و تاکید فلسفه بر فهمیدن. با این حال، بدیهی است که ما هم به علم نیاز داریم و هم به فلسفه زیرا هر یک کارکردهای ضروری خود را دارند. مولف در تشریح این موضوع مینویسد: «با آنکه علم دقیقترین دستآورد آدمی است، نتیجههایش همهپذیر و کارآئیش همگانی است، و بسیاری از مهمترین نیازهای آدمی را بر میآورد؛ با این همه از آنجا که توجهش نه به شناسایی بلکه به یافتن رابطههاست، بسیاری از پرسشها که برخی از آنها برخاسته از ژرفای هستی آدمی است و بسیاری برآمده از ناسازگاریها، از دایره علم بیرون میمانند، و علم با همه دقت و اهمیتی که دارد، از پرداختن به آنها ناتوان است. رو کردن به این گونه پرسشها و پیگیری آنها تا حد پرسشهای بنیادی یعنی پرسش درباره حقیقت و بنیاد چیزها و کارها همان است که فلسفه مینامیم. (ص. ۹)». به این ترتیب، خاستگاه فلسفه شوق دانایی و طرح پرسشهای بنیادین از چیستی و چگونگی پدیدهها، مفاهیم و رخدادهاست؛ و مقصدش رسیدن به فهمی روشن از سرشت آن پدیدهها، مفاهیم و رخدادهاست. به این ترتیب فلسفهورزی همیشه در بافتی فرهنگی، اجتماعی و تاریخی رخ میدهد و معطوف به دغدغههای بنیادین دوستداران دانایی در جهان است.
کتاب حاضر سه بخش دارد که هر کدام شامل چند فصل است. بخش نخست درباره فلسفه اخلاق است و به آراء فیلسوفانی نظیر سقراط، افلاطون، ارسطو، اپیکور، اسپینوزا میپردازد و بحثهایی تکمیلی هم درباره اخلاق انسانگرایانه و سودگرایی در پیوند با خوشیگرایی ارائه میکند. بخش دوم درباره فلسفه سیاسی است و شامل نظرات فیلسوفانی همچون فارابی، هابز، لاک و هگل است. در فصلی هم به جرمی بنتام و جان استوارت میل و تحول دموکراسی میپردازد.
بخش سوم با عنوان «نگاهی به متافیزیک و دانششناسی» مفصلترین بخش کتاب است و با رویکردی تاریخی از بامداد فلسفه شروع میشود و تا فلسفه معاصر ادامه مییابد. نویسنده در این بخش در کنار فیلسوفان جهان به اندیشههای فیلسوفان بزرگ ایران همچون بوعلی سینا، سهروردی و ملاصدرا نیز میپردازد. دکتر نقیبزاده در مقدمه این بخش با استناد به استاد خود - زنده یاد دکتر محمود هومن - مینویسد: «تاریخ فلسفه را میتوان با نظر داشتن به روش بررسی، به چهار دوران بخش کرد: دوران نخست از آغاز پیدایش فلسفه است تا زمان سقراط، دوران دوم با سقراط آغاز میگردد و با افلاطون به اوج خود میرسد؛ دوران سوم از ارسطو است تا دکارت؛ و دوران چهارم که با دکارت آغاز شده هنوز هم ادامه دارد». (ص. 129).
سخن پایانی
دکتر نقیبزاده از دوستداران راستین دانایی و یکی از آموزگاران توانای فلسفه در تاریخ معاصر ماست. کتاب درآمدی به فلسفه مقدمه خوبی برای همه کسانی است که میخواهند با مبانی فلسفی آشنا شوند بیآنکه مجبور به خواندن متنی سنگین باشند. این یادداشت را با نقل قول دیگری از کتاب درباره گستردگی قلمرو فلسفه و پیوند آن با جنبههای مختلف زندگی به پایان میبرم: «برای کسی که به مقام خردورزی و خردمندی رسیده باشد، نه تنها شوق به شناسایی بلکه برخورد با هر گونه تضاد و ناسازگاری و هر آنچه آدمی در پیرامون خود میبیند میتواند زمینهای باشد برای پرسشهای فلسفی، ژرف اندیشی، و سنجش خردمندانه آنها. بدینسان، همه آزمونهای فردی و اجتماعی و همه آموزههای علم و هنر و دین و عرفان و ادب و حتی آداب، میتوانند زمینههایی باشند برای اندیشیدنی که بر آن است تا همه را در یک جهاننگری، یگانه کند. از این روست که افلاطون استعداد فلسفی را برای کسی میپذیرد که از توانایی باهمنگری یعنی نگریستن به کل و یگانه کردن گوناگونیها برخوردار باشد. و نیز از این روست که با آنکه هر یک از جلوههای فرهنگ انسانی با موضوعهای ویژهای سر و کار دارند، اندیشه فلسفی به موضوع خاصی محدود نمیشود و هر موضوعی میتواند با دید فلسفی نگریسته شود. این گستردگی میدان فلسفه چنان است که حتی شک به امکان شناسایی و امکان و انکار خود فلسفه را در بر میگیرد». (ص. 10-9). پس زنده باد فلسفه و درود بر دوستداران دانایی و خردورزی.
منصوریان، یزدان (۱۴۰۰) .« از دانستنیهای آزمودنی تا دانایی خردمندانه». ستون تورقی و درنگی و گوشه چمنی لیزنا: شماره 46، 13 آذر ۱۴۰۰.
------------------
منابع
نقیبزاده، میرعبدالحسین. (1387). درآمدی به فلسفه. تهران: انتشارات طهوری. (چاپ دهم)
نقیبزاده، میرعبدالحسین. (1389). نگاهی به فلسفه آموزش و پرورش. تهران: انتشارات طهوری. (چاپ بیست و پنجم)
نقیبزاده، میرعبدالحسین. (1390). نگاهی به نگرشهای فلسفی سده بیستم. تهران: انتشارات طهوری. (چاپ دوم)
ارادتمند.حمید محسنی