کد خبر: 45608
تاریخ انتشار: پنج شنبه, 08 ارديبهشت 1401 - 09:17

داخلی

»

برگ سپید

مسابقه جایزه برگ سپید:

معرفی کتاب کژال

منبع : لیزنا
شیوا قمری
معرفی کتاب کژال

درباره نویسنده

م.مودب پور به قدر کافی خوانندگانش را گیج کرده است. هنوز کسی نمی‌داند او چند سالش است، چه قیافه‌ای دارد و اصلا زن است یا مرد. شش رمان به اسم‌های م.مودب پور چاپ شده و سه کتاب دیگر به اسم ماندانا معینی که البته کنارش یک پرانتز باز شده و نوشته شده (مودب پور). ولی با این وجود هستند کسانی که شخص م.مودب پور را دیده‌اند مردی خوش‌تیپ با موهای جوگندمی که همراه همسرش این طرف و آن طرف می‌رود نام همسرش ماندانا معینی و نام خودش سید مرتضی؛ مرتضی مودب پور مشهور به م.مودب پور.

مودب پور دوست ندارد کسی بداند چند سالش است و با اصرار از ناشرانش می‌خواهد که در فیپای ابتدایی کتاب که سال تولدش در آن ذکر شده چاپ نکند. به هر حال او متولد 1337 است و اولین کتابش پریچهر در سال 1378 به چاپ رساند. که آن موقع کسی نمی‌توانست با خواندن پریچهر به ظهور یک نویسنده عامه پسند دیگر امیدوار شود.

خلاصه کتاب

پروازه دختری است که با از دست دادن پدرش مجبور به زندگی با خانواده عمویش می‌شود. او که تحصیلات خود را در رشته پزشکی به پایان می‌رساند و برای گذراندن طرح خود باید به یکی از روستاهای دور افتاده برود. پروازه که از کودکی با صحبت‌هایی که میان پدر و عمویش شده است به نوعی ناف بریده پسر عمویش خسرو می‌باشد که این موضوع پروازه را به شدت عذاب می‌دهد و با رفتن برای گذراندن این طرح به نوعی احساس آرامش را در وجود خود احساس می‌کند. با استقرار در روستا در خانه‌ای که کنار درمانگاه به او اختصاص داده شده است به تنهایی زندگی جدید را تجربه می‌کند. مدتی از اقامت او در روستا می‌گذرد اما مراجعه کننده‌ای ندارد که یک روز سر و صدایی در بیرون از درمانگاه توجه او را جلب می‌کند سر و صدای خانواده دختر جوان که دکتر پس از معاینه آن متوجه می‌شود دختر اقدام به خودکشی کرده است که  دلیلش به خاطر پسری در ده دیگر و ارتباط پنهانی که با او داشته دست به چنین کاری زده است. در همان شبی که دختر در درمانگاه است توسط همان پسر ربوده می‌شود که بعد از متوجه شدن اهالی ده و خانواده دختر برای حفظ شرف و ابرو خود به دنبال آن‌ها رفته و هم دختر و پسر را می‌کشند و جنازه دختر را نیز به ده باز می‌گردانند. پس از گذشت مدتی از حادثه قبلی دختری را در پتو به درمانگاه می‌آورند و می‌گویند هنگام نفت ریختن در بخاری آتش گرفته است که دکتر باکنار زدن پتو متوجه می‌شود جسد خواهر همان دختری است که چندی پیش کشته شد. مدتی بعد پروازه متوجه می‌شود که پدر آن دختر دست و پای او را بسته و به طویله برده و آتش زده است. تمامی این اتفاقات بدون گزارش دادن به پاسگاه توسط اهالی ده رخ می‌دهد تا اینکه نوبت به کژال می‌رسد که به قول خودش پدرش او را در ازای ده گوسفند به کدخدا داده است و او با پناه آوردن به دکتر و درخواست لباس و اسحله به کوه پناه می‌برد.

معرفی کتاب

کژال داستانی زن مدار است و کاملا در دفاع از حقوق زنان نوشته است. که بیشتر حرف نویسنده در رابطه با سنت‌های غلطی است که در گذشته پایه‌ریزی شده و رعایت آن‌ها لزومی ندارد. در این میان نویسنده به مباحثی از جمله لزوم آگاهی زنان از حقوق خود، اتحاد میان زنان برای دفاع از حقوق خود، داشتن حق انتخاب برای زندگی شخصی، نفی برخی از مظاهر مذهبی پرداخته می‌شود.

نقاط قوت وضعف کتاب

تجسم داستان درقالب واقعیت، ملموس بودن آن، واقعی جلوه دادن برخی از عناصر، در نظر گرفتن دو پایان متفاوت برای یک داستان، به شخصیت‌های داستان به خوبی پرداخته شده است و بیان شدن داستان از زبان شخص اول داستان، که زن است، بیان شدن تفکرات نویسنده در داستان، بیان شدن سنت‌های غلط که پایبندی به آن‌ها لزومی ندارد.

قسمت های زیبا ازکتاب

- گاهی وقتا دلم می‌گیره نه اینکه مثلا پاییز باشه و بارون بیاد، یا مثلا عصر جمعه باشه و هیچ کاری برای انجام دادن نداشته باشم! نه! هیچ کدوم ازاینا نیست.

- اسمت چیه؟

- برای چی اومدی اینجا واین بازیا چیه درمیاری؟!

- فرارکردم!

- فرارکردی؟!

- ازچی؟!

- از بیهود بودن!

- از زور!

- از ظلم!

- یعنی چی؟!

- می‌خوام زندگی کنم.

- می‌دونی از چی خندم می‌گیره؟

- شاید براتون این چیزا مسخرس!

- نه! اصلا! اگه مسخره بود واردش نمی‌شدم! خندم از این می‌گیره که تمام زندگی یه تکراره!

- تکرار؟!

- آره! تکرار! مثل تاریخ!

سخن پایانی

رمان کژال داستانی زن مدار است و به‌طور کلی در دفاع از حقوق زنان در برابر فرهنگ‌ها و عقایدهای اشتباهی که به آن‌ها روا شده و یا شاید بتوان گفت در برخی موارد نیز همچنان به آن‌ها روا می‌شود نگاشته شده است.

منبع

انجمن نویسندگان جوان: لینک

مشخصات کتاب

معینی، ماندانا (مودب پور). کژال. تهران: علم، 1383.

درباره نویسنده این متن

شیوا قمری هستم عضوتیم ملی ووشو جمهوری اسلامی ایران و دانشجوی مدیریت اطلاعات دانشگاه شهید بهشتی علاقه‌مند به مطالعه کتاب در حیطه‌های مختلف و همیشه تلاش کرده‌ام بخشی از زمان اوقات فراغت خود را هر چند کوتاه به مطالعه کتاب اختصاص دهم. که با مطالعه هر کتاب با دنیای جدیدی از اتفاقات، لغات و جملاتی روبه‌رو می‌شوم که با مرور کردن هر کدام انگیزه و هیجانی در وجودم برای تلاش بیشتر در کنار امید و انگیزه بیدار می‌شود.

 

***خواننده محترم لطفا درباره این یادداشت نظر خود را بیان کنید، نظرات شما در نتایج مسابقه در نظر گرفته می‌شود.