کد خبر: 47319
تاریخ انتشار: پنج شنبه, 28 ارديبهشت 1402 - 09:25

داخلی

»

برگ سپید

معرفی کتاب ما تمامش می‌کنیم

منبع : لیزنا
سحر نبیلی
معرفی کتاب ما تمامش می‌کنیم

درباره نویسنده

کالین هوور[1]: در ۱۱ دسامبر ۱۹۷۹ در سولفور اسپرینگز[2] در تگزاس[3] به دنیا آمد و در سالتیلو[4] در تگزاس بزرگ شد. هوور مدت‌ها پیش از اینکه هویت خود را درک کند، عاشق نوشتن بود. او خود درباره‌ی کودکی‌اش این‌گونه می‌گوید: به یاد دارم که در کودکی احساس می‌کردم که داستان‌هایی برای گفتن دارم.

کالین هوور، با نام واقعی مارگارت کالین[5]، نویسنده‌ی آمریکایی است که رمان‌های پرفروش و پرطرفداری را برای بزرگسالان نوشته است. هوور تاکنون بیست‌و‌دو رمان و داستان کوتاه نوشته است که اکثر آن‌ها مورد استقبال زیادی واقع شده‌اند. رمان‌های هوور در دسته‌های عاشقانه معاصر جدید بزرگسالان و نوبزرگسالان و همچنین هیجان‌انگیز روان‌شناختی قرار می‌گیرند.

هوور در سال ۱۹۹۸ از دبیرستان فارغ التحصیل شد. او پس از فارغ‌التحصیلی از دبیرستان، از دانشگاه A&M تگزاس با مدرک مددکاری اجتماعی فارغ‌التحصیل شد.

از جمله آثار کالین هوور می‌توان به: این دختر، ناامید، عشق زشت، اعتراف، خیلی دیر، بدون مریت، شاید حالا، پشیمانی از داشتن تو و استخوان‌های قلب اشاره کرد (وب سایت طاقجه، بی تا).

خلاصه داستان

داستان درباره‌ی دختری به نام لیلی است که با یک جراح مغز و اعصاب خوش‌تیپ به نام رایل کینکید وارد رابطه می‌شود، ناگهان زندگی برایش آن‌قدر زیبا می‌شود که باور کردنی نیست اما وقتی دغدغه‌های مربوط به رابطه‌ی جدید، ذهن لیلی را به خود مشغول کرده است، خاطرات اتلس کاریگن، اولین عشقش و رشته‌ای که او را به گذشته‌ پیوند می‌دهد، درگیرش می‌کند. اتلس در گذشته، با لیلی نقاط مشترک فراوانی داشته و از او محافظت کرده است؛ به همین علت، وقتی ناگهان پیدایش می‌شود، هر آنچه لیلی با رایل ساخته، مورد تهدید قرار می‌گیرد و لیلی درمی‌یابد که گاهی اوقات، کسی که دوستت دارد، بیش از همه آزارت می‌دهد (وب سایت کتابراه، بی تا).

ما تمامش می‌کنیم  تصمیم‌های زندگی یک زن را به تصویر کشیده و راه‌های بی‌شماری را که پیش روی او قرار دارد بیان می‌کند؛ و مخاطب را با او در جهت تصمیم‌گیری درست هدایت می‌کند. در این کتاب عشق، خشونت، گذشت و عقلانیت به دور از کلیشه‌های همیشه و با پایانی متفاوت بیان می‌شود.

نقد محتوای داستان

 شاید در ابتداى داستان فکرکنید یک رمان عاشقانه کلیشه‌ای است، ولى در ادامه داستان به جذابیت آن پی می‌برید، داستان «ما تمامش می‌کنیم» در مورد این است که اگر در شرایط مشابهی با دیگران قرار بگیریم آیا می‌توانیم تصمیم متفاوت و درست رو بگیریم؟ در ادامه نشان می‌دهد که یک زن به چه دلیل پای یک مرد که به او آزار جسمی می‌رساند می‌ایستد و به نظرم بهترین قسمت داستان بود.

نویسنده به زیبایی یکی از بزرگ‌ترین مسائل اجتماع را به تصویر کشیده، زمانی که افراد  قدرت کافی برای بیرون کشیدن خود از مشکلات را ندارند، اطرافیانی که فقط قصاوت می‌کنند بدون هیچ درکی و فشار روحی که فرد با  آن مواجه هست خیلی خوب نمایش داده شده و به این نکته مهم اشاره داشت که هیچ انسانی را براساس شرایطی که در زندگی با آن مواجه می‌شود قضاوت نکنیم.

ما تمامش می‌کنیم نشان می‌دهد که چه مقدار یک نفر جدای از زن یا مرد بودن می‌تواند قوی و توانا باشه و تصمیم درست رو بگیرد و واقعا نویسنده با قلمی آرام و روان داستان را آفریده بود.

درنسخه اصلی کتاب، نویسنده در آخر کتاب چند صفحه‌ای از داستان واقعی زندگی خود را بیان می‌کند که با نگاه به زندگی پدر و مادرش و الهام از آن‌ها این کتاب را نوشته است  که در نسخه فارسی و ترجمه شده کتاب این بخش وجود ندارد، در ترجمه این اثر پایان کتاب سانسور شده و به پایان باز تغییر داده شده است و سانسورهای پی‌درپی خواننده را کمی سردرگم می‌کند.

قسمت زیبا این داستان تلنگر درمورد قضاوت کردن دیگران بود که حتى درمورد کسانى که فکر مى‌کنیم از جزئیات زندگی آن‌ها آگاه هستیم قضاوت ما می‌تواند اشتباه باشد.

بخشی از کتاب

  • «آرام آه می‌کشم، چشم‌هایم را می‌بندم و سرم را به دیوار گچی پشتم تکیه می‌دهم. به دنیا ناسزا می‌گویم که این آرامش تأمل برانگیز را از من دریغ کرد. حداقل کاری که دنیا می‌تواند در ساعت‌های پایانی امروز برایم انجام دهد، آن است که صدای پا، متعلق به یک زن باشد، نه یک مرد. اگر قرار است با کسی مصاحبت داشته باشم، ترجیح می‌دهم زن باشد. من به اندازه کافی قوی هستم و احتمالاً در بیشتر موارد، می‌توانم خودم را کنترل کنم اما در حال حاضر آنقدر راحتم که دلم نمی‌خواهد نصفه شبی، با یک مرد عجیب، روی پشت بام تنها باشم و آرامشم را از دست بدهم» (وب سایت کتابراه، بی تا).
  • برای تغییر الگویی که به آن عادت داریم تحمل رنج و شجاعت بسیار زیادی لازم است. گاهی اوقات به نظر می‌رسد ادامه دادن با همان الگوی همیشگی آسان‌تر از روبرو شدن با ترسی شبیه این است که بالا بپریم در حالیکه احتمال دارد دیگر پایین نیاییم. مادرم این روال را ادامه داد، من ادامه دادم، اما حالا ما تمامش می‌کنیم.
  • یه بار، یکی به من گفت که چیزی به اسم آدم بد وجود نداره؛ همه‌ی ما آدمایی هستیم که گاهی اوقات، کارای بد انجام می‌دیم. این حرف برای همیشه تو ذهن من مونده، برای اینکه حقیقت داره. همه‌ی ما، تو وجودمون یک کمی خوبی و بدی داریم.
  • شاید دوست داشتن، چیزی نیست که یک چرخه‌ی کامل باشد و به سرانجام برسد؛ شاید چیزی است دارای افت و خیز و زیر و بم، درست مثل آدم‌هایی که در زندگیمان با آن‌ها برخورد می‌کنیم.
  • هر انسانی سزاوار آن است که به او فرصت دوباره‌ای داده شود؛ به‌خصوص کسانی که برایمان از هر کس دیگری عزیزتر هستند.

سخن آخر

این داستان زیبا قلبتان را می‌شکند و درست لحظه‌ای که همه‌چیز را تمام‌شده می‌پندارید، از امید سرشارتان می‌کند. داستانی که از زنان، انتخاب‌های آنان و شجاعتی که باید به خرج بدهند می‌گوید، کالین هوور، در کتاب «ما تمامش می‌کنیم» تصمیم‌های زندگی یک زن و راه‌های بی‌شماری را که پیش روی او قرار دارد به تصویر کشیده و مخاطب را با او در جهت تصمیم‌گیری درست هدایت کرده است، هوور در این داستان عشق، خشونت، گذشت و عقلانیت را به‌دور از کلیشه‌های همیشه و با پایانی متفاوت بیان کرده است و علاوه بر این در مسیر روایت داستان در دام کلیشه‌های رایج داستان‌های عاشقانه هم گرفتار نمی‌شود. ما تمامش می‌کنیم کتابی است که نمی‌توان آن را جزو آثار همه پسند شمرد و ممکن است پایان داستان برای همه شادی‌آور و  لذت‌بخش نباشد.

منابع

وب‌سایت طاقچه، درباره کالین هوور، بازیابی شده در 1 دی 1401

وب‌سایت کتابراه، درباره کتاب ما تمامش می‌کنیم، بازیابی شده در 5 دی 1401

مشخصات کتاب

کالین، هوور. ما تمامش می‌کنیم. ترجمه آرتمیس مسعودی. تهران: انتشارات آموت،  ۱۳۹۷. ناشر صوتی: آوانامه.

درباره نویسنده این متن

سحر نبیلی، دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت اطلاعات دانشگاه شهید بهشتی. متولد مهدی‌شهر. مقطع کارشناسی را در دانشگاه سمنان گذرانده‌ام و عضو انجمن علمی علم اطلاعات و دانش شناسی بودم.

 

 ------------------------------------

[1] Colleen Hoover

[2] Sulphur Springs

[3] Texas

[4] Saltillo

[5] Margaret Colin