کد خبر: 47882
تاریخ انتشار: دوشنبه, 08 آبان 1402 - 10:23

داخلی

»

سخن هفته

تدوین خود زندگينامه‌ها: بخشی از مسئولیت اجتماعی اساتید دانشگاه

منبع : لیزنا
حسن اشرفی ریزی
تدوین خود زندگينامه‌ها: بخشی از مسئولیت اجتماعی اساتید دانشگاه

لیزنا؛ حسن اشرفی ریزی، عضو هیأت علمی گروه کتابداری و اطلاع رسانی پزشکی، مرکز تحقیقات فناوری اطلاعات در امور سلامت، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان:

مقدمه

یکی از ابعاد مسئولیت اجتماعی نخبگان (اساتید، معلمان، پژوهشگران و...) و نیز یکی از جنبه های مهم اخلاق حرفه ای آنها، اشتراک دانش، مهارت و تجربه خود با دیگران می باشد. از طرف دیگر، داشتن الگوی مناسب یکی از راههای موفقیت در زندگی فردی و حرفه ای هر فرد می باشد. اما یافتن افراد با ویژگی های مناسب گاهی سخت و دشوار است. شاید یکی از دلایل آن این است که نخبگان معمولا سرگذشت زندگی خود را به دلایل مختلف (کمبود وقت، تواضع، ناشناخته ماندن، حفظ حریم خصوصی و ...) تدوین نمی کنند. اما باید توجه داشت که عدم تدوین سرگذشت انسان ها (به ویژه افراد موفق)، محروم کردن جامعه از این الگوها، تجربیات و دانش پنهان می باشد. در واقع، تدوین خود زندگينامه ها، پاسخی به این نیاز اساسی جامعه به ویژه نسل جوان می باشد. بنابراین هم نخبگان نیاز به اشتراک تجربیات با دیگران و هم عموم مردم یا همتایان نیاز به کسب این تجربیات (به عنوان الگو) دارند. به طور ویژه تدوین خود زندگينامه اساتید دانشگاه جایگاه ویژه و ارزشمندی دارد که در این متن به آن پرداخته می شود.

تعریف خود زندگينامه

نوشته واقعی و مستند از زندگی یک فرد (هنرمند، ورزشکار، استاد، معلم و ...) می باشد که توسط خود فرد تدوین می شود و در آن زندگینامه، دیدگاه ها و آثار علمی فرد منعکس می شود.

اهمیت تدوین خود زندگينامه

تدوین خود زندگينامه ها و به ویژه اساتید دانشگاه به دلایل ذیل دارای اهمیت فراوان هستند:

1.استقبال خوانندگان به دلیل لحن نوشتاری

این نوع آثار نسبت به سایر آثار علمی لحن نوشتاری ساده و خودمانی تری دارند و لذا نه تنها متخصصان امکان مطالعه و استفاده‌ از آن را دارند، بلکه عموم مردم نیز می توانند از مهارت، دانش و تجربه و دیدگاه های مؤلف آن بهره مند شوند. در واقع سلاست و روان بودن زبان متن، یکی از ویژگی های ممتاز این نوع آثار در جذب خواننده می باشد.

۲. معرفی الگوهای مناسب

معمولا انسان ها تمایل دارند در مسیر کمال قرار گیرند و لذا آنها سعی می کنند تا خود را به کسانی که مظهر کمالات هستند نزدیک کنند و صفات او را اقتباس نمایند. در واقع همانند سازی کنند و در عین حال، انسان نیاز به تغییر دارد و الگوها به افراد انگیزه تغییر می دهند (اسدی، ۱۳۸۶)، همچنین الگوها تسهیل کننده فعالیت سایر انسان ها می باشند. بنابراین خود سرگذشتنامه ها این فرصت را به خوانندگان می دهند که مهارت، دانش و تجربیات آنها را بر مبنای فعالیت های خود قرار دهند و کمتر در مسیر تکامل فردی و حرفه ای دچار مشکل اساسی شوند و علاوه بر آن انگیزه و رغبت بیشتری برای انجام کارها داشته باشند.

۳. اعتبار اطلاعات ارائه شده

نویسنده این نوع آثار سعی می کند واقعیت هایی که در زندگی فردی و حرفه ای خود اتفاق افتاده است را بدون کم و کاست و سوگیری بیان کند. لذا تا حد زیادی به آن اطلاعات می توان اعتماد کرد.

۴. ارادی و اختیاری بودن تدوین آنها

معمولا کسانی که درگیر تدوین سایر آثار علمی هستند به دلایل مختلف مانند ارتقاء، ترفیع، تبدیل وضعیت اداری‌  انجام وظایف محوله، کسب شهرت و ... به تولید آثار علمی روی می آورند؛ یعنی اجبار سازمانی یا فردی. اما خودزندگینامه ها معمولا فرد از روی میل و اراده شخصی به تدوین آنها اقدام می کند. معمولا فرد وقتی به نوشتن این نوع آثار اقدام می کند که به بلوغ فکری و حرفه ای لازم رسیده باشد و کوهی از دانش، مهارت و تجربه را به همراه داشته و تمایل دارد دیگران نیز در جریان این اطلاعات قرار گیرند.

۵. ذکر جزئیات زندگی فردی و حرفه ای

در این نوع آثار تقریبا به همه ابعاد شخصیتی فرد اشاره می شود؛ یعنی دانش، مهارت، تخصص، تجربیات، عواطف و احساسات، علایق، ناملایمات، شکست ها، تاثیر گذاری ها، اطلاعات خانوادگی، نوع روابط و تعاملات اجتماعی، نقاط عطف در زندگی، چگونگی تکامل فردی و حرفه ای و ... بخشی از جزئیات زندگی افراد خودزندگینامه نویس است. از خودزندگینامه های مهم در رشته کتابداری و اطلاع رسانی می توان به موارد ذیل اشاره کرد:

الف. دیانی، محمدحسین(1395). خودسرنوشت حرفه ای. مشهد: کتابخانه رایانه ای.

ب. آذرنگ، عببدالحسین(1389). استادان و نا استادانم. تهران: موسسه فرهنگی، هنری جهان کتاب.

اصولا با هدف کمک به افرادی که دغدغه آموزش دارند این اثر ارزشمند را نوشته است. اما نویسنده با توجه به نیاز به ارائه اطلاعات دقیق به خواننده در جای جای متن به ارائه اطلاعاتی راجع به خود و محیط افراد پرداخته است؛ لذا تا حدی می توان آن را خودزندگینامه نیز نامید.

ج. فتاحی، رحمت الله (1401). زندگی با هفت‌خوان‌اش شیرین است!:(حکایت‌های کوتاه از تلخ و شیرین یک زندگی).‏تهران: نشرتهران: نشر کتابدار.

د. بیگدلی، زاهد (1400). از آغاجاری تا استرالیا : اتوبیوگرافی(خودسرگذشتنامه) دکتر زاهد بیگدلی: (داستان زندگی، خاطرات، جنگ، تجربه‌ها، موفقیت‌های علمی، شعرها و یادداشت‌ها، مدارک تحصیلی و عکسها). قم: عطر یاس.

  1. شناخت اوضاع اجتماعی در دوران مختلف

معمولا افرادی که به تدوین خود زندگينامه روی می آورند در دوران بلوغ فکری و حرفه ای هستند و در عین حال تجربه‌ چندین دهه زندگی را دارند؛ لذا شواهد موثقی از اوضاع اجتماعی در دوران مختلف در یک جامعه یا گاهی جوامع دیگر هستند و اینکه این واقعیت ها و شرایط چه اثراتی(مثبت یا منفی) بر حرفه و رشته تخصصی آنها داشته است.

  1. امکان نقد آثار مؤلف یا دیدگاه های تخصصی نویسنده

در خودزندگینامه ها معمولا دیدگاه های نویسنده و آثار علمی نویسنده ذکر می شود. بنابراین فرصت برای ناقدان فراهم می شود که بتوانند به نقد آثار علمی و نیز دیدگاه های صاحب خودزندگینامه بپردازند و میزان اثرگذاری وی را در حرفه تخصصی و نیز اجتماعی مورد بررسی قرار دهند.

  1. درک دیدگاه های فرد نسبت به زندگی فردی

علاوه بر اینکه در خودزندگینامه ها دیدگاه های تخصصی و حرفه ای مورد توجه است، در این نوع آثار معمولا افراد دیدگاه های خود را نسبت به جهان هستی، عشق، خانواده، اجتماع، جنگ و صلح، همکار، دانشگاه و ... (معمولا غیر مستقیم) نیز بیان می شود.

  1. الگو شدن برای افراد دیگر برای تدوین خود زندگينامه

نوع زبان، نوع محتوا و چگونگی پرداختن و نوشتن خودزندگینامه ها تابع اصول و قواعدی است. بنابراین سایر نخبگان که تمایل به نوشتن این نوع آثار دارند می توانند از سایر خودزندگینامه ها به عنوان الگو استفاده کنند. شاید یکی از دلایل عدم تمایل به نوشتن خودزندگینامه ها، همین ندانستن چگونگی نوشتن این نوع آثار می باشد.

  1. دسترسی به اطلاعات کتابشناختی آثار علمی خودزندگینامه نویس

در خودزندگینامه ها معمولا می توان آثار علمی یک نویسنده را به دست آورد. بنابراین خودزندگینامه ها از منابع غنی و کامل از اطلاعات کتابشناختی آثار یک نویسنده هستند.گاهی برخی نوشته ها در پایگاه های اطلاعاتی، کتابخانه ها و... ذخیره سازی نشده اند مانند دیدگاه ها، دل نوشته ها و... .

  1. کمک به هویت حرفه ای

شناخت سایر حرفه ها از یک حرفه تخصصی بستگی به تلاش دست اندرکاران آن رشته (دانشجو، استاد، کارشناسان و ...) دارد. نوشتن خودزندگینامه ها یکی از روش های ابراز وجود رشته ها و هویت بخشی به حرفه شان می باشد؛ چراکه در این نوع آثار اطلاعات نسبتا خوبی از تکامل حرفه ای و نیز تلاش دست اندرکاران برای حفظ و ارتقاء رشته ذکر می شود.

۱۲. شناخت الویت های پژوهشی و حرفه ای

با خواندن زندگينامه ها می توان به دغدغه های دست اندرکاران حرفه تخصصی به ویژه پیشکسوتان در دوران مختلف پی برد. در عین حال معمولا در خودزندگینامه ها، مؤلف سعی می کند دغدغه های حرفه ای خود را که هنوز موفق به پژوهش در خصوص آنها نشده است را بیان کند و منجی خوب برای نسل های جوان برای انجام کارهای هدفمند و اولویت دار پژوهشی، آموزشی و اجرایی است.

۱۳. ارائه اطلاعات راجع به برخی اشخاص و سازمان ها

در این نوع آثار نویسنده بنابر ضرورت، از همکاران، دوستان و ... نام می برد که ممکن است اطلاعات خاصی در سایر متون علمی راجع به آنها نتوان پیدا کرد. در ضمن در این نوع آثار اطلاعاتی می توان راجع به تاریخچه تشکیل دانشگاه ها، دانشکده ها، گروه های آموزشی، کمیته ها، بخش ها و واحدهای خاص، نام مدیران در سازمان و ... به دست آورد.

نتیجه گیری

اساتید دانشگاه به دلیل جایگاه علمی و اخلاقی که در جوامع دارند، می توانند منبع و الگوی مناسب برای سایر افراد جامعه باشند. لذا تدوین و در دسترس قرار دادن اطلاعات فردی و حرفه ای آنها از طریق خودزندگینامه ها اهمیت بسیار زیادی دارد. اساتید دانشگاه بهتر است در دهه سوم زندگی حرفه ای خود، دانش، مهارت، تجربیات و دیدگاه های خود را در قالب کتاب خودزندگینامه تدوین و زمینه بهره مندی دیگران را از این اثر فراهم نمایند. البته اخلاق حرفه ای و نیز مسئوليت اجتماعی اساتید ضرورت این فعالیت ارزشمند را دوچندان می کند.

 اشرفی ریزی، حسن.« تدوین خود زندگينامه‌ها: بخشی از مسئولیت اجتماعی اساتید دانشگاه». سخن هفته لیزنا، شماره 666، 8 آبان‌ماه ۱۴۰۲.

----------------------

منابع

1.اسدی، احسان (1396). الگوپذیری و نقش بسیار مهم آن در زندگی. قابل دسترس در: https://www.ilna.news/fa/tiny/news-478209