کد خبر: 48562
تاریخ انتشار: پنج شنبه, 30 فروردين 1403 - 13:49

داخلی

»

برگ سپید

معرفی بادام ِکُره‌ای

منبع : لیزنا
زهرا دهقان برنجی
معرفی بادام ِکُره‌ای

 نویسنده و مترجم

بادام یکی از بهترین رمان­های کره­ جنوبی است که در سال ۲۰۱۶ برنده‌ی جایزه‌ی ادبی جوانان چانگبی شده است؛ نویسنده‌ی این کتاب وون پیونگ سون است که در ماه آگوست سال ۲۰۱۳ پیش نویس این کتاب را شروع و در پایان سال ۲۰۱۴ طی یک ماه آن را بازنویسی اساسی کرد و در اوایل ۲۰۱۶ طی یک ماه دیگر روی آن کار کرد و به طور کلی نوشتن این داستان سه سال طول کشید (وون پیونگ سون، بهار ۲۰۱۷)‌.

مترجم این کتاب خانم مریم بردبار است که ترجمه‌ی انگلیسی این کتاب را در سال ۲۰۱۸ به فارسی ترجمه کرده‌است و برای این کار دقت زیادی به خرج داده تا بتواند منظور نویسنده و کاراکتر‌های داستان را به خوبی به خواننده منتقل کند (مریم بردبار، ۲۰۱۸).

درمورد کتاب

این کتاب در ژانر داستانی و در ۲۰۰ صفحه نوشته شده‌است. کتاب درمورد پسر خاصی به نام یونجی است که به دلیل داشتن بیماری «آمیگدال»، به فردی عجیب و غریب شناخته می‌شود. یونجی از کودکی خیلی بی‌احساس بود و در شرایطی که دیگران بسیار خوشحال، ناراحت یا عصبی می‌شدند با خونسردی تمام با دیگران برخورد می‌کرد و از خود، واکنشی نشان نمی‌داد.

او با وجود شرایط خاصی که داشت به زندگی روزمره خود، در خانه‌ای نسبتا کوچک به همراه مادر و مادر‌بزرگش ادامه می‌داد؛ مادرش خیلی سعی می­کرد که او را به گونه‌ای بزرگ کند که زندگی در جامعه‌ برای او مشکل ساز نشود؛ به او مهارت‌هایی را می‌آموخت که بتواند از طریق آن­ها با دیگران ارتباط برقرار کند و همچون کودکی‌اش مورد تمسخر دیگران قرار نگیرد. زندگی او با وجود فراز و نشیب­ها ادامه داشت تا اینکه اتفاقاتی در زندگی‌اش رخ داد، این اتفاقات باعث شدند افرادی را از دست بدهد و زندگی او را از این رو به آن رو کنند. اما  چه اتفاقاتی باعث این تغییرات شدند؟ چه اتفاقات دیگری در انتظارش بود؟ او با وجود تفاوت‌هایش چگونه می‌خواست با این شرایط جدید کنار بیاید؟ چه چیزی می‌توانست به او در پذیرش و ادامه­ ی مسیر زندگی‌اش کمک کند؟ اصلا او با وجود چنین بیماری خاصی نیاز به کنار آمدن با شرایط داشت؟ نویسنده در روند داستان پاسخ این سوالات و دیگر سوالات احتمالی را داده است.

نقد و بررسی کتاب

کتاب بادام ماجرایی متمایز و سبکی روزمره دارد که گاهی روندی غیرقابل پیش‌بینی پیدا می‌کند هرچند در برخی قسمت­ها این روزمره بودن باعث خستگی خواننده می‌شود. تنها ضعفی که خواننده‌ی کتاب ممکن است از کتاب بیان کند این است که اتفاقاتِ مهم و گاهاً  هیجانی به گونه‌ای هیجان انگیز نوشته نشده‌اند که این به خودی خود ضعف نیست چرا که تمامی اتفاقات از دید کاراکتر اصلی همین‌گونه هستند و این نشان دهنده‌ی استعداد نویسنده در نوشتن و ایجاد صحنه­ هایی است که ما ناخودآگاه خود را در آن صحنه­ها تصور می­کنیم. از جمله دیگر ویژگی­ های این کتاب نوشتن ماجرا از دیدگاه یونجی و بیان کردن گفت و گوهای ذهنی اوست که درک این کاراکتر را برای خواننده راحت­تر می‌کند. یکی  از کار­های نویسنده برای جلب کردن توجه خوانندگان به خواندن کتاب می‌توان نوشتن عطف داستان، به عنوان مقدمه­ای برای بخش اول را بیان کرد؛ به عبارت دیگر نویسنده با نوشتن اولین اتفاقی که در زندگی یونجی افتاده است توجه خواننده را جلب می­کند و سپس داستان را از جایی که باید ادامه می‌دهد.

 بخشی از کتاب

«من درون خودم بادام‌هایی دارم.

شما هم دارید.

 کسانی که به آن­ها عشق یا تنفر می‌ورزید هم دارند».

«طولی نکشید که گان متوجه شد من به راحتی تسلیم نمیشم. او به آزار من ادامه داد اما دیگر به اندازه‌ی قبل اعتماد به نفس نداشت. بچه­ ها پشت سر گان نجوا می­کردند:« یعنی جا زده؟ خیلی عصبی به نظر میرسه» هرچه من بیشتر واکنشی نشان نمی‌دادم و هر چه با گذر زمان کمک نمی‌خواستم، تنش در کلاس بیشتر می‌شد..».

 سخن آخر

برای من دوستی  بین یونجی و گان و بحث­هایی که باهم داشتند جالب بود؛ نویسنده به خوبی فرایند دوست شدنشان را نشان داد. علاوه بر این خواندن زندگیِ شخصی که چنین مشکلی دارد، اتفاقاتی که می‌افتد و غیرقابل پیش بینی بودن ماجرای داستان باعث شد که برای ادامه‌ی داستان کنجکاو شوم؛ امیدوارم شما هم از خواندن کتاب لذت ببرید و به دیگران هم معرفی کنید.

مشخصات کتاب

پیونگ سون، وون/ بادام؛ مترجم: مریم بردبار./ تهران: انتشارات کتیبه پارسی، ۱۴۰۰

منابع

پیونگ سون، وون/ بادام؛ مترجم: مریم بردبار./ تهران: انتشارات کتیبه پارسی، 1400

کتاب الکترونیکی بادام از وب سایت فیدیبو، آدرس به لینک

نویسنده‌ی متن

 زهرا دهقان برنجی، دانشجوی مقطع کارشناسی رشته‌ی علم اطلاعات و دانش شناسی، دانشگاه شهید چمران اهواز