داخلی
»گاهی دور، گاهی نزدیک
(لیزنا: گاهی دور گاهی نزدیک ۳60): زهرا سکری، کتابدار کتابخانه بیمارستان امام خمینی اهواز، مصاحبه با نویسنده کتاب «سام در کتابخانه بیمارستان»: استاندارد کتابخانههای بیمارستانی به طور صریح برارائه خمات به بیمار تأکید میکند و هدف این نوع کتابخانهها را اینگونه بیان کرده است:
" مأموریت کتابخانه بیمارستان و خدمات اطلاعرسانی پزشکی، تأمین و دسترسپذیری منابع اطلاعات بالینی روزآمد برای کاربران شامل پزشکان، پرستاران، پیراپزشکان، دانشجویان و پژوهشگران جهت ارتقاء کیفیت مراقبت از بیمار است. بخشی از خدمات کتابخانه و اطلاعرسانی پزشکی در راستای تأمین نیاز اطلاعاتی بیماران و خانوادههای آنها ارائه میشود. [i](ص 44).
در جای دیگر این استاندارد خدمات آموزشی کتابخانه بیمارستان را برای سه گروه شامل بیماران و خانواده آنها، کاربران، کتابداران و کارکنان کتابخانه تعریف کرده است. (ص89) و برای این آموزش اهدافی را برشمرده است که عبارتند از:
افزایش میزان رضایت بیمار
افرایش آگاهی توان خودمراقبتی و کاهش درد بیمار
کاهش اضطراب بیمار و خانواده آن
افزایش همکاری با گروه پزشکی
از طرفی علاوه بر مراکز درمانی تخصصی اطفال در سایر بیمارستانها گروه آموزشی کودکان(اطفال) یا بخش اطفال وجود دارد که تعداد زیادی کودک در آن بستری هستند. بستری شدن کودک در بیمارستان به دلیل جدایی از پدر و مادر، جدایی از محیط مدرسه و دوستان، برخورد با افراد جدید، تجربههای استرس آور و دردآور، دیدن تحمل درد سایر بیماران و…. پریشانیهایی را برای کودک به وجود میآورد که ممکن است بعد از ترخیص هم بر زندگی او اثر بگذارد. با ارائه کتاب به کودک بیمار (به طور مستقیم یا همراه او) میتوان زمینه تفریح و سرگرمی او را فراهم آورد، از طریق دادن پاسخهای صحیح و علمی و در عین حال ساده به سوالاتش درباره بیماریاش اضطراب او را کاهش داد، احساسات سالم او را برانگیخت و ….
با توجه به مطالب ذکر شده و درک اهمیت کتابخوانی برای کودکان بیمار سوالی که خیلی از ما کتابدارن شاغل در کتابخانههای بیمارستانی با آن روبرو هستیم این است که با توجه محدودیتهای موجود از جمله ضعف مجموعه غیرتخصصی، کمبود بودجه، همکاری کم یا عدم همکاری مسؤلان تصمیمگیرنده، اولویت نبودن مطالعه و …. چطور میتوانیم به این کودکان خدمات ارائه دهیم؟ با انتشار کتاب " سام در کتابخانه بیمارستانی" برآن شدم که برای یافتن پاسخ پرسشهایم به سراغ نویسنده کتاب که خود یک کتابدار بیمارستانی است بروم و از تجربههایش استفاده کنم. در این نوشتار صرفاً به معرفی کتاب میپردازیم و در مصاحبهای دیگر به بیان تجربه کار با کودکان بیمار…
نخستین کتاب کودک درباره «کتابخانه» که یک «کتابدار» به «زبان فارسی» نوشته است، به تازگی منتشر شده است. به همین مناسبت با نویسنده این کتاب، گفتگویی انجام شد که در ادامه می آید:
لطفا خودتان را معرفی نمایید.
در سال 1367 در خرم آباد متولد شدم. رشته دبیرستانم علوم تجربی بود. مقطع کارشناسی را در رشته کتابداری دانشگاه شهید چمران اهواز در محضر اساتید بزرگی همچون پروفسور فریده عصاره، پروفسور زاهد بیگدلی، پروفسور عبدالحسین فرج پهلو، پروفسور مرتضی کوکبی و دکتر محمدحسن عظیمی گذراندم. مقطع کارشناسی ارشد را در دانشگاه شهید بهشتی و در محضر دکتر محسن حاجی زین العابدینی و دکتر امیررضا اصنافی سپری کردم.
هم اکنون به عنوان مسئول کتابخانه بیمارستان کودکان بهرامی، زیرمجموعه دانشگاه علوم پزشکی تهران فعالیت می کنم.
ایده نوشتن این کتاب از کجا شروع شد؟
5 سال پیش کارم را در کتابخانه بیمارستان آغاز کردم. کتابخانه ای که فقط دارای منابع تخصصی پزشکی بود. هر روز شاهد مراجعه کودکان بستری در بیمارستان برای امانت گرفتن کتاب بودم. این مسأله سبب شد فکر ایجاد یک بخش کودک در کنار سایر منابع تخصصی، در ذهنم شکل بگیرد. چند قفسه خالی را به بخش کودک اختصاص دادم. یک اطلاعیه برای اهدای کتاب کودک، طراحی و در بیمارستان و فضای مجازی منتشر کردم. خدا را شکر همه استقبال کردند. اساتید، دانشجویان و کارکنان بیمارستان و همچنین سایر سازمان ها از جمله کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، کتابخانه ملی، خیریه کودکان فرشته اند، سرای محله ها و ... تعداد زیادی کتاب کودک به کتابخانه ما اهدا کردند. بخش کودک کتابخانه بیمارستان ایجاد و با حضور مسئولین بیمارستان افتتاح شد. برای معرفی این بخش به کودکان بستری در بیمارستان یک پوستر طراحی و در بخش های مختلف بیمارستان چسبانده شد.
کم کم بخش کودک رونق گرفت و در حال حاضر با میانگین 50 امانت در ماه، یکی از بخش های پرطرفدار کتابخانه بیمارستان ما است و علاوه بر کودکان بستری در بیمارستان، مورد استفاده فرزندان کارکنان نیز قرار می گیرد.
با رونق این بخش، این فکر به ذهنم رسید که یک کتاب کودک بنویسم تا کتابخانه بیمارستان و محیط بیمارستان را به آنها آموزش دهد. خیلی فکر کردم داستانی که لابه لای آن، مفاهیم مربوط به کتابخانه و بیمارستان را بگنجانم چه باشد. تا اینکه یک سوژه پیدا کردم. کودکی که 20 روز بیماری او را به شدت ضعیف کرده بود. او با دیدن کتاب های بخش کودک، از شوق روی پاهایش ایستاد و شروع به ورق زدن کتاب ها کرد...
چرا اسم سام را برای شخصیت داستان انتخاب کردید؟
چون یک اسم شاهنامه ای و از طرفی بین المللی است. قصد دارم در آینده این کتاب را به زبان انگلیسی ترجمه کنم و فکر می کنم این اسم برای ترجمه مناسب باشد.
آیا از کسی هم مشاوره گرفتید؟
بله. برای بخش تخصصی مربوط به بیمارستان و بیماری، از دکتر مریم ویسی زاده فوق تخصص نوزادان و از اساتید بیمارستان خودمان کمک گرفتم.
نوشتن برای کودکان آسان است؟
به نظر من نوشتن برای کودکان بسیار سخت است. یک کودک درک محدودی از دنیای اطرافش دارد. اینکه بخواهیم مفاهیم را آنقدر ساده کنیم تا به اندازه قابل درک برای یک کودک برسد، به تجربه و مطالعه بسیار نیاز دارد. من یک مادرم و کودک خردسال دارم و خیلی برای او کتاب می خوانم. با این حال خیلی برایم سخت بود که مفاهیم مورد نظر را در قالب چه کلمات و جملاتی بگنجانم که برای کودک قابل درک باشد. در نهایت به این نتیجه رسیدم که هرچقدر هم کتاب ساده نوشته شود، نیاز است که والدین یا هر کسی که کتاب را برای کودک می خواند، برخی مفاهیم را با توجه به شناختی که از فرزند خود دارد، برایش ساده توضیح دهد. کاری که خودم هنگام خواندن کتاب برای فرزندم انجام می دهم.
تصویرگر را چگونه انتخاب کردید و کار تصویرگری چگونه انجام شد؟
در اینترنت کار تصویرگران مختلف را مشاهده و بررسی می کردم که به وب سایت خانم مهسا ولی زاده برخوردم. نمونه کارهایشان را دیدم. داستان را برایشان شرح دادم و ایشان نیز اتود شخصیت اصلی داستان را برایم فرستاد. اتود را پسندیدم و بعد از حدود 2 ماه کار تصویرگری انجام شد.
در تصویرگری سعی کردم از محیط واقعی کتابخانه و بیمارستان خودمان الگو بگیرم. هر جزء تصور با هدف و معنی خاصی استفاده شده است. حتی کتاب هایی که در قفسه ها نشان داده شده، از بهترین و پرطرفدارترین کتاب های کودک هست که پیشنهاد می شود مورد مطالعه کودکان قرار گیرد.
چه ناشری کتاب شما را منتشر کرد و چرا این ناشر را انتخاب کردید؟
انتشارات رویان پژوه که ناشر تخصصی پزشکی و داندانپزشکی است، این کتاب را منتشر کرده است. دو کتاب قبلی ام توسط این انتشارات منتشر شده بود. از کیفیت کارشان واقعا راضی بودم. هم از نظر صفحه آرایی و هم از نظر کیفیت چاپ. با توجه به اینکه این کتاب به دو موضوع بیمارستان و کتابخانه مربوط است، تصمیم گرفتم این کتاب را هم با همکاری انتشارات رویان پژوه منتشر کنم. خدا را شکر باز هم کتاب با کیفیت عالی چاپ و منتشر شد که جا دارد از تلاش های جناب آقای سید امین امامی زاده مدیر انتشارات رویان پژوه کمال سپاسگزاری را به جای آورم.
البته اگر کتاب فقط به حوزه کتاب مربوط می شد، قطعا با ناشران تخصصی کتابداری از جمله انتشارات چاپار، جناب آقای موسی محمدی و نشر کتابدار جناب آقای حمید محسنی همکاری می کردم.
در پایان اگر مطلبی هست بفرمایید.
این کتاب را تقدیم می کنم به همکارانم در بیمارستان کودکان بهرامی (نخستین بیمارستان کودکان در ایران) که عاشقانه در حال خدمت به کودکان میهن عزیزمان ایران هستند. از شما برای انجام این مصاحبه سپاسگزارم.
[i]. استاندارد کتابخانههای بیمارستانی، عباس حقپرست، صدیقه نشاطی ثانی و همکاران، 1401
۱. از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهامزنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیامها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.