داخلی
»مطالب کتابداری
»گاهی دور گاهی نزدیک
(لیزنا: گاهی دور گاهی نزیک ۲۴3): مریم سپهوند؛ کارشناس ارشد علم اطلاعات و دانششناسی: در فرهنگ ما برجسته کردن نکات منفی هر چیزی اولین گزینه است برای دور نگه داشتن افراد از آن. حتی نقد در بیشتر حوزه ها، نشان دادن نکات منفی است تا منفی و مثبت با هم. در سال های نه چندان دور، تلویزیون کانون حملات و دریافت نقدهای بی رحمانه بود. دائما به بچه ها می گفتند تلویزیون باعث ضعیف شدن چشم می شود. کسانی که تلویزیون می بینند در حقیقت وقتشان را هدر داده اند. حتی یکبار هم ندیدم کسی از نکات مثبت تلویزیون بگوید. تلویزیونی که با برنامه هایش علوه بر اینکه خیلی از فرهنگ های ملی کشورها را از بین برد، خیلی از فرهنگهای غلط مردم را نیز تصحیح کرد. با اخبارش علاوه بر اینکه به مردم جهت نظامهای مسلط جامعه را داد، آگاهی نیز داد و با پیام های بازرگانیش علاوه بر اینکه مصرف گرایی را در جامعه در جهت منافع گروهی خاص به شدت ترویج و تبلیغ کرد، به کار و اشتغال نیز کمک کرد. اکنون دیگر بحث تلویزیون کهنه شده و کسی سراغش نمی رود. حالا با پدیده ای به نام اینترنت مواجه ایم. کانون جدیدی برای حملات پیدا شده است. اسمش را گذاشته اند شمشیر دو لبه و بیشتر روی لبه ی ویران کننده اش مانور داده می شود. آیا وقتش نشده اشتباهی که در مورد تلویزیون صورت گرفت جبران شود؟ اگر قرار است نقدی صورت بگیرد، نقد به معنای واقعی آن باشد. هر وقت از نکات منفی اینترنت گفته می شود در کنارش به نکات مثبت و قوت این فضا هم اشاره ای شود.
اینترنت محملی است برای رسیدن به «عدالت اطلاعاتی» و یکی از بهترین امکانات برای از بین بردن شکاف اطلاعاتی است. در جامعه افرادی هستند که از ناآگاهی دیگران در جهت منافع خود و کسب درآمد بیشتر استفاده می کنند. مانند بعضی از مربیان ورزشی که فنی که در یک جلسه قابل آموزش است، در چند جلسه آموزش می دهد. مدرسان زبانی که یک ترم فقط چند صفحه از یک کتاب را آموزش می دهند. دکترهایی که فقط دارو می نویسند و به بیمار درباره بیماری اش آگاهی نمی دهند. تعمیرکارهایی که برای سفت کردن پیچ یک وسیله، پول مراحل اختراع تا طراحی و ساخت آن را از مشتری می گیرند. در چنین جامعه ای ابزاری به نام اینترنت وجود دارد که می تواند با همه این سوء استفاده گران مقابله کند. اینترنت بستری را فراهم کرده که فرد کافیست تشخیص دهد به اطلاعاتی در یک زمینه نیاز دارد. فقط تلاش اندکی نیاز است تا افراد بتوانند با استفاده از اینترنت و خدمات اطلاعاتی آن، بسیاری از نیازهایشان را برطرف نمایند. اینترنت با پر کردن خلأ اطلاعاتی افراد به آن ها کمک می کند تا از نظر سطح دسترسی به اطلاعات تقریبا همتراز شوند. این همترازی به نوبه خود باعث پیشگیری از سوء استفاده های احتمالی می شود. عدالت اطلاعاتی در حقیقت همان همترازی سطح دسترسی افراد به اطلاعات است. اینترنت ابزاری است که این همترازی را به وجود آورده است. بنابراین باید با آموزش استفاده صحیح از امکانات و خدمات آن در جهت رسیدن به عدالت اطلاعاتی گام برداشته شود.
به نظر می رسد دیگر زمان هشدار دادن درباره اینترنت به پایان رسیده است. زیرا این هشدارها همزمان دو کار را انجام می دهند: یکی برحذر داشتن افراد از استفاده نادرست از اینترنت و دیگری آموزش استفاده نادرست از آن! پیشنهاد می شود بخش کوچکی از فعالیت ها به هشدار درباره اینترنت و بخش بزرگتری را به «آموزش استفاده صحیح از اینترنت» اختصاص دهیم. به طور مثال به جای هشدار درباره اینکه خرید اینترنتی ریسکش بالاست و امکان سواستفاده وجود دارد، آموزش داده شود که هنگام خرید اینترنتی به چه نکاتی باید توجه شود. یا آموزش اینکه چگونه در فضای اینترنتی کسب و کار مطمئن راه اندازی شود. چگونه از فیلم های آموزشی موجود در فضای اینترنت استفاده درست شود. چه وب سایت هایی برای کسب اطلاعات مناسب هستند. دانشگاه، مدرسه، کتابخانه، و رسانه ها(تلویزیون، روزنامه، مجلات و ...) با همه ابزارهایی که در اختیار دارند (کتاب، مقاله، پوستر،کلیپ های آموزشی و ...) آموزش استفاده صحیح از اینترنت را در کنار هشدار درباره آن، سرلوحه خود قرار دهند.
http://sepahvand661.blogfa.com/
ادهای پایانی بحث آقای محبوب نیاز به تایید دارند!!
ممنون خواهیم شد ایشان توضیحاتی در این زمینه بفرمایند