داخلی
»کتابخانه ملی
فیلم دفترچه خاطرات نقد و بررسی شد
به گزارش لیزنا، پس از نمایش فیلم دفترچه خاطرات، حمیدرضا قادری پزشک، منتقد سینما و فعال رسانهای به تحلیل و بررسی این فیلم پرداخت.
فاصله زیادی بین نظر تماشاگران عادی و منتقدین سینما وجود دارد
قادری با بیان اینکه دفترچه خاطرات فیلمی عامه پسند است که هواداران بسیاری در میان تماشاگران عادی دارد، گفت: این فیلم در میان فیلمهای تاریخساز جهان، جایگاهی ندارد و فاصله معناداری میان محبوبیت این فیلم در بین تماشاگران عادی، یعنی اصلیترین سرمایههای هر کار فرهنگی و هنری، و افرادی که تاریخ سینما را مینویسند، وجود دارد.
این فعال رسانهای طرح این پرسش که علت این فاصله آیا نازل بودن سلیقه تماشاگران عادی است و یا تفرعن و غرور ناشی از علمزدگی منتقدین سینما، این فاصله را خطای هیچکدام از این دو طیف ندانست و گفت: اساسا فیلمهایی از این جنس که به موضوع «عشق» میپردازد، معمولا مورد اقبال همه است. از سویی منتقدین هم خطا نمیکنند چون آنها خود را متعهد به چیزی به نام هنر میدانند. هنر، به معنای یک فعالیت انسانی معنادار که باید بر روی احساس مخاطب کار کند و لحظهای مخاطب را از دنیای درون خود بیرون بکشد و او را در همه ابعاد بالا ببرد. از این منظر فیلم دفترچه خاطرات، مصرفکنندهی سطحیِ تمام ملاکهای سینمایی و ادبی است و از دید منتقدین در یک سطح بالاتر میتوان فیلمهایی دید که که با مفهوم عشق و فقدان ساخته شدهاند و اثرات بهتری دارند.
وی به بیان پیشینه فیلم و کارگردان آن پرداخت و گفت: فیلم از کتابی با همین نام ساخته شده؛ کتابی که در سال 1996 توسط یک امریکایی از طبقه کارگر، ظرف مدت شش ماه نوشته شد و تا دو سال پرفروشترین کتاب امریکا بود. نویسندهای که به دههای از امریکا علاقهمند است که یک معصومیت از دید آنها در امریکا وجود داشت: خانوادهها پرجمعیت بودند، هسته مرکزی خانوادهها پدر و مادر بودند، کلیسا رونق داشته، طبقه کارگر تلاش بسیار زیادی میکرده، امریکا به دلیل رها کردن اروپا از شر نازیها برتری اخلاقی داشته و موسیقی و سینما و فضای کلی کشور حول طبیعت بوده؛ در واقع دههای شبیه دهه 60 ما ایرانیها. شش سال بعد هم یعنی در سال 2004 فیلم این کتاب ساخته میشود.
قادری گفت: کارگردان این فیلم بخشی از زندگی شخصی خود را به تصویر کشیده است و خانم پیری که در نقش الی بازی میکند و در انتهای فیلم میمیرد، در واقع مادر واقعی کارگردان فیلم است و هنوز در قید حیات است. پدر کارگردان نیز، یکی از بزرگترین کارگردانان مهاجر هالیود است و آلبوم عکسی که در انتهای فیلم توسط دوک ورق زده میشود، در واقع آلبوم خانوادگی کارگردان فیلم است.
کتاب در بیان مفاهیم عالی هنر از فیلم جلوتر است
در ادامه حمیدرضا قادری به مقایسه متن و تصویر پرداخت و گفت: کتاب از فیلم بسیار بهتر است. در کتاب قدرت قلم نویسنده به مراتب فراتر از توان تصویرگری کارگردان است. یک زمانی سینما سیاه و سفید بود. کارگردانی که فیلم سیاه و سفید میساخت، انسانهای اطرافش را رنگی میدید. لذا باید فاصل بین رنگ آدمها و فیلم سیاه و سفید را با خلاقیت و البته به سختی پر میکرد. به عنوان مثال برای به تصویر کشیدن عشق در نگاه اول، کارگردان، فیلمبردار و نورپرداز باید برای دنیای سیاه و سفید، از بازیگری خوش چهره و خوش اندام استفاده کنند و تلاش کنند عشق را به تصویر بکشند.
کلمه قادر به تصویرکشیدن پرسپکتیو نیست
قادری با اذعان به اینکه گاهی تصویر قدرت بالاتری از ادبیات دارد و در برخی سکانسها این تصویر است که از کتاب جلو افتاده، گفت: هر فرم هنری یک روزی به بنبست ذاتی خود میرسد و هنر بعدی از آن بنبست کار خود را شروع میکند. به عنوان مثال یک زمان نقاشیهای رئال مانند نقاشیهای کمالالملک با جزئیات کامل کشیده میشد. اما با آمدن دوربین عکاسی و ثبت جزئیات، نیاز به نقاشی رئال فروکش کرد و اگر فردی نقاشی رئال میکشید، صرفا برای نشان دادن قدرت هنری خود بود. اینجاست که منتقدین هنر میگویند ما در هر فرم هنری باید به دنبال روح هنر باشیم.
این منتقد سینما و فعال رسانهای معتقد است هر فرم هنری یک سری محدودیتها و یکسری امکانات دارد و ادبیات به عنوان یکی از قدیمیترین جلوههای هنر، با تمام وسعت و گستردگی خود، اما یک نقطه بنبست دارد که سینما از آن محدودیت، کار خود را شروع میکند: در سینما نمایی داریم به نام لانگ شات که همزمان چندین مفهوم در آن دیده میشود. این کار با کلمات قابل به تصویر کشیدن نیست. و یا پرسپکتیو در قاب سینمایی بسیار معنا دارد. هیچ داستاننویس بزرگی از داستایفسکی تا جمالزاده، نمیتواند با کلمه پرسپکتیو در بیاورد. چون پرسپکتیو یک مسئله تصویری است و قابل مشاهده است و کلمه این قابلیت را ندارد.
در پایان قادری برگزاری نمایش و نقد فیلم در کتابخانه ملی را بسیار خلاقانه توصیف کرد و اظهار امیدواری کرد که برگزاری برنامه نقد فیلم های اقتباسی و صحبت پیرامون کتاب های آن، در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران استمرار داشته باشد.
۱. از توهین به افراد، قومیتها و نژادها خودداری کرده و از تمسخر دیگران بپرهیزید و از اتهامزنی به دیگران خودداری نمائید.
۲.از آنجا که پیامها با نام شما منتشر خواهد شد، بهتر است با ارسال نام واقعی و ایمیل خود لیزنا را در شکل دهی بهتر بحث یاری نمایید.
۳. از به کار بردن نام افراد (حقیقی یا حقوقی)، سازمانها، نهادهای عمومی و خصوصی خودداری فرمائید.
۴. از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری نمائید.
۵. حتی الامکان از ارسال مطالب با زبانی غیر از فارسی خودداری نمائید.