داخلی
»مطالب کتابداری
»سخن هفته
لیزنا، سید ابراهیم عمرانی، سردبیر: در پی سخن هفته 19 آذر 1397 (هفته گذشته)، جناب آقای رحمانی دبیر اتحادیه انجمنهای علمی – دانشجویی علم اطلاعات و دانش شناسی (ادکا)، توضیحاتی برای بنده فرستادند و از اینجانب در مورد زود قضاوت کردنم در مورد بانک ایده های پژوهشی ادکا گلایه کرده و همراهی و همراستایی انجمن کتابداری و اطلاع رسانی ایران و ادکا را یادآوری کرده اند که ترجیح این است که عزیزان عین مطلب ایشان را بخوانند. قبل از خواندن یادداشت ایشان سه نکته را یادآوری مینمایم که شاید کمکی باشد در ورود به مساله برای دوستانی که در جریان مسایل نبوده اند.
1- این بار اولی نیست که ما مطالبی در نقد انجمن یا ادکا منتشر میکنیم و از نظر خودم که معمولا یادداشتها را مینویسم یا برای انتشار آماده میکنم، چه در مورد انجمن و چه ادکا، این یادآوریها انتقاد از خود محسوب میشود. چه دوستان دانشجو درباره انجمن بنویسند، چه همکاران انجمن درباره فعالیتهای دانشجویی بنویسند، و چه من که خودم را به عنوان لیزنا در هر دو جبهه شریک راه میدانم. این انتقادهایی است که ما در درجه اول از خودمان میکنیم، و باور داریم که باید به شفاف شدن مسایل بیانجامد و قبل از آنکه غریبی از راه برسد و بخواهد به ما طعنه بزند، خود باید مترصد کارهای خودمان باشیم.
2- بسیاری از عزیزان سرمقاله مرا در همین سخن هفته با عنوان "سند را به نام کی بزنیم؟ سرقفلی یا وجدان و اخلاق کار" در تاریخ 7 مهر 1393 یعنی چهار سال و دوماه پیش خوانده اید. این داستان متاسفانه آنچنان برجسته است که شاهد ترجمه های کلمه به کلمه از مطالب نو از سوی عده ای از "روزآمد پردازان نوین" هستیم که وقتی مطلب را میخوانی متوجه میشوی که داستان سند زدن است و مترجم محترم موضوع را خوب نفهمیده و در آن حوزه موضوعی جز ترجمه هیچ کار عملی جدی انجام نداده است. بندهی کوچکترین همیشه اشاره میکنم که رشته ما ادبیات نیست،که اِشراف به زبان مبدا و مقصد کافی باشد، رشته ما کاملا کاربردی است و نیاز دارد علاوه بر دو شرط بالا، شرط سوم را هم رعایت کنند که آن تسلط بر موضوع است. نیاز است دوستان ما در فاصله کارشناسی تا ارشد و نیز ارشد به دکتری جایی بصورت عملیاتی کار تخصصی کرده باشند که خُب امکان این مساله در ایران به دلیل نبود بازار کار کافی نیست و بخش عمده فارغ التحصیلان ما از روی کتابها و مقاله ها دکتر میشوند و اغلب پایان نامه دکتریشان یا کاملا به سمت نظریه پردازی میرود (که این به شرط تسلط بر آثار نظری حوزه خیلی هم خوب است)، یا در حوزهای کار میشود که نه خود دانشجو و نه استاد راهنما تخصصی در آن ندارند که این مطلب را می توان از پایان نامه های فراوانی اثبات کرد که در قفسه ها خاک میخورند و همانطور که در یادداشت هفته پیش هم نوشتم، تنها استفاده شان در مرور آثار پایان نامههای بعدی است و آن هم بدون توجه و بررسی اینکه این نوشتهای که دارم به آن استناد میدهم، اصلا درست هست یا نه؟ با چنین جوی ممکن است بفرمائید خوب ایراد بنده معالفارق است و خودت دلیلش را گفتهای ولی اشاره به حیای گربه هم در اینجا بی معنا نخواهد بود.
خوب تا اینجای بحث من ربطی به یادداشت آقای رحمانی نداشته و ندارد که موضوعی است قدیم و ادامه دار و بنده قول می دهم هر چند وقت یک بار این انتقاد را تکرار کنم تا اندکی به در دیزی هم احترام گذاشته شود.
3- یکی از وظایف همه ما و همه کسانی که دلشان برای ایران عزیز می سوزد، جلوگیری از دوباره کاری است که به شدت در ممالک محروسه، ساری و جاری است. البته اسمش را در ادبیات دولت گذاشتهاند کارهای موازی و بعد که می پرسیم این کار شما الآن با فلان کار به نظرتان موازی نمی آید؟ اغلب پاسخ می دهند که نه این تفاوتهایی با کار فلانی دارد و سوال بعدی این خواهد بود که این تفاوت کوچک واقعا نیاز داشت که زمان و عمر و احتمالا هزینه برای آن بکنیم؟ ولی کارهای موازی زیاد است. من یادداشت هفته پیش خودم را به عنوان تذکاری به دوستان نوشتم و این طور فکر میکردم که یک کاری انجام شده و دارد همین کار دوباره طراحی و در جای دیگری انجام میشود و آن هم در حد کاریکاتوری از کار اصلی که مورد اعتراض قرار گرفتهام که میتوانید متن کامل اعتراض را در زیر بخوانید. ضمن اینکه یکی دو اصطلاح از صحبتهای بکار رفته در یادداشت مرا اشاره کردهاند که اینها زیاده روی بنده بوده مانند دکان بغل دکان زدن و این قبیل اصطلاحات که من زیاد بکار می برم و به هر حال اولی را هم دکان فرض کرده ام و حال دکانی کنار آن دقیقا معنی کار موازی است، که از این اصطلاح رنجیده اند که در این مورد کار اشتباهی بوده که همینجا از اینکه باعث رنجش دوستان جوانم شده ام، از ایشان، از دوستان دانشجوی انجمنهای علمی دانشجویی و همه خوانندگان عذرخواهی می کنم.
ابراهیم عمرانی.
توضیحاتی کوتاه در مورد بانک ایده های پژوهشی ادکا
روز سه شنبه 20 آذر 97 یادداشت استاد گرامی جناب آقای عمرانی را در ستون سخن هفته لیزنا مطالعه کردم، در مورد محتوا با موضوعات مطرح شده بسیار موافقم و به نظرم باید کارها براساس هدف و مساله انجام شود. در انتهای مطلب به بخش پیشنهادهای پژوهش انجمن کتابداری و اطلاع رسانی ایران و البته دکانی در مقابل آن اشاره کرده بودند با این محتوا:
«البته که این عزیز ما از هیچ یک از ملالتها دلسرد نشد و کارش را به نیکویی انجام داد و بانک ایده های پژوهشی را در قالب بانک الویتهای پژوهشی انجمن کتابداری و اطلاع رسانی ایران ساخته و پرداخته کرد و حتی به یاد دارم که در هیات مدیره انجمن از این موضوع دفاع کرد که هر کس از ایده های پژوهشی انجمن برای موضوع کارش استفاده کند انجمن از آن کار حمایت هم بکند و انجمن هم در حد امکانات خویش با ایشان همراه شد و این بانک به ظهور رسید، "لیکن این بار کار ایشان کاریکاتور شده است که تماشا دارد". چقدر بهت گفتم بچه برو "سند به نام بزن، دیدی؟" از آخر باید تو را بگذارم مدرسه درس بخونی تا بدبخت بشی. "برو ببین این روزها هر وعده صبح و ظهر و شب یک بار در گروههای بحث و گروههای تلگرامی دارند تبلیغ می گذارند که بیائید دکانی بغل دکان شما درست کنیم. والله اعلم بالصواب".»
حقیقتش با خواندن مطلب به ویژه بخش آخر نوشته تنها چیزی که به ذهنم رسید همان بخش بانک پژوهش ادکا بود که چند روزی است راه اندازی شده است؛ با اینکه انتظار داشتم قبل از اینکه مطلب توسط آقای عمرانی عزیز به تحریر دربیاید از من علت این کار را بپرسند، اما نیاز دیدم چند مورد را توضیح دهم تا هم بانک ایده پژوهشی ادکا را معرفی کنم و البته رفع ابهامی هم در این زمینه داشته باشم.
من به شخصه بخش پیشنهادهای پژوهش انجمن را مطالعه کرده ام و هر زمان که دانشجویی یا پژوهشگری از من برای انتخاب موضوع راهنمایی بخواهد، اولین پیشنهادم مطالعه پیشنهادهای پژوهش انجمن است و در مرحله دوم پیشنهادم مطالعه مقالههای جدید مجلات حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی است و از پژوهشگران میخواهم که بعد از مطالعه پیشنهادهای پژوهش انجمن مجدد با ذهنی بازتر و البته مطالعه در مورد موضوع انتخابی مجدد به من پیام بدهند.
معمولا پاسخی که بعد از مطالعه پیشنهادهای پژوهش دریافت میکنم این است که ما موضوعی برای کار کلاسی می خواهیم؛ موضوعات انجمن خیلی سنگین است و برای کار کلاسی و دانشجویانی که در آغاز پژوهش هستند؛ خیلی دشوار هستند. بعد از دریافت پیشنهادات زیاد از دانشجویان به فکر راه انداختن بخشی افتادیم که بتوانیم در کنار پیشنهادهای پژوهشی انجمن موضوعات و ایده هایی که به ذهن خود پژوهشگران جوان میرسد را گردآوری کنیم و کمک کنیم تا کاربر بتواند موضوعات و مسائل پژوهشی را با استفاده از هر دو منبع و بانک انتخاب کند.
البته قبل از عملی کردن ایده دریافتی، مجدد پیشنهادهای پژوهشی انجمن را بررسی کردیم و به نتیجه مشابهی رسیدم که بخش پیشنهادهای انجمن بیشتر متمرکز بر پیشنهادات استادان و برای انجام کارهای اساسی در حد پایان نامه در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری است و برای کارهای کلاسی خیلی سنگین است. بعد از مشاهده این مساله تصمیم گرفتیم موضوعاتی که در لحظه به ذهن مخاطب می رسد و دانشجویان می توانند از این ایده ها برای کارهای کلاسی و پژوهش های اولیه خود استفاده کنند را گردآوری کنیم.
در بخش دوم حرفهای آقای عمرانی عزیز به بحث دکان باز کردن رسیدم. واژه ای که به نظرم خیلی برای کارهای مدنی و البته دلی، واژه مناسبی نیست. به طور قطع هیچگاه ادکا هدفش دکان باز کردن در مقابل انجمن کتابداری و اطلاع رسانی ایران و هیچ نهاد دیگری نیست، نبوده است و انشالله نخواهد بود. ادکا نهادی یازده ساله است که کارکردهای زیادی داشته است و قابل بررسی نیز هست. گمان می برم ادکا در این مدت توانسته است خود را به جامعه بشناساند و برای اثبات کارکردهایش نیازی به کپی برداری ندارد. هدف ادکا، انجمن کتابداری و اطلاع رسانی ایران و تمامی نهادها و تشکل های مدنی خدمت به رشته و حرفه علم اطلاعات و دانش شناسی است. قرار نیست این کار برای ادکا یا انجمن منفعت مالی داشته باشد و انجمن و ادکا آنقدر بزرگ هستند که این بحث ها در این باره نگنجد. بنابراین واژه دکان برای این کارها به نظرم واژه مناسبی نیست.
مساله ای دیگر که در نوشته آقای عمرانی عزیز مورد توجه است؛ بحث به اسم زدن بود. باتوجه به ماهیت ایده و پیشنهاد، به نظرم استفاده از واژه سند زدن درست نیست. چون بخش پیشنهادهای پژوهشی بارها توسط اشخاص مختلف و در دانشگاه ها و رشته های متعدد ارائه شده است، در کتابداری نیز برخی دانشگاهها، نهاد کتابخانههای عمومی کشور، سازمان فرهنگی هنری شهرداری و بسیاری مراکز اطلاع رسانی دیگر اولویت پژوهشی ارائه میکنند بنابراین این کار نه ایده جدیدی است که ادکا یا هر تشکل دیگری به اسم بزند و نه کار انحصاری است که قبل از ما کسی انجام نداده باشد و یا در آینده نیز کسی نتواند انجام بدهد. سند زدن واژه ای است که هیچگاه ادکا به آن فکر نکرده و یا حتی به مخیله من یا اعضای هیئت مدیره خطور هم نکرده است؛ خاطرم هست که کارهای زیادی انجام داده ایم اما هیچگاه محدودیتی برای افراد، انجمنهای دانشجویی و سازمان ها و تشکل های مدنی برای استفاده مجدد از طرح و یا برگزاری کارهای مشابه قائل نشده ایم. واژه به اسم زدن در نهادهای مدنی به نظرم واژه جالبی نیست، شاید بهتر باشد در این بخش واژههای بهتری استفاده کنیم...
به هر روی به شخصه هیچگاه به دنبال زیرسوال بردن و یا نقد مغرضانه یک نهاد مدنی نبودم و نیستم، هر زمان مساله ای بوده، نقد کردم و هر زمانی که کار ارزشمندی انجام شده است به طور قطع تقدیر کرده ام، هدفم از نقد بیشتر اصلاح است. چون عقیده دارم دانش آموز، دانشجو، استاد، کارمند و حتی رسانه باید نقاد باشند و عملکرد سیستم ها و نهادهای دولتی و اجتماعی را نقد کنند تا بتوانیم به اصلاح امیدوار باشیم. بنابراین هر نقدی انجام می شود صرفا هدف اصلاح است.
هدف ادکا، انجمن و تمامی نهادهای مدنی و دلی، کمک بدون چشمداشت به پیشرفت رشته و حرفه علم اطلاعات و دانش شناسی است و امیدوارم در این عرصه بتوانیم عملکرد مثبتی داشته باشیم.
با توجه به مسائل مطرح شده نیاز دیدم توضیحات کوتاهی ارائه کنم تا خدایی ناکرده این مساله منجر به پیش داوری مخاطبان نشود. از پایگاه خبری لیزنا و آقای عمرانی عزیز نیز برای انتشار این مطلب سپاسگزارم.
بهروز باشید
رحمانی، دانشجو
عمرانی، سید ابراهیم؛ مهدی، رحمانی. « توضیحاتی در مورد بانک ایده های پژوهشی ادکا». سخن هفته لیزنا، شماره ۴۱9، 26 آذر ۱۳۹۷.
سپاس از آقای عمرانی و پایگاه خبری لیزنا
در مورد عنوان بله به نظرم باید یک رفع ابهام کنیم و شاید عنوانی شبیه به بانک ایده پژوهشی دانشجویی یا بانک موضوعات پژوهشی کلاسی انتخاب کنیم.
سپاس از شما
رحمانی
سپاس از آقای عمرانی و پایگاه خبری لیزنا برای انتشار مطلب
مثلا اولویت های پژوهشی دانشجویی. البته این نام دقیق نیست. پیشنهاد من فقط تغییری در عنوان هاست که بتوان تفکیک کرد که کدام بانک برای تکالیف دانشجویی مناسب است و کدام برای پژوهشهای سنگین تر.