کد خبر: 47272
تاریخ انتشار: پنج شنبه, 21 ارديبهشت 1402 - 23:30

داخلی

»

گزارش

کتاب «نظریه‌‍‌پردازی داده‌بنیاد و کاربست‌های آن در علوم انسانی» بررسی شد

منبع : روابط عمومی انجمن ناشران دانشگاهی
نشست بررسی کتاب نظریه پردازی داده بنیاد و کاربست های آن در علوم انسانی با حضور دکتر ابراهیم افشار در سی و چهارمین نمایشگاه بین المللی کتاب برگزار شد.
کتاب «نظریه‌‍‌پردازی داده‌بنیاد و کاربست‌های آن در علوم انسانی» بررسی شد

به گزارش لیزنا، کتاب «نظریه‌‍‌پردازی داده‌بنیاد و کاربست‌های آن در علوم انسانی» نوشته اووه فلیک و ترجمه الهام ابراهیمی به همت سازمان انتشارات جهاددانشگاهی منتشر شده است. نشست بررسی این کتاب با حضور دکتر الهام ابراهیمی، مترجم کتاب، دکتر ابراهیم افشار، دکتر سلمان صادقی زاده و دکتر جواد مداحی روز پنجشنبه 21 اردیبهشت 1402 در سرای علمی-فرهنگی دانشگاهی سی و چهارمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران برگزار شد.

دکتر الهام ابراهیمی ضمن تشکر و خیر مقدم به مهمانان گفت: کتاب را کتابی که فکر می کردم برای ترجمه مناسب هست انتخاب کردم. اولین دلیل انتخاب این کتاب برای ترجمه، نویسنده این کتاب بودند. فیلیک پژوهشگر شناخته شده و جامعه شناس شناخته شده بودند که کتابهای مختلفی در حوزه روش شناسی و روش های کیفی منتشر کرده اند. یکی دیگر از کتابهای این استاد به زبان فارسی ترجمه شده با عنوان مقدمه ای بر پژوهش های کیفی است. نکته ای که در این کتاب وجود داشت و بسیار جالب توجه بود باعث شد که من کتاب را برای ترجمه انتخاب کنم، پیوندی بود که آقای فیلیک بسیار دقیق و بدون بحث روش شناسی طراحی کرده بود. یک دوگانگی خیلی ملموس که دیده می شود این است که برخی از نویسندگان تاکید و تمرکزشان روی بحث متدولوژی یا روش شناسی خیلی زیاد هست برخی دیگر هم برعکس روی بحث متد و ابزار.

ابراهیمی در ادامه گفت: نکته بسیار قابل توجهی که آقای فیلیک از ابتدا تا انتهای کتاب دنبال کرده این است که هر جا متنی را شرح داده، فلسفه روش شناسی آن را هم شرح و رسم کرده است. کتاب یک برنامه پژوهشی است، نه صرفا تحلیل داده های کیفی به همین خاطر هم در حقیقت این برنامه پژوهشی در تمام فصول کتاب دیده می شود. نکته مهم دیگر که جلب توجه می کند و کمک کننده به مخاطبین نیز هست  این است که مناقشات بسیار زیادی که در حوزه گراندد تئوری وجود دارد بحث کرده و تا آنجایی که توانسته یک جمع بندی و نتیجه گیری قابل قبولی را ارائه داده است. دغدغه ای که هنوز هست مرور ادبیات نظری است که ما باید تا چه حد ادبیات نظری را مطالعه کنیم در نظریه گراندد تئوری که فیلیک به خوبی به آن پرداخته و بحث گریزگرایی تجربی را ازش یاد می برد اینکه ما همواره توصیه می کنیم در نظریه داده بنیان به اینکه به حدی برسیم که داده جدیدی وجود نداشته باشد. فیلیک اشباع نظری را رد می کند و میگوید اشباع نظری زمانی اتفاق می افته که ما به اشباع شدن مقوله هایمان برسیم، نقش داده ها و پژوهشگر را توصیف می کند و انواع مصاحبه ها را می گوید.

ابراهیمی در آخر گفت: فیلیک با یک عبارت خوبی نظریه پردازی داده بنیان را امتداد هنر می داند. ما زمانی می توانیم به خوبی یک نظریه پردازی داده بنیان انجام دهیم که هم هنر این کار را داشته باشیم که البته اشاره می کند هنر تمرینی است و ذاتی نیست و هم زمانی که به روش هم مسلط باشیم که البته همان جا هم مراحل خبرگی را مطرح می کند.

دکتر ابراهیم افشار با نگاه انتقادی صحبت های خود را شروع کرد و گفت: در این کتاب ترجمه از لحاظ اصطلاح شناسی دچار اشکالاتی است، چند اصطلاح را میشد که بهتر نوشته شود. مترجم خودش را بیش از حد به ترجمه محدود کرده. ترجمه یعنی نوشتن همان مطلب به زبان دیگر. ترجمه موفق جدای اینکه مطالب را صحیح ترجمه می کند نوع متن و شیوه نگارش  طوری پیش رود که با ذهن و فکر زبان مطلب منطبق باشد. وقتی شما کتابی را میخوانید احساس کنید که نویسنده فارسی زبان بوده است و پیام را همان طوری که بوده حفظ کرده و منتقل کند. این مستلزم این است که مترجم بعد از اینکه مطلب را فهمید، زبان فارسی را در آن جایگذاری کند. این یکی از مهمترین نکات در حیطه ترجمه است که باید به آن خوب و با دقت پرداخته شود.

افشار در ادامه گفت: مورد دیگر معادل ها هستند، از نظر معادل ها گاهی اوقات ممکن است یک کلمه معادل های فراوانی داشته باشند اما فقط یک معادل از آن مصطلح باشد. بزرگترین اشکالی که می شود به ترجمه و مترجم کتاب گرفت تمرکز بیش از حد مترجم به متن است. باید متن را خواند، متوجه شد  و ترجمه کرد و نباید نگران این بود که از متن واژگان نویسنده فاصله گرفته شود.

افشار در پایان گفت: اشکالات ویراستاری که میشود گرفت این است که ارجاع های درون متنی خط فارسی را در درون متن نباید ترجمه کرد چونکه تطبیق آن با دیگر قسمت ها مشکل خواهد شد و بین نهاد و گزاره ویرگول نباید گذاشته شود. مورد دیگری که هست این است که کتابشناسی ها نباید به راست نوشته شود و از چپ باید شروع شود و فرورفتگی زیر عنوان ها باید بیشتر شود. سوم اینکه عادت بدی هم هست این است که اصلا احتیاج نیست تیتر و مقام و درج شود و تحصیلات نویسنده را روی صفحه ی عنوان و صفحه ی حقوق کتاب بیاورند.

دکتر سلمان صادقی زاده در تکمیل گفته های افشار گفت: نکته اول اینکه در مجموع برابر گزینی و برابر واژه ها را در این اثر موفق ببینیم. برگردان های مناسبی از واژه ها صورت گرفته و از دو محوریت در جای خود و از سوی دیگر شما شاهد حرکت گریز از مرکز هستید. ما باید ترجمه مصادری داشته باشیم و باید مصادری ترجمه کنیم. اگر بخواهیم بحث با داده بنیاد را شروع کنیم باید به آبشخور های معرفت شناسی و بعد از آن روش شناسی داشته باشیم. یعنی وقتی می خواهیم دنیا بشناسیم شناخت ما از عینیت شروع میشود و یا ذهنیت؟

صادقی زاده در ادامه گفت: یکسری از روش های تحقیق می گویند ما پای خودمان را در زمینه های عینیت می گذاریم و هر چه دیدیم را گزارش می کنیم. این موضوع وقتی وارد علوم انسانی شود دچار مشکل می شود چونکه علم انسانی علمی است که از عینی گرایی تبعیت نمی کند. نظریه داده بنیاد یکی از نقطه عطف های نظریه های بینابینی بود. این نظریه داده بنیاد موجودیت سومی است که به بررسی داده ها و هم شهود انسانی را مورد بررسی قرار می دهد. مهم ترین و جالب ترین نظریه داده بنیان آنجایی است که می خواهد یک مدل پارادایمی ایجاد کند و شرایط زمینی را یک متغیر کند.

دکتر جواد مداحی گفت: وقتی صحبت از کاربرد گراندد تئوری در علوم انسانی می شود، ما باید بدانیم که چرا باید گراندد تئوری استفاده شود. وقتی به ده دهه اخیر نگاه میکنیم می بینیم خیلی به گراندد تئوری نگاهی برای پیشرفت و ترفیع مرتبه علمی داشته شده است. حلقه مفقوده توجه به گراندد تئوری عدم توجه به موارد پارادایمی است. توجه به قواعد روش تحقیق و توجه به موارد پارادایمی برای یادگیری، یک روش مهم هست. گراندد تئوری برای چه آمده و ماهیت بروز چیست؟ پاسخ بزرگ جان لاک به این سوال این است که همه شناخت ما در نهایت از تجربه های مشهور حاصل می شود. ما با روش تحقیق کیفی افتخار میکنیم که علوم انسانی را زنده نگه داشته ایم. توصیف فربه از احساسات خودش علم است. مباحث ما نشان دهنده انباشت فرهنگی از علوم انسانی است. ما حتی توانایی تولید یک مفهوم را نداریم. ما همان رویکرد انتقاد طلبانه پیشرفت علمی را پیش گرفتیم و مدام از عدم پیشرفت علمی صحبت می کنیم.

مداحی در ادامه گفت: چیزی به عنوان معنا وجود دارد، ما در گراندد تئوری معنا را می خواهیم کشف کنیم. یا اینکه کارکرد علم در گفت و گوها نمایان شود. ارزش علوم انسانی در داده هایش و کشف معناست در واقع خلق معنا را ما در ادبیات و تاریخ فرهنگ خودمان بسیار داشتیم.

مداحی در پایان گفت: خلق معنا از طریق بد ساخت گرایی است. مفاهیم خیلی ارزشمند هستند و باید در به کار بردن آن ها دقت بالایی داشت. گراندد تئوری به بررسی جزئی نگری می پردازد تا بتواند متناسب با آن نظریه تولید کند تا بتواند بخشی از جامعه که به آن نیاز دارد را تامین کند. ما در گراندد تئوری به دنبال دگر بعدگی هستیم و اینکه دیگران را ببینیم.

 

گزارش: غزاله ورقائی